پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۱

پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۲:۲۱

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!
دلم می‌خواهد که تو عزیزم مرا از یاد نبری. من هر کاری کردم تا تو احساس خوشحالی کنی، شاد و آسوده باشی و همه چیز برایت فراهم باشد. و وقتی...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سپیده جدیری
نویسنده: سپیده جدیری
پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است...
پاسخ به آقای رییس جمهور، بازگشت حکومت به مردم است.چه، مردم متحد، همراه با حکومت همین امروزبا مدیریت مصرف بهینه آب وبرق قادراند بحران آب وبرق راحل کنند یا تخفیف...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند...
گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از...
۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
واقعیت‌های جدید در قفقاز و "جادۀ ترامپ": روی کاغذ صاف و روان بود!
ایروان به یک آزمایش پرداخت: سیستم اتحادهای سنتی و تضمین‌های واقعی را به نفع وعده‌های توهمی غرب رها کرد. روی کاغذ، همه چیز زیبا به نظر می‌رسد: صلح، همکاری، فناوری،...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی
ذکر اشتباهات حزب توده وعمل نادرست شخص آقای خسرو روزبه از سوی آقای علی مرادی مراغه‌ای و دیگر منتقدین،زمانی . می‌تواند دست‌مایه‌ای مفید در راستای ازادی و عدالت و نابودی...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسد
نویسنده: اسد
کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی...
کشتار ۶۷ تنها یک تراژدی ملی نبود، بلکه مصداق نقض فاحش و گستردهٔ حقوق بشر به شمار می‌رود. نهادهای بین‌المللی هم‌چون عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر بارها خواستار روشن...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
راهرو ترامپ در قفقاز و خوش‌بینی های طرف ایرانی...
خوش‌بینی طرف ایرانی در مورد موضع کرملین در این مورد ممکن است با واقعیت دشوار امروز در تضاد باشد. مشکل اینجا نه تنها طیف گستردۀ ارزیابی‌ها از اسناد امضا شده...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: یوری کوزنتسوف
نویسنده: یوری کوزنتسوف

آینده یک پندار

نوشته با استقبال از چشم انداز نزدیک توافق بر سر برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی، نشانه ها و عناصر سیاست منطقه ای سرمایه سوز و خطرآفرین دیگری را به دست می دهد و بر کوشش برای یکی کردن تشیع و ناسیونالیسم ایرانی و تداعی منافعی - غیر از صلح و همکاری در منطقه - به عنوان منافع ملی ایران، انگشت می نهد. نوشته بر آن است که ایران منافعی ملی در منطقه جز صلح ندارد و عرصۀ "دخالت آن در امور دیگر کشورها" نیز حقوق بشر در محدودۀ تعریف شدۀ بین المللی است

هیچ بلاهت تاریخی – همچنان که هیچ درایت تاریخی، هرگز تماماً بر پایۀ گفتمانی از دروغ محض – یا راست محض، پیش نرفته است. این نکته در مورد برنامۀ سرمایه سوز و خطرآفرین هسته ای جمهوری اسلامی نیز صادق است. همۀ “لحظات” این برنامه را نمی توان در روایتهائی چون غنی سازی آشپزخانه ای یک دخترک ۱۵ ساله خلاصه کرد. این برنامه بر مجموعه ای از راست و دروغ، پندار و واقعیت، تمایلاتی شریف و سخیف، عواطفی انسانی و ضد انسانی، و منافعی ملی و ضد ملی پیش رفته است. برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی بر آمیزه ای پرتناقض از عناصر گوناگون استوار بوده است؛ آمیزه ای که گاه گوهر مغایر با مصالح و منافع ملی این برنامه را پوشیده می گذاشته است. قرار داشتن در موضع اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی هم به خودی خود تضمینی برای تشخیص گوهر واقعی این برنامه نبوده است. از همین رو نیز بود که عناصر گوناگون “حق طلبی”، “ضد امپریالیسم”، “پیشرفت”، “ناسیونالیسم”، “عظمت جوئی”، “اقتدار منطقه ای”، “تظلم خواهی” و … هر کدام به گونه ای نه فقط بخشهائی از مردم را بلکه همچنین بخشهائی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی را با این برنامه همراه می کرد؛ از نیروهای طرفدار سرنگونی آن تا “اپوزیسیون درون نظام”.

هنوز دشواریها برای رسیدن به یک توافق جامع هسته ای در دو ماهۀ آتی باقی اند. اما می توان، دستکم امیدوارانه، پروندۀ هسته ای را به عنوان عاملی مستقیماً تهدیدساز برای هستی و حیات مردم و کشورمان، و البته نه هنوز به عنوان پروژه ای سرمایه سوز، مختومه تلقی کرد و هم از این بابت، از تفاهم حاصله و سپس توافق مبتنی بر آن استقبال کرد. واقعیت این است که وضعی که دو طرف اصلی این پرونده، یعنی امریکا و ایران، را به مذاکرۀ با هدف دستیابی به توافق کشاند، هنوز همچنان پابرجاست و بلکه حادتر نیز شده است. همین واقعیت منشأ امید و خوش بینی نسبت به حصول توافق میان طرفین است.

اما گوئی مقدر است که جمهوری اسلامی از یک پندار به پنداری دیگر و از یک پروژۀ خطرساز به پروژۀ خطرساز دیگری روی آورد و سوق داده شود. برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی در مقطعی از تحول خود (در دورۀ احمدی نژاد و نه توسط احمدی نژاد) گرفتار توهم تبدیل شدن به یک “قدرت هسته ای مجازی” در عین باقی ماندن در ان.پی.تی. شد. مفهوم “قدرت هسته ای مجازی” امروزه به دولتهائی اطلاق می شود که اعم از آن که پیشتر بمبی ساخته باشند (افریقای جنوبی) یا نه (ژاپن)، اما از دانش، فن، پول و دیگر زیرساختهای لازم برای ساختن بمب برخوردارند؛ چنان که اگر تصمیم سیاسی برای تولید آن بگیرند، می توانند در مدت کوتاهی بمب بسازند. ژاپن شناخته شده ترین مثال از یک قدرت هسته ای مجازی است. توهم امکان تبدیل شدن به چنین قدرتی، قریب ۴۵ سال پس از عقد پیمان ان.پی.تی. و بیش از ۱۰ سال خیره شدن چشم دنیا به برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی، هنوز هم در لایه هائی از حاکمیت باقی است، اما خوشبختانه رنگ باخته است. این توهم از درون حاکمیت جمهوری اسلامی مایه گرفت و از بیرون آن به آن دامن زده شد.

تقریباً همزمان با بروز نخستین نشانه ها از رویکرد اخیر به پروندۀ هسته ای و گشایش کنونی در این پرونده، که اساساً مستلزم کنار گذاشتن توهم گفته شده بود، آمیزۀ دیگری آغاز به شکل گیری کرده بوده است. آمیزه ای که هر چه پیشتر آمده ایم، شباهت بیشتری به آمیزۀ پیشگفته یافته است: باز هم مجموعه ای پرتناقض از راست و دروغ، توهم و واقعیت، و … و ایضاً با سمت و سوی پیشبرد “پروژه” ای سرمایه سوز و خطرآفرین.

این بار واقعیتهائی چون شیعه مذهب بودن اکثریت مردم ایران، تقویت موقعیت ایران در منطقه خاصه پس از سقوط صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان، تحولات سوریه و لبنان، تضییق حقوق و سرکوب شیعیان در این جا و آن جا به عنوان اقلیتهای مذهبی، و نیز البته سلطه جوئی فرقه گرای عربستان در منطقه، دستمایه ای را می سازند تا مبتنی بر آن “پروژۀ” رقابت جمهوری اسلامی با عربستان و تا حدودی ترکیه، رقابتی بر بنیان مذهب، برای تبدیل شدن به قدرت مسلط منطقه ای پیش برده شود. اما تبدیل شدن به قدرت مسلط منطقه ای مستلزم داشتن “منافع ملی در منطقه” است، پس باید منافع ملی ای در منطقه یافت، برای آن که این منافع رنگ و لعاب میلیتاریستی بگیرند و تحرکات نظامی فرامرزی را توجیه کنند، باید برای آنها “عمق استراتژیک”ی فراسوی حاکمیت ملی تعریف کرد، و برای این “عمق استراتژیک” توضیحی تاریخی یافت. اگر هم چنین توضیحی یافته نشد، باید توضیحی دست و پا نمود.

سیاست صدور انقلاب در سالهای نخست پس از آن، تفکیک صریحی میان امت و ملت داشت و زیر لوای امت اسلامی کار خود را پیش می برد؛ که پیش هم نرفت. اما اکنون باید این تفکیک زدوده شود. برای این منظور، اگر یکی کردن امت اسلامی که سر به بیش از یک و نیم میلیارد انسان می زند، با ملت ممکن نباشد – چنان که ممکن هم نشد – پس باید به یکی کردن مذهب و ملت جهد کرد. از این قرار است که سوریه تحت حکومت نیروهای علوی به استان سی و پنجم جمهوری اسلامی تعبیر و مقدم بر خوزستان اعلام می شود و حوثی های زیدی در یمن، که به جهاتی فاصلۀ بیشتری با شیعیان دوازده امامی دارند تا با اهالی سنت، در کنف حمایت جمهوری اسلامی قرار می گیرند. حمایت بیدریغ از شیعیان لبنان هم که جای خود را دارد.

اما آمیزه مورد نظر به این عناصر “سخت افزاری” محدود نیست و صرف نظر از کار مستقیم دستگاه های نظریه پرداز خود حاکمیت، تحت تأثیر خواسته یا ناخواسته و دانسته یا نادانستۀ این کارگاه منافع ملی سازی، و ای بسا حتی در واکنش نسبت به آن، بخشی از اپوزیسیون نیز در تکمیل “نرم افزاری” آن سهیم می شود تا آنجا که تشیع از ارکان ملت ایران و ناسیونالیسم ایرانی، عامل تشکیل و قوام آن معرفی می شود و “اصولاً روشنفکر ایرانی بدون فرهنگ شیعه بی معنا” می گردد. هستند “پژوهشگرانی” که پا را از این نیز فراتر نهند، “تنهائی تاریخی استراتژیک” ایران را کشف کنند و نیاز ایران را برای تسلط بر خاورمیانه نتیجه بگیرند و بنویسند که “… ایرانیان، صرف نظر از نوع یا ایدئولوژیکی رژیم شان، مستعد آنند که قدرت را به فراسوی قلمرو ایران بسط دهند. از این منظر ایجاد مناسبات استراتژیک با گروه های مبارز شیعی، همچون حوثی ها، ابزاری استراتژیک برای ایران جهت غلبه بر این تنهائی تاریخی استراتژیک بوده است.”*

به این ترتیب متکی بر مفاهیم نامحرز، نامتشخص، کهنه و گاه میلیتاریستی از منافع ملی ما در منطقه، “عمق استراتژیک” ناظر بر این منافع، تنهائی تاریخی استراتژیک ایران، تشیع به عنوان رکن رکین ناسیونالیسم ایرانی و … مجموعه ای نرم افزاری برای پیشبرد یک سیاست سرمایه سوز و خطر آفرین دیگر در منطقۀ خاورمیانه فراهم می آید. ایران منافعی ملی در منطقه جز صلح ندارد و عرصۀ “دخالت آن در امور دیگر کشورها” نیز حقوق بشر در محدودۀ تعریف شدۀ بین المللی است.

 

 

 

* http://nationalinterest.org/feature/why-iran-needs-dominate-the-middle-east-12595

تاریخ انتشار : ۳ اردیبهشت, ۱۳۹۴ ۷:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مرا از یاد نبر، نام دخترت را مریم بگذار!

پشتیبانی ازبیانیه جبهه اصلاحات وظیفه همگانی است…

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

واقعیت‌های جدید در قفقاز و “جادۀ ترامپ”: روی کاغذ صاف و روان بود!

روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی

کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی…