بنا بر گزارش خبر گزاری کار ایران (ایلنا) در٢٧ مهر ماە، استاندار اصفهان بدنبال تظاهرات بازنشستگان ذوب آهن اصفهان درماە گذشتە، وعدە پرداخت حقوق معوقە بازنشستگان تا هفتە آیندە را دادە است. ایلنا بە نقل از استاندار اصفهان نوشت: “علیرضا ذاکر اصفهانی با اشاره به پیگیریها و مکاتبات پیاپی با معاون اول رئیس جمهور برای حل مشکل بازنشستگان ذوب آهن، اعلام کرد: این بازنشستگان به زودی معوقات خود را از طریق صندوق بازنشستگی فولاد دریافت خواهند کرد”
گرچە به دلیل خلف وعده های مکرر پیشین مسئولین دولتی درقبال کارگران، هنوزمعلوم نیست کە وعدە استانداراصفهان درموعد معین عملی گردد یا نە، ولی با این حال این خود نشان می دهد کە اعتراض، بخصوص اعتراضی کە همانند تجمع اعتراضی ماە گذشتە باز نشستگان ذوب آهن ازسازماندهی و وسعت لازم برخوردار باشد، می تواند حتی در دشوارترین شرایط، موثر واقع گردد ومقامات دولتی و کار فرمایان خاطی را وادار بە پذیرش مطالبات کارگران معترض و حق طلب نماید. وقتی کە کارگران بازنشستە، کە دیگرنقش مستقیمی درتولید ندارند، بتوانند با ابتکارعمل وسازماندهی لازم بە مطالباتشان برسند، بی شک رسیدن کارگران شاغل بە خواستە های بر حق شان بە مراتب سهل تراست.
تجمع اعتراضی هفتە گذشتە تعدادی از رانندگان و کارکنان شرکت واحد درتهران، در اعتراض بە عدم پرداخت حقوق ۵ ماە گذشتە شان، کە با وعدە مسئولین شهرداری جهت رسیدگی پایان یافت، نمونە جدید دیگری است کە نشان می دهد، اعتراض و اعتصاب حتی در دشوارترین شرایط، موثراست. تصورش را بکنید، اگر بە عنوان مثال باز نشستگان ذوب آهن اقدام بە بستن جادە وتجمع نمی کردند، استاندار اصفهان ومسئولین شهرداری تهران بە این زودی حاضر بە رسیدگی بە خواستە های کارگران می شدند؟ پاسخ یقیناً منفی است. یکی از شگردهای رژیم تاکنون آن بودە است کە با سرکوب و بی محلی بە حتی برحق ترین اعتصابات کارگری، کارگران را نسبت بە ثمربخش بودن اعتصاب واعتراض و استفادە مجدد از آنها مایوس کند. با این حال اعتصابات واعتراضات کارگری بر بستر شرایطی کە عملکرد رژیم نسبت بە حقوق سندیکایی و اجتماعی کارگران و بحران اقتصادی فراهم کردە تداوم و تاکنون استمرار و افزایش یافتەاند و بی نتیجە ماندن بسیاری از اعتصابات باعث یاس و نومیدی کارگران و دست کشیدن آنان از اعتصاب نشده است. تجمع اعتراضی هفتە گذشتە کارگران شرکت واحد، در حالی صورت گرفت کە حرکتهای اعتراضی متعدد آنها طی سالهای گذشتە سرکوب وعلاوە برآن رهبران سندیکای شرکت واحد تاوان سنگینی برای سازماندهی اعتراضات و دفاع از سندیکایشان پرداختەاند. آیا این خود بە اندازە کافی گویای این حقیقت نیست، کە کارگران را نمی توان، با سرکوب، بی محلی بە مطالبات و از بین بردن حقوق شان مرعوب و مطیع کرد؟
بی تردید اعتصابات واعتراضات کارگری از این پس نیز با آهنگی بس پر شتابتر ومطالباتی ژرفتر بر بستر بحران کنونی افزایش خواهند یافت و بە مطالبات صرفا صنفی محدود نخواهند ماند. نگرانی همراە با تهدید وزیراطلاات رژیم در مورد اعتراضات کارگری نیز، گرچە تا آنجا کە کوشش می کند با فرا افکنی این اعتراضات را بە آمریکا نسبت دهد و از این اتهام سخیف بی پایە حربەای برای سرکوب حرکتهای کارگری آتی بسازد، اما بیمورد نیست. شاید همین نگرانی و کارساز نبودن سرکوب است کە حکومت را واداشتە است، بە سراغ کارگران نفت برود و با تشکیل کمیتە های ١٣ گانە وعدە رسیدگی بە مطالبات آنها را بدهد، تا بلکە از طریق ایجاد شکاف میان کارگران نفت وسایر کارگران، مانع بە صحنە آمدن کارگران نفت و ایفای نقش تعیین کنندە آنها درتحولات شوند.
خوشبختانتە تجربە مبارزات کارگران نفت نشان می دهند، کە آنها در مقاطع تاریخی حساس و سرنوشت ساز، منافع جمعی طبقە کارگر و ملت را قربانی منافع گروهی شان نکردە و نقش خویش را بە شایستگی ایفا کردەاند.