شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۳

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۲۳

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: "گوی" و "میدان"
پیشرفت علم و تکنولوژی و نوآوری‌های این عرصه و گسترش و همه‌گیری فضای مجازی، امکان بی‌بدیلی را برای نور انداختن بر تاریکخانه اشباح و برملا کردن دروغ و نیرنگ‌های پشت...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بردیا سیاوش
نویسنده: بردیا سیاوش
اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات
ریسکی که حکومت انجام داد و فکر می‌کرد که با اتخاذ این روش می‌تواند هم‌ مشارکت را بالا ببرد و هم یک جناح اصول‌گرای میانه را بار دیگر بر راس...
۵ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!
ای کاش رسالت پروژه‌ی میرباقری‌هراسی، مقدمه‌ی ضدحمله به آن بود. اما نیست و عملاً ترمزی‌ست در برابر پیشرفت و دعوت به آهسته بیا و آهسته برو که گربه شاخت نزند.
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!
کاش می‌شد دوباره مثل آن روزها به یاد مردم بیفتیم و به آن‌ها سر بزنیم و مثل آن روزها صمیمانه پای درد دلشان بنشینیم و ببینیم که چه دل خونی...
۴ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
مشخصات حکومت- قانون
اگر قوانین را تنها وسیله‌ای برای برقراری نظم در جامعه فرض کنیم،حاكمیت قانون به مفهوم برقراری نظم و انضباط اجتماعی خواهد. در این روی‌کرد قانون تنظیم‌کنندۀ روابط حاکمیت و شهروندان...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: مناف عماری
نویسنده: مناف عماری
تایتانیک
چیستی و سرشت فلسفی قصه‌ی تایتانیک امری فراتر از عاشقانه‌های آن است. جوهره‌ی فلسفی فیلم‌نامه، داستانِ شکستِ پنداره‌ی لگام زدن بر انگاره‌های فردی‌ست ...
۳ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان
آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و...
۲ مرداد, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی

سوسیال دموکراسی، جنبش کارگری و جنبش سبز

حضور جنبش کارگری بدون حضور و پیوند کمّی وکیفی سوسیال دموکراسی زیر سقف واحد و با پلاتفورم رادیکال تحول می تواند راه گشای ما به سکولار دموکراسی باشد، و نه حضور فعال جنبش سوسیال دموکراسی زیر پرچم لیبرالیسم اسلامی و چسبیدن به برنامه های حداقّل لیبرالیستهای اسلامی با ترس از حضور فعال طبقه کارگر

صحبتهای بسیاری در این رابطه که خبری از حضور فعال جنبش کارگری بعنوان حلقه مفقوده “جنبش سبز” نیست، رسانه های سیاسی و سوسیال دموکراتیک را فرا گرفته است. مگر این حضور فعال جنبش طبقه کارگر نبود که نظام پادشاهی را به زانو در آورد؟ جایگزین آن چه شد؟ آیا فقط حضور فعال طبقه کارگر در جنبشهای مردمی تضمین کننده این برامد می باشد که ما به سکولاریسم و دموکراسی خواهیم رسید؟ تجربه انقلاب ۵۷ فریاد می زند که خیر، این طور نیست.

به میدان آمدن فعال طبقه کارگر و اشتراک فعال آن در چالشهای سیاسی دموکراتیک، نه تنها لزوماُ به مفهوم رادیکالیزه و دموکراتیزه شدن جنبش نیست، بلکه بارها شاهد آن بوده و تجربه کرده ایم که که می تواند با ضربه های کوبنده خود نه تنها پادشاهان را از تخت به زیر بکشد، بلکه همزمان با آن می تواند “خمینی” ها را روی کار بیاورد. نظام ولایت فقیهی که نمایندگی اندیشه های نظام ولایی فقهی استوار بر شانه های سرمایه داری بازارهای سنتی در اتفاق با روحانیت بعنوان شبکه های سیاسی ایدئولوژیک آنها عملکرد داشته اند.

امروز همه به بازوهای توانمند کارگران نیازمندند، نه به اندیشه ها و برنامه های رادیکال کارگری. کسی صحبت از اندیشه ها و برنامه های سوسیال دموکراسی کارگری نمی کند، چون تک تک جریانهای سیاسی از لیبرال دموکراتها گرفته تا لیبرالیستهای اسلامی به بازوهای توانمند جنبش کارگری احتیاج دارند، تا باز هم یک قدرت سیاسی حاکم را از اریکه قدرت به زیر کشیده وبه دنبال آن قدرت سیاسی دیگری را جایگزین آن کنند. همه خواهان این هستند که جنبش طبقه کارگر نه پیشاپیش جنبشهای مردمی، بلکه پشت سر “لیبرالیستهای اسلامی” صف بندی کند.

بخش قابل توجهی از اشخاص و جریانهایی که در اندرون جنبش سوسیال دموکراسی جای دارند، از ضرورت حیاتی پیوستن جنبش کارگری به جنبش سبز صحبت کرده و از لزوم و تقویت اتحاد ملّی، از لزوم تشکیل صف واحد پشت سر رهبری واحد جنبش سبز حرف می زنند. این پیامها، در ذهن من ماه های آخر انقلاب ۵۷ را تداعی می کنند. انگار داریم همان شعارها را تکرار می کنیم . انگار دوباره از طبقه کارگر می خواهیم که بازوهای خود را به کار بیاندازد، نه اندیشه ها و برنامه های سیاسی اجتماعی رادیکالی را که به این طبقه می شود نسبت داد. گویا شکل گیری اندیشه های سوسیال دموکراسی و احتمال صف بندی طبقه کارگر پشت سر سازمانهای سوسیال دموکراتیک، اتحاد ملّی را بر هم خواهد زد.

خیلیها از برنامه حدّاقل خود و تقویت “سکولارهای اسلامی” و کمک به آنها در تعالی یافتن به سکولار دموکراسی صحبت می کنند. آنها از سکولارهای مذهبی صحبت کرده و عملاُ نقش و حتّی رسالت رهبری جنبش مردمی را می خواهند، و صد البته بازوهای توانمند کارگران را در خدمت چنین رهبری می طلبند. هر حرکتی در خارج چنین نگرشی را وحدت شکنانه ارزیابی می کنند. نمی دانم سکولاریسمی که “سکولارهای مذهبی” به کمک این دوستان برای ما به ارمغان می خواهند بیاورند، چه تفاوتهایی با نظام ولایت فقیه خواهد داشت؟ آیا جنبش ملیونی روشنفکرانی چون ندا آقا سلطان ها برازنده چنین نسخه مسخ شده ای از سکولاریسم می باشد؟ از کی و چه زمانی طرح ارائه برنامه سیاسی مستقل سوسیال دموکراسی به معنا و مساوی بوده با اتحادستیزی؟ این اندیشه و شعار خیلی کهنه متعلق به نیروهایی بوده است که عملاُ خواهان تحولات بنیادین در جامعه نبوده و به اصلاحاتی مختصر در چهارچوبه قانون اساسی کفایت کرده اند.

وقتی سوسیال دموکراسی از اتحاد کارگران، فرهنگیان، کارمندان، هنرمندان، کشاورزان، فعالین ملّی، جوانان و دانش پژوهان، زنان و دیگر اقشار دموکراتیک جامعه صحبت می کند، اتحاد فراگیر آنها حول برنامه تحول سیاسی اجتماعیی را مدّ نظر دارد که نه تنها خواسته های مشترک همه این اقشار و طبقات را در بر دارد، بلکه قابلیت ارائه آلترناتیو سیاسی اجتماعی لازم جهت ارتقاء جامعه به فاز مرحله ای بالاتر و بالنده تری را مطرح می کند. مرحله ای را که دموکراسی، مدرنیته، سکولاریسم و عدالت اجتماعی از بافتهای اصلی استخوانبندی آن را تشکیل می دهند. ارائه چنین آلترناتیوی کجایش وحدت شکنانه است؟ آیا آلترناتیوی که این دوسنان ارائه می دهند ما را مثل دفعات قبل به ناکجاآباد هدایت نمی کند؟

چرا نباید جنبش کارگری با یک برنامه فراگیر، رادیکال، پلورال، مدرن، دموکرات، سکولار و ضّد هرگونه تبعیض وارد میدان بشود؟ چرا جنبش طبقه کارگر فقط باید بازوی تحولات اجتماعی باشد، نه قدرتمند ترین و آگاهترین نیروی سیاسی آن؟ پیوند چنین برنامه وسیع و تحول آفرین با جنبشهای مردمی، در واقع پیوند اندیشه سوسیال دموکراسی نه فقط با طبقه کارگر، بلکه با وسیعترین اقشار و طبقات دموکراتیک اجتماعی را در بر می گیرد. لیبرالیسم لیبرالیستهای اسلامی در اندرون پلاتفورم سیاسی سوسیال دموکراسی می تواند جای بگیرد و می تواند در راستای لیبرالیسم سکولار تعالی پیدا بکند، ولی برعکس آن، یعنی تعالی جنبش سکولار دموکراسی زیر پرچم لیبرالیسم اسلامی خود فریبیی بیش نیست.

درست است که جنبش سوسیال دموکراسی از یک سری بیماریهای درونی رنج می برد. درست است که اتفاق نیروهای سوسیال دموکراسی زیر یک سقف نه تنها می تواند آن را از نظر کمّی به یک آلترناتیو قدرتمندی تبدیل بکند، بلکه از نظر ذهنی هم می تواند آنرا بیشتر به ارمانهای رادیکال سوسیال دموراسی نزدیکتر بکند. ولی علیرغم روشن بودن این واقعیتها، علیرغم خلاء کمّی و کیفی حضور سوسیال دموکراسی بعنوان یک آلترناتیو قدرتمند، بیماریهای ما با جان سختی نمی خواهند تن توانمند ما را رها کنند. بخشی از دوستان ما همچنان اصرار دارند تا در اندرون تارهای عنکبوتی که به دور خود تنیده اند، بمانند و حاضر به پاره کردن و گسستن این تارها نیستند تا با آغوشهای باز به پیوند با عمومیت سوسیال دموکراسی زیر یک سقف بپیوندند.

دوستان دیگر ما در روزهای چالشهای ملیونی مردمی در میدانهای کارزار سیاسی اجتماعی، هنوز از پیراهن عثمان کهنه سی سال پیش چسبیده و می گویند ” یک کلمه کافی نیست”. کافی نبودن “یک کلمه” برای قانع کردن این دوستان باید به قیمت عدم اتفاق آنها زیر پرچم واحد سوسیال دموکراسی و ایجاد پراکندگی در جنبش کارگری به هرز رفتن توانمندیهای نیروهای سوسیال دموکراسی تمام بشود. وقتی که ضعفهای اساسی در توانمندیهای سوسیال دموکراسی از نظر امکان ترویج آگاهی های سیاسی برنامه ای موجود است، وقتی که در کنار مشکل رادیکالیسم جنبش و موضوع رهبری آن، چالشهای روزانه طاقت فرسایی نیازمند است، این دوستان ما حاضر نیستند حصارهای بلندی را که به دور خود کشیده اند، ویران بکنند و زیر یک سقف بیایند؛ زیرا “یک کلمه” برای آنها کافی نیست. نمی دانم تا کی این دوستان قهرکرده ما در کنج حصارهای خود خواهند نشست، تا دیگران با “صدها کلمه” آنها را راضی بکنند که “بیایید دوستان زیر سقف واحد سوسیال دموکراسی جمع شویم.”

حلقه مفقوده جنبش مردمی اخیر، عدم حضور طبقه کارگر نبوده است، بلکه حلقه مفقوده جنبش، عدم حضور فعال طبقه کارگر زیر لوای برنامه و پلاتفورمی در خور و شایسته آن بوده است. عدم اهمیت دادن کافی به عنصر آگاهی صنفی سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر، می تواند آن را به بازوی قدرتمند جنبش مردمی در دست دیگران قرار بدهد. این دیگران، در سال ۵۷ ، روحانیت و بازار سنتی زیر رهبری خمینی بودند. الان بعضی از دوستان ما این بازوی قدرتمند را زیر رهبری لیبرالیستهای اسلامی می خواهند.

طبیعی است که چالشهای سیاسی اجتماعی روندی پویا و پیچیده ای را شامل می شود که پدیده های اجتماعی در کشاکشی دیالکتیکی و تاثیر متقابل با همدیگر روند حرکت به پیش را می آفرینند. لزوماُ با گفتن پلاتفورم مستقل سوسیال دموکراسی و طرح مسئله رهبری سوسیال دموکراسی، کسی نمی تواند انتظار داشته باشد که این پلاتفورم، وسیعترین اقشار و طبقات دموکراتیک اجتماعی را در بر خواهد گرفت. لزوما با حضور فعال کارگران متشکل چالشهای مردمی به سکولاریسم و دموکراسی منتهی نخواهد شد. هر تحولی بنیادی قبل از هر چیزی احتیاج به تئوری تحول دارد، بعد به نیروها و بازوهایی که قادرند راهگشای قدرتمند مسیر تحول باشند، و بالاخره پیشاهنگ سیاسی چراغ بدستی که در داخل تاریکیها، سمبل مقاوم تحول در وسیعترین و عمیقترین ابعاد آن باشد.

ورود حلقه مفقوده جنبش مردمی به صفوف درونی چالشهای سیاسی اجتماعی مردمی باید بموازات و همگام با اتفاق کمّی و کیفی جنبش سوسیال دموکراسی صورت بگیرد، تا این که جنبش اخیر بتواند میوه هایی را که قابلیت تولید آن را دارد به ثمر برساند. هیچ کدام از این دو بخش، بدون حضور بعد دیگر آن نمی تواند تاثیر لازم را در جنبش مردمی بگذارد. نه حضور جنبش کارگری بدون حضور و پیوند کمّی وکیفی سوسیال دموکراسی زیر سقف واحد و با پلاتفورم رادیکال تحول می تواند راه گشای ما به سکولار دموکراسی باشد، و نه حضور فعال جنبش سوسیال دموکراسی زیر پرچم لیبرالیسم اسلامی و چسبیدن به برنامه های حداقّل لیبرالیستهای اسلامی با ترس از حضور فعال طبقه کارگر.

تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۸:۰۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

آقای رئیس جمهور اندکی آرام، به کجا چنین شتابان

آقای رئیس جمهور به رای ۲۷ در صدی‌تان غره نشوید. مردم در این ۴ دهه آموخته‌اند که نباید به وعده‌های حکمرانان اعتماد کرد. همان ۲۷ درصد رای‌دهنده، دیده‌بان حرف و عمل شما هستند و با دقت و پیگیری، بر مواضع تان نظارت دارند.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جستاری از شرایط کنونی ایران زیر نام: “گوی” و “میدان”

اختلافات درون‌ حکومت و موضع و اهداف رهبری در انتخابات

چرایی پروژه‌ی میرباقری‌هراسی!

نامه‌ای به اپوزیسیون، جهت یادآوری وظایف فراموش شده!

مشخصات حکومت- قانون

تایتانیک