اگزیستیانسیالیست ها بە آزادی اهمیت وافری می دهند. ‘انسان محکوم بە آزادی است’ از گفتەهای مشهور ژان پل سارتر است. در یک معنای سارتری، انسان بر خلاف موجودات دیگر کە کاملا وابستە بە طبیعت اند، موجودی دترمیسنیتی نیست و بر اساس امکان انتخابی کە دارد، می تواند در میان گزینەهای متفاوت، یکی را انتخاب کند. امکان انتخاب، آن مولفەای است کە آزادی را در انسان برجستە می کند و او را از پهنە دترمینیسم بەدور.
یکی از پیامدهای چنین نگاهی این است کە انسان نە بر مبنای غریزە (و یا دادەهای از پیش تعیین شدە درونی) حرکت می کند، و نە بر اساس مولفەهای اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی (عوامل بیرونی). تاکید اگزیستیانسیالیستها بر انتخاب، در واقع مولفە سومی را بر ‘انگیزە’ یا ‘عامل’ می افزاید کە کاملا آن را از دو محرک غریزی (درونی) و یا بیرونی جدا می کند.
می توان همین نگاە سارتری را برای خوانش بیشتر پدیدەهای انسانی بەکار برد، و بنابراین بعد دیگری از تفسیر را ارائە داد کە با دیگر تفاسیر می تواند متفاوت باشد.
از جملە، نگاە جمهوری اسلامی بە آمریکا، و یا در پیش گرفتن سیاست آمریکا ستیزی این نظام مذهبی.
در مقالەای کە توسط ‘رامین فاخری’١ در سایت دیپلماسی ایرانی درج شدەاست، رامین از تداوم سیاستهای اشتباە ایالات متحدە در مورد ایران می گوید، اینکە این سیاستها خواستە یا ناخواستە ایران را بە دامان چین و روسیە می اندازد.
اگر نگاهی پلورالیستی بە دلایل دوری جمهوری اسلامی از آمریکا داشتە باشیم، مورد مطرح شدە توسط فاخری بعنوان یک عامل در کنار عاملهای دیگر می تواند درست باشد. اما این تنها یک دلیل درجە چندم و در حقیقت حاشیەای است کە اصل بحرانی بودن رابطە میان ایران و آمریکا را نمی تواند بە شیوە ریشەای توضیح دهد. بە این دلیل واضح کە اتخاذ سیاست و نگاە آمریکا ستیزی، قبل از آنکە ربطی بە غریزە کلیت جمهوری اسلامی (عامل درونی) و یا عوامل سیاسی و اقتصادی و غیرە (علت بیرونی) داشتەباشد، انتخابی است از طرف جمهوری اسلامی. انتخابی کە در تمامی سالهای عمر آن ادامە داشتە و هیچ وقت پایانی نداشتە است.
جمهوری اسلامی، انتخاب کرد کە غربی نباشد، و غربی نبودن یعنی نفی لیبرالیسم، همانگونە کە شرقی نبودن بە معنای نفی کمونیسم روسی بود. و ادامە این انتخاب، جائی کە مفاهیم لیبرالیستی و کمونیستی در ذات خود مفاهیمی جهان شمول اند، بە معنای عمق بخشیدن بە این ‘نفی’، یعنی وارد شدن بە مرحلە دشمنی با آمریکاست. پس قبل از آنکە علت نزدیک شدن جمهوری اسلامی بە روسیە و چین، سیاستهای ایالات متحدە باشد، ناشی از همان انتخابی است کە جمهوری اسلامی از اوائل بە قدرت رسیدن خود داشتەاست. یعنی دشمنی.
در فلسفە اگزیستیانسیالیستی، انسان با انتخاب، هویت خود را متحقق می کند. در واقع در انتخابهای این چنینی اند کە وجود بر ذات ارجحیت می یابد و بە این ترتیب انسان بە موجودی از پیش تعریف شدە تبدیل نمی شود. در حقیقت، انسان با انتخابهای خود، وجود خود را متعین می کند و از حال بە آیندە پرش می کند.
و جمهوری اسلامی با انتخاب “ضد آمریکائی بودن خود” هویت خود را متعین کردەاست. پرشی مدام رو بە آیندە، کە بە نظر نمی رسد بە این زودی پایانی بیابد.
زیرنویس:
١ـ http://irdiplomacy.ir/fa/news/2008266/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9…