یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۴

یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۴

فانوس؛
با یاد و خاطره تابناک رفقای جانباخته شهریور ۶۷ که در حافظه تاریخ خونبار جنبش چپ هماره ماناست.
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد
این خبر بدی برای نخست وزیر جدید فرانسه، لکورنو، است: آژانس رتبه‌بندی فیچ رتبه اعتباری این کشور را کاهش داده است. این احتمالاً هزینه تأمین مالی مجدد بدهی ملی را...
۲۲ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟
اسرائیل به‌عنوان پیمانکار امنیتی و عملیاتی غرب، مأمور تحقق اهداف استراتژیک و اقتصادی آن در منطقه است؛ در حالی‌که خود غرب به دلیل محدودیت‌های اخلاقی، حقوقی و سیاسی، قادر به...
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
تجاوز به آزادی؛ الگویی نظام‌مند در سیاست جهان
حمله به نشست دیپلماتیک قطر پیام روشنی دارد: هیچ تلاش دیپلماتیک، حتی اگر ماهیت صلح‌آمیز داشته باشد، نمی‌تواند بدون اراده قدرت‌های مسلط جهانی نتایج واقعی به همراه داشته باشد.
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی
حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه...
۲۱ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نیرنگ در تاریخ ؛ کودتا بود یا نبود-۲
روز بعد از پرواز شاه به بغداد عوامل محلی سیا و ام آی ۶ با همکاری مردان زاهدی دست به توزیع وسیع و گسترده‌ی فرمان‌های ساختگی شاه، که توسط روزولت...
۲۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی شاکری زند
نویسنده: علی شاکری زند
روشنگری روس، ملی گرا، رفرمیستی، علم گرا
هدف لومونسف در درجه نخست، نه رهایی علم از قیمومیت دین؛ بلکه دگم زدایی دین توسط علم بود. او شعر مشهور " در رسای ریش " را در مخالفت با...
۲۰ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری

ضدکمونیسم چپ نما

قسمت پایانی: عدم تمرکز یا زنده ماندن سرنگونی دولتهای کمونیستی در کشورهای اروپای شرقی و اتحاد شوروی با استقبال بسیاری از روشنفکران چپ نما مواجه شد. آنها مدعی بودند، که اکنون دموکراسی برقرار می شود. انسانها از زیر یوغ کمونیسم آزاد می شوند.

فصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»

 

انقلاب مردمی برای ادامه حیات خود، باید قدرت دولتی را تسخیر نموده و از آن در جهت نیل به اهداف زیر استفاده کند:

هدف اول

برای در هم شکستن مقاومت طبقه ای که نهادها و ثروت های اجتماعی را در اختیار خود دارد.

هدف دوم

برای خنثی سازی مقاومت بی تردید ارتجاع داخلی و تجاوز ناگزیر ارتجاع بین المللی.

تهدید انقلاب از خارج و داخل تمرکز قدرت دولتی را که خوشایند هیچ کس نه در اتحاد شوروی سال ۱۹۱۷، نه در نیکاراگوئه ساندینیستی سال ۱۹۸۰ نبود و نیست، الزامی می سازد.

انگلس تحلیل بسیار ارزنده ای راجع به شورش های سال های ۷۳-۱۸۷۲ اسپانیا، زمانیکه آنارشیست ها از طریق تصرف شهرداری ها در سراسر کشور، قدرت را تیخیر کردند، ارائه داده است.

در ابتدا اوضاع امیدوار کننده بود. پادشاه تاج و تخت را رها کرد و دولت بورژوازی موفق شده بود، فقط چند هزار سرباز بی نصیب از آموزش نظامی بسیج کند. با این حال، این سپاه رنگارنگ توانست بدان سبب که با شورشهای جدا از هم منطقه ای سر و کار داشت، پیروز شود.

انگلس می نویسد: «هر شهری خود را منطقه مستقل اعلام کرده و کمیته انقلابی خاص خود را تشکیل داده بود. هر شهری با اعلام اینکه نه همآهنگی با دیگر شهرها، بلکه جدایی از آنها مهم است، به اقدام مستقل دست زد. بدین طریق امکان سازماندهی حمله مشترک [بر ضد بورژوازی] از میان رفت. در نتیجه، «انشقاق و انزوای نیروهای انقلابی که شرایط سرکوب شورشها یکی بعد از دیگری را برای سپاهیان دولتی فراهم ساخت، باعث شکست آنها گردید».

استقلال منطقه ای غیرمتمرکز، گورستان انقلاب است و همین امر همواره سبب آن بوده که حتی یک انقلاب آنارکو- سندیکالیستی بوقوع نپیوندد. بعنوان ایدئآل، خودگردانی محلی کارگری، با حداقل بوروکراسی، پلیس و ارتش بسیار عالی بنظر می آید. اگر امکان توسعه سوسیالیسم بدون ایجاد موانع از سوی ضدانقلاب و کارشکنی وجود داشته باشد، این امر شاید بتواند موجب توسعه سوسیالیسم بشود.

فراموش نکنیم که در سالهای ۲۱- ۱۹۱۸ چهارده قدرت سرمایه داری، از جمله ایالات متحده امریکا، حمله خونینی بر ضد روسیه شوروی آغاز کردند، اما تلاش آنها برای سرنگونی دولت انقلابی بلشویکی ناکام ماند. سالهای اشغال خارجی و جنگ داخلی تأثیرات فوق العاده ای در تقویت روحیه دفاعی بلشویکهای مجهز به انضباط حزبی آهنین اعمال کرد و ضرورت انضباط حزبی و تشکیل ارگان های اطلاعاتی مخفی و سرکوب ضد انقلاب را نشان داد.

در ماه مه سال ۱۹۲۱، خود لنین که قبلا دموکراسی درون حزبی را توسعه داده بود و بمنظور اعطای خودمختاری بیشتر به اتحادیه های کارگری، با تروتسکی به مخالفت برخاسته بود و پایان دادن به اپوزیسیون کارگری و دیگر گروههای فراکسیونی در حزب را خواستار شده بود، در کنگره دهم حزب اعلام کرد: «وقت تسویه حساب با اپوزیسیون فرا رسیده است. ما به آنها فرصت کافی داده ایم».

این موضع لنین با استقبال پرشور نمایندگان مواجه شد.

کمونیستها به این نتیجه رسیده بودند که بحثهای باز و جریانات اپوزیسیونی در داخل و خارج حزب، زمینه را برای انشعاب و تضعیف را فراهم آورده که خود پیش زمینه لازم برای حمله دشمن است.

کمتر از یک ماه قبل، در ماه آوریل سال ۱۹۲۱، لنین خواهان افزایش تعداد کارگران در کمیته مرکزی حزب شده بود. بعبارت دیگر، او نه بر ضد کارگران، بلکه بر ضد اپوزیسیون موضعگیری کرده بود. ما اینجا با انقلاب اجتماعی سر و کار داشته ایم که مثل هر مورد دیگر، هدف از آن، توسعه بی مانع زندگی سیاسی و مادی شخصی خود نبود.

در اواخر سالهای ۱۹۲۰ اتحاد شوروی فقط دو را ه پیش پای خود داشت:

راه اول

ادامه حرکت در جهت تمرکز فراگیر اقتصاد برنامه ریزی شده، اشتراکی کردن اجباری کشاورزی و تسریع صنعتی کردن تحت رهبری حزب، راهی که استالین بر گزید.

راه دوّم

حرکت در جهت لیبرالیزه کردن ضمن باز کردن فضای بیشتر سیاسی، اعطای حق خودگردانی بیشتر به اتحادیه ها و دیگر سازمانها، بحث، گفتگو و انتقاد بیشتر، اعطای خودمختاری بیشتر به جمهوریهای شوروی، به بخش خصوصی کوچک، صرفنظر از میزان رشد اقتصاد کشاورزی، اتکاء بیشتر به تولید کالاهای مصرفی به حساب انباشت کمتر سرمایه برای ساختن پایگاه قدرتمند نظامی- صنعتی.  با این حال، علیرغم در اختیار داشتن قدرت مالی کافی، مردم در سرما و سختی بسر می بردند، گرسنگی می کشیدند. ساختمان سوسیالیسم ببرکت قهرمانی های فردی و توده ای بی سابقه در تاریخ ادامه یافت.

اگر مشی دوم برگزیده می شد، گمان می کنم، به ساختمان جامعه ای بهتر، انسانی تر و مناسبتر برای زندگی منجر می شد. بجای سوسیالیسم ویران شده، سوسیالیسم کارگری- مصرفی ساخته می شد. تنها مشکل این مشی عبارت از این بود که در صورت انتخاب آن، کشور می توانست قدرت دفاع از خود را در مقابل حمله ناریسم از دست بدهد.

از این رو، اتحاد شوروی الزاما راه صنعتی کردن مبتنی بر قدرت را در پیش گرفت. این مشی اغلب بعنوان جنایت استالین برعلیه خلقهای شوروی تعریف می شود. (نظر راجر بورباخ فقط نمونه ای از این اتهامات بیشمار است که استالین را به سرسختی در راندن اتحاد شوروی به راه صنعتی کردن متهم می کندMonthly Review, March 1996, 35 ).

در اثر سیاست صنعتی کردن اساسا ده ساله، با پیش بینی حمله غرب، ساخت یک مرکز عظیم صنعتی، بزرگترین مجمتع فولاد اروپا در شرق اورال در وسط دشت لخت امکان پذیر شد.

پیش بینی استالین مبنی بر اینکه اتحاد شوروی برای پیمودن راه صد ساله بریتانیا، فقط ۱۰ سال زمان دارد، صحت خود را اثبات کرد.

زمانیکه در سال ۱۹۴۱ نازی ها به اتحاد شوروی تجاوز کردند، این بزرگترین مرکز صنعتی، در فاصله هزاران کیلومتری از خط جبهه، به ساخت تسلیحاتی مشغول شد که در نهایت پوزه نازیسم را بخاک مالید.

ابقای اتحاد شوروی به بهای جان ۲۲ میلیون انسان شوروی، ویرانیها و آسیبهای بی حد و حصری که جامعه اتحاد شوروی را تا چندین دهه بعد نیز زیر تأثیرات مخرب خود قرار دادند، تمام شد.  عواقب حملات ضدانقلاب به جنبه های انقلابی جامعه را دیگر کشورها نیز تجربه کرده اند.

من در سال ۱۹۸۶ با افسر ساندنیستی در وین دیدار کردم. او تأکید می کرد که مردم نیکاراگوائه خلق رزمنده ای نبوده اند و رزمیدن را می بایستی بیآموزند. زیرا، چاره ای جز مقاومت در برابر جنگ ویرانگرانه مزدوران تحت الحمایه ایالات متحده آمریکا نداشتند.  او با ناخوشنودی عمیق اظهار می داشت که جنگ و تحریم، کشور او را به صرفنظر از بسیاری از برنامه های اجتماعی- اقتصادی خود مجبور ساخت.

چنین وضعیتی در موزامبیک، آنگولا و بسیاری از کشورهای دیگر نیز که نیروهای مزدور با تأمین مالی از سوی آمریکا زمینهای کشاورزی، روستاها، مراکز درمانی و نیروگاههای برق را ویران می ساختند، هزاران انسان را به قتل رسانده و یا به گرسنگی می کشاندند، پیش آمد. بدین ترتیب، کودکان انقلاب را یا در گهواره خفه کردند و یا چنان بیرحمانه از رمق انداختند که شناختن آنها امکان ناپذیر گشت.  این واقعیت نیز حداقل باید به همان اندازه سرکوب مخالفان در این یا آن جامعه انقلابی برسمیت شناخته شود.

سرنگونی دولتهای کمونیستی در کشورهای اروپای شرقی و اتحاد شوروی با استقبال بسیاری از روشنفکران چپ نما مواجه شد. آنها مدعی بودند، که اکنون دموکراسی برقرار می شود. انسانها از زیر یوغ کمونیسم آزاد می شوند، و چپ ها در آمریکا خود را از دهان مرغ ماهیخوار کمونیسم موجود و یا همانطور که تئوریسین چپ، ریچارد لیشتمن گفت:

«از دهان خرس اتحاد شوروی و اژدهای چین کمونیست» آزاد خواهند ساخت.

 

بازسازی سرمایه داری در اروپای شرقی، در عمل، جنبشهای آزادیبخش بسیاری را در کشورهای جهان سوم که از اتحاد شوروی کمک می گرفتند، بشدت تضعیف نمود و موجب سر کار آمدن رژیمهای راستگرایی شد که دوش بدوش ضدانقلابیون آمریکایی در سرتاسر جهان فعالیت می کنند.  باید اضافه کرد که سرنگونی کمونیسم چراغ سبزی بود برای کمپانیهای غربی با عطش نامحدود به استثمار. آنها دیگر مجبور نیستند کارگران خود را به آن قانع کنند که آنها بهتر از برادران طبقاتی خود در روسیه زندگی می کنند، آنها دیگر ضرورت آن را احساس نمی کنند که بخاطر وجود سیستم رقیب، زندگی کارگران خود را در تا حد معینی تأمین نمایند. به همین سبب، طبقه سرمایه داران بسیاری از دستاوردهای مبارزاتی کارگران غرب را اینک باز می ستاند. اکنون، بدترین شکل سرمایه داری در شرق مسلط شده و در غرب هم مسلط خواهد شد.

درست به همین سبب، «سرمایه داری برابری طلب» جایگزین «سرمایه داری انسانی» می شود.  به باور ریچارد لوینس: «در تجاوزگری نوین و امیدبخش سرمایه داری جهانی، ما آن چه را که کمونیسم و طرفداران آن در مخفی گاه نگه می داشتند، می بینیم ».(Monthly review, 9/96). چپ های ضدکمونیست در اثر بی توجهی به نقش کشورهای کمونیستی در ممانعت از یکه تازی بدترین غرایز سرمایه داری غرب و امپریالیسم و قبول کمونیسم بمثابه شرّ مطلق، از پیش بینی تلفات و ضایعات بعدی عاجز ماندند.

برخی از آنها هنوز هم از درک این مسئله عاجزند.

تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد, ۱۳۹۰ ۸:۰۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

با افزایش میزان بدهی ها: آژانس رتبه‌بندی فیچ, رتبه اعتباری فرانسه را کاهش داد

اسرائیل؛ مأمور «کارِ کثیف» غرب یا قدرتی مستقل؟ چرا هیچ‌کس جلودار آن نیست؟

تجاوز به آزادی؛ الگویی نظام‌مند در سیاست جهان

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

نیرنگ در تاریخ ؛ کودتا بود یا نبود-۲