پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۰

پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۰

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا
کارگر یک ماه کار می‌کند اما کل حقوقی که می‌گیرد، کمی بیشتر از قیمت یک گرم طلا در بازار و کمتر از ۱۵۰ دلار آمریکاست؛ حال قدرت خرید چنین دستمزدی...
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
در چشم انداز سبزِ نگاه تو
می دانم، چه بیهوده می گذرد، روزگار سخت و دلگیر، در دالانی تنگ و سیاه، اما امید در شریانهای زندگی جاریست
۲۰ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
دوستان و رفقای گرامی مطالبی که در این دفتر ملاحظه میکنید، بخشی از اسناد مصوب کنگره بیستم سازمان، به اضافه پیام ها و سخنرانی های مهمانان آن است که آماده...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: ‌دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تأثیرات سیاست‌های ترامپ بر حقوق زنان و اقلیت‌ها
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، بودجه ایالات متحده برای صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، که از برنامه‌ریزی خانواده در سراسر جهان حمایت می‌کند، قطع شد. چنین تغییراتی در سیاست...
۱۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
توصیه‌هایی برای مقاومت در دوره‌‌ای تاریک
«وضع خوب نیست، اما ایده‌های خوبی برای مقاومت و مبارزه وجود دارند که آنها را می‌توانیم از تجربه‌های مردم آزادی‌خواه در ایران و جهان بیاموزیم. مجموعه‌ای از اصول ساده و...
۱۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: محمدرضا نیکفر
نویسنده: محمدرضا نیکفر
آیه‌های زمینی
چه روزگار تلخ و سیاهی، نان، نیروی شگفت رسالت را، مغلوب کرده بود، پیغمبران گرسنه و مفلوک، از وعده‌گاههای الهی گریختند، و بره‌های گمشدهٔ عیسی، دیگر صدای هی‌هی چوپانی را،...
۱۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: فروغ فرخزاد
نویسنده: فروغ فرخزاد
گرامی باد یاد جهان پهلوان تختی
هفدهم دی سالگرد درگذشت شخصیت ملی ما، جهان پهلوان، جوانمرد روزگار، غلامرضا تختی است. سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور و جبهه ملی ایران-اروپا ضمن گرامیداشت یاد او...
۱۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نویسنده: سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور

بیانیۀ نشست کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران دربارۀ آخرین حوادث کشور

امروز بیش از هر زمان دیگری ما با همهٔ نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشور از جبههٔ ملی و نهضت آزادی گرفته تا طیف رادیکال نیروهای ملی- مذهبی، جمهوری‌خواهان، و طیف نیروهای چپ مانند حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)، سازمان راه کارگر و نیروهای نمایندگان خلق‌های میهن ما از حزب دموکرات کردستان ایران تا فرقۀ دموکرات آذربایجان و همه نیروهای محلی و ملی مدافع الغای ستم ملی و پایبند به تمامیت ارضی ایران نیازمند همکاری عملی و واقع‌بینانه هستیم.

بیانیۀ نشست کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران دربارۀ آخرین حوادث کشور

هم‌میهنان گرامی!

ما در هفته‌های اخیر رویدادهایی تاریخی و بسیار حساس در میهن‌مان شاهد بوده و  هستیم. خیزش گستردۀ مردمی برضد رژیم ضد مردمی و عمیقاً فاسد و ظالم ولایت‌فقیه چنان ابعاد گسترده و دامنه‌داری به‌خود گرفته است که حتی سران رژیم نیز از انکار آن عاجزند و افرادی همچون محسنی اژه‌ای که در جنایت علیه مردم و نیروهای آزادی‌خواه کشور پرونده‌‌ سنگینی دارد از ضرورت گوش دادن به اعتراض کنندگان و گفتگو با آنان سخن می‌گوید.

فاجعه جان باختن فجیع مهسا امینی به‌ دست جنایتکاران حکومت جمهوری اسلامی در ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۱ درحالی که مردم ما در همان هفته‌ها سالگرد فاجعه ملی کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ ازجمله با مشارکت جلادانی همچون ابراهیم رئیسی را برگزار می‌کردند بار دیگر نشان‌دهندۀ این واقعیت بود که با ادامۀ حکومت ضد مردمی کنونی به پایان یافتن سرکوب و لگدمال شدن خشن و خونین حقوق و آزادی‌های مردم نمی‌توان هیچ امیدی داشت.

از آن تاریخ تا امروز ما تداوم بی‌وقفه و رشد موج اعتراض‌های مردمی در ده‌ها شهر کشور علیه حکومت دیکتاتوری حاکم بر میهن‌مان را شاهد بوده‌ایم. موج تازهٔ اعتراض‌ها پس از قتل مهسا تا کنون به‌قیمت جان بیش از ۲۰۰ تن از هم‌میهنان‌مان از جمله ۲۷ کودک، زخمی شدن صدها نفر، و دستگیری هزاران تن از زنان و مردان، جوانان، دانشجویان و دانش‌آموزان کشور تمام شده است. خشونت اعمال شده از سوی گزمگان رژیم خصوصاً بر ضد زنان و دختران میهن که دیگر حاضر نیستند زیر یوغ قوانین قرون‌وسطایی رژیم فقیهان زندگی کنند موج عظیمی از همبستگی هم‌میهنان‌مان و پیوستن به معترضان و بسیاری از حزب‌ها و نیروهای مترقی در سطح جهان را برانگیخته است.

زمینه‌های خیزش مردمی  کنونی و ترکیب اجتماعی آن 

اسناد هفتمین کنگرۀ حزب تودۀ ایران به‌روشنی بر ماهیت طبقاتی رژیم حاکم بر میهن ما و سیاست‌های خانمان‌برانداز و نولیبرالی آن در سال‌های اخیر انگشت گذاشته است. در میهن ما نظامی سرمایه‌داری با روبنایی عقب‌مانده در شکل اسلام سیاسی حکومت می‌کند. تجربهٔ دهه‌ها حکومت جمهوری اسلامی ملاک عملی‌ای روشن برای داوری دربارهٔ ضدمردمی بودن ماهیت این حکومت است. سال‌ها سرکوب و خون‌ریزی و خفه‌کردن هر صدای اعتراض مردم و فریادهای “سرکوب و منکوب کنید” رهبر حکومت بر ضد مردمی خسته و جان به‌لب رسیده از فقر و محرومیت و ظلم و تعدی دستگاه‌های حکومتی که به خیابان آمده‌اند سندی محکم و انکارناپذیر در تأیید این واقعیت است که منشأ سرکوب و خون‌ریزی و تخریب در میهن ما رژیم حاکم و دستگاه‌های سرکوبگر آن همچون سپاه، وزارت اطلاعات، بسیج، و دیگر نهادهای رنگارنگ امنیتی است. هنگام بررسی اعتراض‌های گستردۀ مردمی در هفته‌های اخیر لازم است توجه کنیم که در دو سال گذشته موج گسترده‌ای از اعتراض‌های توده‌ای در میان قشرهای گوناگون اجتماعی برخاست و جریان یافت. اعتراض‌های گستردۀ کارگران، کشاورزان، معلمان و فرهنگیان، و بازنشستگان کشور طی دو سال گذشته دامنه‌هایی بسیار گسترده‌ای داشته‌اند و روزی نبوده که در استان‌ها و شهرهای مختلف کشور قشرهایی مختلف از مردم و زحمتکشان یدی و فکری در اعتراض به ادامۀ ظلم و فساد و محرومت‌های‌شان از سوی این حکومت ضد مردمی به خیابان نیامده باشند. از اعتصاب کارگران هفت‌تپه و هپکو و کارگران معادن و کارگران پیمانی صنایع نفت و پتروشیمی گرفته تا اعتراض‌های گستردۀ کشاورزان به بی‌آبی و ادامه هم‌زمان آن‌ها با اعتراض‌های زنان و دانشجویان کشور از روند مداوم و درعین‌حال گسترش یابندۀ اعتراض قشرهای گوناگون اجتماعی بر ضد رژیم ولایت فقیه نشان داشته و دارند. بنابراین، حوادث بیش از چهار هفتهٔ اخیر را بدون توجه به این موج اعتراض‌ها که زمینه رشد جنبش‌های اعتراضی دو سال اخیر را موجب گردید نمی‌توان بررسی کرد. همان‌طور که حزب ما در اسناد کنگره هفتم اشاره کرده است، در یک سو ده‌ها میلیون ایرانی برای تأمین معاش و نیازهای اوّلیهٔ زندگی روزمره با دشواری‌هایی بسیار روبه‌رو هستند و با دورنمایی از آینده‌ای تاریک در فقر یا زیر خط فقر زندگی می‌کنند و در سوی دیگر جمعیتی اندک با میلیاردها ثروتی که از جیب مردم دزدیده‌اند و می‌دزدند، به‌غارت و از بین بردن هرچه بیشتر منابع ملّی و ثروت کشور مشغول‌اند. فاجعهٔ تکان‌دهنده در میهن ما لشکر میلیونیِ بیکاران، محرومان، و مردم صبور و شریفی است که به‌خاطر بی‌عدالتی نهادینه شده در رژیم حاکم حتّی در تأمین زندگی‌ای حداقلی ناتوان‌اند و دیگر به‌جز زنجیرهای فقر و ظلم بر دست و پای‌شان چیزی برای از دست دادن ندارند.

نکته دیگری که توجه به‌آن اهمیت دارد حضور پرشور زنان در این دوره از مبارزات بر ضد رژیم ولایت ‌فقیه است. در این زمینه نیز می‌توان گفت که زنان میهن ما همواره در معرض ستم‌های سنگین تبعیض جنسیتی در عرصه‌های گوناگون اقتصادی – اجتماعی، تحمیل حجاب اجباری، وضع و اعمال قانون‌های ضدانسانی قصاص و دیه، قانون جوانی جمعیت بوده‌اند و تلاش سازمان‌یافته در جهت پایمال و سرکوب کردن خشن حقوق و آزادی‌های زنان میهن ما از ویژگی‌های سیاست‌های رژیم ولایت ‌فقیه در تمام طول حکومتش بوده است. قانون جوانی جمعیت و فرزندآوری اجباری به دستور ولی ‌فقیه و نقض حق طبیعی کنترل زنان بر بدن خویش، محروم کردن زنان از عرصه‌هایی از آموزش و اشتغال و دست یافتن به استقلال اقتصادی، تحمیل عقاید قرون‌وسطایی مغایر با تمدن بشر امروزی مثل لزوم اجازهٔ مرد برای مسافرت زن یا دادن حق طلاق به مرد و ترویج فرهنگ مردسالاری “حفظ ناموس”، از جمله بی‌حقوقی‌هایی فاجعه‌بار بوده‌اند که روزها و شب‌های زندگی زنان میهن ما در جمهوری اسلامی را  با کابوس آن‌ها درآمیخته‌اند.

یکی دیگر از نیروهای اجتماعی که نقش عظیمی در خیزش مردمی اخیر داشته‌اند جوانان، دانشجویان، و دانش‌آموزان کشور هستند که در سال‌های اخیر با دشواری‌های بسیار رو به‌رو بوده‌اند. تحمیل نظریات غیر علمی و قرون‌وسطایی به آموزش‌وپرورش کشور، اعزام دسته‌های چاقوکشان و مزدوران بسیج به دانشگاه‌ها و تلاش برای تبدیل مراکز آموزش عالی کشور به پادگان، و پاکسازی انبوه دانشجویان و استادان دگراندیش به کیفیت و ساختار آموزش عالی کشور ضربه‌هایی هلاکت‌بار وارد آورده‌اند. چالش دیگر اساسی پیشِ روی جوانان کشور پدیدهٔ بیکاری در میان آنان است که در برخی از استان‌ها به بیش از  ۶۰ درصد رسیده است. بخش عمده‌ای از جوانان کشور آینده‌ای نامعلوم و تاریک در چشم‌انداز زندگی خود می‌بینند.

حزب ما در اعلامیه‌های اخیر خود اشاره کرد که نقش طبقه کارگر میهن ما در اعتراض‌های اخیر کم رنگ بوده است و این یکی از نقاط ضعف جنبش کنونی است که باید با تمام توان کوشید بر آن غلبه کرد. اجرای برنامه “تعدیل ساختاری” مطابق فرمان‌های نهادهای سرمایه‌داری جهانی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی طی بیش از سه دهه اخیر پیامدهایی زیانبار در تضعیف کمی و کیفی جنبش کارگری داشته است که این امر از علت‌های اصلی حضور کمرنگ طبقه کارگر و زحمتکشان در جنبش اعتراضی کنونی است.

سرکوب خشن و بی‌اعتنایی کامل رژیم ولایت فقیه به حقوق و خواست‌های کارگران برای تأمین زندگی‌ای در شأن انسانی کارگر دربر دارندهٔ  این تجربهٔ گرانبها برای جنبش کارگری است که به سران فاسد و ضد مردمی رژیم و ساختارهای وابسته به آن نباید هیچ چشم امیدی داشت. طبقهٔ کارگر ایران تنها با شرکت فعال در این اعتراض‌های مردمی است که همراه زنان، جوانان، دانشجویان، و دانش‌آموزان کشور می‌تواند رژیم ضد مردمی را به‌چالشی جدی بطلبد و در جریان همین مبارزه به برخی از خواست‌های صنفی خویش نیز دست یابد.

موج سواران، ارتجاع منطقه، و نقشه‌های امپریالیسم برای منحرف کردن جنبش مردمی

برای حزب ما روشن است که امپریالیسم و نیروهای ارتجاعی منطقه ازجمله عربستان سعودی و رژیم نژادپرست اسرائیل از وضعیت کنونی می‌خواهند در جهت منافع راهبردی‌شان بهره‌برداری کنند و تلاش می‌ورزند‌ نیروهای ارتجاعی و وابسته‌ای همچون سلطنت‌طلبان و مجاهدین را برای تصاحب کرسی قدرت در شرایطی مناسب قرار دهند. در این زمینه برنامه‌هایی گوناگون، خصوصاً در خارج از کشور، در جریان است که باید به‌دقت و با هوشیاری با آن‌ها مقابله کرد.

دولت آمریکا و متحدانش در جریان انقلاب بهمن ۵۷ نیز هنگامی که از حفظ رژیم دست‌نشانده و مزدور شاه قطع امید کردند تمام تلاش‌شان را به شکل دادن حاکمیتی جدید و توطئه علیه نیروهای مترقی متوجه کردند. پیام‌های ردوبدل شده میان جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، و خمینی در سال ۱۹۷۹/ ۱۳۵۷ که در نوامبر ۲۰۱۵ / آبان- آذرماه ۱۳۹۴ از شمول اسناد طبقه‌بندی شدهٔ وزارت امور خارجهٔ آمریکا خارج شد نشان‌دهندۀ این حقیقت است که برای آمریکا و امپریالیسم جهانی مهم‌ترین مسئله مطمئن شدن از جلوگیری از نفوذ حزب تودۀ ایران و دیگر جریان‌های مترقی و آزادی‌خواه در ایران بود. بر اساس همین اسناد رسمی دولت آمریکا، پیش از پیروزی انقلاب بهمن ۵۷، نمایندگان دولت جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، بارها از طریق نزدیکان خمینی- ازجمله ابراهیم یزدی- در پاریس با خمینی تماس داشته‌اند. سایروس وَنس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، در دی‌ماه ۱۳۵۷ در پیامی به سفارتخانه‌های آمریکا در تهران و پاریس نوشت: “ما به این نتیجه رسیده‌ایم که برقراری ارتباط مستقیم با اطرافیان خمینی تصمیم بسیار خوبی است.” ژیسکار دستن در دوران ریاست‌جمهوری‌اش در فرانسه پیام محرمانهٔ جیمی کارتر را به خمینی رساند و همچنین میزبان کنفرانسی در گوادلوپ (۱۴ دی‌ماه ۱۳۵۷) بود که رهبران چهار دولت غربی در آن گردهم آمده بودند و دربارهٔ رژیم پهلوی و آیندهٔ آن با توجه به منافع خودشان تصمیم‌هایی گرفتند. در آن دورهٔ پرتلاطم، در زمانی که مردم ایران به‌امید دگرگونی‌های اساسی به خیابان‌ها می‌آمدند، کوشش و هدف دولت آمریکا و سران کشورهای قدرتمند غربی که در کنفرانس گوادلوپ پذیرفته بودند “کار شاه تمام است”، توجه‌شان به جلوگیری کردن از تعمیق انقلاب و ممانعت از افتادن رهبری انقلاب به‌دست نیروهای ترقی‌خواه و چپ معطوف شد. ژیسکار دستن در نشست گوادلوپ گفته بود: “اگر شاه بماند، ایران دچار جنگ داخلی خواهد شد، مردم زیادی کشته خواهند شد و کمونیست‌ها نفوذ فوق‌العاده زیادی به‌دست خواهند آورد… ”

امروز نیز ما شاهد این واقعیت هستیم که به‌رغم اینکه مردم هوشیار ما در مبارزۀ خیابانی خود به‌روشنی شعار “نه شاه، نه رهبر، مرگ بر ستمگر” را می‌دهند امپریالیسم و ارتجاع با تمام توان تبلیغاتی‌شان تلاش می‌کنند جنبش مردمی به‌پاخاسته را در جهت منافع کارگزارشان همچون طرفداران رضا پهلوی و مجاهدین مهندسی کنند که از هم‌اکنون قمه به‌کمر برای همه نیروهای مترقی و آزادی‌خواه خصوصاً نیروهای چپ خط‌و‌نشان می‌کشند. تجربۀ دردناک انقلاب بهمن نشان داد که جایگزین کردن یک حکومت استبدادی و ضد مردمی با نوع دیگری از استبداد و دیکتاتوری نمی‌تواند خواست‌های اکثریت قاطع مردم ما برای تحقق آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی برآورده کند. نیروهایی همچون سلطنت‌طلبان که پروندۀ قطوری از سرکوب و خونریزی در میهن ما دارند و خود از عامل‌های اصلی رشد “اسلام سیاسی” و روحانیت قشری برای مقابله با اندیشه‌های مترقی بوده‌اند یا نیرویی مانند سازمان مجاهدین که خود بر اساس نظریات ارتجاعی اسلامی- فرقه‌ای با پول کشورهایی همچون عربستان سعودی در مقام پاسدار منافع آن‌ها عمل می‌کند نمی‌توانند مدافع راستین حقوق مردم ما باشند. سازمانی که زنان عضوش ناچارند حجاب اسلامی را رعایت کنند و تنها سازمان اپوزیسیون در کشور است که پروندۀ قطوری از شکنجه و آزار و اذیت اعضای خود در سازمان عفو بین‌الملل و دیگر نهادهای حقوق بشری دارد نمی‌تواند مدافع راستین مبارزه قهرمانانهٔ زنان میهن ما برای رهایی از زنجیرهای حجاب اجباری باشد.

امروز بیش از هر زمان دیگری ما با همهٔ نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشور از جبههٔ ملی و نهضت آزادی گرفته تا طیف رادیکال نیروهای ملی- مذهبی، جمهوری‌خواهان، و طیف نیروهای چپ مانند حزب چپ ایران (فدائیان خلق)، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)، سازمان راه کارگر و نیروهای نمایندگان خلق‌های میهن ما از حزب دموکرات کردستان ایران تا فرقۀ دموکرات آذربایجان و همه نیروهای محلی و ملی مدافع الغای ستم ملی و پایبند به تمامیت ارضی ایران نیازمند همکاری عملی و واقع‌بینانه هستیم.

برپایی یک “ستاد مبارزاتی‌ مشترک” نیازمند توافق بر سر حداقل‌ها است

امروز دیگر روشن است که تمام تئوری‌پردازی‌ها دربارهٔ اصلاح‌پذیری حکومت جمهوری اسلامی در برابر واقعیت عملکرد سرکوبگرانه و ضد ملی رژیم ولایت فقیه و سیاست‌های فاجعه‌بار اقتصادی- اجتماعی آن با شکست کامل رو به‌رو شده است و فقط کسانی که هنوز بر طبل “اصلاح‌پذیری” حکومت جمهوری اسلامی می‌کوبند، نه غافل‌اند و نه کم‌هوش بلکه وظیفه‌ای روشن در زمینه دفاع از دیکتاتوری حاکم و ایجاد آشفتگی و پراکندگی در میان نیروهای مترقی و آزادی‌خواه کشور دارند.

برای سازمان‌دهیِ قشرهای گسترده اجتماعی از طبقه کارگر و زحمتکشان گرفته تا کارمندان، معلمان، بازنشستگان، زنان، جوانان و دانش‌جویان و دانش‌آموزان که این‌چنین در مقابل گزمگان ارتجاع ایستادگی کرده و می‌کنند نیروهای ملی و مترقی می توانند پیرامون چند اصل محوری که به‌نظر ما در زمرهٔ موردهای زیر باشند تبادل نظر کنند و به اتحاد عمل برسند:

¨ سازمان‌دهیِ اعتصاب عمومی کارگران، کارمندان، و فرهنگیان،

¨ آزادی برای همهٔ زندانیان سیاسی، صنفی و عقیدتی،

¨ مخالفت با هر گونه دخالت کشورهای خارجی در امور داخلی ایران،

¨ پایان دادن به دیکتاتوری و حاکم کردن مردم بر سرنوشت‌شان و تأمین استقلال و حق حاکمیت ملی،

¨ پایان دادن به تمام قوانین زن‌ستیزانه، ازجمله حجاب اجباری،

¨ جدایی دین از حکومت،

¨ پایان دادن به سیاست‌های مخرب اقتصادیِ نولیبرالی سال‌های اخیر،

¨ برپایی یک جمهوری ملی و دموکراتیک. 

کارگران و زحمتکشان آگاه و مبارز!

حزب تودۀ ایران در جریان هفتمین کنگره‌اش تأکید کرد که رژیم ولایت‌فقیه طی بیش از چهار دهۀ گذشته همواره خواست‌ها و منافع طبقۀ کارگر و زحمتکشان شهر و روستا را به شکل گسترده‌ای زیرپا گذاشته است. سمت‌گیری اقتصادی‌اجتماعی رژیم ولایت ‌‌فقیه با محوریت آزادسازی اقتصادی، خصوصی‌سازی و مقررات‌زدایی، بر زندگی و امنیت شغلی شما کارگران و زحمتکشان اثرهایی ویرانگر داشته و دارند. رواج قراردادهای موقت، تفرقه‌افکنی بین کارگران با عقد قراردادهای متفاوت و ظالمانه که اصل مزد مساوی در برابر کار مساوی را نقض می‌کنند، حضور دلال‌ها به‌نام پیمانکاران نیروی کار، آزادسازی مزد با عنوان‌هایی گوناگون ذیل سیاست انجماد مزدی، ژرف‌تر شدن شکاف هزینه‌درآمد که به‌ کاسته شدن قدرت خرید و سقوط سطح زندگی شما منجر گردیده است.  سرکوب فعالیت‌های مستقل صنفی و سندیکایی یکی از پیامدهای یورش پی در پی رژیم ولایت ‌فقیه به حقوق شما است. در تمام این سالیان انباشت سرمایه به ‌بهای فقر و فلاکت تهیدستان جامعه و از آن جمله شما کارگران، دهقانان، و زحمتکشان فکری و یدی همراه بوده ‌است.

امروز با خیزش گستردۀ مردمی در شهرهای گوناگون کشور فرصتی تاریخی پدید آمده است تا حکومت فاسد و ضد مردمی جمهوری اسلامی به چالشی جدی کشانده شود و بتوان با مبارزۀ هماهنگ راه را برای رهایی ایران از چنگال استبداد هموار ساخت. در این اوضاع و احوال حساس، طبقه کارگر ایران و متحدانش ازجمله دهقانان و کارمندان و حقوق بگیران محروم می‌توانند با پیوستن به جنبش مردمی و فلج کردن چرخ اقتصادی رژیم نقشی مهم و یگانه‌ در به پیروزی رساندن جنبش مردمی داشته باشند. باید با تمام توان و هوشیاری در مسیر آگاهی بخشی، تدارک، و سازمان‌دهی اعتصاب عمومی کارگران و کارمندان و همه زحمتکشان کشور حرکت کرد. تأخیر در این زمینه می‌تواند این فرصت را به رژیم ضد مردمی حاکم بدهد تا خود را از مهلکه‌ای جدی که در آن گیر کرده است نجات دهد. فراموش نکنیم که منبع همه محرومیت‌ها، نابودی صنایع تولیدی، تحمیل دلالان بازار کار که خون کارگران را می‌مکند و سرکوب خشن هر صدای اعتراضی، رژیم ستمگر حاکم است. هرگونه عقب‌نشینی موقتی تنها کمکی به نجات حکومت از سقوط است و نه قدمی در دلسوزی برای منافع زحمتکشان.

زنان مبارز و آزادی‌خواه ایران!

شما با حضور پر شکوه‌تان در عرصه‌های گوناگون پیکاری که هم‌اکنون در میهن ما جریان دارد، بار دیگر پایه‌های استبداد را به‌لرزه درآورده‌اید. امروز هیچ عرصه‌ای از مبارزه نیست که نشان از حضور پررنگ و تأثیرگذار شما نداشته باشد. علاوه بر مبارزه در راستای برابری و رفع تبعیض و خشونت، رفع تبعیض در اشتغال و مزد مساوی با مردان در کار یکسان و پایان دادن به حجاب اجباری حضور جسورانه‌تان در تجمع‌های خیابانی شهرها از پیکار خستگی‌ناپذیر شما زنان  مبارز و آزادی‌خواه ایران بر ضد رژیم‌های استبدادی و ضد مردمی شاهی و ولایی حکایت دارد. شما درعمل ثابت کردید که می‌توانید نقش تاریخی‌تان را به‌شایستگی انجام دهید و مسئولیت آن را برعهده گیرید. بر اساس این شایستگی و ظرفیت بالای کنش‌گری شما زنان، رژیم زن‌ستیز جمهوری اسلامی از همان فردای انقلاب سیاست سرکوب و تحقیر و نقض حقوق انسانی‌تان را در دستورکارش قرار داد و با هجوم بردن و دستبرد زدن به دستاوردهای سال‌ها مبارزهٔ شما و نسل‌های پیشین زنان ایران و با تصویب انواع قانون‌های زن‌ستیزانه، تلاش فراوان کرد تا سیاست فرودست نگه‌داشتن و حذف تدریجی‌تان از عرصه‌های گوناگون زندگی اجتماعی و اقتصادی را عملی سازد. حزب تودهٔ ایران در پیکار ۸۱ ساله‌اش همواره از مبارزات برحق شما پشتیبانی کرده و افتخار می‌کند که در مقام نخستین نیروی سیاسی برابری کامل حقوق زن و مرد را در برنامه خود گنجانید، و این در اوضاع‌واحوالی بود که سخن گفتن از برابریِ زن و مرد در جامعهٔ مردسالار به‌خصوص در آن زمان جرمی نابخشودنی بود. حزب تودهٔ ایران امروز نیز اعتقاد راسخ دارد که بدون آزاد شدن زنان از ستمی که بر آنان می‌رود، آزادی و عدالت اجتماعی قدم بر میهن ما نخواهد گذاشت.

امروز مبارزۀ دلاورانه و حق‌طلبانهٔ شما همراه با شعار “زن، زندگی، آزادی” تحسین همه نیروهای مترقی و آزادی‌خواه جهان را برانگیخته و ما اطمینان داریم که این پیکار تاریخی که شما امروز در آن نقشی یگانه برعهده دارید سرانجام به پیروزی خواهد رسید.

دانشجویان، جوانان، و دانش‌آموزان مبارز و آگاه!

از ۱۶ آذرماه ۱۳۳۲ تا میدان‌های نبرد انقلاب ۵۷ تا مبارزۀ دلیرانه شما در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ تا صحنه‌های پیکار دلیرانه‌تان در هفته‌های اخیر از دانشگاه شریف تا تمامی دانشگاه‌های کشور و در وضعیتی که با یورش وحشیانه و خونریز گزمگان حکومت استبدادی جمهوری اسلامی رو به‌رو بوده‌اید نشانی روشن از سنت تاریخی مبارزه‌جویی شما دانشجویان و جوانان کشور بر ضد حکومت‌های استبدادی در میهن ما دارد. شعارها و عملکردهای شما در سیر وقایع سیاسی کشور و به‌ویژه در دو دههٔ اخیر از روحیه پرسشگر و شناخت عمیق و سطح بالای آگاهی و هوشیاری شما نسبت به وضعیت بغرنج سیاسی کشورمان حکایت دارد. پشتیبانی شما از مبارزات کارگران ، زنان، و دیگر جنبش‌های اجتماعی و سیاسی، در گسترش مبارزات مردم میهن‌مان تأثیرگذار بوده است. شعارهای هوشیارانه شما در جریان اعتصاب‌های اخیر از “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر” و “اتحاد، مبارزه، پیروزی”، و فراخواندن طبقه کارگر و زحمتکشان به میدان مبارزه  بلوغ و آگاه سیاسی شما در شرایط بسیار بغرنج و حساس کشور را به‌اثبات می‌رساند. 

حزب‌ها، سازمان‌ها، نیروها، و شخصیت‌های ملی، آزادی‌خواه، و عدالت‌جوی ایران

شما در سراسر چهل و چند سال گذشته شاهد بوده‌اید که به‌رغم همهٔ محدودیت‌ها، سرکوب‌ها، تضییق‌ها، و بگیروببندها، مردم رنج‌دیدهٔ ایران هرگز از حق‌طلبی و آزادی‌خواهی دست برنداشته‌اند و هر جا که امکان و توانش را داشته‌اند رژیم حاکم و دستگاه سرکوبگر آن را به‌چالش کشیده‌اند. ما امروز در میهن‌مان نضج‌گیری وضعیتی تاریخی و مهم را شاهدیم که بر مسئولیت تک تک ما در پاسداری از این نهال نو دمیده افزوده است. ما در کنگرۀ اخیر حزب‌مان تأکید کردیم که خوب می‌دانیم جهان‌بینی‌ها، ارزیابی‌ها، تحلیل‌ها، موضع‌گیری‌های سیاسی، و برنامه‌های اقتصادی-اجتماعی درازمدّت همهٔ ما حزب‌ها، سازمان‌ها، نیروها، و شخصیت‌های ملی، آزادی‌خواه، و عدالت‌جوی ایران یکسان نیست. واقعیت تنوع طبقات و قشرهای اجتماعی چنین تمایزی را دیکته می‌کند و این امری طبیعی است. به‌همین دلیل ما اینجا و آنجا کم یا بیش با دیدگاه‌های یکدیگر دربارهٔ آیندهٔ ایران توافق کامل نداریم، و این نیز امری طبیعی است. ما ممکن است اینجا و آنجا انتقادهایی به سیاست‌ها و عملکردهای یکدیگر داشته باشیم، ولی به‌اعتقاد ما، هر حزب و سازمان و نیرویی حق دارد که مبارزهٔ مستقل میهن‌دوستانه و ترقی‌خواهانهٔ خود را بر پایهٔ ارزیابی‌های مستقل خود و با شیوه‌هایی متناسب با دیدگاه‌ها و توان خود به‌پیش ببرد. ما به‌این مبارزهٔ مستقل در همهٔ عرصه‌های جاری مبارزهٔ اجتماعی-اقتصادی-سیاسی احترام می‌گذاریم.  ولی این امر نافی ضرورت اتحاد عمل و همکاری بین نیروهای ملی دموکراتیک نبوده و نخواهد بود.

همرزمان!

امروز این خطر جدی نیز وجود دارد که موج سواران و قدرت‌های خارجی و ارتجاع منطقه بخواهند از جنبش عظیم مردمی میهن ما به‌سود منافع راهبردی خودشان در منطقه بهره‌جویی کنند و تنها با هوشیاری و تلاش مشترک ماست که می‌توان جلو هرگونه مداخله خارجی در امور داخلی میهن‌مان را با تمام توان سد کرد.

مردم مبارز و آگاه ایران!

حکومت استبدادی، ضدمردمی و سراپا فاسد جمهوری اسلامی سد اساسی تحقق خواست‌های اولیهٔ شما در تمامی عرصه‌های اجتماعی-اقتصادی جامعه ماست. تجربۀ چهل سال گذشته و هفته‌های اخیر نشان داده است که حکومت فقها عامل اصلی بی‌امنیتی، بی‌ثباتی، فقر گسترده، محرومیت بی‌سابقه، بیکاری، و تخریب محیط زیست در میهن ماست. حکومتی که رهبر آن خود را “نمایندۀ خدا” بر روی زمین می‌داند و ورای همه قوانین و نهادهای مندرج در قانون اساسی کشور عمل می‌کند نشانه روشنی از ساختار و وجههٔ عمیقاً قرون‌وسطایی و ضد مردمی این نظام سیاسی است که تا آن را از میان برنداشت نمی‌توان به آینده ایران، آینده‌ای رها از زنجیرهای استبداد، آینده‌ای در راه تحقق آزادی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی امیدوار بود. تحقق این امر به همدلی گسترده در سطح ملی و دفاع شجاعانه و مستقیم از مبارزۀ زنان، جوانان، دانشجویان، دانش‌آموزان، و همه زحمتکشان کشور نیاز دارد. همه نشانه‌ها حاکی از آن‌اند که حکومت استبدادی هرروز بیش از پیش تضعیف و پایه‌های آن سست‌تر می‌گردد. فرصت را باید مغتنم شمرد و باید به سوی پایان دادن به رژیم ولایت‌ فقیه و استقرار حاکمیت مردم بر سرنوشت‌شان گام‌هایی بلندتر برداشت.

کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران

مهرماه ۱۴۰۱  

به نقل از «نامۀ مردم» شمارۀ  ۱۱۶۷، ۲ آبان ۱۴۰۱

 

تاریخ انتشار : ۵ آبان, ۱۴۰۱ ۲:۳۷ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سقوط تاریخی دستمزد در مقابل طلا

در چشم انداز سبزِ نگاه تو

دفتر کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

تأثیرات سیاست‌های ترامپ بر حقوق زنان و اقلیت‌ها

توصیه‌هایی برای مقاومت در دوره‌‌ای تاریک

آیه‌های زمینی