دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۳

دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۳

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم
برای مخالفت بی‌بروبرگرد با تهاجم اسراییل به ایران حتی نیازی نیست به وطن‌دوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هر از این مفاهیم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسام سلامت
نویسنده: حسام سلامت
#سوزنبان
سوزنبانِ پیر چشمکی زد. صدای سوت قطار از دور شنیده می‌شد. شلوغی ایستگاه بخاطر پایان این جنگ ۱۲ روزه، مرا یاد کودکی و نوجوانی‌ام می‌انداخت. می‌ترسیدم جا بمانم. تجربه جاماندن...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
وارث شکست‌خورده و پرچم!
از نظر آنها، فقط قدرت‌های غربی اختیار ایجاد یا سرنگونی رژیم‌ها را دارند. می‌توان تا حدی با این دیدگاه همدل بود: به هر حال، بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
Lasting peace is only possible with active popular participation
The twelve days of war brought unexpected results. Iran's internal cohesion was preserved, despite chronic economic crises and social divisions...Peaceful protests in various countries, Iranian immigrants' support for the right...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟
بخش بزرگی از جامعه با آگاهی دریافته‌اند که تغییر رژیم، بدون آمادگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند تنها به بازتولید شکلی دیگر از همان استبداد منجر شود. مردم ایران بارها...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود
روی زندان قرچک حتی نمی‌شود اسم «زندان» گذاشت. یک سری سلول‌اند که به اندازه‌ی سلول‌های ۲۰۹ پنجره ندارند. هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعه‌بار. آب؟ آب...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ویدا ربانی
نویسنده: ویدا ربانی
َUne paix durable n’est possible qu’avec une participation populaire active
Les douze jours de guerre ont également apporté des résultats inattendus. La cohésion interne de l'Iran a été préservée, malgré des crises économiques chroniques et des divisions sociales..... Les manifestations...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)

آیا سازمان‎های غیردولتی از تحلیل‎گران آمریکایی، مشاوران بهتری نیستند؟

در جهان ما، هستند دولت‎هاي عاقلي كه با ايجاد انگيزه و بستر مناسب، سعي مي‎كنند تا نهادهاي مستقل مدني در كشورشان هرچه بيشتر گسترش يابد. زيرا متوجه شده‎اند كه -ان.جي.او-ها و كار داوطلبانه مردم در اين نهادها، به حل بخشي از مشكلات عديده جامعه ياري مي‎رساند

سازمان‎های غیردولتی ما و نظام سرمایه‎داری- که در روزنامه جمهوری اسلامی به ‎تازگی منتشر شد و تبعات آن برای نهادهای مدنی زنان و فعالان آن از جمله دستگیری فرشته قاضی، امید معماریان، محبوبه عباسقلی‎زاده و… حیرت بسیاری را برانگیخته است؛ زیرا برای دولتی که ۲۵ سال است خود را تثبیت کرده و در عرصه‎ی جهانی در حال -دسته و پنجه نرم کردن- با کشوری است که ترس بین‎المللی را برانگیخته، به ‎راستی تعجب‎آور است که از -تعداد معدودی زن- در کشورش بهراسد و برای آن‎ها شاخ و شانه بکشد! آن هم زنانی که بدون هیچ پشتوانه و حقوقی، با وجود مشکلات فراوان و پس از فراغت از هزاران گرفتاری ریز و درشت زندگی شخصی، ساعاتی از وقت خود را صرف فعالیت اجتماعی و آموزشی برای هم‎جنسان‎شان می‎کنند؛ کسانی که از خودسوزی زنان، فرار دختران از خانه، خشونت‎های اعمال شده به زنان و نبود کمترین حمایت قانونی از آنان، قلبشان به ‎درد می‎آید و تعهد انسانی‎شان به آن‎ها فشار می‎آورد تا ساعاتی از زندگی خود را داوطلبانه صرف قدم‎های کوچکی برای حل دریای معضلات موجود جامعه زنان کنند.

تعجب ‎برانگیزتر آن ‎که مخالفان نهادهای مدنی ـ که یک دستشان درگیر – ابرقدرت جهانی- است و دست دیگرشان دستبند به زنان می‎زند ـ گویا خطر تشکل‎های زنان را با خطر – آمریکا- در یک کفه گذاشته‎اند ـ اگر می‎دانستیم واقعا چنین قدرت عظیمی داریم شاید همت‎مان برای ایجاد خانه‎ی امنی برای زنان آسیب‎دیده، فزونی می‎یافت!!!

جالبتر آن‎‎که گویا به ‎تازگی نظریه ‎پردازان آمریکایی، مرجع عمل و تحلیل مخالفان نهادهای مدنی شده‎اند چرا که نویسندگان مقاله مذکور برای اثبات خطر تشکل‎های مستقل زنان، به -مایکل لدین- مشاور امنیت ملی آمریکا رجوع و نظر او را مبنای سیاست‎ خود برای سرکوب تشکل‎های زنان قرار داده‎اند. به‎راستی چطور می‎توان باور کرد که سخنان ساده‎ لوحانه‎ی مایکل لدین ـ مبنی بر این‎که آمریکا می‎خواهد با حمایت از سازمان‎های غیردولتی ایران در برابر جمهوری اسلامی بایستد ـ مرجع مستند و قطعی نویسندگان مقاله مذکور قرار گیرد و سخنان او چنان -عالمانه- و -واقعی- تلقی گردد که به زنجیر کردن شهروندان کشور منجر شود؟

اما سئوال اینجاست که تاکنون در کجای این کره خاکی، تشکل‎های مدنی توانسته‎اند حکومتی را ساقط و تغییر دهند که در ایران این چهار تا و نصفی تشکل غیردولتی بتواند چنین کاری کند؟ در آمریکا با وجود یک میلیون تشکل مستقل مدنی و آن همه فشار و تظاهرات، مردمش حتا نتوانستند جلوی تهاجم حکومتشان را به عراق بگیرند، حالا آقایان ایرانی با استناد به گفته‎ و افکار متوهم یک عضو شورای امنیت ملی آمریکا، با قطعیت به این نتیجه رسیده‎اند که این تعداد اندک تشکل‎های زنان که اکثرشان کار خیریه می‎کنند یا حداکثر سمینارها و کارگاه‎ های آموزشی برپا می‎کنند می‎خواهند حکومت را ساقط کنند و از این ‎رو باید تنبیه و مجازات شوند! درحالی‎که اکثر مردم فکر می‎کنند اگر قرار است اتفاقی برای دولت ایران رخ دهد، نه از ناحیه چند نهاد مدنی انگشت‎شمار، که به ‎واسطه درگیری‎های بین‎المللی بر سر تکنولوژی هسته‎ای خواهد بود! 

گاهی با خود می‎اندیشم که آیا تهاجم فرهنگی آن‎ چنان که برخی می‎گویند، تهاجم و تاثیرگذاری بر نوع لباس و مدل موی جوانان ماست، یا تاثیر بر افکار سیاستگذاران ما؟ کسانی که منتظرند ببیند سیاستمداران غربی چه می‎گویند تا بر اساس آن به مردم‎شان چماق، یا شیرینی هدیه کنند! وقتی معیار بیرونی و نگاه غربی‎ها ملاک عمل برخی مسئولین قرار می‎گیرد و عده‎ای از آنان، معیار و ملاک عملشان را بر آن گذاشته‎اند که هرچه -دشمنانشان- خوب دانستند، آن را بد بدانند و هرچه آن‎ها بد دانستند، خوب قلمداد کنند، به ‎راستی چه نامی می‎توان جز تاثیر ذهنی یا -وابستگی ذهنی- بر آن گذاشت؟ گویا این آقایان خود ارتباط مستقیمی با جامعه ندارند و اطلاعات خود را صرفا از منابع غربی اخذ می‎کنند!!
به‎ هرحال اگر کسانی که شروع به احضار و بازداشت زنان فعال در تشکل‎های غیردولتی کرده‎اند، از خود تشکل‎های مستقل زنان مشاوره می‎گرفتند بنظرم به درک واقعی‎تری دست می‎یافتند. چرا که معمولا نهادهای مدنی مستقل به دلیل آنکه بیرون از ساخت حکومت‎ها قرار دارند بهتر می‎توانند مسائل و مشکلات جامعه‎شان را ببینند و مرجعشان نه سخنان اعضای شورای امنیت ملی آمریکا که مشاهدات واقعی و تجربیاتشان در بین مردم است. اتفاقا از همین‎ رو است که اکثر حکومت‎ها در جوامع پیشرفته، وجود تشکل‎های مدنی و روزنامه‎های مستقل را برای بقای خود و ثبات کشورشان لازم می‎دانند چون به ‎تجربه و در عمل، متوجه شده‎اند که قرار گرفتن در مقام و قدرت دولتی، آن‎ها را به‎ ناگزیر از مردم دور می‎کند در نتیجه نمی‎توانند بسیاری از مسائل را به ‎درستی تحلیل کنند.

مشاوران دولتی در اکثر کشورها به‎خاطر حضور در معادلات و بازیهای قدرت سیاسی، به توهم و نابینایی دچار می‎شوند و گاه معادلات ساده‎ای که از نظر اکثر مردم بدیهی است واقعا نمی‎بینند و این چنین می‎شود که به قول بعضی تحلیل ‎گران، با اصرار و پافشاری بر – غنی‎سازی اورانیوم- اساس حکومتشان را دچار چنان خطری می‎کنند که بر همه‎ی مردم آشکار است! ولی در عوض، دشمن خود را تشکل‎های ضعیف و کم‎توان زنان می‎دانند، تشکل‎هایی که وجودشان در همه‎ی کشورهای جهان، عامل تعادل در جامعه است.

اگر این آقایان به جای استناد و تکیه به تحلیل‎ افراد خارجی، از خود تشکل‎های غیردولتی زنان می‎پرسیدند حتما پاسخ می‎گرفتند که: فریب آمارهای کاذبی را ـ که از تعداد انبوه و پرشمار سازمان‎‎های غیردولتی خبر می‎دهد ـ نخورید زیرا بزرگنمایی تعداد این تشکل‎ها توسط خود دولت برای ارائه به مجامع بین‎المللی ساخته و پرداخته شده است. همچنین تشکل‎های مستقل زنان به شما ثابت می‎کردند که حالاحالاها جامعه‎ی مدنی در این مملکت شکل نخواهد گرفت و حتما متذکر می‎شدند بچه‎ای را که هنوز نطفه‎اش هم در رحم مادر بسته نشده نمی‎توان سقط کرد. آری به این آقایان می‎گفتیم که ما زنان در این تشکل‎های انگشت‎شمار با اجرای مثلا چند کارگاه و سمینار آموزشی در سال، فقط دلمان را خوش کرده‎ایم وگرنه ته دلمان می‎داند که دخترهایمان هم مانند خود ما باید که سال‎ها به‎دنبال ایجاد -خانه امن- بدوند و البته مثل ما احتمالا موفق به ایجاد آن نشوند! 

اگر این آقایان محترم از خود تشکل‎های زنان مشاوره می‎گرفتند به آن‎ها می‎گفتیم بر مرده چوب می‎زنید و وقت خود را تلف می‎کنید، -دشمن اصلی- اگر وجود داشته باشد همانا دردها و کینه‎هایی است که میان مردم متراکم شده، کینه‎هایی که ما هم نتوانستیم با ایجاد تشکل‎های زنان و بحث‎های به اصطلاح -اصلاح‎گرایانه- آن را به انرژی مثبت برای ساختن و اصلاح و پیشرفت مملکت، تبدیل بکنیم، یعنی کاری که اگر اتفاق می‎افتاد هم به نفع خود مردم بود و هم ثبات جامعه را از پی می‎آورد. اگر از خود تشکل‎های زنان مشاوره می‎گرفتید بهتان می‎گفتیم که ما عاقلتر از آن هستیم که راه حل مشکلات‎ خودمان را صرفا در گرو حیات و ممات حکومت‎ها بدانیم و برای همین هم ترجیح می‎دهیم انرژی ناچیز‎مان را صرف حل ریشه‎ای و تاریخی مشکلات زنان کنیم نه براندازی این یا آن دولت فخیمه!

اگر از خود تشکل‎های زنان مشاوره می‎گرفتند به ‎ایشان می‎گفتیم که متاسفانه اطلاعات ما از جامعه‎ی آمریکا و اروپا بیش از جامعه‎ی خودمان است چون در غرب -مزدورهای بیشتری- سکونت دارند و اگر بیان مشکلات و انتشار آمارهای خودکشی، بزهکاری، اعتیاد، فحشا و تجاوز واقعا مزدوری و جاسوسی برای یک کشور بیگانه ب ه‎شمار می‎آمد پس تشکل‎های مدنی در کشورهای غربی -مزدورترین- جاسوسان روی زمین هستند که در همه‎ بلندگوهای خودشان (اینترنت، مجله و روزنامه‎های پرتیراژ خود و در سخنرانی‎های‎شان و…) از ریز تا درشت‎ترین مشکلات‎شان را -افشا- می‎کنند و لابد از نظر حکومت‎های خودشان -برای ما در ایران مزدوری می‎کنند-؟! آیا هیچ فکر کرده‎ایم که شاید همین نوع -مزدوری- و -جاسوسی-هاست که جامعه و دولت‎های باثباتی در غرب به‎وجود آورده است؟

در جهان ما، هستند دولت‎های عاقلی که با ایجاد انگیزه و بستر مناسب، سعی می‎کنند تا نهادهای مستقل مدنی در کشورشان هرچه بیشتر گسترش یابد. زیرا متوجه شده‎اند که -ان.جی.او-ها و کار داوطلبانه مردم در این نهادها، به حل بخشی از مشکلات عدیده جامعه یاری می‎رساند. یعنی درک کرده‎اند که دوره‎ی حکومت‎های فراگیر و تامه، سپری شده و یک دولت ـ هرچند قدرتمند ـ به تنهایی نمی‎تواند کلیه معضلات جامعه را حل کند. 

به‎هرحال به ‎نظر می‎رسد سیاستمداران ایرانی نیز بالاخره یک روز باید این نکته را بپذیرند که با ساکت کردن تشکل‎های غیردولتی زنان و ایجاد محدودیت در فعالیت‎های مردمی، مسائلی هم‎چون فاجعه‎ی -دختران فراری-، – افزایش خودکشی زنان-، -گسترش فحشا-، – کتک زدن زنان-، افزایش فروش کلیه از فرط فقر، زنان خیابان خواب، بیکاری فزاینده، رشد حیرت‎انگیز اعتیاد، نداشتن امید به آینده یا فجایعی مانند فاجعه پاکدشت برای فروش اعضای بدن کودکان و… از بین نمی‎رود! چون این فجایع، معضلاتی هستند که هر کشوری را با داشتن تکنولوژی هسته‎ای یا بدون آن، به زانو درمی‎آورد، ازاین‎رو به‎نظر می‎رسد آزادی فعالیت تشکل‎های غیردولتی و ایجاد امنیت فعالیت برای آنان بیش از صرف میلیاردها دلار برای ساخت چیزهای غیرضروری، برای دولت‎های عقل ‎گرا مفید است و اگر در مملکتی فعالان اجتماعی آن ارج نبینند و برعکس به داغ و درفش کشیده شوند، هیچ سلاح اتمی نمی‎تواند حکومت‎ها را نگه دارد زیرا خطر اصلی در بطن جامعه قرار دارد و انفجار، از تلنبار شدن همین معضلات حل نشده، آغاز می‎شود. 

بخش : سياست
تاریخ انتشار : ۱۹ دی, ۱۳۸۳ ۲:۳۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم

#سوزنبان

وارث شکست‌خورده و پرچم!

Lasting peace is only possible with active popular participation

نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟

زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود