یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۷

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۷

جنگ و گلهای یاس مادر (٢٨)

و این روزها من هم بنوعی خوشحال بودم. و خوشحالی من بیشتر از بابت دوری مرگ بود. اگرچە هر لحظە، بمب و یا توپی اتفاقی می توانست آن را زیرورو کند. و من زیاد بە اتفاق باور نداشتم. بە نظر من زندگی بیشتر تابع نظم خاصی است کە اتفاقات درون آن هم از همان نظم پیروی می کند، و اتفاقات اتفاق اند زیرا ما فعلا منطق آن را کشف نکردەایم. و توپ و یا بمبی کە قرار بود در چنین حالتی باعث مرگ ما بشود، بعلت همان منطق جنگ جاری قرار بود بر سر ما نازل شود. پس با فروکش کردن تبادل آتش در جبهە بە شیوە خودبخود فعلا وضعیت ما هم مناسبتر می بود.

درست است شهر خود جبهە نبود، اما پشت جبهە هم نبود. در واقع چیزی بود میان این دو. تمام آن روستاهائی کە در طرف غرب واقع می شدند تخلیە شدەبودند، درست مانند شهر. ولی روستاهای شرق و شمال و جنوب اگرچە بنوعی زیر تاثیر جنگ بودند، اما زندگی در آنها دایر بود و بخشی از مردم شهر بە آنجا، بویژە بخش شرقی کوچیدەبودند. و بر روال همین منطق، قسمت غرب داخل شهر بیشتر شاهد حضور نظامی ها بود. و ما کە در بخش شمال شرقی بودیم، وضعیت بهتری داشتیم. پدر گاهی وقتها می گفت کە اگر دشمن حملە کرد و قادر بە تسخیر شهر شد ما بە اندازە کافی فرصت داریم کە فرار کنیم! اما حرفهای پدر بیشتر بە شوخی می ماندند، همە می دانستیم کە چنین چیزی در صورت حملە امکان پذیر نیست، اما تە دلمان هم انگار می دانستیم کە چنین چیزاتفاق نمی افتد، و دشمن هیچوقت قادر بە تسخیر آن نخواهدشد.

بویژە در زمستان کە بە عینە همە چیز بە نوعی ساکت و آرام بود، و بە جز تبادل آتش گاە بە گاهی کە اینجا و آنجا اتفاق می افتاد، نە خبری از تجمع نیرو بود و نە از حملە و نە از تسخیر. و کسانی کە جنگ را تجربە کردەاند می دانند کە در هنگام جنگها این حالت عجیب و نابی است. انگار هم جنگ است و هم نیست. لحظاتی اند کە نمی دانی چگونە بە محیط اطرافت نگاە کنی. قابل تعریف نیست. گوئی زندگی بە تو می گوید حالا نوبت توست کە تصمیم بگیری جهان را چگونە توصیف کنی. و تو علیرغم فرصت خارق العادە دادە شدە، اما می مانی چە بگوئی. و همین ماندن عین وجود تو می شود. انگار انتخابی وجود ندارد.

و پدر در چنین روزهائی خیلی خوشحال بە نظر می رسید. مادر هم همینطور. شاید بیشتر بە علت خوشحالی غریب پدر بود. و پدر عین فیلسوفانی می شد کە محض تفحص بە دنیا می نگرند، و انگار هیچ چیزی از بیرون تهدیدشان نمی کند. فیلسوفانی کە می توانستند با کتابهای زیر بغل بە کتابخانە بروند، و تا غروب با خیال راحت بخوانند و تفکر کنند، و اوضاع را بشیوە بنیادی تحلیل کنند. و رادیو، کتاب زیر بغل پدر بود.
و این روزها من هم بنوعی خوشحال بودم. و خوشحالی من بیشتر از بابت دوری مرگ بود. اگرچە هر لحظە، بمب و یا توپی اتفاقی می توانست آن را زیرورو کند. و من زیاد بە اتفاق باور نداشتم. بە نظر من زندگی بیشتر تابع نظم خاصی است کە اتفاقات درون آن هم از همان نظم پیروی می کند، و اتفاقات اتفاق اند زیرا ما فعلا منطق آن را کشف نکردەایم. و توپ و یا بمبی کە قرار بود در چنین حالتی باعث مرگ ما بشود، بعلت همان منطق جنگ جاری قرار بود بر سر ما نازل شود. پس با فروکش کردن تبادل آتش در جبهە بە شیوە خودبخود فعلا وضعیت ما هم مناسبتر می بود.
و درست در زمانی کە هفتەهای پایانی زمستان را طی می کردیم، من متوجە شدم کە شهر آنگونە هم کە من تصور می کردم خالی از سکنە نبود. مناطق جنوبی کە محلات فقیرنشین محسوب می شدند، نسبت بە محلات دیگر هنوز خانوادەهای زیادی در آنها زندگی می کردند. و موقعیکە من این موضوع را دریافتم، بسیار خوشحال شدم. بە خودم گفتم حتما روزی بە دیدن آن محلات خواهم رفت.

بعد متوجە شدم کە پدر در تمام این ماهها از این مسئلە خبر داشت، و چیزی بە ما نگفتەبود. و من از اعجاز جنگ انگشت بە دهان ماندم کە چگونە آدمها را چنان در خود فرو می برد کە امکان تماس را بە صفر می رساند.
پس قرار نبود هیچ شهری چنان خلوت شود کە هیچ کسی در آنها باقی نماند، مگر اینکە کلا تسخیر و نابود شود. و بعضی آدمها، حال هر کدام بە دلیلی، می مانند. و ناگهان احساس غرور عجیبی کردم. و من شهر را بیشتر از آن خودم دانستم. احساس تعلق عجیبی در درونم شکل گرفت. انگار شهر، من شد و من شهر. پس تنها لحظات سخت و دشوارند کە می توانند احساس تعلق واقعی بیافرینند. آنانی کە در چنین لحظاتی می مانند، همگن می شوند، وجودشان بر هم منطبق می شود. حتی اگر یک طرف آن آدم باشد و طرف دیگر خانەهای آجری و ساختەشدە از سنگ و چوب. و این احساس تعلق احساس خوبیست. انگار دنیا مال تو است، و تو مال دنیا. پس فرار چیز خوبی نیست. لعنت بر آدمهائی کە می گریزند!

و دلم نمی آید از پدر گلایە کنم کە بە گاە رفتن بە پایگاە چرا از خبرهائی کە می شنود چیز آنچنانی برایمان تعریف نمی کند. و یا شاید پدر اساسا خبری ندارد کە برایمان بگوید. او تنها بە دنبال اخبار رادیو است، و انگار فقط بە آنها اعتماد دارد. او خبرهای بزرگ را اساسی می داند. و من لبخند رضایتی بر لبانم ظاهر می شود. پس پدر با اینکە یک معلم نبود و از یک آبدارچی بیشتر نبود، ولی درست مانند معلمان، دنیا را از خلال جملات می دید. و از این بابت بر خودم می بالم. و از اینکە پدر معلم نیست دیگر گلایەمند نیستم. پس واقعا بحث تنها بر سر شانس است. او شانس نداشت،… همین!
و بهار کم کم از راە می رسید. روزها طولانی تر می شدند و آفتاب بیشتر بالا می آمد و برف شل تر. و صدای خوب آب در کوچەها و جوی خیابان. و صدای گنجشکانی کە انگار تازە بام خانەها را کشف کردەبودند.

و در همین روزها خبرهای خوبی رسید. گفتند کە دشمن از برخی مناطق عقب نشینی کردە و فاصلە آنها با شهر بیشتر شدە. حتی گفتند دوبارە بە مرز برگشتە. درست بە حدود قانونی میان دو کشور. و چرا چنین عقب نشینی صورت گرفتەبود، کسی از آن چیزی نمی دانست. در رادیو علت آن مقاومت جانانە رزمندگان میهن ذکر شد و در رادیوهای خارجی تحولی کە علت آن تمرکز بیشتر نیروهای دشمن در جنوب بیان می شد. اما هر چە بود زیاد برای ما و بویژە پدر مهم نبود. مهم خود عقب نشینی بود. ولی بعد از چند روز با بمبارانی کە صورت گرفت متوجە شدیم کە بر خلاف امیدواری پدر در مورد اینکە فاصلە ما با دوران خوشبختی تنها بیست سی کیلومتر بود، با دورشدن نیروهای دشمن از شهر نە تنها این دوران بازنگشتەبود، بلکە انگار بنوعی هم بدتر شدەبود.

ارتش ماهها بعد عقب نشینی دشمن را دال بر ضعف آن قلمداد کرد، بە تجمع نیرو دست زد و جنگ در مرز شدت گرفت. این بار گفتند کە نیروهای خودی برای درهم شکستن تمرکز دشمن در جنوب این کار را می کنند! و پدر کە در میان سخنان خود و سرسختی واقعیت ماندەبود، دانست کە اساسا بحث بر سر فواصل جغرافیائی نیست آنقدر کە بر سر تصامیم سیاسی و نظامی است. او فهمید کە سرنوشت ما تا خود جنگ بطورکلی پایان نیابد، بە روزهای قدیم باز نخواهدگشت. اعتقادی کە بشدت در من هم تقویت شد. پس هنگامیکە کشوری در جنگ است، هیچ کجای آن را نمی توان منطقەای صلح آمیز تصور کرد. در چنین کشوری فواصل تنها رویایند و بس.
و مادر کە ماندە بود ما بالاخرە بە طبقە بالا نقل مکان کنیم یا نە، و اینکە گلدانهای یاس را دوبارە سر همان جای اولشان ببرد یا نە، منتظر علامت پدر ماند. و زیاد طول نکشید کە دوبارە بە طبقە اول برگشتیم. ظاهرا زندگی همانی شد کە بود، بجز بیرون کە کماکان خلوت بود و ویرانی و تنهائی ای کە هنوز مهمان ناخواندە شهر بودند.
ادامە دارد

تاریخ انتشار : ۲۳ شهریور, ۱۴۰۱ ۷:۲۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز

چگونه رسانه های بریتانیا و ایالات متحده فلسطینیان را انسان زدایی می کنند؟

رسانه‌های بریتانیایی-آمریکایی مرگ فلسطینی‌ها را منفعلانه گزارش می‌کنند، گویی از طریق سوانح طبیعی مرده اند، اغلب مرگ‌ها را به زبانی بیان می‌کنند که نشان می‌دهد آنها عمدتاً حماس یا در مجاورت حماس هستند، یا حداقل به‌طور نامناسبی در مقابل موشک‌ها قرار گرفته اند.

مطالعه »
یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
آخرین مطالب

فاجعه غزه و ظهور نئوفاشیسم ایرانی…

به طور کل این استنباط در جامعه شکل گرفته که حاکمیت در ایران  بخش های عمده مردم و جامعه مدنی را در سرنوشت خود مشارکت نمی دهد. تعامل دو- طرفه بین حاکمیت و مردم، دچار  مشکلاتی است. اگر فرصت برای مشارکت مردمی ایجاد نشود، طبیعتا احساس تعلق از بین رفته و باعث سرخوردگی وسیع ، بیگانگی، حتی ضدیت با حاکمیت در بعضی اقشار جامعه می شود.

جنبش دادخواهی و ضرورت تلاش برای محاکمه «مقام امنیتی» در یک دادگاه بین‌المللی

پرویزثابتی همان «مقام امنیتی» معروف رژیم سابق و از مسئولان اصلی ساواک و همه کاره اداره سوم، پس از چندین دهه خود را آفتابی کرده و به روی صحنه آمده است و با وقاحت بی مانندی منکر هرگونه شکنجه شده و مدعی است که رؤسای ساواک زدن حتی یک سیلی به گوش افراد دستگیر شده و تحت بازجوئی را ممنوع اعلام کرده بودند …

گزارش شرکت هیئت نمایندگی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در کنگرهٔ حزب چپ آلمان

روز دوم کنگره یعنی شنبه ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳ (۲۷ آبان ۱۴۰۲)، با خانم یولیا ویدمن مسئول بخش سیاست بین‌الملل حزب چپ آلمان دیداری صورت گرفت. فت‌وگو با آرزوی موفقیت برای کنگرۀ حزب چپ آلمان از سوی هیئت نمایندگی سازمان و آرزوی موفقیت برای سازمان از سوی خانم یولیا ویدمن و تأکید بر ادامهٔ هم‌کاری نزدیک میان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب چپ آلمان به پایان رسید.

کنوانسیون استانبول، حمایت از زنان در برابر خشونت

کنوانسیون شورای اروپا معروف به کنوانسیون استانبول، روز چهارشنبه، یازده مه ۲۰۱۱ (۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰)، توسط وزرای امور خارجه ۴۷ کشور اروپایی در استانبول تصویب و از ۱ اوت ۲۰۱۴ توسط امضا کنندگان لازم الاجرا است. … هدف این کنوانسیون تقویت برابری بین زن و مرد و حق زنان برای داشتن زندگی عاری از خشونت است.

یادداشت

گسترش دامنه جنگ ویرانگر بین اسراییل و فلسطین خطر بزرگی‌ست براى منطقه و جهان!

ریشهٔ این جنگ، نتیجه دو دهه سیاست تهاجمی اسراییل در قبال فلسطین و حمایت قدرت‌های غربی از آن است. امیدواریم جامعهٔ جهانی قادر باشد با درک این موضوع، برای برقراری آتش بس و بازگشت به دیپلماسی صلح از راه‌های مسالمت‌آمیز و متکی بر توافق اسلو برای حل مسئلهٔ فلسطین و جلوگیری از گسترش یک جنگ ویرانگر دیگر اقدام کند.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
پيام ها

پیام نرگس محمدی در مورد اعدام میلاد زهره وند، هشتمین معترض جنبش زن زندگی آزادی

حکومت دینی استبدادی، فریبکارانه و حیله‌گرانه قواعد کشتار بی‌رحمانه را به جای میدان جنگ در دالانهای دادگاه انقلاب و به جای فرماندهان، با قضات دست‌نشانده نهادهای امنیتی_نظامی پیش می‌برد. صحنه جنایت قتل و کشتار حکومتی هم با تشریفات مبتذل، “سکوی اجرای قانون” نامیده می‌شود.

مطالعه »
بیانیه ها

بیانیه‌ی کانون نویسندگان ایران به مناسبت ۲۵ نوامبر، ‌روز جهانی منع خشونت بر زنان

جنبش مقاومت و آزادی‌خواهی زنان که بی‌درنگ پس از استقرار حاکمیت اسلامی نخستین گام علنی خود را با اعتراض به «حجاب اجباری» در هفدهم اسفندماه ۵۷ برداشته بود، از آن پس بارها به‌ شکل‌های گوناگون قد علم کرد تا سرانجام در پی قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی شعله‌ور شد و در اندک‌زمانی به شکل جنبشی عمومی درآمد…..

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

فاجعه غزه و ظهور نئوفاشیسم ایرانی…

جنبش دادخواهی و ضرورت تلاش برای محاکمه «مقام امنیتی» در یک دادگاه بین‌المللی

گزارش شرکت هیئت نمایندگی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در کنگرهٔ حزب چپ آلمان

کنوانسیون استانبول، حمایت از زنان در برابر خشونت

هنری کیسینجر، وزیر خارجه پیشین آمریکا و طراح «جنگ و صلح» درگذشت!

اعدام کامران رضایی، از معترضان آبان ۹۸ در شیراز