چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۹

چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۹

سهیلا درویش کهن همه ما را سوزاند و رفت⁩!
بغضی غریب گلویم را می‌فشارد. آنقدر صمیمی و نازنین بود. حکم من و او با هم تمام می‌شد. یادم نمیره شبی که بهم گفت: من خیلی از شما خجالت می‌کشم....
۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: هم‌بند زنده‌یاد سهیلا درویش‌کهن
نویسنده: هم‌بند زنده‌یاد سهیلا درویش‌کهن
طلسم سکوت
امروز، / سرایش شعر / پس از آشویتس و غزه، / ناممکن ترین امکان، درجهان واژه هاست. / چکاد سرخ فام تمدن غرب، / و چنگال خون چکان آن، /...
۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: م ـ نوید
نویسنده: م ـ نوید
The situation of women in Iran and their struggle against different kinds of discriminations
The situation of women in Iran and their struggle against different kinds of discriminations The situation of women in Iran and their struggle against different kinds of discriminations The Women’s...
۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
IPFOM in the course of history! تاریخچه سازمان به انگلیسی
Iranian People's Fadaian Organization (Majority), is a democratic-socialist political organization defending peace, freedom, democracy, human rights, social justice, and equality. The organization struggles for equal rights for men and women,...
۷ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: «گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)»
نویسنده: «گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)»
مطالبه دانشجویان از وزیر علوم؛ بازگشت اساتید اخراج‌شده به دانشگاه‌ها!
حاصل این روند تهی شدن کشور از متخصصان است. از جنابعالی به عنوان فردی برآمده از دانشگاه که خود را فرزند نهاد علم می‌دانید و بازگشت کرامت به دانشگاه را...
۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف
نویسنده: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف
‍ مطالبات پرستاران معترض چیست؟
مطالبات ما عبارتند از: ۱-افزایش حقوقها متناسب با میزان واقعی نرخ تورم و رشد روز افزون آن . با توجه به خط فقر سی میلیونی، دریافتی هیچ پرستاری نباید از...
۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: مطالبات پرستاران
نویسنده: مطالبات پرستاران
سخنرانی تابستانی رهبر حزب چپ سوئد، نوشی دادگستر، در آلمدالن سوئد
حزب چپ در انتخابات بر اساس موضوعات مشخص و پیشنهادی که بهبود زندگی را هدف قرار می‌دادند، به میدان آمد. پیشنهاداتی مانند قیمت‌های ملی برای برق، قراردادهای جمعی برای همه...
۶ شهریور, ۱۴۰۳
نویسنده: نوشی دادگستر، رهبر حزب چپ سوئد
نویسنده: نوشی دادگستر، رهبر حزب چپ سوئد

بمب‌هاى استعمارزداینده و موشک‌هاى دموکراسى‌آورنده‌ی امپریالیسم

در باور حکومت بنيادگرايان حدود و مرز ميان اقوام و قبيله‌هاى موجود در"امت" از نظر اعتقادى در ظاهر به هيچ وجه جغرافيايى و طبيعى نبوده و اين مرز ايدئولوژيکى است... در سيستم حکومتى بنيادگرايى در جامعه ايران تمايز و تبعيض قومى و نژادى در ميان ايرانيان به شرط داشتن اعتقاد عملى به ولايت مطلقه‌ى فقيه، براى قرار گرفتن و دست يافتن به پست‌هاى مهم حکومتى وجود ندارد

در پشت دیوارها به کمین انسان‌ها نشسته‌اند
در کنج کوچه‌ها.
دسته‌هاى کبوتران آزاد پرواز مى‌کنند.
درهاى گشوده در برابر شب 
ماه سر بریده
و اینک مردم
چونان دستمالى سپید
نردبانها را از استخوانها برافراشته‌اند
تا بر نعش خونین آزادى
به تماشا بنشینند
( از:یانیس ریتسوس ـ ترجمه‌ی آزاد )

از میان بررسى‌ها و تجزیه تحلیل هاى گوناگونى که از اوضاع سیاسى میهنمان، به‌ویژه در رابطه با ارائه‌ی چگونگى و نحوه‌ی اعمال قدرت بر مردم ایران در سایت هاى اینترنتى به زبانهاى گوناگون در کشورهاى مختلف غربى نشر مى‌یابند.تفاسیر و بررسى هاى گابریل گلیکمن(Gabriel Glickman) و ادوارد.ن. لوتویک (Edward.N. Luttwak) کارمند بلند پایه دولت امریکا، که در نوشتارهایى با عناوین Re-interpreting Iran”تفسیر دوباره‌ی ایران” و Would Iranians rally ’round the flag?آیا “ایرانیان دور پرچم شان گرد خواهند آمد؟” و دیگر نوشته‌هاى آنان قابل توجه و ارزیابى مى‌باشند. زیرا که نوشتارهاى این مقامات، نمایانگر تزریق اطلاعات دروغین هدفدار به دولت‌مردان و مردم جهان به‌ویژه مردم غرب مى‌باشد، که ازچگونگى بافت قدرت در ایران با دیکته کردن و براى ارائه‌ی طریق نمودن و تحمیل هم سویى به دولت‌هاى اروپایى، با سیاست‌هاى امپریالیستى در برخورد با مشکلات و چالش هاى موجود بین حکومت بنیاد گراى ایران با جهان مى‌باشد.
ارائه این گونه تفسیرها از بافت و ساختار قدرت در ایران، در راستاى پروژه‌ی ملت‌سازى سیاست‌هاى امپریالیسم امریکا براى دست‌یابى و کنترل کامل منابع نفتى خلیج فارس و بازار تجارى منطقه به‌ویژه میهنمان مى‌باشد. هم سویى کامل این نوشتارهاى امپریالیست ها با تفکرات ناسیونالیسم کور در دامن زدن به مسئله قومى در ایران، دستِ به هم چفت شده‌ی نیمه پنهان آنها را آشکارتر مى‌کند.
با توجه به مشخّصه هاى بارز این گونه بررسى‌هاى امپریالیست‌ها، که یکى از آنها ارائه نمودن و تزریق اطلاعات و آمار دروغ از اقوام ایرانى و نفى بافتار به هم‌پیوسته‌ی فرهنگى، زبانى اقوام ایرانى و دیگر گروه‌هاى اجتماعى و انفکاک آنها از نظر اشتراک ها و وابستگى‌هاى تاریخى‌شان مى‌باشد، که اینک با دلیل منافع اقتصادى جهان سرمایه، در چرخشى ١٨٠ درجه‌اى در تحلیل‌هاى امپریالیست‌ها به وارونه نمایاندن چگونگى‌هاى ساختار قدرت و تصویر حکمرانان کنونى جامعه ایران، براى مردم جهان انجامیده است؛ در زیر به بررسى کوتاهى از پاره‌هایى از این نوشتارهاى مسموم مى‌پردازیم: 
پاراگرافى از گابریل کلیکمن درارائه‌ی آمارغلط ازترکیب قومى ازجمعیت میهن‌مان ازمقاله‌ی تفسیر دوباره‌ی ایران:

«… تقریباً ٢۵ درصد کشور ایران متشکل از آذرى‌ها است که برادران قومى همسایه‌شان در آذربایجان هستند.در کنار آنها ۶ میلیون بلوچى وجود دارند که در بلوچستان متمرکز شده‌اند، ٨-۵ میلیون کرد و اجتماع بزرگى از ترکمن‌ها، تا آن اندازه بزرگ هستند که تهران را به دومین شهر بزرگ ترک‌نشین دنیا تبدیل کنند. انجمن Henry Jackson اخیرأ ادعاهاى ۵ میلیون عرب شیعه را که در نواحى نفت خیز خوزستان– اهواز متمرکز شده‌اند پررنگ‌تر کرده است.»( کار انلاین)

در آمار ارائه شده توسط مقامات بلندپایه امپریالیست‌ها، تنها در رابطه با آذرى ها و کردها مى‌تواند درست باشد. زیرا برطبق آمار رسمى که درکتاب اطلس”گیتا شناسى نوین کشورها “چاپ ١٣٨۴درج گردیده است؛ جمعیت بلوچ‌هاى ایرانى دو درصد از کل مردم ایران را شامل مى‌شوند بر طبق سرشمارى سال ١٣۷۵یک میلیون و دویست هزار نفر مى‌باشند. اعراب ٣درصد (نهصد هزار نفر) و لرها ٢ درصد (ششصد هزار نفر) با در نظر گرفتن نرخ رشد جمعیت در ایران در این سالها که بین ٢ درصد الى ٣ درصد متغیر مى‌باشد. دقت نظر در رابطه با این آمار ارائه شده بسیار جالب خواهد بود. براى هر خواننده‌ی آگاه این سوال پیش مى‌آید که چرا در رابطه با نفوس مردم آذربایجانى‌ها و کردها این مقامات به جعل و دروغ دست نمى‌زنند؟ چه اهدافى در این نوشتارها دنبال مى‌شود؟ چرا آمار دروغین از جمعیت اعراب مسکون در خوزستان ـ اهواز. و بلوچ‌هاى استان سیستان و بلوچستان ارائه مى‌شود؟ آیا این اهداف غیر از آن است که چشم طمع آنها بیشتر بر منابع نفتى ایران خوزستان ـ و اهواز دوخته شده است؟ آیا دلیل ارائه آمار دروغین مرتبط با بلوچ‌ها نیز مسئله‌اى ژئوپلتیک یعنى کنترل تنگه خلیج فارس از دریاى عمان و…) مى‌باشد؟
نکته‌ی جالب توجه دیگر درهمین پاراگراف جمله‌ى: (اجتماع بزرگ ترکمن‌ها تا آن اندازه بزرگ که تهران را به پنجمین شهر بزرگ ترک‌نشین دنیا تبدیل کرده است) و این همان تزریق دروغ و جعل یعنى تلقین و القاء یکى پندارى ترکمنان با مردم آذربایجان است؛ که در راستاى این سیاست امپریالیست‌ها و پان‌ترکیست‌ها، ناسیونالیست‌هاى کور (بى‌هویت تاریخى) نیز با دروغ‌هاى شاخدار مى‌خواهند آن را به مردم آذربایجان تزریق نمایند.(١)

حال پاراگراف هاى از مقاله‌ی آیا ایرانیان بر دور پرچم شان گرد خواهند آمد؟ نوشته‌ی ادوارد. ن. لوتویک:
«ایران هرچند که یک کشور دولت ـ ملت نیست اما به نسبت بیشترى همانند یک امپراتورى چندملیتى اداره شده توسط فارس‌ها است، “همان‌گونه که اتحاد جماهیر شوروى توسط روس‌ها حکمرانى مى‌شد با این استثناء که در این چهارچوب، فارس‌ها تنها نیمى از جمعیت ایران را تشکیل مى‌دهند (آنها دراین ساختار از نسبتى که روس‌ها در روزهاى پایانى اتحاد جماهیر شوروى بودند، کمتر هستند»(١)
و یا دراین پاراگراف:
«با توجه به ویژگى‌ها و خصوصیات شخصیتى‌اى که هرکدام از این ملیت‌هاى مختلف دارا مى‌باشند، هر یک با رژیم اصالتاً پارس مخالفت و مبارزه مى‌کنند، آن‌ها بسیار متمایل هستند که درحمایت ازحمله‌ی خارجى به تسلیحات هسته‌اى ایران تشویق‌کننده و کف‌زننده باشند تا اینکه تقویت‌کننده استحکامات و پشتیبان رهبرانشان باشند.»(٢)
جدا از اینکه، به‌کارگیرى اصطلاحات همانند و nation-state (دولت ـ ملت) dominated by Persians (بوسیله فارس‌ها اداره مى‌شود)،هجوم فارس ها Persian assaultsو دیگر کلمات و جملات مشابه دراین نوشتار، از نظرعلمى و حقایق موجود، مغایر با بافتار قومى ملت ایران و حقایق جغرافیاى تاریخى و هم‌بستگى‌هاى قومى موجود در میهن‌مان مى‌باشد؛ و دروغ‌هایى بیش نیستند، که برگرفته از زائده‌هاى تخیل ناسیونالیست‌هاى کور بى‌هویت تاریخى مى‌باشند.این نوع نوشتارها از نظر واقعیت هاى موجودى که در رابطه با سنخ‌بندى رژیم و شناخت اعمال‌کنندگان قدرت، استخوان‌بندى‌ها و سازمان‌بندى ادارى موجود در حکومت بنیادگراى اسلامى که در میهنمان، اداره‌ی جامعه را در چنگال خود گرفته است نیز به تمامى اطلاعاتى دروغین را تحویل خوانندگان خود مى‌دهد.
اگر واقعیت حکومت دولت بنیادگرایان را بر ملت ایران باور داشته باشیم و حقیقت روشن را انکار نکنیم؛ چنان‌که جنابان “ادوارد. ن لوتویک” و “گابریل کلیک من” هر دو در بررسى‌هاى گوناگونى که تاکنون ارائه داده‌اند، کرده‌اند به نظر می‌رسد که چنین رویکردی مورد تأیید دولت‌مردان امپریالیسم امریکا و اروپایى، آنچنان که در رسانه‌هاى خبرى هر روزه بازتاب می‌یابد، می‌باشد، آنگاه سخن گفتن از حکومت ماوراء پان‌فارسیستى (٣) یکى دیگر از پاردوکس‌هاى رسانه‌هاى خبرى امپریالیستى مى‌باشد.(مطمئنن اصطلاح “اولترا پان‌فارسیستى“ نیز از این به بعد توسط ناسیونالیستهاى کور بى‌هویت تاریخى به‌کار برده خواهد شد. چون اینان آینه‌ی گوژ امپریالیست‌ها هستند، و چنین آینه‌ای بازتابى را غیر از آنچه که در برابر آن نهاده مى‌شود، هر چند در ابعادی دیگر نمى‌تواند نشان دهد.)
ـ باز اگر صحبت از اعمال حکومت پان عربیسم شیعى مى‌شد.که به‌طور نسبى با حقایق موجود درمیهن‌مان هم‌خوانى دارد. و این هم‌خوانى با استناد به ایدئولوژیکى بودن حکومت بنیاد گرایان؛ و سیستم و ساختار حکومتى‌اش به‌دست مى‌آید، که پایه‌هاى آن کاملا بر معیارهاى اسلامى دوران فئودالیته‌اى، که به نحوى با سیستم‌هاى کاپیتالیستى آمیزش داده شده‌اند، برپا گشته است. دلیل دیگرى را که مى‌توان براى غیرملّى و غیر ایرانى بودن این حکومت برشمرد، ترویج فرهنگ عربى و برگزیدن و اعمال کردن سیاستهاى مغایر با فرهنگ و آداب و رسوم ایرانى است، که در طول این بیست و هشت سال از رادیو تلویزیون ها و دیگر رسانه‌ها، و با تدریس اجبارى زبان عربى و ترویج فرهنگ اعراب به جاى فرهنگ ایرانى که در مقاطع گوناگون تحصیلى از دبستان گرفته تا دوره‌ى کارشناسى از طرف حکومت به تمامى اقوام ایرانى تحمیل مى‌گردد. در صورتى که اقلیت‌هاى زبانى براى یادگیرى به زبان مادرى خود از امکانات ابتدایى دولتى محروم هستند.
بر طبق اندیشه‌ها و موازین رسمى مکتوب دین اسلام، معادل واژه‌ى ناسیون به کار برده شده در نوشتار، از ارزش عملى توصیف شده‌ى همانندى که در فرهنگ و جوامع غربى به ذهن مردم غرب متبادر مى شود، برخوردار نیست. و مفهومى ارزشى نزدیک به آن را نیز در ایدئولوژى بنیاد گرایان افاده نمى کند.در دین اسلام به جاى مفهوم ملت که بر نمادهاى اشتراکى همانند، زندگى اقتصادى، مشترکات نژادى، تاریخى، فرهنگى و روانى و احساسى استوار است؛ مفهوم امت وجود دارد.که آن هم مفهومى اعتقادى دارد و از جهت معنا و مفهوم با ناسیون بسیار متفاوت و متمایز است.
در باور حکومت بنیادگرایان حدود و مرز میان اقوام و قبیله‌هاى موجود در”امت” از نظر اعتقادى در ظاهر به هیچ وجه جغرافیایى و طبیعى نبوده و این مرز ایدئولوژیکى است. هر کسى که به یگانگى الله (توحید) و به نبوت محمد (ص) معتقد بوده و بر شریعت قرآن و سنت پیامبرش گردن نهاده باشد، عضوى از امت اسلامى به شمار مى‌آید؛ و این عضو همان است که در فرهنگ عربى و اسلامى “عبادالله” خوانده مى‌شود. (“عبادالله”مفهوم بسیار ضعیفى چون “شهروند” در فرهنگ ایرانى و”سیتى‌زن”در فرهنگ غرب را به ذهن متبادر مى‌کند.) کمک‌هاى دولت ایران که از کیسه‌ى مردم به حماس و سوریه و گروههاى تروریستى و غیر تروریستى شیعى و غیر شیعى، بخشیده مى‌شود از همین بینش و باورهاى حکومت بنیادگرایان ریشه مى‌گیرد.
حال این قدرت در دست چه کسانى قرار گرفته و توسط چه کسانى بر مردم ایران اعمال مى‌شود؟
قسمت عمده‌ى این قدرت در وحله اول در دست ولایت فقیه است، که بنا به قانون اساسى موجود و با اتکا به اصل صد و ده آن، به لباس قانون نیز مزین گردانیده شده است، و برهمین اساس است که استبداد موجود و عدم حضور دموکراسى در جامعه ایران را باید از ُبعد تقنینى بودن آن تجزیه و تحلیل نمود. این ولى فقیه که با توجه به قانون اساسى در راس هرم قدرت قرار دارد، از نظر نژادى یک عرب و از نظر زبانى یک آذرى زبان است. یعنى ارکان اصلى قدرت در دست فردى است که به هیچ وجه من الوجوه /Persian/ فارس یا پارسى‌زبان یا فارسى‌نژاد نیست و با هر مفهوم دیگرى هم که از این نامواژه‌ى /فارس/ در نوشتار ارائه مى‌شود مناسبتى نمى‌تواند داشته باشد. قسمت دیگر این قدرت (سیاسى ـ اقتصادى) در دست جناب رفسنجانى است که از نظر نژادى ترکمن (اغوزها) و فارس‌زبان مى‌باشد. رئیس قوه‌ى قضائیه هم شناسنامه عراقى دارد. رئیس جمهور هم توسط مردم با ریختن راى انتخاب مى‌شود.حال این انتخابات دموکراتیک است یا نیست، که مطمئنن نیست، مسئله‌اى دیگر است که به این موضوع مرتبط نمى‌باشد.
به زبانى دیگر در سیستم حکومتى بنیادگرایى در جامعه ایران تمایز و تبعیض قومى و نژادى در میان ایرانیان به شرط داشتن اعتقاد عملى به ولایت مطلقه‌ى فقیه، براى قرار گرفتن و دست یافتن به پست‌هاى مهم حکومتى وجود ندارد. بلکه تبعیض موجود، تبعیضى ایدئولوژیکى است و این تمایز و تبعیض براى اقلیت هاى دینى وغیر دینى، همانند زرتشتى‌ها، مارکسیست ـ لنینیستها، سنى‌مذهب‌ها، بهایى ها، مسیحى ها و یهودیان و…که درصد شان نسبت به شیعى مذهبان کمتر است (درحدود ٨% الى ١٠%) اعمال مى‌گردد. این معیارهاى گزینش افراد حکومتى، در پُست هاى غیر حساس دولتى و پایین‌تر با حساسیت‌هاى کمترى به کار برده مى‌شود.
ایران کشورى با پیشینه‌ى تاریخى چندین هزار ساله‌ است که در محدوده و مرزهاى جغرافیایى آن اقوام مختلفى زندگی می‌کنند. اقوامی که فرآیندى از پروسه‌ى تکاملى مشخص بغرنجى را که به شکل گیرى کنونى آنان انجامیده است، پشت سر گذاشته‌اند. این اقوام ـ درعین هم‌گرایى ها و اشتراکات و به هم‌تنیدگى هاى اقتصادى و فرهنگى ـ تاریخى هر کدام زبان و خرده نظام هاى فرهنگى مشابهى را دارا گشته اند که از منشاء واحدى که مى‌توان آن را ایرانى نامید، سرچشمه گرفته است. بدان جهت در ایران معاصر سخن گفتن از ملت‌هاى: فارس، کرد، آذرى و بلوچ و…سخنى گزاف و عامیانه مى‌باشد. دست‌آویز این نوع نگرش غلطى که این مقامات بلند را به چنین تجزیه و تحلیل‌هاى هدفدارى رهنمون مى‌سازد، بنیان گرفته از تئورى‌هاى من در آوردى تبلیغاتى ناسیونالیسم کور (از هر نوع آن) مى‌باشد. سرزمین ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب آن، گذرگاه قبایل و اقوام مهاجم شکارچى و کوچ رو مختلفى بوده است که در بدو ورود خود به قتل و غارت پرداخته‌اند و هرکدام در فرهنگ مردمان آن منطقه جغرافیایى که در آنجا به مسند حکومت نشسته‌اند تاثیراتى گذاشته‌اند، اما با گذر زمان و آشنایى با فرهنگ غنى و تمدن ایرانى، عاقبت در فرهنگ و تمدن درخشان آن غرقه شده و به تحلیل رفته‌اند.
تنها حقیقت موجود که در این کلمه‌ی/ فارس/ که تهیه‌کننده‌گان این نوشتارها بدان متشبٍث می‌شوند و در جامعه ایران نیز عینیت دارد، همان وجود سیستم دیوانى است،که با تکیه و بر پایه‌ی زبان فارسى بنا نهاده شده است، نه اعمال قدرت و سرورى ملت خیالى فارس بر مردم ایران؛ زیرا: در ایران معاصر تنها ملتى که وجود حقیقى و حقوقى ـ سیاسى دارد، ملت ایران است.
ارائه‌ى مقایسه‌ى عامه‌پسندانه‌ى ترکیب قومى ملت ایران با ترکیب ملل مختلف اتحاد جماهیر شوروى نیز، غیرمنطقى و غیرعقلانى است و چیزى جز پرورانیدن ناسیونالیسم کور بى‌هویت تاریخى و قوت قلب دادن به ناسیونالیستهاى کور بى‌هویت تاریخى نمى‌باشد. که اى فریب خوردگان! بدانید که پروژه‌ى ملت‌سازى ما امپریالیست‌ها توانست اتحاد جماهیر شوروى را متلاشی نماید پس شما هم به تحرکات تروریستى و تزریقات تاریخى و فرهنگى تان ادامه دهید…
این مقایسه بنا به دلایل زیر و واقعیت هاى موجود جامعه‌ى ایران غیرمنطقى و عوام‌فریبانه است:
اکثر اقوام و ملت‌هایى که اتحاد جماهیر شوروى را تشیکل داده بودند. پیش از شکل‌گیرى اتحاد شوروى، یا خود ملت بودند و یا پاره اى از ملتى دیگر.و هیچ‌گونه مشترکاتى همانند دین، فرهنگ، زبان، تاریخ و….که آنها را به هم دیگر پیوند دهد، در بین آن ملل وجود نداشت؛ براى مثال: ملت قزاقستان، قرقیزستان، تارتارهاى ولگا و شبه جزیره‌ى کریمه، یاکوت‌ها، که از عناصر متشکله‌ى اتحاد جماهیر شوروى بودند، همه مسلمان و آمیزه‌اى از نژاد ترک ـ مغول بوده و فرهنگ و تاریخى جدا از روسها و دیگر ملل شوروى را داشته و دارند.
جمهورى تاجیکستان فارس زبان (زبانى ایرانى) و جمهورى آذربایجان (مرکب از آلبانها و آرانها و آذرى ها و تات ها و تالش ها) که اکثریت آنها آذرى زبان و درصد کمى از آنها به گویش‌هایى متفاوت از زبان آذرى معاصر که بعضى عناصر و ساختار زبان آذرى قدیم را بیشتر در خود حفظ کرده است، سخن مى گویند) و هر دو این ملت ها از اقوام ایرانى بوده و فرهنگ ایرانى دارند و دین هر دو ملت دین اسلام بوده است، و قبلا نیز جزو ملت ایران شمرده مى شدند. دیگر ملیت‌ها و اقوام اتحاد جماهیر شوروی (سابق) نیز همچون:ترکمن‌ها ازبک ها، لیتوانى ها، لاتونى ها و گرجى ها؛ ارمنى ها و استونى ها نیز تفاوت هاى کمابیش همانندى را با روس ها و دیگر ملت ها داشتند.
این مقایسه‌ى سر تا پا غلط ارائه شده توسط کارمند بلند پایه دولت امریکا، به تمامى آگاهانه انجام مى‌گیرد و در پشت آن اهداف شوم جهان سرمایه پنهان شده است…ما در میهن مان ایران نه تنها با چنین اختلاف‌هاى فاحش فرهنگى، تاریخى، اتنیکى و غیره که در ساختار ملل و اقوام اتحاد جماهیر شوروی (سابق) وجود داشت، روبرو نیستیم، که هم چنین،درطول تاریخ پر فرازو نشیب مان ازاختلافات وجنگ هاى قومى که در اوایل قرن بیستم در بین ملل اتحاد جماهیر شوروى سابق توسط امپریالیست‌ها براه انداخته شده بودند، اثرى نیز یافت نمى شود.
یکى دیگر از مواردى که در نوشتار این کارشناسان بلند پایه‌ى دولت امپریالیسم امریکا به چشم مى‌خورد، مسئله‌ى اعمال تروریستى و تحرکات ناسیونالیسم کور بى‌هویت تاریخى و به زبان آنها مبارزه‌ى ملیت‌هاى ساخته و پرورده شده در ذهن شان مى‌باشد. اول از اینکه، در تعامل‌هاى مردم ایران با همدیگر چه در مناسبات اقتصادى و اجتماعى و چه فرهنگى و…مشکلى وجود نداشته و ندارد. مردم ایران همگى با یک مشکل اساسى رویارو هستند و آن مشکل، مسئله‌ى دموکراسى مى‌باشد و دیگر مشکلات‌شان (اقتصادى و اجتماعى) نیز برآمده از همان مشکل یعنى عدم وجود دموکراسى مى‌باشد و از صدقه‌ى سر وجود حکومت بنیادگرایان حاکم بر میهنمان حاصل شده است که، در اوایل انقلاب بهمن ماه همین دولت‌ها ى امپریالیستى در تبلیغ و ترویج براى نشاندن آنها بر مسند حکومت، از ترس به‌دست گرفته شدن زمام امور کشور ایران به احزاب و سازمانهاى کمونیستى و سوسیال دموکرات هر روز از رادیو و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها براى تبلیغ آنها سرو دست مى شکستند. و اکنون صلاح منافع اقتصادى خودرا در این مى‌بینند که به تفسیر دوباره‌ى ایران بپردازند. تمامى مشکلات اقتصادى و اجتماعى فرهنگى و حتى چالش‌هاى موجودى که با کشورهاى جهان به‌وجود آمده است، برآمدى از اندیشه‌هاى فئودالیته‌اى این حکام هم‌جنس امپریالیست‌ها مى‌باشد.
این تحرکات ناسیونالیسم کور (بدون هویت تاریخى) که در ارائه‌ى بررسى و تفسیرهاى تئوریسین هاى امریکا براى مردم جهان، جایگاه مهمى را به خود اختصاص مى دهد. همانا با حمایت آنان و توسط عوامل سرسپرده آنها انجام مى‌گیرد که از هم اکنون برایشان مقام‌هاى وزراء و وکلاء و رئیس دولت در نظر گرفته شده است.
اهداف نهفته شده از تزریق این تفکر به جهانیان بسى آشکار مى‌باشد. به ارائه‌ى تصویر دروغ و باطل از اندیشه‌هاى مردم ایران و ترویج ملیت‌هاى خیالى به مردم غرب و قبولاندن این نکته را به آنها که گویا ایرانیان چشم به راه و منتظر یورش و تهاجم قدرت‌هاى جهان سرمایه‌دارى به میهن خودشان مى باشند، آیا چیزى غیر از دروغ مى‌توان نام نهاد؟ نیات این قلم فرسایان در خدمت امپریالیست‌ها به تمامى براى هر روشنفکر خردمندى آشکار مى‌باشد.البته براى این قسمت نوشته‌ى کارشناس ارشد امپریالیسم آمریکا دو مخاطب دیگر نیز وجود دارد. یکى این است که جمله فوق بیشتر شبیه کارت دعوت به دولت‌هاى اروپایى است تا براى شریک جرم شدن آنها در حملات احتمالى نظامى امریکا همدستى کنند و این سکانس اول بازى مى باشد. اما مخاطب دوم نوشتار، مردم غرب مى باشند:که اى مردم متمدن غرب! آگاه باشید که اینک ملت‌هاى ایران! تحت استعمار امپراطورى فارس‌ها هستند!!، منتظر و چشم به‌راه موشک‌هاى دموکراسى غربى و بمب‌هاى استعمار فارس‌زداى ما بخشایندگان استقلال براى ملت‌هاى جهان مى‌باشند. پس اینک این وظیفه‌ى انسانى شما انسانهاى دموکرات‌منش است که سر به‌زیر باشید و با سکوت خود، بر این کار خیر ما، مهر تایید بزنید! بدین‌گونه است که دست جهان سرمایه در تمامى جنگ‌ها و کشتارهاى قومى و مذهبى از آستین دولت‌هاى امپریالیستى بیرون مى‌آید.
مردم ایران نه براى یورش‌ها و تجاوزهاى اجنبى‌ها و بیگانه‌پرستانى که به قصد فروپاشندن میهن‌شان مى‌آیند، کف مى زنند و نه آن اپوزیسیونى را که در هزارتوی تک‌روى‌هایش، راه برون‌رفت را نمی‌یابد، جدی می‌گیرند. مردم ایران از گرد پرچم خود دور نشده بودند که به گردش بیایند، آنان گرد پرچم شان جمع‌تر شده و به پا خواهند خاست تا که آن لکه‌هاى سیاهى را که بر پرچم شان چنگ انداخته است پاک کنند و نهال سپیدى و روشنى‌ها را در آن بکارند. مردم ایران در انتظار تهاجم جهان سرمایه، چشم به راه کسى ننشسته‌اند.حتى آن عده‌ى اندکى که از دست جور و ستم حکومت، به چنان خیالاتى پناه برده بودند با تجربه‌ى کشور عراق،درسى بزرگ آموختند که دیگرچشم براه امپریالیست‌ها نباشند. اینک مردم چشمان خود را از پشت میله‌هاى آهنینى که حکومت بنیادگرایى برایش ساخته است به قفلى دوخته‌اند که هر تکه از کلید شکسته‌ى آن در دستان یکی از نیروهاى اپوزیسیون است..اگر هم خلق ایران چشم در راه باشند. چشم به راه آنانى هستند که از جنس خودشان مى‌باشند، و مشکلات اقتصادى ـ سیاسى آنان را با گوشت و پوست و استخوان‌شان احساس کرده باشند.آرى! مردم چشم در راهند!

برن. اردیبهشت ١٣٨۵ 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

١ـ براى آگاهى از این موضوع به مقاله مرورى بر ناسیونالیسم کور بخش انژکتاسیون فرهنگى ـ تاریخى ) رجوع نمایید.
٢ـ.آیا ایرانیان دور پرچم شان گرد خواهند آمد؟ نوشته ادوارد.و. لودویک منبع: برگردان این دو متن را از انگلیسى به فارسى سایت محترم و وزین کارآنلاین نیزمنتشر نمودند. 
http://www.latimes.com/news/opinion/commentary/la-oe-luttwak10feb10,0,36…

٣ـ همان منبع
۴ـ تفسیر دوباره ایران:گابریل گلیکمن
«اقوام نا همگون ایرانى کمترین اعتماد واطمینانى به شریک شدن در دولت را ندارند. تهران با توسل به سیاست سرکوب و شکنجه، و با لگام زدن به اسلام اصولى و بنیادین، چنگال هاى خودرا برعقیدهء ناسیونالیسم افراطى فارسى (Persian ultra-nationalism.) فشرده است Re-interpreting Iran by:Gabriel Glickman13th February 2006

http://zope06.v.servelocity.net/hjs/sections/middleeast/document.2006-02…

تاریخ انتشار : ۳۰ اردیبهشت, ۱۳۸۵ ۶:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفتاد و یک سال پس از روز تاریخی ٢٨ مرداد!

روزی که از آن تاریخ تا پایان حکومت پهلوی اگر بخواهیم در مورد حکومت محمد رضا شاه پهلوی فقط یک عبارت بکار ببریم که دوست و دشمنِ منصف بر آن بیشترین اتفاق نظر را داشته باشند، آن عبارت چنین است:

محمد رضا شاه پهلوی از عصر روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا روزی که بختیار را به نخست‌وزیری گمارد، بطور پی در پی قانون اساسی مشروطیت را زیر پا می‌گذاشت و آن را رعایت نمی کرد.

شاید هیچ واقعه ای در تاریخ معاصر ایران به اندازه واقعه بیست وهشتم مردادماه ۱۳۳۲ مورد …

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

نظام فرسوده، تحول‌خواهی مردم و چالش پزشکیان با هستۀ سخت قدرت!

سازمان ما وظیفۀ خود می‌داند در کنار دیگر نیروهای مترقی میهن‌مان، اعمال آقای پزشکیان و دولتی را که برمی‌گزیند با حد برآوردن خواست‌های مردم زیر نظر داشته باشد، در برابر انحراف از منافع ملی و نقض حقوق اساسی مردم بایستد و علیه آن مبارزه کند. موضع ما در قبال دولت پزشکیان قبل از همه با سیاست‌ها و عملکرد ایشان در قبال مطالبات جامعۀ مدنی و تشکل‌های مردمی گره خورده است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سهیلا درویش کهن همه ما را سوزاند و رفت⁩!

طلسم سکوت

The situation of women in Iran and their struggle against different kinds of discriminations

IPFOM in the course of history! تاریخچه سازمان به انگلیسی

مطالبه دانشجویان از وزیر علوم؛ بازگشت اساتید اخراج‌شده به دانشگاه‌ها!

‍ مطالبات پرستاران معترض چیست؟