سالهای بعد از انقلاب (۱۳۵۹ تا۱۳۶۰) حکومت به بهانه انقلاب فرهنگی دانشگاه ها را بست و اساتید را به بهانه های گوناگون اخراج کرد. این شیوه تا کنون همچنان ادامه داشته و بی گمان ادامه خواهد داشت. تسویه و اخراج این اساتید که هر کدام از سرمایه های علمی و فرهنگی کشور هستند و در نبود آنان قاعدتاً پایه های علم و دانش در دانشگاه از استحکام کافی بر خوردار نخواهد بود، ضربه های جبران ناپذیری به رشد فرهنگی و علمی دانشگاه ها زده است.
در سالهای اخیر دانشگاه آزاد اسلامی شروع به اخراج و پاکسازی اساتید کرد و کم کم این روند به مانند اپیدمی به دانشگاههای دولتی نیز راه یافت. اخراج اساتید به دلایل سیاسی و دلایل نامعلوم در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در کارنامه او برای همیشه ثبت شده است و همچنین مخالفت های بسیاری را نیز به همراه داشته است.
اما دولت انقلابی که آقای رئیسی، رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی آن است با امضا و ارسال بخشنامه ای به تاریخ ۲۸ مهرماه سال ۱۴۰۰ بر این مبنا که: مسئولیت بررسی «صلاحیتهای علمی و عمومی و انتخاب اصلح متقاضیان» اساتید دانشگاهها، به هیئتهای اجرایی جذب هیئت علمی سپرده شده است و متن بخشنامه آذین به کلماتى چون احراز صلاحیت عمومى اساتید و انتخاب فرد اصلح بیانگر عملکرد شوراى نگهبانى هیئت مذکور هست. نا گفته نماند که آقای رئیسی و همسرشان هر دو عضو کمیته جذب دانشگاه شهید بهشتی نیز هستند.
محمود صادقی در توییتر خود درباره این بخشنامه، مینویسد: «با این مصوبه، همسانسازی واقعی انجام خواهد شد. همه باید همسان فکر کنند». این همسان فکر کردن چه صدماتی را به همراه خواهد شد، قطعا انها پاسخگو نخواهند بود.