جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۸

جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۸

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظم ایستاده‌اند
وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی...
۹ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
زندگی در اوین با طعم شیرینی
قلیان می‌نویسد: «ممکن است بپرسید مگر زندان... زندان نیست؟ چطور می‌شود آنجا شیرینی پخت؟ اما اگر شیرینی‌پختن بخشی جدانشدنی از هویت شما باشد، آن را هرجا، هرطور، حتی در زندان...
۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: ایران‌وایر
نویسنده: ایران‌وایر
  کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفتادمین هفته به ۴۵ زندان گسترش یافت
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از همهٔ دغدغه‌مندانِ حقوق بشر و کسانی که آرزوی ایرانی آزاد و برابر را دارند، صمیمانه درخواست می‌کند که در این روزها و سال‌های دشوار،...
۸ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
اعتصاب رانندگان کامیون در ایران به دلیل سوخت، دستمزد و فساد
نویسنده: سیاوش شهابی: مطالبات رانندگان (بیمه شفاف، دستمزد منصفانه، جاده‌های امن، و مشارکت در تصمیم‌سازی) بازتاب خواسته‌های بسیاری از اقشار کارگر و زحمت‌کش جامعه امروز ایران است. و با گسترش...
۷ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: شهناز قراگزلو
نویسنده: برگردان: شهناز قراگزلو
فلسطینیان گرسنه به مرکز توزیع کمک های جدید در شهر مرزی رفح یورش بردند.
هزاران نفر روز سه شنبه به یک مرکز توزیع کمک های "بشردوستانه" محصور در نوار غزه یورش بردند. این سازمان توسط سازمان ملل متحد اداره نمی شود، بلکه توسط بنیاد...
۷ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
کار، کار، کار، زگهواره تا گور!*
درعصری که مسائل و مشکلات اساسی بشر ماهیتی جهانی و بی‌مرز پیداکرده است و بقیه مسائل مهم درون مرزی علیرغم رنگ و بوهای متفاوت، عمدتا در ذیل آن و در...
۷ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
خانه از پای‌بست ویران است ، رهبر نگران ریزش ایوان است!
باشد که دود سفیدی از پیشنهاد هماهنگ شدۀ واسطۀ عمانی از اجلاس هفتم مذاکرات به هوا بلند شود.آنچه پیش روست رویکرد واقع‌بینانۀ نیروهای پیشرو جنبش دموکراسی‌خواه در بسیج مردم و...
۷ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: برديا سياوش
نویسنده: برديا سياوش

کنکاشی در فرهنگ دیکتاتور

در تبیین و مذمت فرهنگ دیکتاتوری و رسوخ آن در اعماق جامعه و عجین شدنش با بافت فرهنگی اجتماع ،که ریشه در تاریخ و اعصار دارد، مطالب فراواني مي توان گفت و شنید. واکاوی این مقوله و درک شرایط عینی و ذهنی و وضعیت و بستری که این فرهنگ در آن رشد و توسعه یافته ، می تواند در چاره جویی برای علاج و درمانش موثر باشد.

 

در آسمان ستاره بود بیشمار، لیک –  رنج خسوف بهرۀ شمس و قمر بود

 تبیین و مذمت فرهنگ دیکتاتوری و رسوخ آن در اعماق جامعه و عجین شدنش با بافت فرهنگی اجتماع ،که ریشه در تاریخ و اعصار دارد، مطالب فراوانی می توان گفت و شنید. واکاوی این مقوله و درک شرایط عینی و ذهنی و وضعیت و بستری که این فرهنگ در آن رشد و توسعه یافته ، می تواند در چاره جویی برای علاج و درمانش موثر باشد. 

نگارنده بی مناسبت نمی داند سخنان یکی از دوستان را که روزی برایم درد دل میکرد عیناً نقل نمایــــــــد : 

بچه ای بیش نبودم . پدرم هرچند روز یک بار خود را از فلان بازیگوشی من که به اقتضای سن اتفاق می افتاد ، چنان ماهرانه آزرده خاطر نشان می داد وخود را رنجور و  افسرده می نمایاند  که مادر بیچاره ام مرا وادار به دست بوسی پدر و عذرخواهی از او می نمود. موردی که حتی در دنیای کودکانه نیزاصلاً ضرورتی برای آن نمی دیدم . ولی  به ناگزیر، به احترام و اصرار مادرم به این امر گردن می نهادم . تا نوجوانی ام این عمل صد ها بار تکرار شد . همیشه این سوال در ذهنم بود : آیا هم سن و سالانم نیز در برابر بازی های به اقتضای سنشان لازم و کاملاً طبیعی، با  چنین واکنش های تند و بی رحمانه ای از سوی پدرانشان روبرو می شوند ؟

به علت حساسیت و کنجکاوی شدید نسبت به عمل پدر، و عملکرد بی رحمانه و عاری از هر گونه مهربانی او ، و در رودررویی با خُرد و تحقیر شدن مداوم شخصیت و غرورم ، از همان آغاز جوانی مطالعه در این مورد را آغاز نمودم . در اوایل گمانم بر این بود که شاید رفتار هایم تافته ای جدا بافته از دیگر هم سالانم است که چنین واکنش های حاد ی را از سوی او در پی دارد .

 وضع مالی پدر به شدت خراب بود. او عمری در پی ارضاءِ هوس های خودخواهانه و خود پرستانه ی خویش ،با پیگیری تام  چهار اسبه تاخته بود ،و هیچ گاه نیز اندک اندیشه و توجهی بر نیازهای مالی و روحی خانواده نکرده بود . در این مورد جدا از التیام زخم های روانی اعضای خانواده ، بار مسئولیت مالی نیز بر دوش مادر افتاده بود . آه ، که چه فشاری متحمل می شد. با ساده دلی اندیشیدم شاید برطرف کردن نیاز مالی اش بتواند چاره گر ساطور کشی های مستانه ی هر روزه اش در خانه باشد. از این رو به شدت دست به کار شدم و با تلاش و تحمل مشقتی طاقت فرسا در این کار توفیق نسبی یافتم .  

دیدم ای بابا چه فکر میکردم چی شد ! از چاله درآمدم  به چاه افتادم . او که دیگر نمی توانست مرا وادار سازد دستش را ببوسم و از زحماتی که برای تامین معاش خانواده می کشیدم به معذرت خواهی وادارم سازد ، و از خلاف کاری های نا کرده ام طلب عفو و پوزش داشته باشد ، سرنا را از سر گشادش نواخت . هر روز مادرم را  به باد کتک می گرفت که باید به اقوام و آشنایان بگویی تأمین نیازهای مالی خانواده از حاصل یک عمر دسترنج شوهرم است . حتی خرج زندگی  پسری را که اکنون به سی سالگی رسیده بود ، هنوز او پرداخت می کند . جالب تر اینکه با نیمچه سوادی که داشت  ید طولایی در ادعای دانشمند بودن داشت . هر روزه ی روز این مطلب نیز بهانه ای  می شد برای  بیشتر کتک زدن مادرم  که چرا من یعنی پسر، او را اهل علم نمی دانم . مصداق آن که :” گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری ” 

این پدر فدایی دانش و شیفته ی علم من،  روزی نبود که کتاب هایم را از زیر فرش و اینور و آن ور خانه، که از ترس دستبردش قایم میکردم ، با تجسس پلیسی پیدا نکند و پاره ننماید . بعد ها که مزه ی پول مفت را چشید دیگر کتاب سوزان در خانه به راه نمی انداخت . سریعا کتاب ها را پس از یافتن  به بازارمی برد وبه بهای اندکی می فروخت . مادرم در برابر اعتراض  های من ، مدام می گفت :” پسرم به خاطر من گذشت کن” ، وهمیشه جواب من  این بود که : “نه مادر نمی توانم گذشت کنم ، اما  فقط به خاطر تو تحمل می کنم .” 

همیشه در چشمان مادر، برق سپاس و قدر دانی از زحماتی که برای زندگیش می کشیدم و تحمل مرارت هایی  که به خاطر او در برابر یکه تازی های بی بند و بار شوهرش می نمودم هویدا بود. مادر چه رنجی از این صبر و تحمل من می برد … بی آنکه  من بر زبان آورم، او به نیکی می دانست که این خویشتن داری برای من چه طاقت فرسا و عذاب آور است . شوهر دانشمند! !هم که به اندازه ی چوب کبریتی در فکر زن نبود . گوی تا دنیایی نباشد ( چه رسد به زن و بچه ) تا وی بتواند عرصه ای برای خودنمایی پیدا کند! این بود فلسفه ی وجود زندگی اش.

باری، مادر بیچاره بار آن همه ناملایمات و تلخی ها را تاب نیاورد . خدایش بیامرزد، بالاخره جان به جان آفرین تسلیم نمود .لحظه  ی درگذشت اورا نیک به یاد می آورم . صبح بسیار زود بود .زمانی که رسیدم ، هنوز پیکر بی جانش در اتاق بود . بی اختیار دستش ، دست زحمت کشش را گرفته بودم و می بوسیدم . اشک همچو سیل جوشانی از چشمانم سرازیر بود . اما دقیقاً در همان لحظات ،شوهر شازده اش کیف و وسایل شخصی مادر را می گشت تا باقی مانده ی صنار سه شاهی را که گاهی اوقات به او می دادم و حاصل یک عمر پس اندازش نیزهمان بود ، از کیف او بردارد . آخه مراسم عروسی هزینه داشت !! . به هر حال بعد از کفن و دفن مادر و اتمام مراسم عزاداری ، دانشمند بی نظیر کشور پیرانه سر، با زنی دیگر، جشن عروسی بی نظیری به راه انداخت.

با ذکر شمه ای از خاطرات  آن دوست،  نکاتی را درباره ی  این موارد، در حد توان به بحث میگذارم باشد که با کمک یکدیگر بتوانیم راه چاره ای بر این معضل بیابیم: اسلوب علمی تحلیل دیکتاتور و دیکتاتوری و فرهنگ منتج از این روش رفتاری ، حکم می کند  که هم زمان با شناخت ساختار های جامعه، سازو کار های حاکم بر آن، و مدار هایی که خطوط کلی اوضاع در آن مسیر سیر می کند ،  اثرات منافع شخصی افراد  را نیزدر این روند بشناسیم .

در جوامع طبقاتی که شبانه روز خود شیفتگی، خود خواهی و صرفاً به فکر خود بودن تبلیغ و ترویج می شود ، و تمامی ساختار جامعه در خدمت این گونه تفکرات است، وجود افرادی چون پدر آن دوست عزیزم استثناء نیست. چرا که دامن بسیاری از خانواده ها را – هر کدام به نوعی –  ناهنجاری های اجتماعی ناشی از فرهنگ دیکتاتوری فرا گرفته است. تولستوی می گوید:” تمامی خانواده های ثروتمند شبیه یکدیگر اند ولی خانواده های فقیر هر کدام به نوعی بدبخت اند.” هر روزه از تقدس مالکیت سخن می رود . چه بسیار تئوری بافان و تئوری سازان که  در این عرصه بابرخورداری از تریبون های وسیع و گسترده ، با آب و تاب به حرافی مشغولند و بر بوق و کرنا بر تقدس مالکیت خصوصی می دمند . نگارنده خطاب به این ها می گوید : آیا این مالکیت دو وجه دارد یا نه ؟ مالکیت مادی و مالکیت معنوی . 

مالکیت معنوی شامل شخصیت ، غرور ، حیثیت و آبروی افراد است . شما ها کدامین احترام را به این وجه از مالکیت دیگران می گذارید . در قاموس شما اصلاً آیا احترام به شخصیت افراد معنا و مفهومی دارد ؟ آری مالکیت مقدس است ولی برای بعضی ها مقدس تر . اساساً اکثریت افراد فرصت و حقی در دستیابی برآن در هیچ یک از وجوه دوگانه اش ندارند . تا در بر این پاشنه بچرخد ، محکوم به محرومیت اند و ناتوان در دستیابی به آن . 

 در جوامع طبقاتی از سر تا پا ی سرمایه و از تمامی مسامات اش خون و گند بیرون می زند . در نظم سرمایه افرادی حق حیات و زندگی دارند که نه تنها خود را با وضعیت جامعه تطبیق دهند ، بل تسلیم بی قید و شرط حاکمان باشند . حاکمان قلدری که شریرانه فرهنگ منحط خود را با هزاران حیله و ترفند رواج می دهند . فرهنگ دیکتاتوری از این جا سر چشمه می گیرد . انباشت ثروت در یک قطب ، در عین حال متضمن انباشت فقر ،  جان کنی برای لقمه ای نان ، بندگی ، نادانی و خشونت و انحطاط اخلاقی در قطب دیگر است . 

با شیوع و حاکمیت  این فرهنگ ، هر کدام از افراد در ضمیر خویش دیکتاتور هایی می شوند که در جنگل جامعه ی طبقاتی، با افق نگرشی تنگ و محدود صرفاً در پی منافع شخصی خود هستند . و به نسبت درجه ی تسخیر و مسمومیت وجودشان از فرهنگ طبقاتی مبتنی بر فرد گرایی حاد ، از هر گونه احساس همدردی ، همدلی و عاطفه حتی نسبت به اعضای خانوادۀ خود عاری می شوند. افراد مسخ شده ای که در برابر قدرتمندان تسلیم بی قید و شرط و بی اراده اند و در برابر زیردستان  قلدری تمام عیار. این افراد اگر نتوانند فرد یا افراد زیر دستی در جامعه بیابند ، حریم خانه و خانواده برای شرارت و قلدری آنها  عرصه و میدانی حاضر و آماده است. 

از این منظر میتوان و باید آسیب های روحی و روانی وارد شده بر افراد را در جوامع دیکتاتور زده ، مد نظر قرار داد و پیامد های منفی آن را در خانواده و اجتماع شناخت . همچنین باید توجه داشت که آسیب های وارده بر روح و روان و رفتار های افراد در فرهنگ دیکتاتوری ، قالبی و کلیشه ای نیست . تأثیرات متفاوتی دارد که در حالت کلی ، مطابق موقعیت افراد در جامعه ، به شکل گیری و تشدید بیماری فرد گرایی در روحیه ی فرد می انجامد .سرانجام آن که تلاش برای حفظ وضع موجود و بقای  ذلیلانه به هر قیمتی، از تجلیات بارز این فرهنگ است .   

 

 

تاریخ انتشار : ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۱ ۲:۲۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

قالیباف و موضوع “حجاب و عفاف”: تاکتیک یا تحول؟

در شرایط کنونی، نشانه‌هایی چون پیروزی چهره‌ای چون پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجه‌برانگیز است. با این‌حال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانون‌گذاری به‌ویژه در حوزه‌هایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقه‌ای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصه‌های فرهنگی، احترام به آزادی‌های دموکراتیک و اصلاح رویه‌های پلیسی، نمی‌توان از آن‌ها به‌عنوان نشانه‌ای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظم ایستاده‌اند

زندگی در اوین با طعم شیرینی

  کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفتادمین هفته به ۴۵ زندان گسترش یافت

اعتصاب رانندگان کامیون در ایران به دلیل سوخت، دستمزد و فساد

فلسطینیان گرسنه به مرکز توزیع کمک های جدید در شهر مرزی رفح یورش بردند.

کار، کار، کار، زگهواره تا گور!*