جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۷

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۷

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!
اخیرا ویدیویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده است که در آن یکی از عناصر سلطنت طلب به مقبره شخصیت برجسته ادبی و سیاسی ایران غلامحسین ساعدی در پرلاشز پاریس...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
حکومت جمهوری اسلامی،در این شرایط که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه ای با نا کامی روبرو شده و به شدت در بن بست و بحران...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
گسترش مقاومت مردم، زمينه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!
بیانیه جمهوری سکولار دموکرات در ایران: ابداع اشکال جديد مقاومت مدنی به‌ویژه توسط زنان که با شجاعتی کم نظیر و با خلاقیت خارق العاده صورت می گيرد، جهانیان را به تحسین...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران

صاعقهٔ ما ستم اغنیاست

خرمن امسالهٔ ما را، که سوخت؟ - از چه درین دهکده قحط و غلاست ▪️ در عوض رنج و سزای عمل - آنچه رعیت شنود، ناسزاست ▪️ چند شود بارکش این و آن - زارع بدبخت، مگر چارپاست ▪️ کار ضعیفان ز چه بی رونق است - خون فقیران ز چه رو، بی بهاست▪️ عدل، چه افتاد که منسوخ شد - رحمت و انصاف، چرا کیمیاست ...

برزگری پند به فرزند داد                          کای پسر، این پیشه پس از من تراست

مدت ما جمله به محنت گذشت                نوبت خون خوردن و رنج شماست

کشت کن آنجا که نسیم و نمی است          خرمی مزرعه، ز آب و هواست

دانه، چو طفلی است در آغوش خاک           روز و شب، این طفل به نشو و نماست

میوه دهد شاخ، چو گردد درخت                این هنر دایهٔ باد صباست

دولت نوروز نپاید بسی                           حمله و تاراج خزان در قفاست

دور کن از دامن اندیشه دست                  از پی مقصود برو تات پاست

هر چه کنی کشت، همان بدروی                کار بد و نیک، چو کوه و صداست

سبزه به‌هر جای که روید، خوش است          رونق باغ، از گل و برگ و گیاست

راستی آموز، بسی جو فروش                    هست در این کوی، که گندم نماست

نان خود از بازوی مردم مخواه                   گر که تو را بازوی زور آزماست

سعی کن، ای کودک مهد امید                   سعی تو بنا و سعادت بناست

تجربه میبایدت اول، نه کار                       صاعقه در موسم خرمن، بلاست

گفت چنین، کای پدر نیک رای                  صاعقهٔ ما ستم اغنیاست

پیشهٔ آنان، همه آرام و خواب                   قسمت ما، درد و غم و ابتلاست

دولت و آسایش و اقبال و جاه                  گر حق آنهاست، حق ما کجاست

قوت، بخوناب جگر میخوریم                     روزی ما، در دهن اژدهاست

غله نداریم و گه خرمن است                     هیمه نداریم و زمان شتاست

حاصل ما را، دگران می‌برند                      زحمت ما زحمت بی مدعاست

از غم باران و گل و برف و سیل                 قامت دهقان، بجوانی دوتاست

سفرهٔ ما از خورش و نان، تهی است            در ده ما، بس شکم ناشتاست

گه نبود روغن و گاهی چراغ                     خانهٔ ما، کی همه شب روشناست

زین همه گنج و زر و ملک جهان                آنچه که ما راست، همین بوریاست

همچو منی، زادهٔ شاهنشهی است              لیک دو صد وصله، مرا بر قباست

رنجبر، ار شاه بود وقت شام                      باز چو شب روز شود، بی‌نواست

خرقهٔ درویش، ز درماندگی                       گاه لحاف است و زمانی عباست

از چه، شهان ملک ستانی کنند                   از چه، بیک کلبه ترا اکتفاست

پای من از چیست که بی موزه است           در تن تو، جامهٔ خلقان چراست

خرمن امسالهٔ ما را، که سوخت؟                 از چه درین دهکده قحط و غلاست

در عوض رنج و سزای عمل                      آنچه رعیت شنود، ناسزاست

چند شود بارکش این و آن                       زارع بدبخت، مگر چارپاست

کار ضعیفان ز چه بی رونق است                خون فقیران ز چه رو، بی بهاست

عدل، چه افتاد که منسوخ شد                   رحمت و انصاف، چرا کیمیاست

آنکه چو ما سوخته از آفتاب                     چشم و دلش را، چه فروغ و ضیاست

ز انده این گنبد آئینه‌گون                         آینهٔ خاطر ما بی صفاست

آنچه که داریم ز دهر، آرزوست                   آنچه که بینیم ز گردون، جفاست

پیر جهاندیده بخندید کاین                      قصهٔ زور است، نه کار قضاست

مردمی و عدل و مساوات نیست                زان، ستم و جور و تعدی رواست

گشت حق کارگران پایمال                        بر صفت غله که در آسیاست

هیچکسی پاس نگهدار نیست                   این لغت از دفتر امکان جداست

پیش که مظلوم برد داوری                       فکر بزرگان، همه آز و هوی ست

انجمن آنجا که مجازی بود                       گفتهٔ حق را، چه ثبات و بقاست

رشوه نه ما را، که بقاضی دهیم                 خدمت این قوم، به روی و ریاست

نبض تهی دست نگیرد طبیب                   درد فقیر، ای پسرک، بی دواست

ما فقرا، از همه بیگانه‌ایم                         مرد غنی، با همه کس آشناست

بار خود از آب برون میکشد                      هر کس، اگر پیرو و گر پیشواست

مردم این محکمه، اهریمنند                     دولت حکام، ز غصب و رباست

آنکه سحر، حامی شرع است و دین            اشک یتیمانش، گه شب غذاست

لاشه خورانند و به آلودگی                        پنجهٔ آلودهٔ ایشان گواست

خون بسی پیرزنان خورده‌است                  آنکه بچشم من و تو، پارساست

خوابگه آنرا که سمور و خز است                 کی غم سرمای زمستان ماست

هر که پشیزی بگدائی دهد                      در طلب و نیت عمری دعاست

تیره‌دلان را چه غم از تیرگیست                 بی خبران را، چه خبر از خداست

 

پروین اعتصامی (۲۵ اسفند ۱۲۸۵ – ۱۵ فروردین ۱۳۲۰)

 

تاریخ انتشار : ۸ شهریور, ۱۴۰۲ ۵:۴۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ادای احترام به غلامحسین ساعدی-۲۹ دسامبر پرلاشز پاریس!

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…

چله ی زمستان

ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید