بعد از حدود ۳ هفته که از جنگ در اوکراین می گذرد، همچنان اخبار و تحلیل ها در این زمینه نه تنها جانبدارانه بلکه مغرضانه هم انتشار می یابد. متاسفانه از روزهای آغاز بحران اوکراین، رسانه های جهان سرمایه داری (مدیا، شبکه های اجتماعی و …) لحظه به لحظه و بدون وقفه خبرسازی می کنند. اگر چه ظاهرا روسیه با حمله به اوکراین جهان را غافلگیر کرد، ولی تصور این که حمله روسیه به اوکراین اقدامی خلق الساعه و غافلگیرانه بوده به هیچ وجه قابل قبول نیست و یا اینکه تصور شود جنگ محصول اراده پوتین بوده، یا سرمایه داری روسیه در راه اندازی جنگ نقش دست بالا را دارد و به بیانی عامل آغاز جنگ را در درون روسیه جستجو کردن، سبب انحراف دید در تشخیص عامل عمده رویداد فاجعه بار می شود. این قبیل تحلیل های زرد و ژورنالیستی جهت دار پایه مادی ندارد و مستندات لازم در این خصوص وجود ندارد تا بشود آنها را در اثبات نقش عامل درونی یعنی روسیه به کار بست. ولی عوامل بیرونی و موثر وقوع این جنگ ( سرمایه داری آمریکا، اروپا و ناتو و بدعهدی های دولت اوکراین ) چنان واضح و آشکار است که به راحتی مشخص می کنند، عوامل مزبور بیشترین نقش را در وقوع بحران داشته است.
مرور اخبار ضد و نقیض، تحلیل ها و موضع گیری های کشورهای سرمایه داری بویژه آمریکا گواه بر این دارند، امپریالیسم آمریکا بیش از۸ سال قبل جوانب گوناگون حمله به روسیه را برنامه ریزی کرده اند. جهان اینک پذیرفته است که جنگ اوکراین و حمله روسیه به این کشور به موضوعی بین المللی و فوق العاده حساس در سطح روابط سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است. هم اکنون مسائل جاری مربوط به جنگ اوکراین در حال تبدیل شدن به یک بحران بین المللی در سطوح اقتصادی و سیاسی جهان است. بحرانی که به تحریم و تهدید گذر کرد. جامعه جهانی در واکنش به این تهاجم، تحریمهایی را علیه مسکو اعمال کرده که این تحریمها از جمله «الیگارشهای روس» را نیز هدف گرفته اند. آمریکا و به تبع آن دولتهای اروپایی همزمان سلسله تحریم هایی نسبت به روسیه تصویب نمودند، تحریم هایی که هم اقتصادی، هم سیاسی و هم ورزشی هستند.
در کارزار تحریم روسیه ، قدرتهای غربی و متحدانشان و حتی سوئیس که معمولاً تلاش میکند در منازعات بینالمللی وارد نشود و بیطرف باقی بماند، این بار با تحریم الیگارشهای روس، فشار اقتصادی و سیاسی بر دولت ولادیمیر پوتین را افزایش دادهاند. در پرتو طرح فشار به روسیه، این کشور ظرف بیش از ۲۰ روز، به بزرگترین کشور تحت تحریم جهان تبدیل شد و فشارها علیه روسیه روز به روز افزایش مییابد. اما روسیه نیز در این میان اقدام به تهدیداتی بر علیه این کشورها کرده است.
این یک جنگ هستهای مالی و بزرگترین رویداد تحریمی در تاریخ است
براساس آمار ارائه شده، تحریمهایی که وزارت خزانه داری آمریکا طی ۳۷ برنامه جداگانه علیه افراد و کشورها اعمال کرده، قابل شناسایی است و رشد عددی تحریم ها را نشان می دهد، مثلا از ۹۰۲ تحریم در سال ۲۰۰۰ به ۹ هزار و ۴۲۱ تحریم در سال ۲۰۲۱ رسیده است. این آمار تنها در مورد تحریم های اعمال شده از طرف وزارت خزانه داری آمریکا است و هیچ ارتباطی با تحریم های دیگر نهادهای دولت آمریکا مانند وزارت امور خارجه، وزارت بازرگانی و وزارت دادگستری و امنیت ملی ندارد. دولت آمریکا حتی خود را محق می داند با نفوذ و فشار در شورای امنیت سازمان ملل یا اتحادیه اروپا علیه کشورها تحریم اعمال کند، به عنوان نمونه کره شمالی و ایران را بر سر برنامه هستهای را به کمند تحریم می کشند. به گزارش سایت «کاستلوم» که بانک اطلاعات ردیابی تحریمهای جهانی است، به نقل از « یتر پیاتتسکی »، مقام سابق وزارت خزانهداری آمریکا در دولت باراک اوباما و ترامپ که از جمله بنیانگذاران سایت کاستلوم است، مینویسد: «این یک جنگ هستهای مالی و بزرگترین رویداد تحریمی در تاریخ است». او افزود: « روسیه ظرف دو هفته از دایره اقتصاد جهانی خارج و به بزرگترین هدف تحریمهای جهانی و یک منفور مالی تبدیل شد».
براساس داده های آماری تا پیش از تحریم روسیه؛ ایران در رده اول لیست تحریم های آمریکا قرار داشت، اینک روسیه در لیست تحریم با تصویب ۵۵۳۲ مورد در ردیف اول و بالاتر از ایران و کره شمالی قرار گرفت. ضمن اینکه ایران تاکنون در ۳۶۱۶ مورد تحریم شده ، سوریه ۲۶۰۸ مورد،کره شمالی ۲۰۷۷ مورد، ونزوئلا ۶۵۱ مورد، میانمار ۵۱۰ مورد و کوبا با ۲۰۸ مورد تحریم مواجه شده اند.
بدون لحظه ای درنگ باید پذیرفت، راه اندازی موج تحریمها علیه یک کشور اعلان یک جنگ است. متاسفانه برنامه به بحران کشاندن کشورهای مخالف و ناهمسو با آمریکا از طریق تحریم هایی اعمال شده و می شود، چون ابزار تحریم به عنوان رکن عمده سیاست خارجی ایالات متحده شناخته شده و کاربست آن منحصر به دیروز و امروز آمریکا نبوده و هیچگاه از دستور سیاست خارجی آمریکا خارج نشده و به این زودی ها هم کنار گذاشته نمی شود. آمریکا از ابزار تحریم برای تحت فشار قرار دادن کشورهایی که حول محور سیاست های واشنگتن حرکت نمی کنند، استفاده کرده و می کند. هدف آمریکا از این اقدام، تسلیم کردن کشورها و تحت کنترل درآوردن آنها است. طراحی نوع و مکانیسم تحریم کشورهای ناهمسو با آمریکا از قبل در اندیشکده های سرمایه داری غرب تدوین و در بازه زمانی مشخص اجرا گردد.
اینک جهان سرمایه داری به سرکردگی آمریکا، تحریم های همه جانبه علیه روسیه سرمایه داری را عامل بازدارنده معرفی می کند، همچنین بطور یکپارچه و با همراهی اروپا درصدد است با روایتهای یک طرفه و وارونه خود، همزمان با تصویب تحریم های متعدد علیه روسیه، موج روس هراسی را نیز ایجاد کرده و چنان بر آن موج سواری کند تا مانع آشکار شدن زمینه ها و ریشههای بحران اوکراین شود، بنابراین کاربرد تحریم به مثابه سلاح نرم علیه روسیه را در چنان سطح وسیعی تبلیغ می کنند تا جائی که با نشر اخبار لحظه به لحظه یکسویه، جانبدار و پروگاندی، برنامه دارند، اهداف خاص و از پیش تعیین شده خود را به افکار عمومی حقنه کنند، پس در این رابطه برای استتار آتشافروزیهای خود، به گونه ای بسترسازی می کنند تا مانع رشد و توسعه پرقدرت اقتصادی و نظامی چین و احیای قدرت نظامیِ روسیه شوند، تا از طریق این راهبندها، گام به گام تعادل و موازنهی قدرت میان قدرتهای بزرگ جهانی را برهم زنند و نتیجتا معماری امنیتی نظم جهانی جدید پساجنگ سرد را ایجاد کنند. ظهور دو قدرت چین و روسیه و رشد بی سابقه نقشآفرینیشان در معماری امنیتی نظم جدید، بلوکبندیهای سرمایه داری و موازنهی قدرتِ بینا دولتی متمایز از هم را رقم زده است تا هرکدام به سهم خود در معماری امنیتی نظم جهانی جدید به ایفا نقش بپردازند تا در مقام رقیب آمریکا با زیاده خواهی سرمایه داری انحصاری آمریکا مقابله مسالمت آمیز داشته باشند و این به مذاق آمریکا چندان خوش نمی آید.
موضوع دیگر اینکه در مدت زمان نه چندان زیاد از آغاز بحران اوکراین، روز به روز آشکارتر می شود که اوکراین قربانی وعده و وعید های پوچ سرمایه داری آمریکا و اروپا و باور کردن به ناتو شد و هنوز معلوم نیست که چه بهایی برای این باور غلط و اعتماد به ناتو خواهد پرداخت. درست است که جنگ سرد تمام شده است، اما میتواند در اشکال مختلف ادامه داشته باشد. آمریکا میخواهد در جهان تک قطبی چند قدرتی امروز، تاثیرگذاری بیشتری بر نظم بین المللی برای تامین منافع خود داشته باشد و در مقابل روسیه هم همین را در معماری امنیتی نظم جهانی جدید پساجنگ سرد میخواهد. بدین ترتیب مسئولیت جمعی نیز بر عهده همه ی آنانی است که با اشاره به اینکه اوکراین می تواند به مدار سرمایه داری بپیوندد آتش رویارویی را در دروازه های روسیه برافروختند.
شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰- ۱۲ مارس ۲۰۲۲