سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ با اوکرایین کار میکردم و از اینرو رفتوآمد های به کئیف این شهر زیبا و تاریخی داشتم. بهترین خاطراتم از این شهر مردم خوب و زیبایی اوکرایین بود. اما بد ترین خاطراتم را مصیبت فساد اداری در اوکرایین با خود دارد. فساد اداری در اوکرایین شباهت های زیادی با افغانستان داشت.
فساد عدلی و قضایی
این فساد تا مغز استخوان مردم اوکرایین لانه کرده بود. مردم، به ویژه جوانان اوکرایین از نهاد عدلی و قضایی این کشور تنفر داشتند. شما هیچکاری را بدون رشوه انجام داده نمیتوانستید. دستهای کلانی چون رییسجمهور، نخست وزیر، دادستان کل، قضات عالی و وزارت عدلیه در این کشور بازیگران اصلی این نوع جنایت بودند.
فساد نیروهای امنیتی
نیروهای امنیتی حمایت زیادی را از دولت های اروپایی بدست میآوردند. رهبری نیروهای امنیتی فاسدترین چهره های مافیایی در اوکرایین بودند. ادارات محلی با ادارت مرکزی تبانی داشتند و شهروندان بدشانس قربانی این نوع فساد بودند. ده ها قتل مرموز و مافیایی در پوشش این فساد قرار میگرفت.
فساد سیاسی
رهبران اوکرایین غرق در فساد سیاسی بودند. این فساد سیاسی حتا به واشنکتن و لندن راه باز کرده بود. چهره های معروف سیاسی غربی به نحوی این فساد را حمایت میکردند تا منافع شان در این کشور آسیبپذیر حفظ شود. پسر جوبایدن یکی از معروفترین فسادپیشهگان اوکرایینی به حساب میآید. این روش آبروی حاکمیت قانون را برده بود.
فساد بینالمللی
نهاد های حامی اوکرایین که پس از یورشهای غربگرایانه نقش مهمی در این کشور داشتند به خوبی میدانستند که با چه سیستمی همکاری میکنند. در واقع دونر ها خود در فساد ادرای غرق شده بودند. آنها به خوبی میدانستند که پولهای مالیه دهندگان را به مافیای جنایتکار تحویل میدهند. از اینرو دونر ها در تقویت فساد نقش اساسی داشتند.
فساد پارلمانی
فساد اداری در پارلمان اوکرایین راه فراخ گشوده بود. اعضای پارلمان در تبانی با کابینه، به وزرا رای می دادند. اعضای نهاد های قضایی در تبانی با اعضای پارلمان رای تاییدی میگرفتند و پرونده های جنایات را با دادستانی کل نادیده میگرفتند.
فساد سیاست خارجی
سیاست خارجی اوکرایین در تبانی با دونر های جهانی که دارای سناریوی خاصی بودند، شکل میگرفت. از اینرو اوکرایین نتوانست سیاست بیطرفی را دنبال کند. من در نشستهای که با چهره های اکادمیک اوکرایینی در امور جهانی داشتم به وضاحت می شنیدم که آنها از سیاست خارجی اوکرایین به ویژه در پیوند به همسایهگان شرقی به سان روسیه و روسیه سفید راضی نیستند. این سیاست پیوسته وحشت روسیه و دیکتاتوری روسیه سفید که مشترکات زیادی با اوکرایین داشتند، را نادیده میگرفت. سیاست خارجی اوکرایین بیشتر در وارسا پایتخت پولند شکل میگرفت که در تبانی با واشنگتن و لندن قرار داشت.
این شش شاخهی فساد دولت مافیایی اوکرایین را شکل داده بود، دقیقا مثل افغانستان که در همین پنجال گیرمانده بود. اوکرایین که ۱۰ در صد گندم و ۱۵ در صد روغن جهان را تمویل میکرد، ظرفیت تادیه معاشات نهاد های حکومتی را نداشت. از اینرو صندوق حمایت بین المللی را به نام اوکرایین ساخته بودند تا این کشور غنی و زیبا را در جنبرهی قدرت خود درآورند که شرم تاریخی به حساب میآمد. به این میگویند انحصار سرمایداری و قدرت هیولایی آن. اگر این سرزمین زیبا و غنی صاحب یک مدیریت و رهبری سالم میبود، امروز میتوانست با غرب و شرق هماهنگی کرده و از بهترین اقتصاد اروپا مستفد شود. ببینید که جنایتکاران چه بلایی سر یک سرزمین و مردمش میآورد. آیا سرزمین خود ما به چنین سرنوشتی مواجه نشده است؟ پاسخ را شما بنویسید!
1 Comment
بسیار ساده و حقیقی .
اوکراین در حال دزدیده شدن بدست مافیای روم غربی میباشد .
همین و بس .