تاجیک، فعال اصلاح طلب، خواستار یک اصلاح طلبی شورشی است. و ناصر قوامی، یک اصلاح طلب دیگر می گوید کە اصلاح طلبان حتی در صورت تشکیل یک تشکل یا حزب فراگیر هم قادر بە انجام کاری نخواهند بود، زیرا در هر صورت حاکمیت از ورود آنها بە مراکز قدرت جلوگیری خواهد کرد. او معقتد است کە در صورت تشکیل چنین حزبی، باید کار آن آگاەکردن مردم باشد. او آگاهی را بە حضور مادی پیوند نمی دهد.
اگر اصلاح طلبی شورشی تاجیک را با آگاەکردن مردم جمع بزنیم، بە شورش و یا حضور در خیابان می رسیم. زیرا آگاە شدن مردم هم تنها در عمل اجتماعی فیزیکی است کە می تواند بە نتیجە ملموس برسد. آگاەشدنی کە نتواند سد شورای نگهبان را شکستە و اصلاح طلب را بە درون نظام صادر کند، باز آگاە شدنی عقیم است.
و حضور در خیابان البتە در نظم تفکر اصلاح طلبی یعنی وارد آوردن فشار برای تغییر رفتار حاکمیت، و یا تغییر در ساختارهای آن، و نە الزاما تغییر انقلابی.
پس بوضوح می بینیم کە در طیف مهمی از اصلاح طلبان میل بە حضور در خیابان، بشیوە آهستە دارد شکل می گیرد. وجود اعتراضات مردمی در کشور، چنین بستری را خودبخود فراهم می کند، اما اینکە اصلاح طلبان تا چە حد با این اعتراضات تماس برقرار می کنند و می خواهند بە سازمانگر، معرف و یا تریبون آن تبدیل شوند، یا در آن مشارکت داشتەباشند، بە تصمیم سیاسی خود آنان بستگی دارد.
البتە میان حضور در خیابان و احتمال تغییر در رفتار حاکمیت و یا تغییر در ساختار آن، الزاما رابطە مستقیمی وجود ندارد. حاکمیت می تواند مانند همیشە در مقابل چنین تحرکاتی ایستادگی کند، و تنها بە سرکوب بیشتر بیاندیشد.
پس وضعیت اصلاح طلبی در کشور وضعیت بسیار دشواریست. آنان بعنوان نیروی میانی مابین حاکمیت و براندازان بسرعت دارند موقعیت خود را از دست می دهند. جامعە بشدت دارد در روند دو قطبی شدن پیش می رود. اصلاح طلبان برای بازگشت خود، بە یک رزمایش دیگر همانند جنبش سبز، نیاز دارند. کار عملی جهت حضور در خیابان و در جنبشهای مطالباتی، همراە مردم، می تواند ورق را دوبارە بە سود آنها برگرداند. در غیر این صورت، روند تبدیل شدن بە یک نهضت آزادی دیگر، دستانشان را می بوسد!
فیزیکالیسم یا جسمانی انگاری یک نظریە فلسفی است که بر این باور است هر چیزی که وجود دارد قابل تقلیل به خواص فیزیکی است؛ یعنی هیچ چیزی به جز چیزهای فیزیکی وجود ندارد. بی گمان نمی توان اصلاح طلبی در ایران را تنها بە خواص فیزیکی تقلیل داد، اما در مراحلی از وجود، فیزیکالیسم بە خصلتی برجستە و اصلی برای بودن تبدیل می شود.