دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲

دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم
برای مخالفت بی‌بروبرگرد با تهاجم اسراییل به ایران حتی نیازی نیست به وطن‌دوستی یا عشق به میهن متوسل شویم که حالا لازم باشد بر سر معنای هر از این مفاهیم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حسام سلامت
نویسنده: حسام سلامت
#سوزنبان
سوزنبانِ پیر چشمکی زد. صدای سوت قطار از دور شنیده می‌شد. شلوغی ایستگاه بخاطر پایان این جنگ ۱۲ روزه، مرا یاد کودکی و نوجوانی‌ام می‌انداخت. می‌ترسیدم جا بمانم. تجربه جاماندن...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
وارث شکست‌خورده و پرچم!
از نظر آنها، فقط قدرت‌های غربی اختیار ایجاد یا سرنگونی رژیم‌ها را دارند. می‌توان تا حدی با این دیدگاه همدل بود: به هر حال، بریتانیا در نیمه اول قرن بیستم...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
نویسنده: گلنار نیک‌پور اسکندر صادقی بروجردی
Lasting peace is only possible with active popular participation
The twelve days of war brought unexpected results. Iran's internal cohesion was preserved, despite chronic economic crises and social divisions...Peaceful protests in various countries, Iranian immigrants' support for the right...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نویسنده: The Political-Executive Committee of The Organization of Iranian People’s Fedaian (Majority)
نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟
بخش بزرگی از جامعه با آگاهی دریافته‌اند که تغییر رژیم، بدون آمادگی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند تنها به بازتولید شکلی دیگر از همان استبداد منجر شود. مردم ایران بارها...
۹ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود
روی زندان قرچک حتی نمی‌شود اسم «زندان» گذاشت. یک سری سلول‌اند که به اندازه‌ی سلول‌های ۲۰۹ پنجره ندارند. هوا؟ نزدیک محل سوزاندن زباله است؛ هوایی آلوده و فاجعه‌بار. آب؟ آب...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: ویدا ربانی
نویسنده: ویدا ربانی
َUne paix durable n’est possible qu’avec une participation populaire active
Les douze jours de guerre ont également apporté des résultats inattendus. La cohésion interne de l'Iran a été préservée, malgré des crises économiques chroniques et des divisions sociales..... Les manifestations...
۸ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)
نویسنده: Conseil Politique-Exécutif de l'Organisation des Fédaians du Peuple d'Iran (Majoritaire)

افسانه «زنان بدتر از مردان»

بی شک به حال زنانی که از عزت نفس چنان تهی شده‌اند که مثلا از «چندهمسریِ» مردان دفاع می کنند، باید افسوس خورد! اما شرم و ننگ اصلی به هیکل منحوس نظام مردسالاری، برازنده تر است. چرا که عملکرد جمعی مردانِ مقتدر و مدافع تبعیض در قالب نظام مردسالاری است که به حدی زنان را حقیر و از خودبیگانه می کند که سبب می شود در نهایت چنین زنی از «جنسیت» اش «توبه» کند و بدون هیچ عزت نفسی علیه خودش به انتحار و «خودزنی» اقدام کند.

«نمایندگان زنِ مجلس از همتایان مرد خود بدترند»! تکرار و تأیید این گزاره حتا از سوی خود ما زنان، به نظر می رسد بیشتر از آن که ریشه در واقعیت داشته باشد بازتاب عدم اعتماد به نفس ما و ارزش های مردانه درونی شده در وجودمان است؛ در عین حال که نشان دهنده فرهنگ معیوبی است که «خائن» را بدتر از «دشمن» فرض می کند.

احتمالاً بسیاری از ما فیلم «اسب کِهر را بنگر» ساخته «فِرد زینه مان» را دیده ایم. مانوئل آریگوئر شخصیت اصلی این فیلم، از مبارزان مخالف دیکتاتوری «ژنرال فرانکو» حاکم اسپانیاست که نقش اش را «گری گوری پک» بازی می کند. مانوئل پس از بیست سال وقتی به خاطر بیماری مادر سالخورده اش، به کشورش اسپانیا باز می گردد مأموران حکومت به شدت به دنبال او هستند تا وی را به قتل برسانند. در لحظه های پایانی فیلم وقتی مانوئل به نزدیکی بیمارستانی که مادرش در آنجاست می رسد، متوجه می شود که یکی از ژنرال های ارشد که نماد حضور ژنرال فرانکو است به همراه سربازان اش در کمین اش هستند. مانوئل بلافاصله می فهمد که به دام افتاده و به زودی کشته خواهد شد. او در این دقایق پایانی زندگی اش می تواند فقط با کشتن یکی از دشمنان کشورش، به استقبال مرگ برود اما «انتخاب» اش شوک آور است؛ زیرا ابتدا تصمیم می گیرد که قبل از مرگ، با تفنگ اش، آن ژنرال را که دشمن او و کشورش است هدف بگیرد و به انتقام خون هزاران نفر از مردم آزادیخواه اسپانیا، این جنایتکار را از پای درآورد، اما در آخرین لحظه ناگهان سر تفنگ اش را به سوی «کارلوس» که دوست و از جنس و جنم خودش بوده ولی حالا به هر دلیل به او خیانت کرده و به جبهه دشمن پیوسته، می چرخاند و او را که در کنار ژنرال ایستاده، با گلوله می زند.

به نظر می آید پایان تکان دهندۀ این فیلم و انتخابی که شخصیت اصلی فیلم برای انتقام، بر می گزیند گویای نظام ارزشی و قضاوتِ معیوبی است که افرادی را که به هر دلیل، به «ما» یا به «تصویری از خود ما» خیانت می کنند و یا از راه دشواری که در پیش گرفته ایم «توبه» می کنند، بسیار «بدتر» و «دهشتناک تر» از دشمن سرکوبگر تلقی می کنیم!

از اشاره به ماجرای این فیلم، قصد دارم به برخی قضاوت های نارسای خودمان گریز بزنم و بگویم که برخی از ما زنان نیز حامل همین نگاه ارزشی هستیم و مانند «مانوئل» از کسی که از «جنس» خودمان است اما به «جنسیت اش» خیانت می کند و به نوعی از همراهی با آن «توبه» می کند، رنج بیشتری می بریم از این رو به جای نقد نظام مردسالاری که چنین زنی را در خود پرورانده، به آن زن «خائن و تواب» حمله می کنیم و غیرواقع بینانه حتا او را بدتر از همتایان مردشان می دانیم. حال باید از خودمان بپرسیم که به راستی چنین زن نادمی، در چه نظام و فرهنگ مردسالاری زندگی و رشد کرده که تا این حد، عزت نفس اش را از دست داده که نه تنها علیه حقوق دیگر زنان بلکه علیه «خود» و «جنسیت» اش هم اقدام می کند؟

بی شک به حال زنانی که از عزت نفس چنان تهی شده‌اند که مثلا از «چندهمسریِ» مردان دفاع می کنند، باید افسوس خورد! اما شرم و ننگ اصلی به هیکل منحوس نظام مردسالاری، برازنده تر است. چرا که عملکرد جمعی مردانِ مقتدر و مدافع تبعیض در قالب نظام مردسالاری است که به حدی زنان را حقیر و از خودبیگانه می کند که سبب می شود در نهایت چنین زنی از «جنسیت» اش «توبه» کند و بدون هیچ عزت نفسی علیه خودش به انتحار و «خودزنی» اقدام کند: «تائبی گر زانکه جامی زد به سنگ / توبه فرما را فزونتر باد ننگ»(۱)

واکنش روان جمعی ما زنان

از سویی شاید کارکرد ناخودآگاه روان جمعی ما زنان به عنوان «گروه فرودست» اجتماعی، یکی دیگر از عواملی باشد که سبب می گردد قضاوت مان در برابر همجنسان مان تا به این حد «بی رحمانه» باشد که بگوییم «نمایندگان زن بدتر از همتایان مردشان» هستند! انبوه تجربه ها در بررسی روانکاوی رفتار جمعی گروه های فرودست (گروه های حاشیه، اقلیت، مهاجر، و…) به ما نشان می دهد که این گروه ها به دلایل مختلف، معمولاً نسبت به «گروه هویتی خود» سخت گیرتر و گاه بی رحم تر هستند به طوری که هر خطایی از سوی «فردی از گروه هویتی خود» را خیانتی به «تصویری از خود» در جامعه قلمداد می کنند و از آن به راحتی نمی گذرند. نمونه های این نوع واکنش، در میان ایرانیان مهاجر که ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند به وفور مشاهده می شود. ما زنان نیز که در ساختار قدرت و ثروت و منزلت اجتماعی در جایگاه فرودست قرار داریم، به دلایل بسیار، همواره بر خود و همجنسان مان، سخت گیری و خرده گیری بیشتری داریم.

از سوی دیگر از آن جا که «نگاه خیره» و هنجارگذار مردان نه تنها بر ظاهر که بر هر نوع رفتار زنان در عرصه عمومی سایه افکنده است، خواه ناخواه زنان از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند. همین کمبودِ اعتماد به نفس، سبب می شود که ما زنان نسبت به خودمان و تصویری که از خود در جامعه می خواهیم ارائه کنیم، حساس تر و سخت گیرتر باشیم. چرا که به دلیل همین اعتماد به نفس اندک و شکننده است که ما زنان معمولاً از زاویه «نگاه مردان» خودمان را مورد سنجش و داوری قرار می دهیم. در واقع «نگاه خیره» و معیارگذار مردان بر زنان، سبب شده که ما زنان از همان دوران بچگی، به ظاهر و شکل و شمایل مان، با حساسیت و خرده گیری بسیار نگاه کنیم در نتیجه، یکی از دغدغه های همیشگی مان «قیافه و ظاهرمان» است. در واقع همانطور که ما زنان به دلیل همین اعتماد به نفس اندک و سایه نگاه مردانه ای که همواره از کودکی ما را مورد نظارت قرار داده، خرده گیری بیشتری نسبت بر چهره و ظاهرمان داریم، به همین قیاس، نسبت به هر کنش دیگری از همجنسان مان نیز بی رحم تر و خرده گیرتر هستیم و اگر کوچک ترین خطایی از سوی همجنسان مان در عرصه عمومی یا در عرصه قدرت و منزلت، رخ دهد برای مان قابل اغماض نیست. برای همین است که می بینیم خود ما زنان حامل این افسانه پردازی مردسالارانه می شویم که مثلاً خطای زنان نماینده، زنان مدیر، یا زنان فمینیست، یا اصولاً هر زنی را که در عرصه عمومی مطرح شود، بدتر از همتایان مردشان قلمداد می کنیم.

از این اشاره ها می خواهم به این نتیجه برسم که می توان به گزاره هایی مانند «زنان نماینده بدتر از همتایان مردشان هستند» به دیدۀ تردید نگاه کرد. چرا که اگر واقع بینانه نگاه کنیم متوجه می شویم که در مجالس قانونگذاری، صدها مرد نماینده حضور دارند که با نفوذ وسیعی که در ساختار مردانۀ حاکمیت دارند (و به راستی زنان همتایشان فاقد چنین گستره ای از نفوذ هستند)، سال هاست که علیه حقوق زنان اقدام کرده اند. اگر هم در مورد مسایل زنان، سخنان زن ستیز از سوی زنانی در «یک گروه فکری خاص» بیشتر به گوش مان می رسد تا مردان همان گروه، به این معناست که معمولا زنان به خاطر جنسیت شان در تقسیم کار نوشته یا نانوشته، به عنوان «سخنگو»ی آن گروه در رابطه با «مسایل زنان» برگزیده می شوند! ولی می دانیم که عملاً هر اقدام تبعیض آمیزی که علیه زنان یا علیه دیگر گروه ها صورت می گیرد، توسط مجموعه آن فراکسیون یا گروه فکری، تدارک می شود و به پیش می رود.

در هر حال به نظر می رسد در مجموع داوری ما نسبت به زنان مجلس نشین، تحت تأثیر ارزش هایی باشد که جامعه مردسالار برایمان ساخته و پردازش کرده تا آنچنان نسبت به «خود» و «تصویری از خود» در جامعه سخت گیر، حساس و بی رحم باشیم که با هر حرکت، سخن و اقدامی از سوی «همجنسان مان»، حکم به کنار گذاشتن و «عدم صلاحیت»شان بدهیم و در نهایت خودمان به دست خودمان باعث شویم که هیچ یک از همجنسان مان نتوانند «به پشتوانه ما زنان» به پایگاه های قدرت و منزلت، نزدیک شوند. زنانی هم که بخواهند به این جایگاه ها دست یابند، از ابتدا می دانند که هیچ تکیه گاهی از سوی «جامعه زنان» و همجنسان شان نمی توانند کسب کنند. از این رو زنانی که می خواهند به چنین عرصه هایی راه یابند به ناچار باید به دنبال پشتوانه هایی در نظام مردانه و «از میان مردان» باشند. طبعاً برای کسب حمایت مردان اقتدارگرا، زنان غالبا ناگزیرند که وفاداری خود را به آنان ثابت نمایند و تا آنجا که می توانند به «نظام مردسالاری» تمکین کنند. از این روست که فراوان می بینیم زنانی را که وقتی به حوزه های به شدت مردانه وارد می شوند خواسته یا ناخواسته به جملات و شعارهایی پناه می برند که طیفی از «توبه» و «ندامت» و «انزجار» را توآمان با خود دارد. این گروه از زنان ناگزیرند هرچه شفاف تر، وفاداری شان به نظام های مردسالار را نشان دهند، طیفی متنوع از شعارها و گفته هایی شبیه: «من از فمینیسم متنفرم» تا «چندهمسری مردان خیلی هم عالی است!» و…

در واقع ما زنان به دلیل معیارهای «آرمانی و ایده آلیستی» که برای سنجش همجنسان مان در نظر می گیریم تقریباً هیچ زنی در جایگاه قدرت و مدیریت و سیاست باقی نمی ماند که از سوی خود ما زنان مورد هتک و طرد قرار نگرفته باشد! این رویکرد در نهایت سبب می شود که فقط تعداد انگشت شماری از زنان بتوانند پشتوانه نسبی جامعه زنان را برای پیشرفت کسب کنند. این دور باطل بخشاً سبب می شود که همچنان مردان در هرم قدرت و ثروت و منزلت باقی بمانند و زنان نیز در این هرم همچون همیشه، جایی نداشته باشند.

————

پانوشت:
1 – سروده ه. الف. سایه

 

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر, ۱۳۹۴ ۷:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ایران باید بماند و ما باید با ایران بمانیم

#سوزنبان

وارث شکست‌خورده و پرچم!

Lasting peace is only possible with active popular participation

نه قیام، نه تسلیم؛ سکوت پیش از خیزش یا تدبیری برای فردا؟

زندان اوین نماد مقاومت و مبارزه بود