دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۸

دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۳:۵۸

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی
ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»
«غزه» فقط یک نوار باریک و یک نقطۀ جغرافیایی در خاورمیانه نیست، غزه حتی تنها مدفن پنجاه‌هزار کودک نیست، غزه حتی نشانۀ بی‌پناهی و ناتوانی بشریت در برابر جنایت قدرت،...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
زاده ی شرجی ام
هنوز با نامت می نوشم، هنوز خورشید را از چشمان تو می بینم، هنوز  آواز و غزل را با نام تو می خوانم...... 
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
فلسفه امید بلوخ،- میان مارکس و مسیح
بلوخ سوسیالیسم دمکراتیک را جایگزینی بهتر برای سوسیالیسم واقعن موجود توصیه میکرد. او گویا سوسیالیسم انسانی و حقوق سوسیال دمکراتیک را بر سوسیالیسم رئالیستی و شبه پادگانی در کشورهای بلوک...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
درگذشت رفیق فدایی، کاظم ابوطالبی
او که خود از زحمتکشان جامعه بود، همواره با دلی پر امید به تحقق آزادی، عدالت و سرافرازی مردم می‌اندیشید و تا پایان، بر آرمان‌های خود پای فشرد.
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانۀ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بحران گفتمان «هویت اسلامی»، و دو مدعی بدیل!
....دقیقا با همان منطق و دلایلی که با استبداد حاکم و برای عدالت اجتماعی مبارزه می کنیم، به همان دلیل نباید در سطح دوم و موازی آن در صفوف گسترده...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی روزبه
نویسنده: تقی روزبه
پرشی به بلندای افتخار؛ طلای تاریخی ریحانه مبینی در آسیا
او نه‌تنها بر رقیبان خود در میدان مسابقه، بلکه بر چالش‌هایی پنهان و نادیده‌ گرفته‌شده غلبه کرد؛ و در سکوت و فروتنی، صدای رسای نسلی شد که همچنان برای فرصت...
۱۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

اوین، میزبان بدعهد بانوی اردیبهشت

«در دوران اصلاحات که زندانی شدم نرگس خیلی سریع از همسر یک فعال سیاسی تبدیل به یک فعال حقوق بشری شد. نرگس متولد اول اردیبهشت ۱۳۵۱ است. من همیشه به او می گفتم: "دختر اردیبهشت". وقتی بچه ها متولد شدند نرگس آرام آرام تبدیل به بانوی اردیبهشت شد. در حقیقت بچه ها که به دنیا آمدند نرگس را از مادر علی و کیانا تبدیل به مادر همه بچه ها کردند. همه بچه ها... نرگس دختر اردیبهشت، ‌بانوی اردیبهشت و حرارت و شور اردیبهشت است. تا به حال دوبار دستگیر شده هر دو بار هم در اردیبهشت بوده.»

گفت و شنود منصوره شجاعی با تقی رحمانی


انگار همیشه بود. از کی؟ از وقتی اسمش زیر اکثر بیانیه ها دیده می شد و بعدتر که در قامت والای یک فعال حقوق بشر و سپس حقوق زنان در جامعه مدنی ظاهر شد. بینش سیاسی، عملگرایی و تحلیل های دقیق او از وقایع باعث شد که روز از پی روز مسئولیت بیشتری در جامعه مدنی به دوش بگیرد. تلاش های بشردوستانه او و همسرش در ایران، زندگی خانوادگی و عاشقانه آنان را همچون زورقی کوچک به امواج صعب و سخت طوفان بی عدالتی سپرد. تا به امروز که خود پشت میله های اوین زندانی است و همسرش در دیاری غریب زندانی اندوه دوری از خانه و کاشانه وطن.

دوسال پیش تقی رحمانی از کشور خارج شد. با پاسخی روشن و قوی در مقابل پرسشی همگانی: چرا نرگس نیامد؟

«‌او یک فعال مدنی است و من به او احترام می گذارم. اواخر سال ۹۰ وقتی از ایران خارج شدم دوست داشتم که نرگس و بچه ها هم بیایند. اما نرگس می گفت من یک فعال مدنی هستم و باید در داخل کشور باشم. او همیشه می گوید من ایرانی ام و دوست دارم در ایران زندگی کنم. متاسفانه این حق را از او گرفتند حق یک شهروند مدنی ایرانی را و این به دلیل عدم اجرای قوانین مدنی است.» 

نرگس محمدی اما نه تنها در قامت یک تلاشگر جامعه مدنی که صدای رسای قربانیان خاموش بی قانونی و بی عدالتی در جهان بی عدالتی بود.

«ایده های نرگس همیشه در حال گسترش بود. برای او یک فلسطینی، ‌یک اسرائیلی و یک ایرانی که به ناحق کشته می شدند فرقی نداشت و برای همه آنان تلاش می کرد. زبان دردمندان گمنام جامعه مدنی بود. به نظر من نرگس بیش از همه تحت تاثیر مهندس سحابی، ‌هاله و مهربانی های مهندس میثمی بود اما فراتر از همه این بزرگان رفت.» 

گفتار عاطفی و قدرشناسانه تقی رحمانی خاطراتی از گذشته زندگی مشترک این زوج تلاشگر را نیز در بر گرفت.

«نرگس در قزوین دانشجوی فیزیک بود. من در کتابخانه همان دانشگاه کلاس های آزاد تاریخ برگزار می کردم. او آمد یک زن جوان پرشور و پرانرژی که این حرارت و انرژی را هنوز در صدای او می بینید. وقتی من رفتم با مادر نرگس حرف بزنم مادرش که اکثر اقوامش از اعدامیان سیاسی بودند، گفت من دختر به تو نمیدم تو سیاسی هستی من دیگه طاقت ندارم. این درست سال ۱۳۷۸ بود دوران اصلاحات. من بهش گفتم نه دیگه کسی اعدام نمیشه،… که شد».

آنچه را که مادر نرگس در خشت سرنوشت کسانی چون تقی رحمانی دیده بود، خیلی زود در آینه وقایع نقش بست. آرامش زندگی این زوج عاشق و تلاشگر به واسطه عدالت جویی و برابری خواهی هر دوی آنان طولی نکشید.

«در دوران اصلاحات که زندانی شدم نرگس خیلی سریع از همسر یک فعال سیاسی تبدیل به یک فعال حقوق بشری شد. نرگس متولد اول اردیبهشت ۱۳۵۱ است. من همیشه به او می گفتم: “دختر اردیبهشت”. وقتی بچه ها متولد شدند نرگس آرام آرام تبدیل به بانوی اردیبهشت شد. در حقیقت بچه ها که به دنیا آمدند نرگس را از مادر علی و کیانا تبدیل به مادر همه بچه ها کردند. همه بچه ها… نرگس دختر اردیبهشت، ‌بانوی اردیبهشت و حرارت و شور اردیبهشت است. تا به حال دوبار دستگیر شده هر دو بار هم در اردیبهشت بوده.»

اردیبهشت سال ۸۹، بند ۲۰۹ زندان «اوین» میزبان بدعهد بانوی اردیبهشت شد. یک ماه بعد بدن فلج شده او را تحویل خانواده کوچکش دادند و چند ساعت بعد در بخش مغز و اعصاب بیمارستان ایران مهر در خطرناک ترین وضعیت جسمانی بستری شد.

«نرگس قبل از دستگیری ۸۸ هیچ بیماری خاصی نداشت. بعد از انفرادی یک ماهه سال ۸۹، من برای اولین بار فلج عضلانی نرگس را دیدم. خودت هم که بودی و دیدی. به نظرم یک پروژه بود. پروژه معلول سازی یک فعال مدنی. دکترها گفتند این بیماری شرط اساسی نداره هر وقت در فضاهای بسته و پرتنش باشه تکرار میشه. مثل سال ۹۱ که بازداشت شد و توی زندان زنجان که قاچاقچی ها بودند نگهش داشتند. آن موقع حال نرگس به شدت خراب بود. حتی دکترهای مورد اعتماد حکومت تاکید دارند که اگر نرگس در فضاهای بسته و پرتنش بماند این بیماری دوباره به سراغ او میاد. یعنی سلولهای عصبی پیام مخ به مخچه قطع میشه و دچار فلچ عضلانی میشه. این بیماری نوعی نیست که تکرار نشه. عصبی است روانی نیست و ویژگی اش اینه که در اثر تکرار این حملات به تشنج دچار میشه.»

تقی رحمانی با توجه به تجربه های گذشته خود به عنوان یک زندانی سیاسی، نگرانی هایی عمومی در مورد زندانیان دارد اما اعتماد به اخلاق مبارزاتی، استقامت وانرژی همسر دربندش باعث دلگرمی اوست.

«مقاومت در زندان سه چیز بد به آدم میده: گاهی مقاومت با کینه، ‌گاهی مقاومت با عشق و گاهی مقاومت با افسردگی و توهم. متاسفانه به خاطر شرایط بد زندان استعداد کینه، توهم و افسردگی بیشتر دیده میشه. ولی کسانی هم بر هر سه این حالات پیروز می شوند و من مطمئن هستم که با شرایط نرگس با توجه به نقش مادری، نقش همسری عاشق و داشتن روحیه سامان گر او، ‌این زندان به عظمت روحی او کمک می کنه. نرگس روحیه سامان گر داره نهادی کار میکنه، کار فردی نمی کنه. افراد را دور هم جمع می کنه و اهمیت به نهادها میده و اینها در رفتار نرگس شاخص است.»

و اما بچه ها؟ بچه هایی که بارها طعم دوری از مادر و پدر را تجربه کرده اند.[۱] اگر روزی چرایی این فراق ناخواسته را جویا شوند؟

«علی خیلی به نرگس وابستگی عاطفی داره و کیانا با یک غرور خاصی عاشق نرگسه. الان بچه ها پیش مادر و خواهر من و خواهر و خاله نرگس هستند. همه کمک می کنند اما مادر چیز دیگری است. حس مادرانه نرگس با اومدن بچه ها بیشتر شد و تعمیم پیدا کرد به همه بچه های دنیا. و این که بعدها بچه ها چه جوری به من و نرگس نگاه می کنند مهم است اینها از ما سوال خواهند کرد. اگر مثل ما فکر نکنند از ما می پرسند که چرا ما را به دنیا آوردید و ما پاسخ میدیم که ما نمی خواستیم که زندگی مان اینجوری بشه ما می خواستیم شرف و عقیده خودمون را حفظ کنیم. ولی اگر مثل ما فکر کنند وقتی بزرگ بشن ما را درک می کنند و با ما همدلی می کنند مثل ما میشن».

افق پیش روی جامعه مدنی ایران از خورشید کوچک وجود کودکانی چون علی، کیانا، مهراوه، نیما و… نور می گیرد وهمدلی و همراهی نسل به نسل جامعه مدنی ، جمعیت خاطر از تداوم این نور است. 

«استمرار، انرژی و نهادگرایی نرگس باعث میشه که فعالان مدنی کاری کنند و هیچ فعال مدنی را فراموش نکنند و نرگس را هم فراموش نکنند و به مسائل جامعه حساسیت نشان دهند. از موضع مدنیت نه از موضع سیاسی بازی. حضور فعال جامعه مدنی باعث میشه سایه فشارهای امنیتی برداشته بشه و فضا باز بشه. تا فضا باز نشه جامعه مدنی نمی تواند کار کنه. نهادهای مدنی باید پا بگیرند.»

و کلام آخر همچنان از عشق است و زندگی:

«تمام دورانی که با هم زندگی کردیم هیچ وقت توقع زیادی نداشت برای فعالیت های من هیچ شرطی نداشت و من هم برای او همین بودم. روزی که به من گفت من با تو نمیام برای من خیلی سخت بود. اما سعی کردم روحیه اش را درک کنم. از نظر من نرگس به لحاظ همراهی جاهایی از من همراه تر بود. به لحاظ کشش و همدلی از من جلوتر بود. مدتی که با هم زندگی کردیم همیشه ازش یاد گرفتم. گاهی اگر اختلافی پیش اومده با یک گفتگو حل شده. الان هم مسئولیت سنگینی روی دوش اوست. هم پدر باشی، هم مادر باشی، هم پرونده داشته باشی، هم تنش داشته باشی و همه را بتونی مدیریت کنی چیز کمی نیست. صبوری و انرژی و همراهی او و همراهی خانواده های من و نرگس به ما خیلی کمک کرده. ما در زندگی انگار سوار یک قایقی هستیم که از چند طرف بهش موج میخوره و در فضا و هوا حرکت می کنه. گاهی هم واژگون میشه. یک بخش این زندگی در مهاجرت است یک بخش در زندان. اینها آسان نیست اما نرگس با صبوری و کمک خانواده های ما میتونه این زندگی را مدیریت کنه.»

پانوشت: 

[۱] ما بی مرام نبودیم: برای مهراوه ،کیانا، نیما، علی و… / منصوره شجاعی

http://www.feministschool.com/spip.php?article6988

تاریخ انتشار : ۲۳ اردیبهشت, ۱۳۹۴ ۰:۴۰ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»

«غزه» فقط یک نوار باریک و یک نقطۀ جغرافیایی در خاورمیانه نیست، غزه حتی تنها مدفن پنجاه‌هزار کودک نیست، غزه حتی نشانۀ بی‌پناهی و ناتوانی بشریت در برابر جنایت قدرت، سود و سرمایه نیست، غزه را نمی‌توان با هیچ واژه‌ای توصیف کرد. فقط شاید بتوان گفت که غزه آزمایشی بود که انسان قرن بیست‌ویکم از آن سربلند بیرون نیامده.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

ما بر اهمیت تداوم مبارزات صنفی به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز، آگاهانه و هوشمندانه تأکید داریم. با این حال، تحقق مطالبات میان‌مدت نیازمند پیگیری مداوم و اعمال فشار صنفی هماهنگ و سراسری است. در این مسیر، پیوند و همبستگی با دیگر صنوف، گروه‌های کارگری و زحمت‌کش می‌تواند پشتوانه‌ای نیرومند برای تقویت مبارزات صنفی و گامی مهم برای وحدت عمل باشد

مطالعه »
پيام ها
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

 پیام هیئت سیاسی-اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به رانندگان و کامیون‌داران اعتصابی

«چهرۀ جنگ در غزه، چهرۀ یک کودک است»

زاده ی شرجی ام

فلسفه امید بلوخ،- میان مارکس و مسیح

درگذشت رفیق فدایی، کاظم ابوطالبی

بحران گفتمان «هویت اسلامی»، و دو مدعی بدیل!