یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۵

یکشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۵

«اعتصاب غذا علیه اعدام، فریاد حق زندگی است!»
بهرام رحمانی: «مردم شریف ایران! لحظه‌ای تصور کنید آن سرکوبی که در بیرون از زندان احساس می‌کنید، در درون زندان هر روز ما را به قتل می‌رساند. ما قربانیانی هستیم...
۲۷ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
بی کرانه ها
جهان نه وهم ما که وسعتی به بی کرانه ها حقیقتی که می توان از آن چشید و کُنه آن شکار کرد و ما توان چو پرتوان به پیش، جلوه...
۲۶ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مسعود دلیجانی
نویسنده: مسعود دلیجانی
پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران
شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار...
۲۶ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بازسازی نظم قدیم در لباس جدید؛ نشانه‌های شکاف میان قانون و واقعیت
شهناز قراگزلو: در نهایت، مناقشه بر سر لایحه منع خشونت علیه زنان، طرح مهریه، یا قانون حجاب، تنها بخش‌هایی از نزاع بزرگ‌تر بر سر معنای قانون در ایران امروز است:...
۲۶ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
در سوگ ناصر تقوایی
ناصر تقوایی هنرمندی بود که با پایداری اخلاقی و فکری خود نشان داد خفقان نمی‌تواند وجدان هنری را نابود کند. آثار او، چه بر پرده سینما و چه در ذهن...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
جغد منیروا
لحظه‌ای براندازش می‌کنم. سال‌های زیادی‌ست که می‌شناسمش... با اجازه در کنارش می‌نشینم. خیلی زود صحبت‌مان گل می‌اندازد وبه مسائل روز می‌رسد... می‌گوید: «این روزها نسل جوان و پر شور در...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
نقش بی‌بدیل تقوایی در تولد «هنر و ادبیات جنوب»
نسیم خاکسار: بی‌عدالتی اجتماعی در آبادان حضور  بسبار عریان و برهنه ای داشت. کافی بود در منطقه‌های پر از گُل و گیاه و خانه های شیک و مجهز به تهویه...
۲۵ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسیم خاکسار
نویسنده: نسیم خاکسار

حکیمه بلوری

راستش را بگویم در هیچ کتابی به این شعر حکیمه بلوری برخورد نکرده ام. مگر اهمیتی دارد اگر حکیمه یک چنین شعری گفته باشد یا نه؟ شعری که سی و دو سال در مغز من حک شده، تا آخر عمرم آنجا خواهد بود

تلفن کارگاه ما در سه راه آذری زنگ زد. همه ما در میان گل ولای روغنی دستگاه های سنگین جوش، موتورهای آب، ژنراتورها و غیره مشغول کار بودیم. علی آقا گفت: “تلفن تو رو می خواد.” یکه خوردم. منو می خواد؟  کسی که از محل کار من خبردار نیست؟ هیچ کس تلفن محل کار مرا هم نمی داند. ترس سردی وجودم را گرفت، زندگی مخفی در شرایط سرکوب و فرار از امنیت سلاخ خانه اوین. آب در گلو، آهسته و با صدای نیمه خش خش گفتم: “الو؟”

دهنش را که باز کرد، شناختمش. “ر” بود. نزدیک یک سال بود ازش خبر نداشتم. قرار گذاشته بودیم که هر کدام به یک گوشه ای از ایران برویم و هیچ کس نباید از موقعیت کس دیگر خبر داشته باشد تا اگه یکی دستگیر شد، بقیه لو نروند. “ر” گفت که از تنهایی داره دق می کنه و دیگه نمی تونه طاقت بیاره.  قرار گذشتیم، آمد تهران و دیدار تازه کردیم. موقع رفتن هدیه اش به ما، شعری بود از “حکیمه بلوری”. این شعر را سی و دوسال پیش در مغزم حک کردم.  همان طوری که “ر” در مغزش حک کرده بود. کاری ندارم به این که بعدها “ر”  دستگیر شد و پنج سال در زندان گذراند. مثل همه شعرهای حزین حکیمه، درد فراق از وطن و آرزوی وصال را با زیبائی تمام بازگو می کند.

گله جیم سیزه قوناخ
قارانقوش لار قایداندا
منی دینله منی آنجاق
قارانقوشلار قایداندا

گویده بولوت اوچان زمان، منی سسله
یاسمنلر آچان زمان، منی سسله
گونش نورون ساچان زمان، منی سسله
منی دینله، منی آنجاق

گله جیم سیزه قوناخ،
قارانقوش لار قایداندا
دومان آلسا او داغلاری
داریخما گل
گوجلو یئللر تیتره تسه لر بوداقلاری
داریخما گل

 

وقتی که چلچله ها بازگشتند،
خانه تان به مهمانی خواهم آمد
تنها گوش به زنگ آمدن من باش
وقتی که چلچله ها باز میگردند.

همزمان با پرواز ابرها در آسمان
مرا صدا بزن
موقع شکوفه دان یاسمن ها
مرا صدا بزن
به همراه تابش آفتاب بر دامنه ها
مرا صدا بزن
تنها گوش بزنگ آمدن من باش

وقتی که چلچله ها بازگشتند،
من هم به خانه تان مهمان خواهم آمد
تو بازا،
دلگیر مباش اگر ابرهای سیاه  قله های کوهها را فرا گرفته باشند
دلگیر مباش . باز آی
اگر بادهای تند شاخه های درختان را به لرزه در آورده باشند.”

راستش را بگویم در هیچ کتابی به این شعر حکیمه بلوری برخورد نکرده ام. مگر اهمیتی دارد اگر حکیمه یک چنین شعری گفته باشد یا نه؟ شعری که سی و دو سال در مغز من حک شده، تا آخر عمرم آنجا خواهد بود. حکیمه بیش از دو سوم عمر خود را در مهاجرت گذراند. شعر “تبریز” وی  بصورت ترانه زیبا و پر احساس ورد زبان خواننده های آذربایجان است.

تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت, ۱۳۹۴ ۰:۲۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

«اعتصاب غذا علیه اعدام، فریاد حق زندگی است!»

بی کرانه ها

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

بازسازی نظم قدیم در لباس جدید؛ نشانه‌های شکاف میان قانون و واقعیت

در سوگ ناصر تقوایی

جغد منیروا