شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۵

شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۵

آمریکا در قفقاز جنوبی: ترکیه را در داخل، روسیه را مهار و ایران را بیرون نگه دارید!
ارمنستان به سمت اتحادهای غربی گرایش پیدا کرده و روابط خود را با ایالات متحده و اتحادیه اروپا تقویت کرده است، البته بدون هیچ تعهد خاصی؛ این جهت‌گیری یا تغییر،...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت
تجربه و ساختار سیاسی وحقوقی موجود نشان می‌دهد که «آزادی زندانیان و اتحاد ملی»، در چارچوب تبعیت مطلق از رأس قدرت، بیش از آنکه بیانگر اراده‌ای جدی برای اصلاح باشند،...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پنجمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و تهماسب وزیری: توافق باکو-ایروان؛ اصلاح‌طلبان و زندانیان سیاسی و همچنین منشاء اصلی نفوذ و فساد
در پنجمین نشست، موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفت: دالان زنگزور و توافق‌نامه باکو–ایروان؛ مطالبه‌ی آزادی زندانیان سیاسی و واکنش جبهه‌ی اصلاحات و دیگر اصلاح‌طلبان نسبت به آن؛ بررسی منشأ...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
چرا جنبش ملی ایران باید مراقب «پشتیبانی‌های بی‌چشم‌داشت» باشد؟
مسئله‌ای که باید جنبش ملی ایران را نگران کند، این است که آیا فعال شدن افراد آموزش‌دیدهٔ سیا برای مدیریت مسیر حرکت «شاهزاده رضا پهلوی» با پشتیبانی هدفمند، سرمایه‌گذاری پنهان...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
۲۸ مرداد؛ شکست استقلال، پیروزی امپریالیسم
کودتای ۲۸ مرداد نشان داد که مبارزه برای استقلال و عدالت اجتماعی در کشورهای پیرامونی، جدالی چندلایه است که نه تنها در میدان سیاست داخلی، بلکه در عرصهٔ جهانی و...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
غزه نشان ورشکستگی لیبرالیسم غربی
در دفاع و مسلح‌کردن اسرائیل در دو سال گذشته، دولت‌های غربی پوچی حقوق بین‌الملل را آشکار کرده و به نمایش گذاشتند. این نسل‌کشی برای همیشه به‌عنوان لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در فروپاشی...
۲۴ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رضا فانی یزدی
نویسنده: رضا فانی یزدی
شام آخر،
ترس در نگاهها مرده، صداها- باردارِ شکوفه های بهار است، کابوس رهایم نمی کند، من گورم را در خانه کنده، تابوتم را بر دوش گرفته، از خرابه های غزه می...
۲۳ مرداد, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ا- رحمان
نویسنده: ا- رحمان

از این زلزله

بار دیگر زلزله ای مهیب، گوشه ای از این مرز و بوم را ویران کرد. جان هزاران نفر را گرفت و ده‌ها هزار نفر را بي خانمان كرد در دنیای کنونی، زلزله رویدادی طبیعی است، اما به واقع سبب مرگ و ویرانی زندگی ها نمی شود، نابرابری و بی عدالتی در توزیع ثروت و منابع است که ویرانی و مرگ و نیستی جان‌های بسیاری را به دنبال می آورد. جدال غارت و چپاول با جان انسان‌ها در بحران هایی مانند زلزله فقط نمایان ترمی شود و در این جدال، آنکه سرمایه ای ندارد، اولین قربانی خواهد بود.
در پنجاه سال گذشته 7 زلزله ويرانگر در محيط جغرافيائي ايران اتفاق افتاده است كه عبارتند از :

بار دیگر زلزله ای مهیب، گوشه ای از این مرز و بوم را ویران کرد. جان هزاران نفر را گرفت و ده‌ها هزار نفر را بی خانمان کرد در دنیای کنونی، زلزله رویدادی طبیعی است، اما به واقع سبب مرگ و ویرانی زندگی ها نمی شود، نابرابری و بی عدالتی در توزیع ثروت و منابع است که ویرانی و مرگ و نیستی جان‌های بسیاری را به دنبال می آورد. جدال غارت و چپاول با جان انسان‌ها در بحران هایی مانند زلزله فقط نمایان ترمی شود و در این جدال، آنکه سرمایه ای ندارد، اولین قربانی خواهد بود.
در پنجاه سال گذشته ۷ زلزله ویرانگر در محیط جغرافیائی ایران اتفاق افتاده است که عبارتند از :

۱-      زلزله بوئین زهرا در استان قزوین

۲-      1351 زلزله قیر و کارزین در استان فارس

۳-      1357 زلزله طبس در استان خراسان

۴-      1369 زلزله رودبار در استان گیلان

۵-      1382 بم در استان کرمان

۶-      1390 زلزله اهر و ورزقان در تبریز

۷-      1396زلزله سر پل ذهاب در استان کرمانشاه

علاوه بر آن زلزله های کوچک تری نیز اتفاق افتاده است که هرچند به وحشتناکی این هفت زلزله مهم نبوده است اما در جای خود ویرانی هائی را به بار آورده است که سبب بی خانمانی و کشته و معلول شدن عده ای از مردم شدهاست.

نگاهی به این لیست به ما نشان می دهد که به طور متوسط هر ۸ سال یک‌بار یک زلزله ویرانگر حدود ۷ ریشتری در یکی از نقاط کشورمان اتفاق می افتد که هزاران و گاه ده ها هزار نفر را به خاک و خون می‌کشد و سبب بی خانمانی جمعیت بسیاری می‌شود و پس از مدتی آن زلزله به فراموشی سپرده می شود تا بار دیگر با چهره ای مهیب تر ظاهر شود .

با این وجود مدت کوتاهی پس از هر زلزله شور و هیجان اولیه که تمام شد، کم کم همه چیز فراموش می شود. ستادهای کمک رسانی تعطیل می شوند و زلزله به فراموشی سپرده می شود. مردم آسیب دیده باقی می مانند و کوهی از مشکل و مصیبت، آن هم با دست خالی از وعده های توخالی. هیچ نهادی هم دیگر دغدغه ای ندارد که برای حوادث بعدی برنامه ریزی کند تا در بحران های بعدی از بسیاری رویدادهای ناگوار که قابل اجتناب هستند، پیشگیری شود. معدود تحقیقاتعلمی کارشناسی انجام شده هم به بایگانی ها سپرده می شوند. به همین جهت برای هر یک از این زلزله‌ها ستادهای جداگانه تشکیل می‌شود و از آن جا که این ستادهای موقتی نه آشنایی به موضوع دارند و نه درستکارند پس از مدتی بدون نتیجه کارشان پایان می یابد تا زلزله ایدیگر از راه برسد وباز”روز از نو، روزی از نو”. نمونه ی زنده ی آن آسیب دیدگان از زلزله هشت ماه قبل در جنوب خراسان است.

اما درک مردم از زلزله بسیار عمیق تر از افرادی است که به عنوان مسئول، امکانات وسیع دولتیرا در اختیار دارند. این امر در چهار زلزله بزرگی که در کمک رسانی به مردم از نزدیک مشارکت داشته ام به صورت دقیق و بی برو برگرد با فاکت های مشخص به اثبات رسیده است. مردمی که از نزدیک زلزله را دیده اند، به تجربه می‌دانند که چه خانه هایی در برابر زلزله مقاوم است و چه خانه ها و ساختمان‌هایی مقاومت ندارد. اما دولتیان و به اصطلاح کارشناسانشان با حقوق های نجومی هزاران طرح و نقشه ارائه می کنند و دست آخر هم مانند خانه های “مسکن مهر” بر سر مردم خراب می‌شوند. و پس از فاجعه هم خرابی و ناایمن بودن سازه ها را بهپایین بودن قیمت آنها نسبت می دهند و آن را بهانه ای می کنند برای گرفتن پول بیشتر از مردم نیازمند مسکن؛ زیرا که سیستم دولتی در ایران گویا خشتش بر فساد و نا کارآمدی خورده است و قابل درمان هم نیست .

افزایش جمعیت و درکنار آن غارت و چپاول دسترنج مردم سبب شده است تا در بسیاری از روستاها همچنان مردم به جای سر پناه های ایمن در خانه های خشت و گلی یا سنگی زندگی کنند و از تکنولوژی جدید برای ساخت مسکن بی بهره باشند. مسکن مهر هم که قرار بود برای چنین مردمی اقامتگاهی ایمن ایجاد کند، بر اثر فساد دولتمردان به مسکن جور و ظلم تبدیل شد که هیچ گرهی از مشکلات این مردم نگشوده بلکه مشکلی بر مشکلات آنان اضافه کرد .

در زلزله بم ابتدا قرار شد وام هایی برای باز سازی منازل داده شود که مردم خود خانه هایشان را بسازند اما در میانه راه، که نه! در همان اوائل راه، پیمانکاران عزیز دردانه دولت و وابستگاه به قدرت، وام ها را از دست مردم ربودند و مقرر شد که وام ها به پیمانکاران ِمورد قبول دولت داده شود که در انتها مسکن های گران قیمت و بدهی‌های کلان مردم باقی ماند. مقاوم بودن آن‌ها هم احتمالا در زلزله بعدی معلوم خواهد شد؛ یعنی زمانی که هیچ یک از مسوولین کنونی برای جواب گوئی باقی نمانده اند! زیرا آنها را همان کسانی ساختند که بعدا مسکن های مهر را به پیمان گرفتند .

 

در زلزله ی ورزقان باز این اتفاق تکرار شد. وام های بلاعوضی که قرار بود به هر آسیب دیده ای پرداخت شود به شکل کانکس داده شد. بسیاری از این کانکس ها، بسیار ارزان تر از مبلغ وام بلاعوض بود در نتیجه از کیفیت خوبی نیز برخوردار نبودند و هیچ گاه هم معلوم نشد مابه التفاوت قیمت کانکس ها و وام های بلاعوض چه شد!!؟؟ خانه سازی به “پیمانکاران خاص” سپرده شد. این پیمانکاران هم در ابتدا، در هر روستایی کار را کلید زدند و به اصطلاح اهل فن “کار را زخمی” کردند و بعد با نزدیک شدن سرما و زمستان، روستاییان ماندند و بدقولی های آنان. یک روز کار می کردند و بعد یک هفته ده روز یا حتا بیشتر پیدایشان نبود.

و اکنون که در این زلزله که مهم‌ترین امر اسکان و خانه سازی برای مردم زلزله زده است، انگار باز دوباره همان دور باید تکرار شود! در خبرها می آید که هزینه ساخت مسکن برای آسیب دیدگان از زلزله، به حساب بنیاد مسکن واریز شده است و پیمانکاران خاص هم از قبل پروژه های پولساز ساخت مسکن در این مناطق را گرفته و خیالشان راحت است از سود و اختلاسی که قرار است نصیبشان شود، حتما هم اکنون حساب‌های بانکی اخاذیشان را آماده کرده اند پس با صبر و حوصله و بدون هیچ عجله ای به ساخت مسکن اقدام خواهند کرد. صد البته باید منتظر هوای خوب و مساعد هم باشند. زمستان بهانه ی خوبی برای تاخیر خواهد بود. ساخت و تامین مسکن موقت (کانکس) هم همین ماجرا را دارد.

اگر نگاهی به تخریب های مناطق زلزله زده بیاندازیم، نگاهی که چندان هم به کارشناسان نجومی بگیر نیاز ندارد، به خوبی معلوم می‌شود که به طور عمده خانه هائی تخریب شده اند که مصالح صنعتی نداشته اند و اسکله های آهنی و بتون آرمه ایکه به وسیله خود مردم و با اصول مهندسی و نظارت دقیق ساخته شده بودند، کمترین آسیب را در جریان زلزله دیده است؛ دلیل هم به خوبی معلوم است: مردم که از مصالح و کار خود نمی دزدند. ساختمان هایی ویران شده‌اند که با مصالح بی کیفیت ساخته شده اند؛ اغلب قریب به اتفاق آنان ساختمانهای خشت و گلی قرون وسطائی اند یا توسط پیمانکارانی که با انواع و اقسام صرفه جویی ها در اندازه میل گرد و سیمان و… تنها به سود خویش اندیشیده و از این قبل ثروت ها اندوخته اند و صد البته خود درخانه هایی مقاوم، زندگی ایمنی دارند.

اما کارگران و زحمتکشان با حقوق های چند برابر زیر خط فقر که به زحمت گذران زندگی روزمره شان را می کند، بیشتر روستاییان و حتا برخی ساکنان شهرهای کوچک پیش از زلزله، فقرزده اند. سیه روزی در روستاها و مثلا برخی مناطق شهرها آن چنان وسیع است که بخش وسیعی از مردم این مناطق توان خرید آهن و سیمان و آجر را ندارند، توان استفاده از نقشه های مهندسی شده را ندارند، نمی توانند مهندس ناظر سالمی استخدام کنند تا بر ساخت و سازهایشان نظارت داشته باشد و در نتیجه هم چنان در خانه ها و سکونت‌گاه های خشت و گلی (در روستاها) و در شهرها هم در خانه هایی بدون کیفیت و بدون هیچ مصالح مقاوم، ناامین زندگی می‌کنند. آغل‌ها و محل نگهداری دام‌ها در روستاها که وضعیتی اسفبارتر دارند و در نتیجه با اولین تکان‌ها، بیشمار دام‌هایی که تنها ممر درآمد آنان است از بین می روند.

صنعت خانه سازی و ایمن در مقابل زلزله سابقه ای طولانی در جهان دارد که به راحتی در دسترس است و اگر در جریان خانه سازی ها، جلوی دزدی ها گرفته شود، اگر وام های بلاعوض به خود مردم پرداخت شود با همین مبالغی که مردم برای مسکن مهر پرداخته اند به خوبی می توان خانه هایی ایمن ساخت.

به جای درگیر کردن شرکت های پیمانکاری ای که جز به سود خود نمی اندیشند، باید پس از ارزیابی نوع خرابی ها و مشکلاتی که این آسیب های جدی را به ساختمان ها وارد کردهتوسط مهندسان و کارشناسان مسوول و انسان دوستی که جان انسان‌ها بیشتر از سود برایشان ارزش دارد، با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و ساختمان‌سازی که خود مردم بر آنها واقف هستند، نقشه منازلی ایمن طراحی شود. مصالح با کیفیت و ماشین آلات ساختمانی کافی در اختیار مردم گذاشته شود و با نظارت نیروی متخصص و خود مردم، از نیروی کار محلی استفاده کرد تا در اسرع وقت منازل ساخته شود. با در اختیار قرار دادن این خدمات و مصالح و امکانات مالی و با نظارت دقیق خود مردم آسیب دیده می توان از وقوع چنین حوادثی در سال‌های آتی جلوگیری کرد.

و اگر مسئولان دلسوزی وجود داشته باشندکه هیهات، از همین حالا در جای جای این سرزمین زلزله خیز، برای بازسازی اقامتگاه هائی که در زلزله های آینده قرار است خراب شوند و عده ای دیگر را به کام مرگ بکشانند، فکری اساسی کنند و با در اختیار قرار دادن این خدمات و مصالح و امکانات مالی و با نظارت دقیق خود مردم در مناطق سراسر کشور و با بازسازی منازل و اقامتگاه هایی که هنوز در قرن بیست و یکم، در سراسر کشور از سنگ و گل ساخته شده و می‌شوند، از وقوع چنین حوادثی در سال‌های آتی جلوگیری کنند. در غیر این صورت هم چنان هر چند سال یک بار شاهد چنین حوادث ناگواری خواهیم بود. هر آن در هر گوشه‌ ای از کشور اگر زلزله ای به وقوع بپیوندد، مردم آن بخش در زیر آوارها مدفون خواهند شد و تلفاتی گران بر همگان وارد خواهد آمد. تنها راه، جلوگیری از اختلاس‌ها و دزدی‌ها و حقوق‌های نجومی و باز گرداندن اموال به غارت رفته مردم است تا بتوان این مسکن هایی را باز سازی کرد که نماد فقر در سراسر کشور است .

هر چند که کمک های مردمی در این زلزله و در زلزله های قبلی، بخشی از الام مردم را تسکین و همبستگی میان مردم را افزایش داده که در جای خود بسیار قابل تقدیر است؛ اما تامین نیازهای اولیه آسیب دیدگان زلزله (آب آشامیدنی سالم، خوراک، پوشاک، حمام، دستشویی، تامین سوخت برای گرمایش زمستان و…) تا زمانی که دوباره بتوانند بحران را از سر بگذرانند و به زندگی عادی خود برگردند، حل اساسی مشکل و جلو گیری از خسارات آینده، مساله دیگری است که در سطح کلان باید حل شود و این همراهی و همدردی مردم نباید بهانه ای شود برای از زیربار مسوولیت شانه خالی کردن مسوولان.

 

تاریخ انتشار : ۵ آذر, ۱۳۹۶ ۲:۴۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

هم‌سو با تمام جهان، مخالفت قاطع خود با اشغال غزه از سوی جنایت‌کاران اسراییل را اعلام می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان، ضمن محکوم کردن مصوبۀ دولت نتانیاهو برای اشغال غزه، از سازمان‌های بین‌المللی می‌خواهیم هرآن‌چه در توان دارند را به کار گیرند تا راه کشتار بیشتر مردم فلسطین را سد کنند. ما باور داریم که جنبش پرقدرت صلح قادر خواهد شد ماشین جنگی دولت اسراییل و حامیان قدرقدرت آن، نسل‌کشی و جنایات وحشیانهٔ آنان در حق فلسطینی‌ها را متوقف کند.

ادامه »

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »

رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت

تجربه و ساختار سیاسی وحقوقی موجود نشان می‌دهد که «آزادی زندانیان و اتحاد ملی»، در چارچوب تبعیت مطلق از رأس قدرت، بیش از آنکه بیانگر اراده‌ای جدی برای اصلاح باشند، به اقداماتی مقطعی و تبلیغاتی محدود می‌شوند. زندانیان نه‌تنها آزاد نشدند یا از حصر بیرون نیامدند، بلکه همچنان تحت آزار و فشار قرار دارند و وعده مشارکت نخبگان نیز تنها تا جایی پیش می‌رود که با اراده حاکمیت همخوان باشد.

مطالعه »

مشروطه، روایتی از رؤیای ناتمام مردم‌سالاری در چنبره سلطنت و شریعت

تجربه مشروطه در ایران، برخلاف مدل‌های غربی که با تفکیک نهاد دین از دولت و نهادینه‌سازی حقوق شهروندی همراه بود، نتوانست به الگویی برای تحقق سکولاریسم، پاسخ‌گویی و دموکراسی بدل شود. ساختار قدرت در ایران، به‌جای گذار به مردم‌سالاری، با مقاومت سنت‌های استبدادی و مذهبی، مسیر را به سوی تثبیت دوباره قدرت در شکل جدید هموار کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

هم‌سو با تمام جهان، مخالفت قاطع خود با اشغال غزه از سوی جنایت‌کاران اسراییل را اعلام می‌کنیم!

ما فداییان خلق ایران، همراه و هم‌صدا با آزادی‌خواهان جهان، ضمن محکوم کردن مصوبۀ دولت نتانیاهو برای اشغال غزه، از سازمان‌های بین‌المللی می‌خواهیم هرآن‌چه در توان دارند را به کار گیرند تا راه کشتار بیشتر مردم فلسطین را سد کنند. ما باور داریم که جنبش پرقدرت صلح قادر خواهد شد ماشین جنگی دولت اسراییل و حامیان قدرقدرت آن، نسل‌کشی و جنایات وحشیانهٔ آنان در حق فلسطینی‌ها را متوقف کند.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آمریکا در قفقاز جنوبی: ترکیه را در داخل، روسیه را مهار و ایران را بیرون نگه دارید!

رئیس‌جمهور در تنگنای ساختار قدرت

پنجمین تحلیل هفتگی با فرخ نگهدار و تهماسب وزیری: توافق باکو-ایروان؛ اصلاح‌طلبان و زندانیان سیاسی و همچنین منشاء اصلی نفوذ و فساد

چرا جنبش ملی ایران باید مراقب «پشتیبانی‌های بی‌چشم‌داشت» باشد؟

۲۸ مرداد؛ شکست استقلال، پیروزی امپریالیسم

غزه نشان ورشکستگی لیبرالیسم غربی