شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۵

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۵

توصیه به اوباما درباره ایران

آنچه در لیبی رخ داد می تواند منجر به تقویت موضع ایران در گسترش فن آوری هسته ای شود.

توجه به تبعات خواسته و ناخواسته این جنگ. ما باید بدانیم که چگونه می توانیم شهروندان حامی قذافی را از دستان شبه نظامیانی که تنها به انتقام فکر می کنند نجات دهیم. آنچه در لیبی رخ داد می تواند منجر به تقویت موضع ایران در گسترش فن آوری هسته ای شود. ایرانی ها گمان می کنند که قذافی تسلیحات خود را به غرب داد تا در ازای آن دوستی آنها را در اختیار داشته باشد و این در حالیست که اکنون غرب اصلی ترین دشمن اوست.

هنری کسینجر و جیمز بیکر*

واشنگتن پست نهم آوریل ۲۰۱۱

 

تغییرات در خاورمیانه بحثی را به راه انداخت که تاریخ آن به نخستین روزهای قانون نویسی برای ایالات متحده باز می گردد. آیا آمریکا می تواند از ارتش در اختیار خود به دلایل موجه در کشوری دیگر استفاده کند و یا زمانی که بحث منافع ملی در میان است این قوای نظامی را به رخ بکشد؟ ما به عنوان مردانی که دوران چهار رئیس جمهوری آمریکا را به چشم دیده ایم و در قلب بحرانها حاضر بودیم اعتقاد داریم که حق انتخاب میان ایده آلیسم و رئالیسم در عالم سیاست، گزینه ای اشتباه است. درست همان گونه که ایده ال ها باید در شرایط خاص مورد استفاده قرار گیرند و یا به زبانی دیگر در شرایط خاص معنا دارند، رئالیسم نیز به متنی نیاز دارد که در آن متن ارزشهای ملی ما معنا پیدا می کند. جدا و منفک کردن این دو مساله از هم به معنای قرار دادن بنای سیاست بر شن و ماسه است.

ما نیز درست مانند هر آمریکایی دیگری اعتقاد داریم که واشنگتن باید همواره از دموکراسی و حقوق بشر در عالم سیاست حمایت کند. این حمایت هم صرفا حمایت سیاسی نیست و باید ابعاد اقتصادی و دیپلماتیک هم به خود بگیرد. این ارزشهای ما هستند که به ما اجازه می دهند تا از آلام بشریت بکاهیم. اما همین قاعده حکم می کند که کشور ما نباید تنها زمانی دست به سلاح شود که منافع ما در خطر است. این رویکرد را در این چنین فضایی به ایده آلیسم کاربردی یا عملگرایی تعبیر خواهند کرد.

لیبی را بسیاری به استناد بحثهای سیاسی استثنایی بر این قاعده می دانند. در حالی که آمریکا منفعت حاضر و آماده ای نداشت که در لیبی به خطر افتاده باشد، دخالت نظامی محدود آن هم تنها به دلیل دغدغه بشری می توانست توجیه پذیر باشد. نیروهای معمر قذافی تا همین امروز تلفات انسانی بسیاری در میان شهروندان غیرنظامی به راه انداخته اند. وفاداران به قذافی حتی تا دروازه های بنغازی هم پیشروی کردند. البته باید اذعان داشت که مردان مسلح قذافی از آن چنان قدرتی برخوردار نبودند. سرهنگ در خانه منفور است و البته در خارج از مرزهای لیبی هم دوست و رفیقی ندارد. در نخستین روزهای این ناآرامی هم اتحادیه عرب و هم شورای امنیت خواهان حمله به لیبی و تنبیه سرهنگ شدند.

با این وجود اهداف ایده آلیستی نمی تواند تنها انگیره ای برای توسل به زور در دستگاه سیاست خارجی آمریکا باشد. ما نمی توانیم پلیس بین الملل باشیم. ما نمی توانیم ارتش خود را برای هر بحران انسانی که در هر گوشه و کنار آغاز می شود به این نقطه و آن نقطه بفرستیم. اگر مبنا بر این دخالتهای نظامی باشد، نقطه پایان این نظامیگری کجا خواهد بود؟ سوریه؟ یمن؟ ایران؟ تکلیف ما با کشورهایی که متحدان جدی ما هستند اما منافع و ارزشهای مشترک با ما ندارند، چه می شود؟ کشورهایی مانند مراکش، بحرین و یا عربستان سعودی؟ تکلیف خشونتهای انسانی که در دیگر کشورها مانند ساحل عاج رخ می دهد، چیست؟

همزمان با گسترده شدن ناآرامی ها در شمال آفریقا و خاورمیانه باید به تک تک این کشورها نگاهی منفک و جداگانه داشته باشیم.در این مرحله ما دست به تعریف راهنمایی برای شما زده ایم:

۱- زمانی که ما به زور متوسل می شویم باید هدفی واضح و روشن داشته باشیم. هدف حمایت از شهروندان با ارزشهای ما همخوانی دارد. اما همواره محدود نگاه داشتن دامنه این تلاش کار بسیار سختی است. مسئله دیگر هم این است که لازمه حمایت از شهروندان غیرنظامی یا ایستادن در برابر دولتهای آنها است و یا ایستادن در برابر افرادی که می خواهند دولت آنها را سرنگون کنند. این مساله نیازمند تعریف هدفی برای دستگاه سیاست خارجی در این بازی است : یا تغییر رژیم و یا بازسازی کشور. اگر هدف نهایی ما تغییر رژیم باشد باید ابزار لازم برای پیشبرد اهداف پس از سقوط دولت مرکزی را هم در اختیار داشته باشیم. هر گونه شکستی در برآورده کردن این نیاز می تواند منجر به عقبگردی دیپلماتیک برای ما شود.

۲- ما باید بحران در هر کشور را با توجه به شرایط موجود و فرهنگ و تاریخچه همان کشور مدیریت کنیم. در برآورد منافع اقتصادی و استراتژیک باید این مسائل را مد نظر بگیریم. این مساله به ما اجازه می دهد که انگیزه ها را محک بزنیم و البته بهترین پاسخ ها را بیابیم.

۳- شناسایی هویت افرادی که از آنها حمایت می کنیم و البته استراتژی این افراد. در لیبی به عنوان نمونه ما یک سوی جنگ داخلی ایستادیم. اما تنها حمایت از فرد خاطی در این مرحله کافی نیست. باید تضمینهایی بدهیم دال بر اینکه قرار نیست حل یک مشکل خود مشکل بزرگ تری را خلق کند. باید پس از سقوط دولت مرکزی نوعی نظم سیاسی به اوضاع در لیبی داده شود. آخرین چیزی که منطقه به آن نیاز دارد کشورهایی است که پشت سر هم شکست و بی سامانی را تجربه می کنند.

۴- برخورداری کاخ سفید از حمایت مردمی که عمدتا کانال احیای آن همان نمایندگان مردم در کنگره هستند. ادامه دادن سیاست جنگ بدون حمایتهای مردمی امری بسیار دشوار است. این مساله در کوتاه مدت شریان ادمه مسیر را مسدود می کند و در بلند مدت بی ثباتی سیاسی را به همراه می آورد. تجربه کره، ویتنام و عراق نشان داد که تنها زمانی می توان از موفقیت نام برد که افکار عمومی آمریکا پشت سر دولت به صف شده باشد.

۵- توجه به تبعات خواسته و ناخواسته این جنگ. ما باید بدانیم که چگونه می توانیم شهروندان حامی قذافی را از دستان شبه نظامیانی که تنها به انتقام فکر می کنند نجات دهیم. آنچه در لیبی رخ داد می تواند منجر به تقویت موضع ایران در گسترش فن آوری هسته ای شود. ایرانی ها گمان می کنند که قذافی تسلیحات خود را به غرب داد تا در ازای آن دوستی آنها را در اختیار داشته باشد و این در حالیست که اکنون غرب اصلی ترین دشمن اوست. دیگر کشورها باید بدانند که ما هنوز در قبال گسترش تسلیحات هسته ای همان موضع قبلی را داریم.

۶- ایالات متحده باید تعریفی جامع از منافع ملی خود داشته باشد. تمامی خیزشهای عمومی در منطقه یک ریشه واحد ندارند. بهار اعراب می تواند فرصتی طلایی در اختیار مردم منطقه و جهان قرار دهد. در دراز مدت کمک به دموکراسی می تواند منجر به جایگزینی اسلام افراطی با اسلام مدرن شود.

ما در منطقه خلیج فارس و کشورهای عربی این حوزه منافع بسیاری داریم. علاوه بر این به راه افتادن اسلام افراطی در این کشورها به هیچ وجه نمی تواند به نفع ما باشد.

*هنری کسینجر وزیر امور خارجه آمریکا از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷

جیمز بیکر وزیر امور خارجه آمریکا از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲

تاریخ انتشار : ۲۲ فروردین, ۱۳۹۰ ۱۱:۳۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

آغاز جنگ و حماسه مقاومت خرمشهر:‌ مصاحبه نشریه کار با اکبر دوستدار

خبر حمله عراق را در واقع ما با مشاهده بمباران اهواز و آبادان دریافت کردیم. هواپیماهای عراقی در همان ساعات اول، بسیاری از شهرهای خوزستان و جمعاً ده شهر کشور را بمباران کردند. البته هدف مقدم و اصلی آنها تسخیر برق آسای خرمشهر توسط نیروی زمینی بود که در نزدیکی مرز عراق قرار داشت. از قرار و طبق نقشه جنگی صدام، آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد اهداف بعدی آنان بودند. ۱۲ لشکر زرهی عراق با همه تجهیزات بسوی خرمشهر سرازیر شده بودند.

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

گزارش حضور سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در جشنوارهٔ جهانی اومانیته

در سه روز برگزاری جشنواره، مسئولان سازمان دیدارها و گفت‌وگوهای متعددی با رفقای حزب توده‌ ایران و حزب چپ ایران، سازمان اتحاد فداییان خلق ایران و دیگر نیروهای چپ ایرانی مقیم پاریس داشتند. هم‌چنین رفقای ما دیدارهایی با رفقای چپ افغانستان و حزب کمونیست عراق داشتند.

در سالگرد جمعه خونین زاهدان یاد قربانیان جمعه خونین زاهدان و جنبش مهسا را گرامی میداریم!

جمعه خونین زاهدان همچون کشتار معترضان در جنبش های گذشته و جنبش ژینا مهسا در سراسر ایران حکایت از شکاف عمیق میان ملت ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی دارد.

بازهم خاطره ها

پاهایم را، به مانند علف، می گذارم، بر روی زمین
/
می بینم خود را، چون درختی در تب و تاب
/
می پیچم درخود، از آن هراس، که نگاهم بود و فراز
/
سرزمینی نشناخته، اما در خیال
/
آن کعبه آمال، چون مسلمانی در انتظار بهشت …

کارگران روزمزد و ناامنیِ حداقل‌ها

 کار برای زیست و زندگی آبرومندانه مدتهاست که دیگر در چشم انداز نیست، بلکه تلاشی جانکاه برای ادامه زنده ماندن و فقط زنده ماندن است … آیا سوختن انسان ها و جزغاله شدنشان بر فراز تیر برق و یا سقوط شان از بلندی ها و یا حبس شدنشان در اعماق معادن و مرگ شان در اعماق ظلمت و سیاهی سرنوشت محتوم شان است؟ چه باید کرد؟

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش حضور سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در جشنوارهٔ جهانی اومانیته

در سالگرد جمعه خونین زاهدان یاد قربانیان جمعه خونین زاهدان و جنبش مهسا را گرامی میداریم!

بازهم خاطره ها

کارگران روزمزد و ناامنیِ حداقل‌ها

صدور حکم زندان و شلاق برای ۱۷ کارگر فولاد اهواز

لایحه‌ی «عفاف و حجاب»؛ سرکوب زنان، سلب زندگی، انکار آزادی