از زمان فروپاشی اردوگاه شوروی و نظام “سوسیالیستی” مستقر در آن، نزدیک به دو دهه می گذرد؛ اما هنوز هم نیروی گفتمان چپ و کوشندگان تئوری و پراتیک سوسیالیستی نتوانسته اند غبار آوار سهمگین این شکست را به تمامی از تن بزدایند. موضوع البته، تن آسایی چپ در درازنای این زمان نیست؛ چرا که تا نابرابری و بیداد و ستم و تخریب زیست محیط وجود دارد، چپ نیز وجود خواهد داشت. شدید ترین شلتاق سرمایه در طی همین دوره نشانگر این بوده است که آلترناتیو طبیعی آن یعنی چپ از کوشش و چالش نمی تواند باز ایستد. نه! این دو دهه به بیهودگی طی نشده است. در این سال ها چپ در حالی سر در گریبان اندیشه و بازاندیشی داشت که در برابر چشمان آن حرکت افسارگسیخته سرمایه به سرکردگی نئولیبرال ها در همه جای جهان- چونان حرکت های گذشته آن و گستاخانه تر از هر زمان- در کار تولید و بازتولید پیوسته غارت و جنگ، بهره کشی از انسان و تخریب زیستگاه بشریت بوده است. این وضع فجیع که به ناگزیر فریاد دادخواهانه قربانیان آن را در پی داشته است، خود زمینه لازم و انگیزه کافی برای زایش، رویش و پویش پیوسته چپ را فراهم می آورده است. چپ نمرده و نمی میرد، سخن فقط و جملگی بر سر آنست که با کدامین نگرش و روش می توان و باید آرمان و برنامه های چپ را پیش برد؟
برای ما تجربه گرانقدر چپ شکست خورده، عظیم ترین پشتوانه چپ رو به آینده است. ما بر این گمانیم که تنها چپ منتقد به گذشته – انتقاد تا ریشه ها- می تواند هم در فکر و هم در اقدام، ققنوس وار سر از زیر خاکستر برکشد، به استواری کمر بر بندد و با دلی آکنده از رویاهای انسانی، شادابی را پی جوید. چپی از نوعی دیگرگونه؛ هم متمایز از آن بخش از دیروز خود که به خواندن سرودهای کهنه “فتح قدیمی” دلخوش است و هم به ویژه نه متمایز که متباین با آن قسمت از دیروزش که اینک به ندامت سر بر آستان سرمایه نهاده و چپ بودن و چپ ماندن را نفرین می کند. چپی که، متین و استوار، اما اندیشمند و جسوراندیش راه می پوید. مابر آنیم تا خود را در چنین کاروانی از چپ جا دهیم و با آن پیش رویم. ما راه ماندگاری در موضع چپ و پایداری بر سمتگیری چپ و سوسیالیسم را نه در کوبیدن بر طبل تعصب سنت، که در خوانش سرودهای نوین بر متن بازنگری راه طی شده جستجو می کنیم. ما منشاء شکست چپ را اساسا در فکر و عمل خود آن می جوییم و نه در توطئه های سرمایه و امپریالیسم ـ گرچه این توطئه ها هم وجود داشته و موثر هم واقع شده است؛ زیرا که تنها از رهگذر این دست از نگاه و نیز در اتکاء به نیروی نقد دینامیک است که شانس دسترسی به اندیشه و اقدام های نوین چپ افزایش می یابد و چشم انداز های کامیابی آن در مبارزه علیه بیدادگری سرمایه پدیدار می شود.
با چنین نگرشی که فشرده وار به آن اشاره شد، کمیسیون منتخب کنگره دهم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) که با وظیفه مقرر برای تدقیق و تدوین اسناد ناظر بر دیدگاه ها و برنامه سازمان انتخاب شده است، بر این باور است که تدوین نگرش های چپ دموکرات و برنامه حاملین این نگرش برای جامعه ایران نه کار یک سازمان، بلکه امر مشترک احزاب و سازمان ها و صاحب نظران و فعالان چپ دموکرات است. ما در این راه گام گذاشتیم و همکاری شما را در این کار مشترک خواستاریم. ما به همان اندازه که کار خود را بخشی از کار بزرگ و مشترک نیروی چپ دموکرات و در راستا و خدمت وحدت یابی وسیع چپ بزرگ کشور می دانیم، به همان میزان نیز می خواهیم امیدوار باشیم که هر جریان کوشا و هر فرد کوشنده متعلق به این نیرو، کار کمیسیون ما را در جوهر خود گامی برای تدارک سامان یابی چپ دموکرات و در جهت نیل به وحدت آن بداند. ما همواره بر این باور استوار ایستاده و خواهیم ایستاد که: پراکندگی، تقدیر ناعلاج چپ دموکرات ایران نیست. هم از این رو می خواهیم تا که جمع شویم، تشکل بیابیم و به سازمانگری اقداماتی در خور جایگاه اجتماعی چپ دست بیازیم. اما برای رسیدن به این هدف که آرزوی هر چپ دموکرات ایرانی است، پیش و بیش از همه تامین همگرایی عمومی در گفتمان چپ دموکرات را محتاج هستیم و نیز رسیدن مشترک به تفاهم در عرصه آماج و اهداف و هم چنین خطوط ضرور برنامه ای را، که نیازی مبرم و مقدم است. کمیسیون ما، کار خود را بر این محور متمرکز کرده است.
این نکته آخر را نیز بگوییم که ما نیک آگاهیم که رسالت چپ، جهانی است و به همین دلیل هم پرسش ها و پاسخ جویی های آن اساسا در پهنه کره است که می تواند میدان عمل بیابد؛ با این همه اما خصلت جهانشمولی کاوش و کنکاش چپ، توجیه کننده غفلت هیچ بخش از چپ دنیا و چپ هیچ کشوری نمی تواند باشد. به طریق اولی، در مقیاس ملی نیز امر چپ دموکرات امری همگانی و متعلق به همه چپ دموکرات است، و هم از این رو این جا نیز هیچ جریان و یا فرد متعلق به چپ دموکرات ایران حق ندارد که به انتظار بنشیند تا همه با هم حرکت کنند. آری! هر کس از هر گوشه آغاز کند و گامی بردارد، خود همتی نموده و خدمتی کرده است.
اگر ما با همدیگر است که تکمیل می شویم – و چنین نیز است، پس برای کار مشترک دست در دست هم بگذاریم.
کمیسیون اسناد پایهای سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۲ دی ماه ۱۳۸۶ (۲۳ دسامبر ۲۰۰۷)