کتاب حاضر فقط تا حد معینی به تاریخ میپردازد، اما این فرضیه را رد میکند که در پشت عنیت تاریخی، عقلانیتی جهانشمول و هدفمند وجود دارد که تاریخ را به حرکت درمیآورد. بهعلاوه، این تحقیق پشت دیدگاهای امروزی به گذشته و تحمیل ارزشهای امروز به دیروز موضع نمیگیرد، هر چند درک ما لاجرم وابسته به یاد گرفتن از گذشته باشد. اینطور است که برای اجتناب از نگاه عینی به گروه، به فداییان این فرصت را میدهیم که خود آنها، از طریق نوشتههایشان، از خود بگویند، نه اینکه مطالعه فداییان را آلوده به انتظارها یا یأس امروز از سیاستهای آنها کنم. با حذف این انتظارات میگذارم گذشته به زبان خود با امروز ما گفتگو کند.