شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۱

شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۱

زنان سینماگر جهان عرب، راویان تبعیض و ستم روزمره
۲۶ درصد از فیلم‌سازان مستقل جهان عرب را زنان‌ تشکیل می‌دهند. در کشورهایی مثل لبنان، مراکش و تونس، یک چهارم از کل کارگردانان زن هستند. برای مقایسه باید گفت که در...
۲۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرناز سیفی
نویسنده: فرناز سیفی
جنگ، گرسنگی، و اخلاق مراقبت
 گرسنه‌بودن یعنی طرد شدن از مدارهای توجه و مسئولیت؛ و در جنگ‌ها این طرد اغلب عامدانه است. گرسنگی همیشه پیامد جنگ نیست، گاه بخشی از راهبرد آن است. قحطی ــ به‌ویژه وقتی عامدانه...
۲۵ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: روح‌الله رمضانی
نویسنده: روح‌الله رمضانی
آمریکا در قفقاز جنوبی: ترکیه را در داخل، روسیه را مهار و ایران را بیرون نگه دارید!
ارمنستان به سمت اتحادهای غربی گرایش پیدا کرده و روابط خود را با ایالات متحده و اتحادیه اروپا تقویت کرده است، البته بدون هیچ تعهد خاصی؛ این جهت‌گیری یا تغییر،...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت
تجربه و ساختار سیاسی وحقوقی موجود نشان می‌دهد که «آزادی زندانیان و اتحاد ملی»، در چارچوب تبعیت مطلق از رأس قدرت، بیش از آنکه بیانگر اراده‌ای جدی برای اصلاح باشند،...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پنجمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و تهماسب وزیری: توافق باکو-ایروان؛ اصلاح‌طلبان و زندانیان سیاسی و همچنین منشاء اصلی نفوذ و فساد
در پنجمین نشست، موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفت: دالان زنگزور و توافق‌نامه باکو–ایروان؛ مطالبه‌ی آزادی زندانیان سیاسی و واکنش جبهه‌ی اصلاحات و دیگر اصلاح‌طلبان نسبت به آن؛ بررسی منشأ...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
چرا جنبش ملی ایران باید مراقب «پشتیبانی‌های بی‌چشم‌داشت» باشد؟
مسئله‌ای که باید جنبش ملی ایران را نگران کند، این است که آیا فعال شدن افراد آموزش‌دیدهٔ سیا برای مدیریت مسیر حرکت «شاهزاده رضا پهلوی» با پشتیبانی هدفمند، سرمایه‌گذاری پنهان...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
۲۸ مرداد؛ شکست استقلال، پیروزی امپریالیسم
کودتای ۲۸ مرداد نشان داد که مبارزه برای استقلال و عدالت اجتماعی در کشورهای پیرامونی، جدالی چندلایه است که نه تنها در میدان سیاست داخلی، بلکه در عرصهٔ جهانی و...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی

آخرین فیلسوفان ماقبل کامپیوتری (و جنبش دانشجویی غرب)

بعد از پايان جنگ جهاني دوم و داغان شدن فاشيسم، هوركهايمر و آدرنو به آلمان برگشته و كتابي با عنوان “ ديالكتيك روشنگري “ يا ديالكتيك عقل گرايي منتشر كردند. با كمك اعضاي مكتب فرانكفورت و تئوري انتقادي بود كه ماركسيسم غربي، ولي غير استالينيستي به ميان روشنفكران راه يافت. دانشجويان معترض، اغلب به آثار آدرنو و هوركهايمر، منتشر شده در دهه 30 ميلادي قرن گذشته مراجعه كرده و از آنها كمك ميگرفتند.

فیلسوفان “ مکتب فرانکفورت “ از جمله: مارکوزه- هورکهایمر- آدرنو – و هابرماس، نام مکتب فلسفی خود را “تئوری انتقادی “ گذاشتند تا در طول سالهای تبعید در آمریکا به اتهام مارکسیست بودن، مورد تعقیب قرار نگیرند؛ آنطور که مامورین مکارتی به اذیت و آزار برشت و سایر مبارزین صادق پرداختند. از نظر تاریخی، 
پیش از اینکه دو ایرانی معترض نیمه لخت هموطن، در قرن ۲۱ باعث اغتشاش در کنفرانس برلین گردند و برای شرکت کنندگان ایرانی آن در وطن، دردسر ایجاد شود، در نقطه دیگری یعنی در شهر فرانکفورت، در تاریخ ۶ آگوست سال ۱۹۶۹، دختران دانشجوی کاملا لخت، نیز به نشان اعتراض، سخنرانی آدرنو، فیلسوف مدرن آلمانی را به هم زدند، و زمانیکه او به پلیس دولت فدرال تلفن زد و از آنان خواست تا از ورود دانشجویان مزاحم و اعتصابی به دانشگاه جلوگیری کنند، دانشجویان در اعلامیه ای نوشتند؛ این چه فیلسوف طرفدار آزادی جهان است که تحمل آزادشدن دانشگاه را از وجود نیروهای بوروکراتیک دولتی ندارد؟ و سمینار و سخنرانی هایی که به دانشجویان نیاموزد، آنها چگونه دانشگاه لعنتی و خانه فرهنگی مزخرف آمریکا را آتش بزنند، چه فوایدی دارند! 
در اواخر دهه ۶۰ میلادی قرن گذشته، منبع فکری جنبش دانشجویی آنزمان،غیر از آثار بلوخ و لوکاچ، نوشته های سالهای جوانی: مارکوزه- هورکهایمر- هابرماس و آدرنو بود. غالب این فیلسوفان، یهودی آلمانی تبار و از اعضای مکتب فرانکفورت بودند. قبل از آن در سال ۱۹۲۳ ، بنیادی بنام “ انستیتو برای تحقیقات اجتمایی “ که یک موسسه مارکسیستی بود، با سرمایه یک تاجر یهودی آلمانی تبار بنام هرمان وایل و به مدیریت هورکهایمر تاسیس شده بود. این بنیاد و موسسه تحقیقات اجتمایی درسال ۱۹۳۳ از جانب نازی ها منحل شد. آنها بعد از فرار به آمریکا رفته و در آنجا فعالیتهای تحقیقی و تئوریک خود را ادامه دادند.مکتب فرانکفورت یا تئوری انتقادی ، یکی از منابع مهم ایدئولوژیک جنبش دانشجویی اروپا شد، مخصوصا نظرات مارکوزه. هورکهایمر، نقش اجتمایی فلسفه را، در انتقاد از شرایط موجود میدانست، شرایطی که انسان مدرن اروپا را به بحران و فلاکت روانی و مادی کشانده است.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم و داغان شدن فاشیسم، هورکهایمر و آدرنو به آلمان برگشته و کتابی با عنوان “ دیالکتیک روشنگری “ یا دیالکتیک عقل گرایی منتشر کردند. با کمک اعضای مکتب فرانکفورت و تئوری انتقادی بود که مارکسیسم غربی، ولی غیر استالینیستی به میان روشنفکران راه یافت. دانشجویان معترض، اغلب به آثار آدرنو و هورکهایمر، منتشر شده در دهه ۳۰ میلادی قرن گذشته مراجعه کرده و از آنها کمک میگرفتند. امروزه میتوان گفت که جهانبینی جنبش دانشجویی، یک ایده اختلاطی از نظریات: هورکهایمر- آدرنو- مارکوزه- هابرماس- لوکاچ- و بلوخ بود. ولی فیلسوف واقعی دانشجویان غرب، مارکوزه شد چون دانشجویان او را نه تنها انقلابی بلکه فیلسوف عمل میدانستند. مارکوزه تا آخر عمر از بکاربردن خشونت در مبارزات اجتمایی دانشجویان، فاصله نگرفت و از آن انتقاد ننمود. او در پایان کتاب “ انسان یک بعدی “ نوشت، مقاومت، حق طبیعی هر گروه اقلیت یا تحت فشار است و آن آزاد است از وسایل غیرقانونی نیز استفاده کند، تا زمانیکه نتواند قانونا مبارزه نماید. استفاده از خشونت همیشه موجب خشونت زنجیره ای نمیشود، بلکه ممکن است باعث قطع خشونت نیروی زورگو گردد. به این دلیل: مربی، روشنفکر، و یا فیلسوف حق نصیحت و دخالت ندارد. ولی هورکهایمر بدلیل جانبداری از آدرنو و شرکت ننمودن در تضاهرات ضد آمریکایی، آنزمان از جانب دانشجویان و روشنفکران چپ بایکوت شد.زمانیکه آدرنو استفاده ازخشونت در مبارزه اجتمایی را “ سند بربریت “ نامید، دانشجویان اورا“ مارکسیست سمیناری و دانشگاهی “بی عمل نام گذاشتند. هابرماس هم رهبری جنبش دانشجویی را “ چپ فاشیست “ نامید و علیه مارکوزه با آدرنو هم پیمان گردید. 
صاحبنظران چپ در مورد تئوری انتقادی مکتب فرانکفورت نوشتند: جریانی اجتمایی- انتقادی در فلسفه و جامعه شناسی بورژوازی، دارای تئوری ایده آلیستی که ترکیبی از دیالکتیک هگل گرایی چپ انقلابی با مشخصاتی از روانکاوی فرویدی و مکتب اصالت وجود اگزیستنسیالیستی است. با اینهمه هدف آن، تجزیه و تحلیل و نقد جامعه با کمک تئوری انتقادی است و با تکیه بر نظرات هورکهایمر و خلاف تئوری مارکس، نقش تاریخی خاصی برای پرولتاریا قائل نیست.
مارکوزه در کتاب “ درسهای آموزشی مارکسیسم شوروی “ نوشت که در شوروی نیز مانند غرب، صنعتی شدن جامعه به ضرر آزادی فرد و به موازات هم ادامه یافت. در شوروی ،صنعتی کردن تحت شرایطی انجام گرفت که مخالف اخلاق لیبرالیسم و آزادی فرد بود و درغرب صنعتی نمودن جامعه باعث زوال اخلاق هومانیستی- لیبرالیستی گردید. اساس نظرات مارکوزه برپایه ایده مارکسیسم و شناخت روانکاوی فروید بود. ماکوزه می نویسد، انسان قادر به خروج از شرایطی که سرمایه داری و جامعه مصرف برایش ایجاد نموده، نیست. او مینویسد، جامعه بورژوازی چون قطاری است که با سرعت در حرکت است و راننده خودرا از پنجره بیرون انداخته و هرلحظه امکان سقوط به دره فاجعه آنرا تهدید میکند.
آدرنو و هورکهایمر جامعه صنعتی مدرن را فرزند ناخلف و ناخواسته عصر روشنگری میدانستند. به نظر آنها جامعه سرمایه داری، انسانی را آفریده که هویتی ندارد و فقط پژواک محیط اطرافش گردیده، انسانی که فقط تقلید یا تکرار میکند و برای سازش با محیط و همرنگ جماعت شدن، و ادامه زندگی میمون وار، ادا و اطوار در می آورد. به نظر آندو تمام بوق و کرنای فرهنگ بورژوازی متوجه کالا و تولید و سودآوری است و همه فعالیت زبان و رسانه ها، تبلیغ برای مصرف بیشتر است و شناخت جای خودرا به عقلگرایی صنعتی و فنی داده است. در جامعه ای که انسان و رفتارش از خود بیگانه شده اند، روشنگری تبدیل به دروغ و فریب توده ها گردیده تا نیازها را دستکاری کند و آرزوهای دروغین و جعلی بسازد.
آدرنو می نویسد، تئوری انتقادی مکتب فرانکفورت، باید فلسفه ای شود تا از عادت انسان به بیگانگی خود،جلوگیری نماید.
مارکوزه غیر از تجزیه و تحلیل جامعه صنعتی، خواهان انقلاب جنسی و عشقی بین اولاد حضرت آدم و حوا نیز شد! هورکهایمر می گفت، اطلاعات بی شمار و دقیق غیرضروری، لذتهای دیروزی، طنز و حماقت، جای آزادی و روشنگری را گرفته اند. تسلط اسطوره ها بجای تسلط به طبیعت ،موجب خودکشی روشنگری و آگاهی اجتمایی گردیده و عقلگرایی وسیله ای شده برای سوء استفاده از او. در جامعه ای که به پرستش تولید صنعتی و فنی می پردازد، فرد دیگر دارای هویت و تاریخ نیست، بلکه خودرا تحویل جامعه استثمارگر و سودجوی صنعتی داده.
و مارکوزه می گفت؛ جامعه رقابت صنعتی در کشورهای بلوک شرق و درغرب، نوعی از بیگانگی را باعث گردیدند که دلیل یک بعدی شدن انسان شد. انسانی که از خود بیگانگی را پذیرفته و مشتاقانه در شوربختی خود شرکت میکند. او چنان بی هویت شده که محیط و جامعه و حوادث اطراف اش را احساس نمی کند. بحران عقلگرایی تبدیل به بحران فرد شده. فشار و فرهنگ مادی زباله ای، ایدئولوژی صنعت با اصول بوروکراتیک خود، موجب هویت ایستا و یک بعدی انسان گردیده. بجای مسایل سیاسی، اغلب دلایل و موضوعات روانشناسی مطرح میشوند. مرز بین روانکاوی و فلسفه اجتمایی ، بر اثر شرایط ناگوار انسان امروزی، مخدوش شده. استثمار طبیعت در مناطق صنعتی، تاثیر منفی عظیمی روی فرهنگ امروزی بشربجا گذاشته.
کتاب مشهور مارکوزه یعنی “ انسان یک بعدی “ مارکسیسم مدرن نام گرفت که به توصیف زندگی انسان در نیمه دوم قرن بیستم در دوران کاپیتالیسم می پردازد. به نظر او سرمایه داری جهانی، نظامی است که از خودبیگانگی انسان را به شکل شبه آزادی دروغین و لیبرالیستی به خورد او میدهد. 

تاریخ انتشار : ۱۶ اردیبهشت, ۱۳۸۴ ۳:۳۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

هم‌سو با تمام جهان، مخالفت قاطع خود با اشغال غزه از سوی جنایت‌کاران اسراییل را اعلام می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان، ضمن محکوم کردن مصوبۀ دولت نتانیاهو برای اشغال غزه، از سازمان‌های بین‌المللی می‌خواهیم هرآن‌چه در توان دارند را به کار گیرند تا راه کشتار بیشتر مردم فلسطین را سد کنند. ما باور داریم که جنبش پرقدرت صلح قادر خواهد شد ماشین جنگی دولت اسراییل و حامیان قدرقدرت آن، نسل‌کشی و جنایات وحشیانهٔ آنان در حق فلسطینی‌ها را متوقف کند.

ادامه »

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »

رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت

تجربه و ساختار سیاسی وحقوقی موجود نشان می‌دهد که «آزادی زندانیان و اتحاد ملی»، در چارچوب تبعیت مطلق از رأس قدرت، بیش از آنکه بیانگر اراده‌ای جدی برای اصلاح باشند، به اقداماتی مقطعی و تبلیغاتی محدود می‌شوند. زندانیان نه‌تنها آزاد نشدند یا از حصر بیرون نیامدند، بلکه همچنان تحت آزار و فشار قرار دارند و وعده مشارکت نخبگان نیز تنها تا جایی پیش می‌رود که با اراده حاکمیت همخوان باشد.

مطالعه »

مشروطه، روایتی از رؤیای ناتمام مردم‌سالاری در چنبره سلطنت و شریعت

تجربه مشروطه در ایران، برخلاف مدل‌های غربی که با تفکیک نهاد دین از دولت و نهادینه‌سازی حقوق شهروندی همراه بود، نتوانست به الگویی برای تحقق سکولاریسم، پاسخ‌گویی و دموکراسی بدل شود. ساختار قدرت در ایران، به‌جای گذار به مردم‌سالاری، با مقاومت سنت‌های استبدادی و مذهبی، مسیر را به سوی تثبیت دوباره قدرت در شکل جدید هموار کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

هم‌سو با تمام جهان، مخالفت قاطع خود با اشغال غزه از سوی جنایت‌کاران اسراییل را اعلام می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان، ضمن محکوم کردن مصوبۀ دولت نتانیاهو برای اشغال غزه، از سازمان‌های بین‌المللی می‌خواهیم هرآن‌چه در توان دارند را به کار گیرند تا راه کشتار بیشتر مردم فلسطین را سد کنند. ما باور داریم که جنبش پرقدرت صلح قادر خواهد شد ماشین جنگی دولت اسراییل و حامیان قدرقدرت آن، نسل‌کشی و جنایات وحشیانهٔ آنان در حق فلسطینی‌ها را متوقف کند.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

زنان سینماگر جهان عرب، راویان تبعیض و ستم روزمره

جنگ، گرسنگی، و اخلاق مراقبت

آمریکا در قفقاز جنوبی: ترکیه را در داخل، روسیه را مهار و ایران را بیرون نگه دارید!

رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت

پنجمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و تهماسب وزیری: توافق باکو-ایروان؛ اصلاح‌طلبان و زندانیان سیاسی و همچنین منشاء اصلی نفوذ و فساد

چرا جنبش ملی ایران باید مراقب «پشتیبانی‌های بی‌چشم‌داشت» باشد؟