پنجم ماە مە، دویست سال از تولد کارل مارکس، اندیشمند بزرگ انقلابی گذشت. اندیشمندی کە همین چند سال پیش در نتیجە یک همەپرسی، از او بعنوان بزرگترین فیلسوف قرن نام بردە شدەبود. فیلسوفی کە هنوز آثار و نظرات او مطرح اند و رهگشای تحول طلبان از گذار از نظام سرمایەداری بە یک نظام بهتر.
اما واقعا از مارکس بعنوان چپ های ایران چی بیاد داریم؟ از او بیاد داریم:
ـ مبارزە تنها یک عمل و رفتار فیزیکی نیست، بلکە تئوری هم هست،
ـ کار فیلسوفان تنها تعبیر جهان نیست، بلکە تغییر آن هم هست،
ـ برای تغییر جهان باید مجهز بە جهان بینی ای بود بر پایە علم و دانش، و آخرین دستاوردهای بشری،
ـ مبارزە طبقاتی موتور محرکە جامعە و تاریخ است، اما جلوەهای آن متفاوت اند،
ـ بیاد داریم او مخالف مارکسیسم بود،
ـ او ایدەها را مطلق نمی کرد، و جهان را غنی تر از ایدەها می دید،
ـ بیاد داریم او ایدەئولوژی را ایدە وارونە ارزیابی می کرد،
ـ او ادبیات را با ایدە و گرایش سیاسی قاطی نمی کرد، و حتی گاها شعرهای شاعری را کە از لحاظ سیاسی محافظەکار بود، پسندید،
ـ بیاد داریم از او مثل هر اندیشمند دیگری سواستفادە شد، و بدترین رژیمهای دیکتاتوری را بنا نهادند،
ـ اینکە ایدەهای او کامل نبودند و مثل هر تئوری دیگری احتیاج بە بازنگری و ئاپ دیت شدن دارند،
ـ مبارزین چپ زیادی از او بت ساختند، بدون اینکە آثار او از جملە کاپیتال را خواندە باشند!
ـ افراد زیادی بعنوان عضو در کمیتە مرکزی احزاب چپ نشستند، از جملە از طریق آشنائی با تفاسیر دست چندم از ایدەهای او!
ـ سخنان او را تکرار کردند بدون اینکە روی آنها اندیشە لازم را کردە باشند،
ـ بمانند او بە اهمیت دمکراسی بورژوازی پی نبردند،
ـ و نهایتا اینکە در هنگامە شکستها، چپ هائی بودند کە بە او پشت کردند، باز تنها بە علت شکست شوروی. پراگماتیست هائی کە هیچگاە ابتدائن با ایدە از زاویە ایدە برخورد نکردند.
و مارکس هنوز همانند هر اندیشمند بزرگ دیگری در آثار و ایدەهایش زندە است، و شاید هیچ کس بە اندازە او نتوانست نظام سرمایەداری را در گستردەترین جوانبش تفسیر کند. او هنوز سخنان بسیاری دارد. بە پاس تلاشهای ارزندە او در راە جهانی بهتر، در دویست سالگی تولدش، باید یاد او را گرامی داشت.