بنا بر گزارش، خبر گزاری کار ایران، (ایلنا) جرج ماکاریوس، دبیر کل فدراسیون سندیکای جهانی (وی اف تی یو) کە برای شرکت درکنفرانسی کە قرار است با عنوان، «شیوههای تخاصمی امپریالیستها در زمینه انرژی به زیان کارگران و مردم»، توسط این فدراسیون در هتل استقلال و محل اجلاس پیشین مجلس در روزهای، ١٧و ١٨، آبانماە برگزار شود شرکت کند، درچهارمین نشست، مجلس، ( بە اصطلاح کارگری ) خانە کارگر کە در روز چهار شنبە ١٧ آبانماە، تشکیل شد، سخنرانی کرد. همچنی قرار است در اجلاس های این مجلس، تعداد دیگری از مسولین بلند پایە نظام، بە جای نمایندگان زندانی کارگری کە در زندان یا محروم از فعالیت شدەاند بە نیابت از طرف حکومت در مجلس مذکور سخنرانی نمایند و مواضع (ضد استکباری، حکومت) در قبال کارگران را بە سمع مهمانان گرامی خارجی شان برسانند. بنا بر همین گزارش، علی لاریجانی یکی از سرکردگان اصلی سرمایداری تجاری و رییس مجلس شورای اسلامی، کە بیشترین لغو و تعدیل حقوق سندیکایی و اجتماعی کارگران توسط مجلس در دوران ریاست وی بر مجلس انجام گرفتە، نخستین مقام بلند مرتبەای نظام بود کە در در این نشست سخنرانی کرد و بر خلاف انتظار محجوب و مهمانانش، از مواضع داخلی و خارجی نظام و بی اثر بودن تحریمها گرفتە تا وصف کشتار و سرکوب گروەهای سیاسی صحبت کرد، اما نە وعدەای بە کارگران داد و نە کوچکترین سخنی از حق و حقوق کارگر بە میان آورد.
بر اساس گزارشی کە توسط (ایلنا) از سخنرانی، جورج ماکاریوس، در مجلس مذکور منتشر گردیدە، ایشان نیز بر خلاف آنچە موقعیت و مسولیت شان ایجاب می کند در سخنرانی شان نە کوچکترین اشارەای بە پایمال سازی خشن بدیهی ترین حقوق سندیکایی کارگران ایران توسط،( حکومت ضد امپریالیستی ایران) کە بە کرات مورد حمایت وی و معاون سوری ایشان، قرار گرفتە کرد، نە از احوال، رهبران کارگری زندانی و آنهایی کە پس از سالها زندان و آزار و اذیت، همچنان تحت فشار قرار دارند پرسید، نە از دلیل حذف قانون کار، تعدیل قوانین اجتماعی و حتی نە از اینکە چرا بە کارگران و مزد بگیران ایران اجازە دادە نمی شود مطابق با کنوانسیونهای حقوق کار، اتحادیە هایشان را سازمان دهند پرسید. او حتی نگفت، کە چرا درست در زمانی بە ایران آمدە و تحت پوشش یک کنفرانس، بە حمایت از یک رژیم سرمایداری محافظە کار پرداختە کە، خیابانها و کارخانە ها آن همە روزە، مملو از اعتصاب و اعتراض کارگران گرسنە است، جهان علیە نقض حقوق بشر در ایران، بە شدت فعال گردیدە. زندانها مملو از زندانی سیاسی است، زنان زندانی روزهای متعددی را در اعتصاب غذا سپری کردەاند. او حتی بە علت اینکە، چرا با وجود درآمدهای ٧٠٠ ملیارد دلاری، سهم کارگران و زحمت کشان این کشور، طی ٨ سال گذشتە، ٣ تا ۴ برابر سقوط کردە، جمعیت زیر خط فقر چند برابر شدە و ثروت سرمایەداران حاکم و مقامات دولتی، ١٠برابر افزایش یافتە ، سوبسید کالاهای اساسی حذف گردیدە. چرا خیابانهای پایتخت این کشور ثروتمند، مملو از کارگران بیکار کودکان خیابانی، زنان تن فروش، کارتن خواب و معتادان است. شآید او خود زندانی هتل مجلل استقلال است و امکان دیدن این واقعیات را ندارد، شایدمحجوب اطلاعات غلط در اختیار او قرار دادە، شاید او گزارشات رسانەهای جهان در مورد وضعیت جامعە و مطالبات جامعە ایران را نخواندە و یا اگر خواندە است آنها را را ساختە پرداختە، امپریالیسم خبری فرض کردە است، اما اگر قدم رنجە می کرد و بە چند، محلە پایین تر از هتل استقلال و بە چند کارخانە سری می زد و دور از چشم محجوب و همتای سوری وی ادیب میرو و ماموران امنیتی با چند کارگر صحبت می کرد، اگر سری بە زندان اوین کە با هتل استقلال خیلی فاصلە ندارد، میزد، و یا بە زندان گوهر دشت می رفت، اگر سرا غی از شهابی، اسالو، مددی، زمانی، ابراهیمی، نجاتی و… می گرفت، و ازآنها می پرسیدحرفشان چیست؟ اگر بجای سخنرانی در جلساتی کە ترکیب اصلی شرکت کنندگان در آنرا، کارگزاران حکومت تشکیل دادەاند و کارشان مبارزە با فعالیتهای واقعی کارگری است، بە سراغ سندیکاهای غیر قانونی و سرکوب شدە می رفت، شاید، اگر می خواست، تصور وارونەای او از جامعە و مطالبات کارگران ایران دگرگون می گردید و بە جای حمایت از پارەای از رژیمهای دیکتاتوری و رهبران ملیاردر شان، و تشکلهایی کە بنام کارگر، امیال نا مشروع و ضد کارگری، دیکتاتور ها را حمایت می کنند، آنچنان کە شایستە یک رهبر اتحادیە کارگری جهانی است،جانب کارگران فقیر و سندیکاهای واقعی را می گرفت.
پیشبینی شکست کنفرانسی، کە دبیر کل فدراسیون سندیکایی ، تحت حمایت، حکومتهای دیکتاتوری و عوامل و مزدبگیران آنها، قصد بر پایی آن درتهران را دارد، البتە در چنین شرایط و فضای کە بر کشور حاکم است و نیات نا سالم تدارک کنندگان آن نیز از دید ناظران پنهان نماندە، چندان دشوار نیست. اینگونە اقدامات، نە اعتبار تازەای برای دارودستە محجوب بە ارمغان خواهد آورد ، نە سبب زدودن تصور بسیار منفی کارگران ایران، بە دلیل تنها گذاشتە شدنشان توسط فدراسیون سندیکایی جهانی، درست در شرایطی کە بە حمایت آن نیاز داشت خواهد شد و نە نتیجەای برای کارگران دیگر کشورها کە از تحریمهای غرب علیە ایران آسیب می بینند. بهترین راە مقابلە با تحریمها، تقویت مبارزات کارگران ایران علیە استبداد حاکم و تحکیم همبستگی واقعی با آنها از طریق حمایت از حقوق سندیکاییشان است. اما راهی کە فدراسیون در پیش گرفتە بجای آنکە کارگران را بە مقصد برساند، راە آنها را دشوارتر و طولانی تر می کند. وانگهی چگونە ممکن است، شما بخواهید در کشوری، کنفرانس اتحادیە های کارگری بخش انرژی و نفت را تشکیل بدهید، کە در آن سندیکاهای پیشین و شوراهای کارگری آنها سرکوب وبعد از آن هم اجازە تشکیل اتحادیە بە کارکنان بخش انرژی دادە نشدە ؟ آیا از خود پرسیدەاید، چە کسی قرار است ، کارکنان این بخش را در این کنفرانس نمایندگی نمایند؟ آیا این موضوع بە تنهایی برای نشان دادن فرمایشی بودن این اقدام شما کافی نیست؟ با این اوصاف هنوز برای جهت گیری درست، دیر نشدە، فدراسیون سندیکای جهانی، می تواند با طرد تشکلهای فرمایشی وابستە بە دیکتاتوره از این فدراسیون و حمایت از جنبشهای کارگر ی و مردمی در نظام های دیکتاتوری، موقعیت آسیب دیدەاش در میان، کارگران کشورهای از نوع ایران و سوریە را ترمیم نماید. ولی متاسفانە، فعلا جایی برای خوشبینی نیست، و گرنە چطور ممکن بود، مقامات دولتی کە هر تلاشی برای تشکیل سندییکا را با خشونت و مجازات شدید پاسخ میدهند، بە اعتراضات سازمان جهانی کار، اتحادیەهای آزاد کارگری، سازمانهای مدافع حقوق بشر و کارگران ایران، نسبت بە پایمال سازی حقوق کارگران وقعی نمی نهد، بە دبیر کل یک فدراسیون جهانی، با خیال راحت، ویزا و اجازە سخنرانی و مصاحبە بدهند و در هتل لوکس از وی پذیرای کنند