شاهرخ زمانی کارگر نقاش و عضو هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری را بدون هیچ دلیل و مدرکی دستگیر کرده، علیه او پرونده سازی کردند. علی رغم این که در پرونده ساخته شده نیز هیچ مدرک و دلیلی برای محاکمه او وجود ندارد. طبق اعترافات قاضی پرونده حمل بر که در دادنامه به صورت واضح نوشته است که شاهرخ زمانی تمامی اتهامات را رد کرده است. پس او کاملا” بیگناه است. اما کاملاً غیرقانونی، شاهرخ را بنا به اعترافات شخص دیگری (متهم ردیف چهارم) محاکمه کرده و با اتهامات دروغین به ۱۱ سال زندان محکوم نمودند. در زندان تبریز با ایجاد جو و فضای نامناسب و خطرناکی برای او و دیگر زندانیان سیاسی و کارگری زندان را به جهنم واقعی تبدیل کرده اند. او را به زندان یزد تبعید کردند. بعد از دو ماه مجدداً او را به زندان مرکزی تبریز بر گرداندند او را در زندان تبریز هر دو روز یک بار از بندی به بند دیگر انتقال می دهند و در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۹۱ شاهرخ زمانی به زندان ارسنجان تبعید کردند. ما خواهان آزادی فوری شاهرخ زمانی بدون هیچ قید و شرطی و دیگر زندانیان کارگری و سیاسی هستیم. در این راستا از تمامی کارگران، تشکلها، نهادها و آزادیخواهان و جوانان می خواهیم از هرطریق ممکن بر جمهوری اسلامی جهت آزادی زندانیان فشار بیاورند.
بار دیگر شاهرخ زمانی به زندان دیگری تبعید شد
روز شنبه ۲۲/۷/۱۳۹۱ شاهرخ زمانی از زندان مرکزی تبریز به زندان ارسنجان استان فارس تبعید شد. این تبعید طبق معمول جمهوری اسلامی بدون دستور قضایی و بدون رعایت قانون و برگزاری دادگاه صورت گرفته است. بیش از یک هفته بود که احتمال انتقال او وجود داشت اما مشخص نشده بود به کدام شهر تبعید خواهد شد.
همچنین حدود دو هفته پیش زندانیان کارگر در زندان مرکزی تبریز به دلیل اینکه ۷۴ برابر بیشتر از حد نرمال سرمایه داری در بیرون از زندان تحت استثمار قرار دارند به صورت شفاهی و کتبی درخواست مطالبه و اعتراض کرده و نامه های خود را به مسئولین کارگاه و رئیس زندان داده بودند به دنبال این درخواست و اعتراض، مسئولین زندان و کارگاهها (کارفرمایان )متحدانه اقدام به پرونده سازی بر علیه برخی از زندانیان کردند. طی روند پرسرعت پرونده سازی اقدام به جمع آوری امضا برای استشهاد از میان زندانیان بند متادون علیه شاهرخ زمانی و مرادپور و… نمودند. مسئولین زندان اعتقاد دارند این افراد زندانیان کارگر را تحریک و تشویق به اعتراض کرده اند. مرادپور به دلیل اینکه نامه ی اعتراضی را نوشته و امضا جمع کرده و به مسئولین ارائه داده به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و او را به بند ویژه منتقل کردند، که هم اکنون در اعتصاب غذا بسر می برد.
اتهامات نوشته شده در برگه استشهاد عبارتند از توهین به مقام رهبری، توهین به شهدا و تبلیغ علیه نظام، مسئولین برگه استشهاد را از میان ۳۰۰ نفر زندانی فقط توانسته اند به امضای سه نفر به نامهای حمید دادگاهی، نادر ملازاده و روشن که امکان مقاومت در مقابل تهدید ها و فشار را نداشتند برسانند. مسئولین زندان و کارفرمایان دو نفر دیگر با نامهای یوسف عبدالهی و محمدآبادی را که حاضر نشدند زیر برگه استشهاد و اتهامات را امضا کنند به بند مواد مخدر فرستادند و از آنجا در تاریخ ۱۹/۷/۹۱ به بازپرسی شعبه ۱۱ برده شده اند تا بقیه زندانیان از این پس در مقابل خواسته های ناحق مأموران مقاومت نکنند،دو نفر فوق در بند مواد مخدر به شدت تحت فشار هستند به آنها تخت نداند و تلفن آنها قطع شده است همچنین فعلا” ملاقات ممنوع شده اند.
تعدادی از زندانیان را در بند کاردرمانی زندان مرکزی تبریز نگهداری می کنند این زندانیان در کارگاههای خیاطی، کفاشی، کیف و ساک وچمدان و… کار می کنند که معروف به زندانیان کارگر هستند این کارگران روزانه بین ۸ الی ۱۰ ساعت کار می کنند و به ازای یک روز کاری از کارفرما ۷۰۰ تومان دریافت می کنند که ماهانه می شود ۲۱ هزار تومان، این زندانیان کارگر یک نوزدهم حداقل دستمزد مصوب دولت جمهوری اسلامی و یک هفتاد و چهارم مقدار خط فقر، دستمزد دریافت می کنند.
در مقابل اعتراض شفاهی و کتبی کارگران و درخواست افزایش دستمزد، مسئولین زندان و کارفرمایان کارگاهها آنها را تهدید به محاکمه مجدد با اتهامات جدید کرده اند.
در نامه ای که زندانیان کارگر به کارفرما نوشته اند آمده است : “… ما در کارگاه های فوق روی هم رفته هر نفر روزانه صد هزارتومان تولید می کنیم اما شما فقط هفتصد تومان از آن را به عنوان دستمزد می دهید با توجه به گرانی های بسیار شدید، هزینه گذران زندگی بسیار بیشتر شده است و با توجه به این که تحت گرانی روزافزون زندگی برای خانواده هایمان آنقدر سخت شده است که دیگر مانند گذشته امکان ارسال پول برای ما ندارند در حالی که ما اینجا کار می کنیم باید بتوانیم پس از تأمین هزینه های خود در زندان قسمتی از دستمزد خود را به عنوان کمک هزینه برای همسر و فرزندانمان بفرستیم، اما دستمزد ما آن قدر کم است که کفاف ۱۰ روزخرج یک زندانی را نمی دهد.
در مقابل درخواست و اعتراض زندانیان مسئولین زندان و کارفرمای کارگاه ها اقدام به پرونده سازی با اتهامات دروغین اهانت به شهدا و تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبر کرده اند که حاصل این پرونده سازی تاکنون انتقال شاهرخ زمانی به زندان ارسنجان، ضرب و شتم و انتقال مرادپور به بند ویژه و بازجویی مجدد و احتمالاً محاکمه مجدد یوسف عبدالهی و محمدآبادی می باشد.
ما ضمن محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه کارفرما و مسئولین زندان، خواهان لغو هر گونه پرونده سازی، اتهام، سرکوب و همچنین خواهان آزادی فوری شاهرخ زمانی هستیم. ما از تمامی کارگران، نهادها و تشکلهای کارگران ایران و جهان و همچنین احزاب و سازمانها می خواهیم در مقابل حرکتهای سرکوبگرانه و برای آزادی کارگران زندانی به طور متحدانه ای دست به اقدامات مشترک و مستمر بزنند از روابط خوب خود با دیگر سازمانها و احزاب و نهادهای بین المللی جهت فشار آوردن بر نظام اسلامی استفاده گسترده نمایند.
همچنین از شورای نمایندگان نیروهای چپ و کمونیست می خواهیم در برنامه های هفته همبستگی خود که از تاریخ ۲۰ تا ۲۷ اکتبر خواهد بود ضمن افشاگری در رابطه با اقدامات سرکوبگرانه زندان مرکزی تبریز خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط شاهرخ زمانی شوند، چرا که با توجه به تبعید او هر چند ماه یک بار زندگی شاهرخ در خطر جدی است.
کارگران، دانشجویان، جوانان و مردم انقلابی
شاهرخ زمانی یکی از فرزندان مبارز شماست که برای انسانی زیستن و برای احقاق حقوق حقه ی تمامی انسانها بخصوص طبقه کارگرمبارزه کرده و همچنان مبارزه می کند و اکنون او به حمایت و پشتیبانی شما نیاز مبرم دارد از طریق اعتراضات مختلف در هر زمان و مکان ممکن از او حمایت کرده و خواستار آزادیش شوید!
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار:
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!