خورجین جمهوری اسلامی پر از جناحهای مختلف سیاسی و عقیدتی ست. دست کە می بری می توان از هر گونەاش را از این خورجین بیرون کشید، از راست راست گرفتە تا چپ چپ، البتە در چهارچوب کلیتی بە اسم جمهوری اسلامی.
بودن این خورجین به این معنا نیست کە کس یا کسانی این خورجین جادوئی را کاملا از روی برنامەای از پیش تدوین شدە آفریدەاند و بنابر میل و آرزوی خود چیزهائی در آن چپاندەاند، برعکس این خورجین کاملا عینی است، نتیجە پروسەهای بعد از انقلاب بهمن است و نهایتا این کە محتویات درون این خورجین چنان دینامیک اند کە می توان هر آن شاهد پیدایش جناحهای جدید و یا سمتگیری بودگان بە سوی ایدەهائی شد کە قبلا نامحتمل می نمودند. در این مورد می توان بە عنوان یک جناح جدید در تاریخ سیاسی حیات جمهوری اسلامی بە جناح راست افراطی در دوران زمامداری احمدی نژاد توجە کرد و در مورد گرایش بە ایدەهائی از نوع دیگر بە موسوی و کروبی. البتە باید گفت کە علیرغم هر تغییر و تحولی در این خورجین افسانەای، هیچ گاە راست راست و یا چپ چپ در درون این نظام نبودند کە چگونگی حیات جمهوری اسلامی را در تمام عمر آن رقم زدەاند، بلکە علیرغم هر چرخشی بە این یا آن سو، در کلیت خود یک نوع خط میانەای وجود داشتە کە خصلت ممیزە نظام را تشکیل دادە است؛ خط میانەای کە کلا نتیجە دو مسئلە است: ١ـ وجود مقام رهبر کە بهرحال در یک نگاە درازمدت دارای جایگاە میانە در میان نیروهاست، و ٢ـ ناممکن بودن حذف جناحها در نظام، جناحهائی کە در این یا آن مقطع دارای تاثیرگذاریهای خاص خودشان اند.
اخیرا رسانەها (از جملە روزنامە شرق) اطلاع دادند کە تیم احمدی نژاد با انتشار هفتهنامهای بە اسم “رمز عبور” از سوی کاوه اشتهاردی از چهرههای رسانهای دولت پیشین و مدیرعامل اسبق “مؤسسه ایران” و با سردبیری حسن روزیطلب از دیگر چهرههای رسانهای تیم احمدینژاد، دوبارە سعی در حضور فعال در صحنە سیاسی کشور را دارد. گفتە می شود کە شاکله اصلی مطالب این نشریه، نشاندن دولت روحانی روی صندلی اتهام و ایراد انتقادهای تند علیه عملکرد کابینه «تدبیر و امید» است. جالب این که تیتر یک این هفتهنامه با عنوان «میدانید توافق ژنو یعنی چه؟» با صفحه فیسبوکی با همین عنوان یکی شده است! همچنین اعلام شدە که احمدی نژاد درخصوص دولت روحانی گفته است کە این دولت دوام نخواهد آورد، مگر ظلم بنیامیه ماندگار شد که اینها هم دوام بیاورند. هرچند که بعدا دفتر رئیس دولت نهم و دهم روز گذشته با انتشار بیانیهای این سخنان را تکذیب کردە است.
این در حالی است کە تقریبا در همان اثنا، روحانی در نوروز به کیش رفت. او در این سفر سخنان خوبی ارائە کرد، از جملە این کە امنیت تنها در حوزه نظامی اهمیت ندارد، بلکه باید آن را در ایجاد محیطی امن از نظر روانی و حفظ و احترام به آبروی مردم نیز تعریف کرد. این کە زندگی جنگ نیست، بلکە هم صلح هست. این کە ایجاد آشتی، صلح، برادری بین همه احزاب و گروه ها و از همه مهمتر آحاد مردم در اولویت برنامەهای سیاست داخلی کشور است، و سرانجام این کە ایران در یک رقابت منطقه ای قرار گرفته و در این رقابت که بر اساس توسعه بنیان نهاده شده همه در حال تلاش و دویدن اند، طوری کە ایران نیز باید در این دویدن شرکت کند (اعتقاد بە وارد شدن بە فاز رقابت در حوزە اقتصاد و توسعە).
اگر بە محتوای سخنان بالا توجە کنیم می بینیم کە کاملا در تضاد با نوع نگرش راست افراطی و احمدی نژاد قرار دارد، و این تضاد آنان را می آزارد و این چنین دوبارە دست بکار شدەاند تا آب رفتە را بە جوی بازگردانند.
حال سئوال این است: توبرە و خورجینی کە در ابتدای مقالە بدان اشارە شد آیا هنوز از آن چنان ظرفیتی برخوردار است کە بتواند طیف راست افراطی بە کنار راندە شدە را دوبارە در دست بردنی بە خورجین بە بیرون پس دهد، یا این کە آنان دیگر بە گذشتە تعلق دارند و تنها می توانند در این خورجین بە عنوان نیروئی باقی بمانند و بس؟
با نگاهی کوتاە بە علل بە قدرت رسیدن جناح راست افراطی در جمهوری اسلامی، ظاهرا خطر بازگشت آنان جدی نیست و آنچە در واقع جدی است همانا تاثیرگذاریهای معین آنان بر روند جدیدی است کە با به قدرت رسیدن روحانی شروع شده است. این کە دیگر آمریکا در منطقە سیاست تهاجمی نظامی ندارد، این کە دیگر اقتصاد فلاکت بار ایران توان بازی نامسئولانە سیاسی دیگری را از دست دادە است، و سرانجام این کە ایدە حذف نیروهای میانی و اصلاح طلب دیگر بە سنگ خوردە است، ظاهرا بازگشت راست افراطی را تقریبا غیر ممکن کردە است.
اما خورجین آنجاست، با همە قدرت اعجابگری و دانستەهای نادانستە. کسی چە می داند، شاید راستهای افراطی دیگری از نوع و جنس دیگری آنجا باشند و یا این کە در حال مراحل زایش خود، پیچ و تاب خوران دست وارد شدە را بخود فرامی خوانند.