«آزادی، آزادی، آزادی!»
قیام مردم در سالگرد اعتراضات مردمی آبان ۱۳۹۸
در سومین سالگرد اعتراضات سرکوب شدهٔ آبان ماه ۱۳۹۸، در شهرهای بیشماری از میهن عزیزمان، مردم ایران به خیابانها آمدند و نشان دادند که در برابر امواج سرکوب ظالمانه، وحشیانه و بیرحمانهٔ استبداد ولایی حاکم بر میهن قصد عقبنشینی ندارند. سالگرد اعتراضات آبان ۱۳۹۸، این واقعیت را بار دیگر به عیان به رخ حاکمان ظالم میکشد که جنبش «زن، زندگی، آزادی» زنده است، نفس میکشد و قصد ندارد میدان را به این سادگیها به دشمنان میهن و مردم باز پس دهد. برآمد گستردهٔ جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سالگرد خیزش آبان ۱۳۹۸ و بزرگداشت این خیزش در سال ۱۴۰۱ نشانگر پیوند اعتراضات و جنبشهای مردمی است.
دو ماه از برآمد آغازین مردم در اعتراض به قتل حکومتی دختر عزیز ایران، مهسا (ژینا) امینی میگذرد و هر چه حکومت و دستگاه نظامی – امنیتی آن مردم را هدف امواج سرکوب تشدیدشونده، پردامنه و سنگین خود قرار میدهند، مردم عاصی که جانشان از بیش از چهار دهه حکومت زور و فساد و تبعیض و سرکوب و غارت و کشتار به لب رسیده است، موج در موج و هر روز بیش از پیش و در گسترهای فراختر از روز پیش به میدان میآیند و حق خود را از نظام استبدادی جمهوری اسلامی میطلبند.
جوانان پاکباختهٔ سرزمین ما با علم به سبُعیت حاکمان و با اشراف بر تیراندازی گزمگان نظام ولایی، «یک دم قدمی به عقب نمینهند» و با شعار «آزادی، آزادی، آزادی!» در برابر جانیان سینه سپر میکنند و پا پس نمیکشند، تا میهن کهن ما به آرزوی دیرین برقراری آزادی و تأمین اقتدار حکومتی مردم دست یابد!
ما به نام و از سوی همهٔ اعضاء و نیروهای سازمان و با صدای رسا اعلام میکنیم که فداییان خلق ایران در نبرد خستگیناپذیر و دیرپای ایرانیان برای دستیابی به اهداف مردمی، آزادیخواهانه، عدالتپژوهانه، برابریطلبانه و مترقی خود، همواره به عنوان بخشی از آنان در میان هممیهنان خود خواهند بود.
ما باور و ایمان قاطع داریم که سرانجام نیروهای مردمی؛ آزادیخواهان، عدالتپژوهان و برابریطلبان میهن ما موفق خواهند شد ارادهٔ خود را در سرزمین آباء و اجدادی مشترکمان جاری کنند، بر مقاومت و جانسختی انواع و مجموعهٔ نیروهای متحجر و استبدادی از هر نحله و فکر پلیدی فایق آیند و مُهر خود را بر سرنوشت میهن جاری سازند.
میهن ما در آستانهٔ چهلوچهارمین سالگرد انقلاب باشکوه و مردمی بهمن ۱۳۵۷، که با استیلای حاکمان تازه به قدرت رسیده، به کژراههٔ تسلسل استبداد سقوط کرد، در شرایطی قرار دارد که مردمان این سرزمین ثروتمند هم از منظر آزادیهای شخصی و سیاسی و اجتماعی و هم از منظر معیشتی و اقتصادی در مضایق حاد و مزمن قرار دارند.
ما چهل و چهار سال است که در اختناق به سر میبریم. ما با حکومتی طرفایم که با نقض مبانی اساسی حقوق بشر و در نتیجهٔ رفراندومی غیرآزاد، غیرمنصفانه و غیردموکراتیک بر سر کار آمده است، قانون اساسی آن ناقض فاحش شأن و شعور انسان و حقوق ذاتی اوست، قانون اساسیای که شاکله و چارستون بنیادی آن بر انواع تبعیضات ممکن استوار است و حقوق حقهٔ مردم برای انتخاب نمایندگان خود حتی در چارچوب قانون اساسی مبتنی بر ولایت مطلقهٔ فقیه را نقض میکند؛ با حکومتی مواجهایم که علیه رأی مردم و صندوقهای رأی خود در انتخابات غیربرابر ، غیرآزاد و غیرمنصفانه و به شدت محدود سال ۱۳۸۸ کودتا و با راه انداختن انتخاباتهای نمایشی و نمایشهای انتخاباتی، انتصابات غیرقانونی را در بالاترین سطوح ممکن به مردم ما تحمیل میکند. در برابر ما نظامی قد علم کرده است، که حتی به فرصِ قانونیت آغازین خود، بر پایهٔ تن ندادن به رأی و ارادهٔ امروزهٔ مردم ایران قانونیت و حتی مشروعیت خود را از دست داده است. حکومت و دولتی که قرار بود متکی به آرای ملت باشد، راه را بر آرای مردم بسته است. نظامی که قرار بود یک نظام قدرتمند و نظام ناشی از ملت در خدمت ملت باشد، تیغ بر جان و هستی فرزندان آزادهٔ این مرز و بوم میکشد.
و اکثریت بسیار بزرگی از مردم ما دقیقا این نظام را نمیخواهند!
حکومت ولایی، پس از سرکوب خونین دیماه ۹۶، در آبان ماه ۹۸ دست به سرکوب خونینتری زد و پس از به خاک و خون کشاندن ۱۵۰۰ تن از شهروندانی که تنها جرمشان اعتراض به فقر و بیعدالتی بود، چنان به خود غره شد که کمتر از دو سال بعد در یک نمایش انتخاباتی، یکی از قاتلین مردم ایران را بر صندلی «ریاست جمهوری» نشاند و به خیال خود حکومت را یکدست و «بیمه» کرد. طی این مدت هم بیاعتنا به اعتراضهای صنفی، مدنی و اجتماعیِ شهروندان، مغرورتر از همیشه خواب زنده کردن و تکرار خفقان دهۀ شصت را دید و در کنار دستگیری فعالان مدنی و سیاسی، گشت ارشاد را به خیابانها بازگرداند تا قدرتش را به نمایش بگذارد. حتی زمانی که مرگ مهسای عزیز شهروندان معترض را با شعار لزوم «برچیدن گشت ارشاد» و «لغو حجاب اجباری» به خیابانها کشاند، رخوت و غرور لانه کرده در تاروپود نظام نه تنها مانع از شنیدن این خواستهای برحق و پاسخگویی به آنها شد، بلکه برعکس، یک بار دیگر دستگاه هزارتوی سرکوب و به خون کشیدن خیابان به راه افتاد. خشونتی که از قربانی کردن کودکان و نوجوانان نیز ابایی ندارد، باعث سر باز کردن زخمی چهلوسه ساله شد. این بار نیز مطالبات تلنبار شده بروز کردند و شعار«مرگ بر دیکتاتور» و «آزادی، آزادی، آزادی» در وسعتی بیسابقه در تاریخ جمهوری اسلامی، سراسر ایران را فراگرفت.
باور سازمان ما بر این است که عاقبت این مردم به پشتوانهٔ ارادهٔ آزاد و حقوق بشری خود خواستهایشان را بر دشمنان ایران و ایرانی تحمیل خواهند کرد. قیام بزرگ و سراسری «زن، زندگی، آزادی!» گام بلند، جسورانه و قاطعانهای در این راستاست. این نخستین بار در تاریخ نزدیک آب و خاک کهن ماست که از شمال شرقی تا جنوب غربی میهنمان، از جنوب شرقی تا شمال غربی سرزمینمان جنبشی سترگ با نام پرمسمّای «زن، زندگی، آزادی!» و دو رمزواژهٔ جادویی «درود بر آزادی!» و «مرگ بر استبداد!» به راه افتاده است.
بر مردم آزاده و انقلابی میهن درود میفرستیم و یاد جوانان، نوجوانان، کودکان؛ یاد زنان و مردانی را بزرگ میداریم که به سخن شاعر بزرگ جانباختهٔ آزادی و عدالت اجتماعی، محمد فرخی یزدی «در محیط طوفانزا»، در نبرد ماهرانهٔ خدایگان آزادی با ناخدایان استبداد دینی ولایی گوهر یگانهٔ هستی خود را در طبق اخلاص گذاشتند و میگذارند و در راه آزادی و کسب اقتدار مردم بزرگ و سرفراز ایران از جان خود گذشتند و میگذرند.
پیروزی شما آزادگان ایرانی در این نبرد سترگ تاریخی تحقق آرزو، آرمان و رؤیایی است که سرزمین ما قریب ۲۵۰ سال است تشنه و در حسرت آن مانده است؛ تحقق آزادی، امنیت و آسایش و رفع ظلم، استبداد و تبعیض!
پرتوان باشید!
جمعه، ۲۷ آبان ۱۴۰۱ (۱۸ نوامبر ۲۰۲۲ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)