ظاهرا خامنەای با ذکر این مسئلە کە اعتراض حق مردم است، سرانجام و با تاخیر بسیار بە آن بخش از اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان پیوست کە از همان روزهای اولیە اعتراضات مردمی، از درون خود همین رژیم، بر این مسئلە تاکید کردند.
اما این فقط ظاهر مسئلە است. واقعیت این است کە سخنان اخیر خامنەای در ادامە همان موضع گیری اولیە او بود کە آنجا هم از همان دشمنان گفت، و بر خلاف وعدەای کە بە مردم دادە بود، کە گویا از ناگفتەها برایشان خواهد گفت، سخنی در این مورد بر زبان نیاورد! خامنەای، بە عنوان مظهر اصلی هستە سخت قدرت، در سخنان جدید خود از حق مردم تنها در سطری گفت تا سریعا بە بخش اصلی سخنان خود بپردازد کە همانا رجزخوانی دوبارە دربارە توطئە دشمنان نظام بویژە در خارج بود. او با تقلیل سطح خواستهای مردم بە اقتصادی، تلاش کرد بخش سیاسی آن را از انظار پنهان کند.
ولی کار بدینجا ختم نمی شود. ارتقای دشمنی خود با ترامپ و تکرار دیوانە خواندن رئیس جمهور آمریکا کە این روزها در رسانەهای خود آمریکا هم مطرح است تا سطح دشمنی شخصی، خصوصیت دیگر سخنان اخیر او بود. خامنەای نشان داد کە چقدر عصبانی است و چقدر در لحظات حساس توان قابلیت تفکر عقلانی را برای مدیریت حوادث ندارد. او نمی خواهد صدای مردم و خواستهای آنان را بشنود. او همانی است کە در مقابلە با جنبش سبز بود.
و شاید این یکی از خصوصیات یک رهبر صوری باشد کە خودش سالها پیش در مورد انتخاب خودش بە عنوان رهبر در بارە آن هشدار دادە بود. رهبر صوری، تصمیم صوری می گیرد.