فردا جمعه ۱۴.۰۶.۲۰۱۳روز انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. تا به امروز صحنه انتخاباتی چنین نشان می دهد که از هشت کاندیدای موجود، شش نفر کماکان مصر بر اعلام حضور قطعی خود در فردا هستند. آنان می خواهند که خود را در معرض رای بگذارند.
آنچه تا کنون محرز است، این است که:
ـ جناح بیت رهبری و نیروهای امنیتی رژیم با حذف چهرههای اصلی اصلاح طلب و نیز نیروهای خواهان تغییر در سیاستهای کلان کشور، در پی آنند که با حضور چهرههای ضعیف تر این نیروها، هم به نوعی حضور مردم را در پای صندوق های رای ضمانت کرده باشند و هم شرایط حذف احتمالی آنان را در فردای بعد از روز انتخابات بهتر فراهم کرده باشند. بیت رهبری و نیروهای امنیتی رژیم در واقع با امنیتی کردن بیشتر فضای سیاسی ـ اجتماعی در ایران و تشدید رعب و وحشت، در پی بدست آوردن آن نتیجهای هستند که خود مایل به آنند،
ـ در میان نیروهای اصول گرای سنتی و نیز نیروهای اصولگرای متمایل به راست افراطی هنوز اجماع بر سر یک کاندیدای خاص صورت نگرفته و این در واقع کار آنان را برای تمرکز آرای احتمالی بر روی نامزد احتمالی خود دشوارتر می کند. ظاهرا رقابت و عدم هماهنگی ها میان این نیروها عمیق تر از آن است که تصور می شود،
ـ در میان آن طیف از اصلاح طلبان و اصولگرایان میانهروی که مایل به شرکت در انتخابات هستند، اجماع بر سر کاندیداتوری آقای روحانی صوت گرفته است. ظاهرا علت این انتخاب از جانب اصلاح طلبان، جایگاه بهتر روحانی درمیان حکومتیان و نیز نزدیک شدنش به خواستهای رفورمیستها می باشد. نفوذ بهتر در دستگاه حکومتی در واقع وی را از امکان مانور بیشتری در صورت انتخاب شدن برخوردار می کند،
ـ و اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز از طیف های متفاوت، اکثریتشان به عدم شرکت و تحریم انتخابات روی آوردهاند. این بخش از نیروهای سیاسی جامعه ایران از دو زاویه برخورد پرنسیپال و مشخص دست به اتخاذ چنین تصمیمی زدهاند.
محرز است که امکانات رژیم در تبلیغ برای کشانیدن مردم به پای صندوق های رای از گستردگی و عمق بسیار بیشتری برخوردار است، و اپوزیسیون بالطبع با توجه به فضای اختناق و سرکوب حاکم بر کشور از ظرفیت بسیار کمتر. اما اپوزیسیون به یمن امکانات انفورماتیکی موجود، توانا در رسانیدن پیام خود به بخشهای مهمی از مردم ایران است.
در مورد تاثیرگذاریهای تبلیغات رژیم و نیز اپوزیسیون در مورد انتخابات باید گفت که نفس وجود یا عدم وجود این امکانات بخودی خود نمی تواند در شرکت یا عدم شرکت مردم بطور قاطع تاثیرگذار باشد، آنچه که بیشترین تاثیرگذاری را دارد همانا شرایط عینی جامعه و تاثیرات آن در روانشناسی تودهای است. در واقع مردم نه از طریق کلمات و خطابهها، بلکه از طریق نوع شرایط زندگی خود در زمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که دست به شرکت یا عدم شرکت می زنند. انتخابی که حق مسلم آنان است، امری که نمی شود و اساسا بازپس گیری آن از آنان غیر ممکن است. مردم می بینند، می خوانند، تجربه می کنند و نهایتا آنانند که تصمیم می گیرند.
آنچه مورد توجه اپوزیسیون است در واقع و بشیوهای بنیادی یک انتخاب شجاعانه از طرف مردم است که می تواند به تغییر وضع موجود کمک کند. اپوزیسیون، خواهان استقرار نظامی دمکراتیک و مردمی در کشور است که در آن آزادیها، حقوق مردم و امنیتشان پاس داشته شود. باشد که مردم در صورت هر انتخابی (شرکت یا عدم شرکت)، با قدرت بیشتری نسبت به سابق بر خواستههای خود پای بفشارند و انتخاب خود را تنها معطوف به حضور یا عدم حضور نکنند. مهمترین مسئله همانا حضور دائمی در صحنه است. انتخابات تنها یک روز است، اما زندگی هر روز. بگذار طرح خواستهها چنان روزمره شود که یکبار برای همیشه از ظرفیت تغییر قطعی جامعه برخوردار شود!