٢۵ نوامبر روز چهانى مبارزه با خشونت علیه زنان است. خشونت علیه زنان به معناى هر گونه رفتار خشنى است، که نتیجه و یا پیامد احتمالى آن صدمه یا آزار فیزیکى، جنسى یا روانى زنان را در بر داشته باشد، صرفنظر از اینکه در محیطهاى عمومى و یا در زندگى خصوصى رخ دهد.
ابعاد وسیع خشونت علیه زنان و پیامدهاى آن بهویژه پس از جنگ جهانى دوم، سرآغاز شکلگیرى تحولات فکرى و جنبشهاى اجتماعى زنان براى رفع خشونت و تبعیض نسبت به زنان شد. نهادهاى بینالمللى، قارهاى و منطقهاى همچون سازمان ملل و ارگانهاى وابسته به آن، سازمانهاى دفاع از حقوق بشر و سازمانهاى غیر دولتى نیز در چند دهه اخیر به این کارزار رو به گسترش پیوستهاند و بررسى ابعاد و اشکال خشونت و تبعیض علیه زنان، پیامدها و تاثیرات آن را بر سلامت و زندگى فردى و اجتماعى زنان و کودکان در دستور کار خود قرار داده اند. نتیجه این روند تشکیل صدها سازمان و نهاد کوچک و بزرگ در سطوح محلى، منطقهاى و جهانى، آکادمیک و نظایر آن، و نیز هزاران نشست، فراخوان و کنفرانس، تهیه و صدور بیشمارى گزارش، اعلامیه، قطعنامه، توصیهنامه، بوده است، با این چشمانداز که با اقدامات دولتها و مشارکت و مداخله نهادهاى مردمى و اجراى برنامههاى مستمر و آیندهنگر، خشونت و تبعیض علیه زنان در زندگى فردى و اجتماعى آنان مهار گردد.
به همین جهت مجمع عمومى سازمان ملل در تاریخ ١۷ دسامبر ١۹۹۹ در هشتاد و سومین جلسه عمومى دوره پنجاه و چهارم خود تعیین روز ٢۵ نوامبر را به عنوان “روز جهانى حذف خشونت علیه زنان ” که پیشتر، در کشورهاى آمریکاى لاتین و شمارى دیگر از کشورهاى دنیا تحت عنوان “روز پایان خشونت علیه زنان” گرامى داشته مىشد، تصویب نمود.
آخرین گزارش سازمان عفو بینالملل و نیز گزارش اخیر سازمان ملل در مورد خشونت علیه زنان تصریح کرده اند که دست کم یک سوم زنان طى دوران زندگى خود مورد خشونت و اذیت و آزار قرار مىگیرند. در بیشتر موارد این خشونت در خانه از سوى بستگان و یا همسران این زنان اعمال مىشود. در بیشتر مواقع زنان به دلیل ترس و یا خجالت، از گزارش نمودن این جرایم امتناع مىورزند و در صورت گزارش با بىاعتنایى و یا کمتوجهى مراجع قانونى روبرو مىشوند.
خشونت بهطور مادامالعمر علیه همه زنان در همه سنین، ازهر طبقه اجتماعى، از هر فرهنگ و ملیتى، اعمال مىشود.
در ایران اعمال و تداوم خشونت به زنان به طور کلى در جامعه و خشونت خانوادگى به طور خاص، اجزاى اصلى رفتار حقوقى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى نسبت به زنان را تشکیل مىدهند. رفتارهایى که ساختار قانونى، سنتى، دینى و سیاسى کشور به آن بال و پر و مشروعیت مىدهند. این است که بهرغم پیامدهاى مصیبت بار خشونت علیه زنان و تبارز تنها بخشى از آن در رشد آمارهاى مربوط به خودکشى و خودسوزى، ازدیاد انواع اختلالات جسمى و روحى، بیمارى ایدز تا افسردگى و اضطراب در میان زنان، افزایش میزان طلاق و درخواست طلاق، اعتیاد، فحشا و ظهور پدیده دختران فرارى و افزایش سریع آن، خشونت به زنان امرى عادى تلقى شده، عموما در سکوت و پشت دیوارهاى خانهها تحمل مىشود.
در ایران خشونت خانوادگى موضوعى خصوصى و نه اجتماعى فهمیده مىشود و زنان عموما وضعیت خشونتبار زندگى در خانواده را از چشم و منظر دیگران مىپوشانند، از علنى نمودن آن و استمداد از جامعه و مراجع قضایى و قانونى و یا مراکز خدماترسانى پرهیز مىکنند. و گاه ناامید از بىاعتنایى مجارى قانونى و قضاوت، بدون پناه و پشتوانه زیر بار نگاه تحقیرآمیز جامعه، نجات خود را در خودکشى و یا خودسوزى مىیابند. واکنشى که در کشور ما رو به افزایش است.
کنترل خشونت نسبت به زنان در ایران مستلزم مطالعات وسیع در میان لایههاى مختلف اجتماعى، محتواى عناصر فرهنگى و آموزشى، ساختار سیاسى و قوانین، نهادهاى اجتماعى و خدماتى و بالاخره بازخوانى و نقد ارزشها و نرمهاى کهن در دین و در سنت و در میان اقوام و فرهنگهاى مختلف و در نهایت یافتن و تدوین یک مجموعه راهکارها و الگوهاى ملى و محلى است. مهار خشونت و تبعیض نسبت به زنان و کودکان بدون فعالیت و تقویت انجمنها و سازمانهاى غیر دولتى زنان امرى نامحتمل است. ضمن آنکه تغییر قوانین عقبمانده خانواده در ایران مىباید در الویت قرار گیرد. محتواى نظام آموزش و تربیتى بایستى بر نفى خشونت و برابرىشان و حقوق انسانها صرفنظر از جنس و سن و عقیده و قوم و نژاد تدوین شود.
در ایران امروز، خوشبختانه ظرفیت لازم براى نقد و بررسى ریشههاى سنتى و دینى فرهنگ “زنستیزى“ و تبدیل آن به گفتمانى عمومى در میان پژوهشگران و روشنفکران ایرانى فراوان است. انگیزههاى اصلاح و تغییر روابط خشونتآمیز چه در چارچوب خانهها و چه در روابط اجتماعى بهخصوص در میان اقشار میانى، تحصیلکردگان و جامعه مدنى ایران رو به رشد است، و جنبش زنان با پشتوانه تجربه بیش از صد سال تلاش و کوشش براى رفع تبعیض همچنان مبتکر و پیشقراول گفتمان نفى خشونت نه فقط در ایران بلکه در میان جنبشهاى زنان کشورهاى همسایه همچون عراق، افغانستان و تاجیکستان است.
کمپین جمعآورى ”یک میلیون امضاء براى تغییر قوانین تبعیضآمیز“ و ایجاد تغییرات و اصلاحات در قوانین تحقیرآمیز علیه زنان، یکى از ابتکارات و حرکات قابل تحسین زنان ایرانى است که بلوغ، آگاهى و تلاش مدنى و آگاهگرانه براى احقاق آزادى و عدالت را به نمایش مىگذارد.
ما نیز بار دیگر بر حمایت خود از این حرکت مدنى و انسانى زنان میهنمان تاکید کرده، تلاش مىکنیم تا ١۶ روز فاصله میان ٢۵ نوامبر، روز جهانى حذف خشونت علیه زنان، تا ١٠ دسامبر، روز جهانى حقوق بشر، را به کارزارى براى حذف خشونت علیه زنان تبدیل کنیم و با تمامى امکانات خود بکوشیم تا خشونت و تبعیض علیه زنان براى همیشه از میان برداشته شود.
۳ آذر ۱۳۸۵
٢۴ نوامبر ٢٠٠۶