سه موضوع مهم خلاقیت نظری برتراند راسل (Bertrand Russel 1872 – 1970)، متفکر، فیلسوف و ریاضیدان انگلیسی، عبارتند از تاریخ فلسفه، تئوری شناخت و درسهای اخلاق. او ریاضیدانی بود که سپس فیلسوف، فعال و مصلح اجتماعی گردید. از جمله تقاضاهای اخلاقی وی در طول عمر ۹۸ ساله اش، صلح بجای جنگ، همکاری بجای رقابت، و عشق بجای تنفر بود. وی اعتراف کرد که علاقه شورانگیزش به زندگی بر اساس سه شوق همدردی با دیگران، علاقه به شناخت، و نیاز به عشق و محبت بود.
راسل فلسفه را وسیله ای برای اعتراض اجتماعی سیاسی، دفاع از شرف و حیثیت زحمتکشان و دفاع از صلح می دانست و می گفت که “فلسفه استفاده روزمره و عملی ندارد، بلکه هدف آن شناخت خود و جهان است.” او کوشید فلسفه را به علم منطق، دستور زبان و جمله بندی صحیح تقسیم کند و می گفت که با کمک یک زبان ریاضی، سمبولیک و هنری باید از سوء تفاهم، چند معنی بودن و تضاد منطقی زبان عامیانه با زبان محاوره ای جلوگیری کرد.
برتراند راسل تا پایان عمرشکاک ماند چون او ایمانی به مقوله های متافیزیک مانند آزادی و روح ابدی و خدا و غیره نداشت؛ گرچه پرسشهای متافیزیکی را موجب پویایی و زنده ماندن رشته فلسفه می دانست. او فلسفه خودرا اتم گرایی منطقی نامید و می گفت که “شناخت بر اساس جزء گرایی بوجود می آید.” وی یکی از مشهورترین فیلسوفان تجزیه و تحلیلی و جزء گرایی است. او معتقد بود که “راه شناخت از پل ریاضیات و علم منطق می گذرد، چون فلسفه غرب بعد از ۲۷۰۰ سال شکست در راه تشکیل بهشت زمینی و این جهانی، سراغ ریاضیات و علم منطق رفت”.
راسل پایه گذار منطق مدرن ریاضی بود که در آغاز قرن ۲۰ بخشی از تاریخ ریاضیات و رشته فلسفه گردید. چپ ها او را نماینده یک نوع نظریه شناخت شکاکانه، تجزیه و تحلیل گرایی منطقی پوزیتیویستی و متفکر لیبرال بورژوا با ایده های انساندوستانه آبستراکت می دانند که ایده های صلحجویانه و سوسیالیستی را تبلیغ می کرد و مخالف با ساختن بمب اتم و جانبدار خلع سلاح جهانی و دشمن جنایات جنگی امریکا در ویتنام بود. وی پایه گذار فلسفه آنالیزی منطقی نیز است که امروزه در کشورهای انگلیسی زبان مرسوم و متداول است.
راسل مدعی بود که دستور زبان را باید با کمک علم منطق از نو ساخت تا ساختار جهان را دقیقتر بیان کند. وی اشاره نمود که ریاضیات برای او محلی است جهت آرامش روان تا انسان دچار تنهایی و افسردگی نگردد، چون انسان در حین اشتغال به ریاضیات احساساتش را باید کناربگذارد.
از جمله کوششهای راسل دفاع از ازادی وحقوق زنان و تبلیغ ایده های سوسیالیسم غربی و مبارزه علیه خشونتهای استالینیستی و مبارزه با غرض ورزی های ضد کمونیستی و مبارزه علیه فاشیسم و علیه سوء استفاده از مالکیت خصوصی بود. او خود را تحت تاثیر فلسفه لایبنیتس و فرگه و آویکله، ریاضیدان یونان باستان، می دانست.
راسل در کنار برگسن، سارتر و کامو از جمله فیلسوفان قرن ۲۰ بود که در سال ۱۹۵۰ به دریافت جایزه نوبل ادبیات نائل آمد. او این جایزه را بخاطر کتاب “ازدواج و اخلاق” که مبلغ روابط آزاد عشق و زناشویی بود از آن خود ساخت. در این کتاب راسل عمل ازدواج را باقیمانده آداب و رسوم ارتجاعی مسیحیت نامید و خواهان رابطه و زناشویی بدون ازدواج شد.
برتراند راسل بین سالهای ۱۹۷۰-۱۸۷۲ درانگلیس زندگی کرد. در آنجا یک بار به دلیل مخالفت با جنگ جهانی اول به ۶ ماه حبس محکوم گردید و در امریکا به سبب اعتراض به جنگ ویتنام از دانشگاه اخراج شد. در انگلیس توده های سنتی و ناسیونالیست و راستگرا با کاندیدا شدن او برای مجلس عوام مخالفت کردند.
از جمله آثار راسل “اصول منطقی ریاضیات”، “تاریخ فلسفه غرب”، “ازدواج و اخلاق”، “متفکرین فلسفه غرب”، “فلسفه ماده،، “الفبای نظریه نسبیت”، “تسخیرخوشبختی”، “آزادی و سازمان گرایی” و “اتوبیوگرافی من” هستند. او مقالاتی نیز پیرامون آنارشیسم، بلشویسم، سوسیال دموکراسی آلمان، و انتقاد از مسیحیت و ادیان سازمانی منتشر کرد.