پوتین در نطقی، ‘کیف’ پایتخت اوکراین را روسی ترین شهر در زمان ایام قدیم توصیف کرد. او بە لنین تاخت کە تحت عنوان حق تعیین سرنوشت موجبات جدائی اوکراین از روسیە را فراهم آورد.
پوتین در سال ٢٠١۴، شبە جزیرە کریم را کە بخشی از کشور اوکراین بود بە اشغال خود در آورد و آن را ضمیمە خاک روسیە کرد. و چنانکە از نطق او در خصوص اوکراین و کیف نیز پیداست، در صدد الحاق همە اوکراین بە روسیە هم هست، یا حداقل خواب آن را می بیند. پوتین ناسیونالیست در صدد احیای زمان قدیم است. زمانی کە سدەها از آن گذشتەاست. پیش این ناسیونالیست دو آتشە نوستالژیست، نقشە کنونی جهان کاملا بر روسیە تنگ آمدەاست!
اما خصلت پوتین و همپالگی هایش تنها در این خلاصە نمی شود. او بە شکلی کلاسیکی امپریالیست است. او بر خلاف امپریالیسم نوین کە بقول لنین خصلت سرمایەداری در حال احتضار است (حال فراتر از راستی و درستی آن)، بە امپریالیسم پیشاسرمایەداری معقتقد است. او درست مانند سدەهای پیشین رویای الحاق خاک دیگر سرزمینها بە روسیە و محو کشورهای مستقل را مزەمزە می کند! او تزاری است برخاستە از گور، برای احیای شکوە امپراطوری روسیە.
پوتین در بطن جهان مدرن و فرامدرن، یک بازی کلاسیکی را شروع کردەاست. او ارواح را از اعماق تاریخ برای تغییر جهان بە نفع خود فراخواندەاست. پوتین مبدع احیای مفاهیم کلاسیکی در عصر مدرن است.