در هفته های اخیر بلندگوهای اطلاعاتی و تبلیغاتی چند ملیتی خطر اشغال اوکرائین را بە وسیله روسیه به پیشخوان مطبوعات و میکرفن شبکه های خبری وارد کرده اند. اخبار بیست و چهارساعته در رسانه های آمریکایی دائما درباره قصد پوتین رییس جمهور فدراسیون روسیه برای اشغال اوکرائین هشدار می دهند.
در آغاز هفته بناگاه بریتانیا اعلام کرد که بر اساس اطلاعات رسیده روسیه خود را آماده می کند که با یک کودتا در اوکرائین اهداف خود را پیش ببرد و جانشینی هم برای زولینسکی رییس جمهور ان کشور آماده کرده است. این خبر بعدا به این صورت اصلاح شد که دستگاه اطلاعاتی بریتانیا آن را از همقطاران آمریکایی خود دریافت کرده اند.
یک روز بعد خبری انتشار یافت که اولیانف نماینده روسیه در سازمان های بین المللی در وین پیشنهادی را برای پیشبرد روند مذاکرات برجام به طرف ایرانی ارائه داده است. شبکه MSNBC در تفسیر این خبر مدعی شد که این خبر نشان میدهد که حتما پوتین قصد اشغال اوکرائین را دارد به دلیل آنکه در زمان اباما هم روسیه در سازمان ملل از تحریم های آمریکا علیه ایران حمایت کرد قبل از آنکه دست به اشغال کریمه بزند.
در سوی دیگر جهان همزمان با خروج نیروهایش از افغانستان، آمریکا خود را درگیر رقابت نظامی با چین کرده است. منطقا نمیتوان انتظار داشت که آمریکا در یک لحظه بتواند در دوجبهه با عملا دو قدرت بزرگ اتمی جهان وارد تخاصم نظامی شود. بویژه انکه چین و روسیه که هر دو تحت فشار آمریکا هستند اخیرا به اتحاد های بیشتری با هم نزدیک شده اند و احتمال میرود چین به اتحاد امنیت جمعی بپیوندد که یک اتحادیه نظامی و امنیتی شبیه به پیمان ورشو است.
در مجموع برای یک ناظر بیطرف بسیار دشوار است که بتواند این نقاط را به هم وصل کند و تصویر درستی از این بلبشوی خبری بدست بدهد. واقعیت آنست که روابط بین المللی دائما در حال تغییر و فراز و نشیب است. آنچه در کل درباره سیاست خارجی ایالات متحده قابل روئیت میباشد انست که بعد از شش دهه ثبات در دکترین سیاسی و نظامی جهانی آمریکا از دوران جنگ ویتنام تا پایان دولت اباما، دوران تحت ریاست جمهوری آقای بایدن هم چندان تفاوتی با سیاست خارجی دوران ترامپ ندارد. بجز آقای بایدن که خود از مسن ترین روسای جمهور تاریخ آمریکاست، در همه جای دولت از جوانان بی نام و نشانی میتوان سراغ گرفت که چنین پست هایی را قبلا تجربه نکرده اند. این ترکیب پیرترین رئیس جمهور با جوان ترین وزیر خارجه معجونی را درست کرده است که معلوم نیست باید به ان خندید و یا گریه کرد.
آقای بلینکن وزیر خارجه آمریکا را اگر با جان کری و هیلاری کلینتن هریک با چهل پنجاه سال سابقه کار سیاسی قبل از رسیدن به پست وزارت، مقایسه کنید می بینید که وی از نسل ایکس به اینجا رسیده است. از خصوصیات این نسل همان استراتژی سعی و خطا در بازی های کامپیوتریست. بالاخره بعد از صد بار سعی برای عبور از یک دیوار ممکن است که در بار صدویکم برنده شوید و به ان طرف دیوار برسید. آن ضرب المثل قدیمی که میگفت: “آدم عاقل ازیک سوراخ دوبار گزیده نمیشود.” در این موارد صدق نمیکند، اگر که طرف مقابل هم که مار داخل سوراخ باشد از همین نسل باشد و رفتاری غیرقابل پیشبینی ارائه کند.
بدشانسی آمریکا اما در آنست که طرف مقابلش در این دعوا انواع خامنه ای، شی جین پینگ، پوتین و لاروف هستند که مار خورده و افعی شده اند.