اخیرا سران نظام جمهوری اسلامی، در دو توصیف کاملا متفاوت و متضاد بە ارزیابی برجام نشستند. خامنەای از عدم تاثیر برجام بر زندگی مردم گفت، و روحانی از تاثیر آن در زمینە عزت کشور. این تناقض گوئی در حالیست کە پروژە برجام با نظر تائید خود رهبر نظام جلو رفت، و خود او بارها آنگاە کە مذاکرات ایران با کشورهای پنج بعلاوە یک با تبلیغات شدید و منفی جناح تندرو مواجە شد، بە دفاع از آن برخاست. ترم ‘نرمش قهرمانانە’ کە خامنەای مدتها پیش از آن استفادە کرد، خود قویترین فاکت در تائید این امر است.
اما چرا خامنەای حالا بعد از ماهها، از بی فایدەگی برجام می گوید؟ چرا روندی را کە خود شروع کرد و بر ادامە آن اصرار داشت، عقیم توصیف می کند؟ آیا او دوست دارد کە کل روندهای موجود در نظام محبوبش را مستقیم و غیر مستقیم چنین عقیم وصف کند، از برنامە هستەای نظام گرفتە، تا برجام و بە خاک سیاە نشستن اقتصاد مقاومتی؟ او چە طرفی از این برخوردها برمی بندد؟
البتە خامنەای خود خوب می داند کە چطور برجام توانست از سقوط آزاد اقتصاد ایران و روند رو بە تسریع احتمال درگیری و جنگ میان ایران و ایالات متحدە جلوگیری کند. به نظر می رسد او حال نعل وارونە می زند تا بە اهداف زیر دست یابد:
ـ فشار بر جناح رقیب درون نظام کە با عروج برجام و سیاسی و عادی شدن بیشتر روندهای ارتباطی با غرب، موقعیت بهتری در درون کشور، و در داخل نظام یافتەاند. از یاد نبریم کە در دوران احمدی نژاد تلاش بسیاری برای طرد آنان صورت گرفت،
ـ ترساندن طرف غربی از طریق افزایش تهدیدات ضمنی، سیاستی کە او گمان می کند تا ابد می تواند در وادار کردن طرف برای دادن امتیازات از آن استفادە کند،
ـ کتمان کردن ترس خود از روندهای جاری کشور در زمینە اقتصاد، هرچند او جائی مستقیما بە آن هم اشارە می کند و از نگرانی خود از معیشت مردم می گوید، اما این اشارە بعد تبلیغاتی دارد و می خواهد بگوید عامل اصلی غرب است، نە خود نظام،
ـ او می خواهد بنوعی، از مردم بخاطر عدم همراهی با سیاستهای خودش انتقام گیری کند، اینکە اگر توان هستەای را نمی پسندند، اما جایگزینش گرسنگی ست!
خامنه ای از نگرانی خود از معیشت مردم می گوید، اما آیا خامنەای واقعا بە فکر نان و معیشت مردم است؟ سالهاست و درست از همان اوائل پیدایش نظام، مردم ایران بخاطر سیاستهای سرکوبگرانە داخلی، درپیش گرفتن سیاست دشمنی با آمریکا، تلاش برای صدور انقلاب و دفاع و پشتیبانی کامل از سرمایە تجاری و رانتی در وضعیت بسیار نامناسبی زندگی می کنند. در ایران بە یمن سیاستهای رژیم حاکم، فاصلە بین ثروت و فقر روبروز بیشتر تعمیق می شود و سپاە و بسیج چنان بر گلوگاە اقتصاد ایران چنگ انداختەاند کە عملا دولتی موازی تاسیس کردەاند، دولتی در سایە کە تنها بە خامنەای جوابگوست و تنها او و اعوان انصارش اند کە بر نوع فعالیتها و درآمدهای بی حساب و کتاب آنان آگاهی و کنترل دارند. فعالیتهائی کە درآمد آنها صرف سرکوب داخلی و امر صدور انقلاب در منطقە می شود.
خامنەای اگر واقعا بە فکر نان مردم است، باید بە سیاست دشمنی با آمریکا خاتمە دهد و منافع مردم و کشور را از طرق دیپلماسی و رقابت سالم دنبال کند، اگر او واقعا بە فکر زندگی فلاکت بار مردم است، باید دست سپاە و بسیج را از اقتصاد کوتاە کند، و بە امر صدور انقلاب یک بار برای همیشە پایان دهد. دشمنی با آمریکا، وجود دولت موازی نظامیان ایدەئولوژیک و تندروها در ایران و صرف درآمدها و عایدات کشور در منطقە و کشورهای دیگر برای پیشبرد نیات ایدئولوژیک نظام، تنها و تنها باعث بدبختی بیشتر مردم ایران می شود. در فکر نان مردم بودن، سیاستی می طلبد با مختصات بیشترین تمرکز بر کشور، و اختصاص بیشترین منابع برای زندگی بهتر آحاد ملت.
در پایان باید گفت کە سخنان تند خامنەای در مورد برجام، آنگاە بیشتر هویت توخالی خود را نشان می دهد کە او بدون اشارە بە هیچ گونە آلترناتیو و برنامە جایگزین آن را مطرح می کند. خامنەای البتە در چنان مرحلەای نیست کە بتواند برجام را پارە کند، اما سخنانش وضعیت را از آنچە کە هست بدتر خواهد کرد.