چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۴

چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۴

کورش، اسطوره‌ای در خدمت نوستالژی قدرت
کورش، در این ساختار ذهنی نماد مشروعیت‌ سلطنت، قوم‌محوری آریایی و حذف تنوع تاریخی است؛ پروژه‌ای که به‌جای گشودن راه به‌سوی آینده، تلاش می‌کند همه چیز را در قالب یک...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
شوراها ، روزنه‌ای برای شکوفایی مدنی در دل محدودیت‌ها
انتخابات شوراهای شهر و روستا در ایران هرچند ممکن است در نگاه نخست رویدادی کم‌اهمیت به نظر برسد، اما در واقع فرصتی است برای یادآوری این حقیقت که جامعه نیازمند...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن‌آبادی
افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی: شادی برای فاجعه یازده سپتامبر
برای مشخص شدن دو ذهنیت متضاد و آشکار شدن تمایز بین تفکر دُگم و منحط فرقۀ رجوی با اندیشه و احساس آدمی باید نگاهی تطبیقی به موضع‌گیری و واکنش بازماندگان...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرش رضایی
نویسنده: آرش رضایی
سه سال پس‌از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی؛ نزدیک به سه هزار اعدام
در سال جاری میلادی (۲۰۲۵) تا لحظه انتشار این گزارش دست‌کم ۹۳۸ تن در ایران اعدام شده‌اند. با توجه به این‌که هنوز سه‌ماه‌ونیم از سال جاری باقی مانده است، به...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
آقای خامنه ای! از کدام راه می روید؟ راه مائو یا برژنف؟
سه گامی که برای عبور سالم کشور از این ورطه‌ی بحرانی توصیه می‌کنم چنین است: ۱. انتقال مهم‌ترین عرصه‌های تصمیم‌گیری راهبردی کشور به شورای عالی امنیت ملی. ۲. گسترش ترکیب...
۲۵ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
به این مردم اعتماد کنید
ایران در چشم جهانیان، به ویژه در چشم مردم عاصی اسرائیل، ایران دیگری بود، هرگاه روز جمعه گذشته بانگ هلهله و شادی مردم در میدان آزادی فلک را سقف می‌شکافت...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
مروری بر سنت های جامعه شناسی  | بخش اول
کیوان مهتدی: وبر و ریتل در یک یادداشت درباره اصطلاح «مسایل بدخیم» ادعا می‌کنند که تصور همگونی بیش از پیشِ اجتماعی که در ذهنیت آمریکای دهه‌ی 1950 تثبیت شده بود...
۲۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی

بازگشت سکولاریسم

بطور مختصر چهار جبهه نیروهای سیاسی متفاوت در ایران برای روی کار آوردن برآیندی تعیین کننده در نبرد اند: یک– کلیت حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران از اصولگرایان گرفته تا اصلاحطلبان حکومتی، دو– جبهه نیروهای آزادیخواه و مردمی خواهان آزادی، حقوق بشر، رفع هر گونه تبعیض و خواهان عدالت اجتماعی، سه– نیروهای سیاسی نئولیبرال سکولار، ناسیونالیست آریائی خواهان بازگشت عظمت امپراطوری ذهن پرورده قدیمی آنها، چهار– قدرتهای غربی که خواهان تعویض حاکمیت سیاسی در ایران با روی کار آوردن گماشته های خویش اند.

مقدمه

در شرایطی که ایران با عمیق ترین بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود در گیر است، سازمان های خودگردان مردمی مدنی در پراکندگی و ضعف قابل توجهی قرار دارند، سازمان های سیاسی مترقی، مردمی، سکولار و چپ دموکرات از ضعف شدید حضور سازمانیافته در داخل ایران در رنج اند، جنبش های توده ای خودجوش با اوج گیری های متناوب اخیر به چه راستاهایی می توانند کشیده شوند؟ جنبشهای توده ای مشابه دی و مرداد گذشته، در وسعتهای بیشتر و ژرفای عمیق تری در آینده های نه چندان دور تکرار خواهند شد. باز هم کشورهای امپریالیستی نقشی هدفمند، برنامه ریزی شده و مستقیم تر در تاثیرگذاری، کنترل و هدایت این جنبش ها خواهند داشت. اکثریت زندانیان سیاسی را نه فعالین سیاسی چپ دموکرات، بلکه آزادیخواهان مبارز منفرد و وکلای مدافع زندانیان تشکیل می دهند. چپ دموکرات چگونه خواهد توانست پیوند خویش را با جنبش های کارگران، زحمتکشان، دانشجویان، زنان، خلق های تحت ستم مضاعف و دیگر طیف های بالنده اجتماعی به اندازه ای تقویت بکند تا اینکه بتواند نقشی سنگین، قدرتمند و جدی در هدایت خیزش های آینده ایفا نماید. این در شرایطی است که شعار امپریالیسم و نئولیبرالیستها تنها روی کار آوردن حکومتی دست نشانده و سکولار است، بدون مؤلفه های دیگر.

 

ریشها تراشیده، کراواتها بر گردن

در ترازوی توازن نیروها، با سنگین شدن وزنه جنبش سکولار دموکراسی بر نظام حکومتی بدوی اسلامی، بخش عظیمی از ماشین بوروکراسی و تکنوکراسی نظام که ده ها سال چرخه های آن را می چرخاندند، به صورتی طبیعی و غریزی این روند گذار را تشخیص داده و نه فقط تلاش خواهند کرد خود را با امواج خروشان حرکت نوین هماهنگ بکنند، بلکه بخاطر حفظ و انتقال موقعیت اجتماعی خویش از نظام جمهوری اسلامی ایران به نظام جایگزین، نه فقط ریشهای خود را تراشیده، روسریهای خود را برداشته و کراواتهای خود را خواهند زد، بلکه کم کم ادبیات گفتاری آنها رنگ اسلامی خویش را باخته و رنگی متناسب با آوای قدرت سیاسی اجتماعی حاکمه در اوضاع جدید را به خود خواهد گرفت. اگر تحول نوین را نیروهای مردمی، آزادیخواه و مترقی همگام با نیروهای چپ کنترل، هدایت و رهبری نمایند، بخش عظیمی از این لایه های اجتماعی در این روند گذار طوری خود را انطباق خواهد داد که جّد اندر جّد چپ و طرفدار سوسیالیسم از آب در خواهد آمد. اگر برعکس، نیروهای نئولیبرال سکولار آمریکائی – اسرائیلی و همپیالگان آنها کنترل و رهبری نمایند، آنها اکثراً جّد اندر جّدشان از نوادگان کوروش و نژاد پاک آریائی یا لس انجلسی از آب در خواهند آمد. در این روند گذار، بخش عمده همین بوروکراسی و تکنوکراسی خود را بصورتی دست نخورده به نظام بعدی منتقل خواهد کرد. اینها چه فرهنگ ارزشی را با خود با نظام آینده منتقل می نمایند؟

 

چهار جبهه نیروهای سیاسی متفاوت

بطور مختصر چهار جبهه نیروهای سیاسی متفاوت در ایران برای روی کار آوردن برآیندی تعیین کننده در نبرد اند:

یک– کلیت حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران از اصولگرایان گرفته تا اصلاحطلبان حکومتی

دو– جبهه نیروهای آزادیخواه و مردمی خواهان آزادی، حقوق بشر، رفع هر گونه تبعیض و خواهان عدالت اجتماعی

سه– نیروهای سیاسی نئولیبرال سکولار، ناسیونالیست آریائی خواهان بازگشت عظمت امپراطوری ذهن پرورده قدیمی آنها

چهار– قدرت های غربی که خواهان تعویض حاکمیت سیاسی در ایران به شیوه روی کار آوردن گماشته های خویش اند.

جبهه های نیروهای دوم، سوم و چهارم هر سه خواهان عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران به نظامی سکولار اند. تعریف این نیروها از چگونگی هویت دموکراتیک حکومت آلترناتیو جایگزین آنها متفاوت است. تبلیغات سیاسی نیروهای اپوزیسیون نئولیبرال سکولار و حکومت های قدرتمند غربی مدافع آنها نشان می دهد که آنها خواهان عبور خشونت آمیز از این نظام بوده و منشهای رفتاری آنها نسبت به رقیبان سیاسی خویش روشهای غیردموکراتیک، دیکتاتورمنشانه و در صورت لازم خشن بوده و خواهان سرکوب خشونت آمیز نظام کنونی حتی بعد از مغلوب شدن آنهایند. گرچه آنچه احساس می شود این است که حاکمیت سیاسی دولت بریتانیا با احتیاط خواهان حمایت از اصلاح طلبان حکومتی در پیشبرد منافع استراتژیک خویش است، بر عکس، حکومت آمریکا خواهان عبور خشونت آمیز از کلیت نظام حاکم سیاسی در ایران به نظامی نئولیبرال طرفدار امریکا است. در این زمینه آنها فعلاً از نظام سلطنتی برای جایگزینی حمایت می نمایند. تجربه چندین دهه اخیر نشان داده است که وقتی آمریکا بصورتی یک تنه و خشن جهت تعویض حاکمیت یک کشور وارد میدان می شود، از بقیه دولت های همپیمان خود دستورگونه می خواهد که به وی بپیوندند. به احتمال زیاد، اگر تاکتیک مشخص سیاسی آمریکا به چنین نقطه ای برسد، انگلستان استراتژی فعلی خویش را رها کرده و به آمریکا خواهد پیوست.

 

جمهوریت یا مونارشی

درست است که چهار دهه پیش مردم ایران به نظام مونارشی و سلطنتی جواب منفی داده و آن را حذف تاریخی نمودند و جمهوری اسلامی ایران جای آن را گرفت، اما شاخصه های جمهوریت جایگزین نظام بعدی چه ویژگیهائی را در خود خواهد داشت؟ جواب به این سوال می تواند راهگشای موثری برای گام های بعدی به سوی اینده ای روشنتر باشد. نظام جایگزین الترناتیو باید از همین امروز بر مبناهای ارزش های انسانی، آزادیخواهانه، مترقی، عدالتجویانه و ضد تبعیضی و احترام متقابل و همزیستی متنوع ها مبتنی باشد. گرچه نظام جمهوری اسلامی ایران بر شدیدترین شیوه های سرکوب خشن مخالفین خویش متوسل می گردد، نظام آلترناتیو جایگزین باید به این ضد ارزش ها جواب رد داده و نظام ارزشی بالنده ای را جایگزین آنها نماید. ما خواهان برچیده شدن مجازات اعدام بوده و خواهان آزادی تمامی زندانیان سیاسی و آزادی فعالیت احزاب سیاسی استیم. ما نه خواهان بسط و گسترش خشونت ایم و نه دست یازیدن به شیوه های قصاص گرانه خشونت آمیز را توصیه می نمائیم. بنابراین، آنچه که در مورد ماهیت حکومت آینده مهم و تعیین کننده است، ماهیت ایستائی آن بر ارزش های حقوق بشری، رفع و از میان برداشتن هر نوع تبعیض جنسی، ملیتی، دینی و غیره بوده و پایبندی آن به عدالت اجتماعی، بسط و شکوفائی ارزش های حقوق بشری در بیان، نوشتار، سخن، هنر و احترام متقابل، همزیستی تنوع هاست.

آلترناتیو نئولیبرال نه تنها با قدرت، شدت و خشونت وارد میدان می گردد، بلکه گاه دشمن سیاسی خود را فقط در “حاکمیت ملاها و سران سپاه” خلاصه کرده و کینه همگانی را به سمت آنها کانالیزه می کند. آنها به نحو مقدس مابانه ای می خواهند تا دکترین های خشک و مقدس نوینی را جایگزین حکومت اسلامی نمایند که بر غیر خودی ها بصورت دیکتاتورمنشانه ای تحمیل گردد.

 

گذار سیاسی جدید و چرخش ذهنی اقشار میانه

در مورد چرخش ذهنی اقشار میانه در ادبیات سوسیالیستی به قدر کافی، خصوصاً در مورد چرخش شخصیتی دوگانه خرده بورژوازی گفتار شده است. در مقدمه هم به پتانسیل های چرخش ذهنی اقشار بوروکرات و تکنوکرات نظام کنونی هم اشاره مختصری شد. آنها ریشهای خود را زده، روسریهای خود را برداشته و کراواتهای خود را خواهند زد. سوال این است که اولاً چگونه جبهه نیروهای چپ و مردمی آزادیخواه خواهد توانست نه تنها از غلبه نئولیبرالیسم ناسیونالیست مقدس مآب نوین که پشتوانه کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلیس را دارد جلوگیری به عمل بیاورد، ثانیاً به موازات آن این جبهه چگونه قادر خواهد بود اقشار میانه بوروکراسی و تکنوکراسی را از سموم چهل سال فرهنگ حکومت اختلاس، رشوه و آلودگی های دیگر پاک نموده و در راستای سازندگی نوین بکار گیرد. این کار سترگ احتیاج به حضور در صحنه قدرتمند سازمانهای سیاسی سرتاسری وسیع نیروهای چپ و دیگر احزاب آزادیخواه و دموکرات مترقی با تجربه خواهد بود.

 

مبارزه تبلیغاتی دیجیتال، میدان کارزار اصلی

دنیای دیجیتالی اینترنت با دست یازیدن به سبکها و متدهای افشاشده در واقعه “کمبریج آنالیتیکا”، در مورد ایران تبلیغات قدرتمند، هدفمند و جهت داری را در راستای تبلیغات غلیظ ناسیونالیستی آریائی با سمتگیری تمجید از نظام پادشاهی هخامنشی – پهلوی و حمایت از امپریالیستها به پیش می برد. گرچه هنوز این سمتگیریهای تبلیغاتی به قدرتمندی تبلیغاتی که طی سالهای پنجاه و شش، پنجاه و هفت از طرف تبلیغات همین رسانه های غربی از قبیل بی بی سی و غیره در حمایت از روحانیت با رهبری آقای خمینی برای به حاشیه راندن نیروهای چپ پیش برده می شد نیستند، ولی چیزی که کاملاً مشخص است، این است که آنها در تلاش اند تا امروز هم رهروان امروزین نیروهای مترقی مردمی آزادیخواه طرفدار عدالت اجتماعی، آزادی و اراده مردمی، خصوصاً نیروهای چپ را از صحنه بیرون کنند. آنها هنوز هم به موازات تبلیغات منفی جمهوری اسلامی ایران علیه نیروهای چپ، تا جائی که بتوانند از چسباندن برچسب های منفی به نیروهای چپ در این مبارزه پیگیر هیچ دریغ نمی کنند. آنها در پیشبرد چنین سیاستی حتی از حمایت از نیروهای مشابه میلیشیای مجاهدین خلق به عنوان سمبل نیروهای آلترناتیو رادیکال خواهان عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران سوء استفاده می نمایند.

مبارزه چپ ایران در چندین جبهه با افشاگری سیاست های امپریالیستها، نئولیبرالیسم داخلی و جمهوری اسلامی ایران نه تنها آن را قدرتمندتر می کند، بلکه این امکان را فراهم می کند تا سر و گردن خویش از همه فراتر بلند کرده و جایگاه شایسته خویش را در تحولات آینده با قدرتمندی تمام تری تثبیت نماید.

تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد, ۱۳۹۷ ۲:۴۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

تجاوز اسراییل به خاک قطر، جلوه‌ای دیگر از جنگ‌طلبی، توافق‌ستیری و تروریسم دولتی

حمله‌های مکرر اسراییل به کشورهای منطقه، امنیت و ثبات منطقه و جهان را به‌شدت تهدید کرده و نه تنها نقض آشکار منشور سازمان ملل و اصل حاکمیت ملی کشورهاست، بلکه نشأت گرفته از سیاست راهبردی این حکومت برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» است.

ادامه »

بنای تجارت و سود و ثروت بر خون و استخوان و جان و هستی فلسطینیان

از گرسنگی دادن عمدی گرفته تا آوارگی اجباری و بمباران سیستماتیک، همه نشان می‌دهند که «امنیت اسرائیل» بهانه‌ای است برای پاک‌سازی قومی و جایگزینی جمعیت. انطباق سیاست نظامی اسرائیل با منطق اقتصادی آمریکا چهرۀ خود را در نسل‌کشی در غزه به‌مثابه هم‌راستایی سیاست و تجارت به خوبی نشان می‌دهد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کورش، اسطوره‌ای در خدمت نوستالژی قدرت

شوراها ، روزنه‌ای برای شکوفایی مدنی در دل محدودیت‌ها

افشای ماهیت ضد انسانی فرقه رجوی: شادی برای فاجعه یازده سپتامبر

سه سال پس‌از قتل حکومتی ژینا مهسا امینی؛ نزدیک به سه هزار اعدام

آقای خامنه ای! از کدام راه می روید؟ راه مائو یا برژنف؟

به این مردم اعتماد کنید