سه شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷

سه شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷

واقعیت‌های جدید در قفقاز و "جادۀ ترامپ": روی کاغذ صاف و روان بود!
ایروان به یک آزمایش پرداخت: سیستم اتحادهای سنتی و تضمین‌های واقعی را به نفع وعده‌های توهمی غرب رها کرد. روی کاغذ، همه چیز زیبا به نظر می‌رسد: صلح، همکاری، فناوری،...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
نویسنده: برگردان: سیامک سلطانی
روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی
ذکر اشتباهات حزب توده وعمل نادرست شخص آقای خسرو روزبه از سوی آقای علی مرادی مراغه‌ای و دیگر منتقدین،زمانی . می‌تواند دست‌مایه‌ای مفید در راستای ازادی و عدالت و نابودی...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسد
نویسنده: اسد
کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی...
کشتار ۶۷ تنها یک تراژدی ملی نبود، بلکه مصداق نقض فاحش و گستردهٔ حقوق بشر به شمار می‌رود. نهادهای بین‌المللی هم‌چون عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر بارها خواستار روشن...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
راهرو ترامپ در قفقاز و خوش‌بینی های طرف ایرانی...
خوش‌بینی طرف ایرانی در مورد موضع کرملین در این مورد ممکن است با واقعیت دشوار امروز در تضاد باشد. مشکل اینجا نه تنها طیف گستردۀ ارزیابی‌ها از اسناد امضا شده...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: یوری کوزنتسوف
نویسنده: یوری کوزنتسوف
کنش‌گری کارشناسان و سمن‌ها در زمینۀ محافظت از منافع ملی
ابلاغ «جراحی ساختار وزارت جهاد کشاورزی»، که ازجمله حاوی انحلال سازمان منابع طبیعی بود، بلافاصله با واکنش کارشناسان و سمن‌های تخصصی مواجه شد. به‌دنبال این برخوردهای فعال ۷ روز بعد...
۴ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار نهادهای شهروندی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار نهادهای شهروندی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بحران دولت در هلند: پارلمان خواستار تحریم دولت اسرائیل شده است
دو ماه مانده به انتخابات پارلمانی، بحران جاری دولت در لاهه بار دیگر تشدید شده است. روزنامه چپ لیبرال به نقل از یک منبع ناشناس نزدیک به دولت از «هرج...
۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
فرخ نگهدار در واکنش به بيانيه جبهه اصلاحات ایران | گفتگو با آذر منصوری و ابراهیم اصغرزاده
سخنان فرخ نگهدار در کلاب‌هاوس ایران من: «آشتی ملی، نسخه‌ای برای بقای ایران»؛ در واکنش به بيانيه جبهه اصلاحات ایران | گفتگو با آذر منصوری و ابراهیم اصغرزاده؛ ▫️بیانیه گامی...
۳ شهریور, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار

تعیین وضعیت نهائی برنامه و اساسنامه درکنگره دوازدهم سازمان

كنگره سازمان باید به این پرسش اساسی پاسخ دهد كه آیا ما می خواهیم به عنوان یك حزب سیاسی جدی در جامعه ایرانیان عمل كنیم؟ یا نه می خواهیم در همین سطح از فعالیت موجود باقی بمانیم؟ تجربه 28 ساله گذشته گویای این واقعیت است كه ماندن در وضعیت كنونی جز تضعیف سازمان، مسئله دیگری را برای ما فدائیان به ارمغان نیآورده است و بی توجهی به این موضوع و ادامه این روند می تواند آینده فعالیت سازمان را با خطرات جدی همراه سازد!

کنگره دوازدهم و وضعیت سازماندهی مجدد نیروهای سازمان هنوز دو هفته ای به کنگره سازمان باقی مانده است. در کنگره پیش رو قرار است بسیاری از نیروهای تشکیلات سازمان شرکت کنند. در کنگره، هر دو سال یکبار، فرصت برای گفتگو، تبادل نظر و توافق پیرامون مسائل مهم مربوط به سرنوشت سازمان، در میان اعضای تشکیلات فراهم می شود. ارگان های رهبری همواره در سال های گذشته با این معضل اساسی مواجه بوده اند که بدلیل عدم سازماندهی مناسب و همه جانبه نیروی های موجود سازمان، نتوانسته اند بخوبی و در سطحی قابل قبول و همه جانبه، برآمد علنی و حزبی در میان جامعه ایرانیان داشته باشند. هر چند که ارگان های رهبری سازمان با دنبال کردن وقایع سیاسی ایران به موقع به موضعگیری سیاسی پرداخته و با انتشار بیانیه ها و تحلیل های سیاسی، موضوعات مربوط به اوضاع و احوال سیاسی، اقتصادی و حقوق بشری و … ایران را مورد ارزیابی دقیق خود قرار داده اند و در این بین نیز اعضا و هواداران سازمان در این یا آن کشور بصورت انفرادی یا جمعی در سازماندهی حرکات اعتراضی ایرانیان در خارج از کشور شرکت فعال و همه جانبه داشته اند. اما با وجود مجموعه این فعالیت ها، بر این اعتقادم که سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت با داشتن صدها کادر ورزیده و با تجربه که دارای پتانسیل، ظرفیت، توان و امکانات زیادی هستند، می توانند در جنبش دمکراتیک ایران نقش موثر و فعال تری را ایفا کند. اما متاسفانه در حال حاضر بخشی قابل توجه از این نیرو بدلایل گوناگون نمی خواهد در فعالیت های سازمان نقشی موثر و درخور داشته باشد. این نیرو بیشتر در فعالیت های مدنی و دمکراتیک ایرانیان در خارج از کشور بصورت فعال فعالیت می کند اما در فعالیت جاری سازمان نقشی جز پرداخت حق عضویت ندارند. با توجه به وضعیت فوق بخشی از نیروهای موجود در تشکیلات سازمان، ارتباط منظمی را در میان دو کنگره با مسئولین ارگان های سازمان به دلایل گوناگون برقرار نمی کنند. یا اگر ارتباطی با ارگان های مسئول گرفته می شود بیشتر می توان گفت به صورت یک طرفه است. تجربیات کمیته های کشوری سازمان به صورت منظم به تشکیلات سازمان انتقال نمی یابند. ارتباط با مسئولین کمیته های کشوری برقرار است اما با اعضای کمیته های کشوری و اعضای سازمان، ارتباط های مسئولین ارگان های رهبری در سطح مطلوبی نیست. ما می دانیم که ادامه چنین روندی نمی تواند سازمان را در پیشبرد فعالیت هایش یاری رساند و نیاز به این است که به ترتیبی، تدابیری قانونی در کنگره سازمان اتخاذ شود تا بلکه از این طریق ارتباط ها منظم تر و در حد مقبول یک تشکیلات حزبی در آید. اگر از مجموعه اعضای موجود سازمان بتوانیم به اشکال متفاوت بهره مند شویم مطمئناً فعالیت سازمان در عرصه درونی افزایش و بازتاب آن در عرصه بیرونی، بسیار چشمگیر خواهد شد.   اهمیت شرکت در رقابت های سیاسی در این کنگره باید امیدوار و خشنود بود که دستور کار اصلی کنگره به تصویب اسناد پایه ای و اولیه سازمان منجر شود. و امید آن است که در آینده از کنگره دوازدهم سازمان به عنوان کنگره رسیدگی برای تصویب نهائی اسناد برنامه ای و اساسنامه ای، یاد شود. البته روشن است و نیز همه می دانیم که با مجهز شدن سازمان به برنامه و اساسنامه، تمام مشکلات سازمان حل نخواهد شد و نیز در اینجا قابل تاکید است که منظور از تصویب اسناد نهائی این نیست که ما در کنگره های بعدی نتوانیم به تصحیح و اصلاح آنها رو نیاوریم. در واقع ما با تصویب این اسناد حداقل می توانیم در بیرون مسائلی جدی و قابل طرح، برای ایده های خود داشته باشیم. در اینجا لازم به تکرار نیست که در این سال های تبعید ما همواره با نپرداختن به برنامه، خود را از رقابت های سیاسی که در داخل و خارج از ایران و در میدان مبارزه میان احزاب و سازمان های سیاسی صورت گرفته است، دور نگه داشته ایم. نداشتن برنامه باعث گردیده که ما در این رقابت ها نتوانیم بصورت برابر در متن مبارزه درون جامعه شرکت کنیم. در واقع مردم، احزاب و تشکل های سیاسی کشور از برنامه و سیاست های ما بی خبرند. نداشتن برنامه باعث ایجاد فضای پریشانی، پراکندگی، بی هویتی، هرج و مرج و ضعف سیاسی – اجتماعی در درون و بیرون سازمان شده است. در حقیقت جوانان و زنان در ایران یا ما را نمی شناسند یا اینکه اگر هم بخشی از فعالین این اقشار اجتماعی ما را بشناسند فقط با شعارهای کلی ما آشنا هستند و می دانند که در حال حاضر ما برای زمینی کردن شعارهایمان برنامه یا طرح مشخصی نداریم. و قابل فهم است که ادامه چنین وضعیتی هیچگونه جذابیتی را برای مطرح شدن سازمان در میان آنان ایجاد نکند. این موضوع از نظر من یکی از موارد ضعف سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در میان فعالین جنبش های اجتماعی و نیز در جامعه ایرانیان، محسوب می شود. فراموش نباید کرد که کسب قدرت جزو سرشت و ذات یک سازمان سیاسی است. در واقع بدون برنامه و اساسنامه، ما نمی توانیم همراه با جریانات رقیب، خود را به صورت برابر در جامعه مطرح کنیم. کنگره سازمان باید به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا ما می خواهیم به عنوان یک حزب سیاسی جدی در جامعه ایرانیان عمل کنیم؟ یا نه می خواهیم در همین سطح از فعالیت موجود باقی بمانیم؟ تجربه ۲۸ ساله گذشته گویای این واقعیت است که ماندن در وضعیت کنونی جز تضعیف سازمان، مسئله دیگری را برای ما فدائیان به ارمغان نیآورده است و بی توجهی به این موضوع و ادامه این روند می تواند آینده فعالیت سازمان را با خطرات جدی همراه سازد! در ضمن من بر این اعتقادم که کسب قدرت و از آن طریق ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه چنانچه پیشتر متذکر شدم می بایست به عنوان یکی از مشخصه های بارز و اصلی یک جریان سیاسی جدی، تبدیل شود. «گرامشی» در کتاب “دولت و جامعه مدنی” می نویسد:” در دنیای مدرن، حزب زمانی واقعاً حزب است که شکل بندی، سازماندهی و عمل آن چنان باشد که بتواند به یک دولت کامل تبدیل شود”. ما نیاز و حق داریم که با بیش از ۴۰ سال سابقه و تجربه به چنین سازمان سیاسی تبدیل شویم! در واقع یک سازمان سیاسی جدی با مجهز شدن به برنامه می تواند درعرصه سیاسی ایران و در میان کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، پیشنهادات برنامه ای خود را برای مهار تورم، گرانی و بیکاری در وضعیت کنونی بحران اقتصادی و اوضاع رو به وخامت و اسفناک زندگی مردم و گسترش فقر، به جامعه ارائه دهد. چنین سازمانی باید بتواند پیشنهادات کوتاه مدت و بلند مدت خود را برای کاهش اختلافات طبقاتی به جامعه معرفی کند و بگوید که چگونه می خواهد برای غلبه برعقب ماندگی های جامعه و نیز بی فرهنگی های موجود در آن مبارزه اش را پیش برد. و اینکه کلاً با چه طرح های مشخصی می تواند به مسائل و مشکلات زنان، جوانان، حقوق شهروندی، محیط زیست، تبعیضات شدید قومی و مذهبی، گسترش فقر و مواد مخدر و … در جامعه بپردازد؟ ما در کنگره با بررسی و تصویب نهائی برنامه و سیاست می توانیم شرایط را برای سازمان جهت ارائه راه حل های عملی و مناسب برای غلبه بر مشکلات و بحران های موجود در جامعه بوجود آوریم. داشتن سیمای برنامه ای و سیاسی مشخص می تواند برای سازمان در جامعه و در میان جنبش های اجتماعی جایگاهی نسبتاً مناسبی بوجود آورد. اگر سازمان بخواهد برای ایجاد تحولات بنیادین و عمیق در جامعه حرکت و تلاش کند باید صریح و شفاف، دیدگاه ها و نقطه نظرات خود را در ارتباط با مسائل اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی به جامعه اعلام کند و برای آن موارد به اشکال گوناگون و با توجه به امکانات و شرایطی که در آن بسر می برد تبلیغ و اقدام کند.   وطیفه اصلی سازمان داشتن برنامه، اساسنامه و سیاست مشخص است! روشن است که وظیفه اصلی و مبرم یک جریان حزبی چون سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت، می بایست برای ایجاد تغییرات جدی وعمیق در ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران متمرکز شود و بدیهی است که ما باید هر چه بیشتر در چنین مسیری گام های روشنتری برداریم. کنگره دوازدهم سازمان با تعیین و تصویب اولویت های برنامه ای، اساسنامه ای و سیاسی می تواند به نوبه خود در راستای تقویت حزبیت، ایجاد رابطه با توده مردم، فعالین جنبش های اجتماعی (زنان و جوانان) و بسیج هر چه بیشتر آنها به عنوان ضرورتی الزامی به سازمان و جنبش یاری رساند. ما در ادبیات سیاسی خود در سال های گذشته تلاش کردیم که نشان بدهیم که می خواهیم یک حزب مدرن و امروزی باشیم و امروز برای تقویت چنین سیمایی می بایست برنامه و سیاستی مشخص را برای گفتگو با جامعه ایران داشته باشیم. ایجاد چنین فضا، پتانسیل و ظرفیتی درعمل می تواند هویت ما را به عنوان یک جریان سیاسی دارای آلترتاتیو برنامه ای و سیاسی مشخص در برابر چشم دیگران قرار دهد. ما با بررسی و تصویب برنامه و اساسنامه در کنگره، خواهیم توانست طرح نسبتاً روشنی را در اختیار شورای مرکزی بعد از کنگره برای سازماندهی، اتخاذ موضعگیری و تعیین سیاست مشخص در خصوص عرصه های مختلف جامعه قرار دهیم و روشن است که این همه منجر به تقویت نقش سازمان در میان اپوزیسیون و نیز در جامعه و در میان جنبش های اعتراضی و بویژه جنبش سبز می شود. اگر کنگره به این موضوع توجه نکند ما بار دیگر شورای مرکزی خود را از داشتن چنین سند برنامه ای محروم خواهیم کرد و باز باید بدون سند و برنامه، و تنها با تکیه به سیاست به تحلیل قضایا بپردازیم و خودمان و دیگران را با کلی گویی مشغول کنیم. ما باید از این وضعیت موجود خارج شویم. مجهز شدن به برنامه، اساسنامه و سند دیدگاهی از اولیه ترین و بدیهی ترین اصول پایه ای یک سازمان سیاسی است و اگر یک جریان سیاسی جدی چون سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت، این موارد گفته شده را با خود نداشته باشد در میدان مبارزه و سیاست نمی تواند به صورت برابر به رقابت با دیگران بپردازد. اگر امروز یا فردا فردی، فعالی، تشکلی و … از مسئولین سازمان ما بپرسد که برنامه اش برای امروز و فردای ایران یا برای کسب قدرت و حل انواع مشکلات پیچیده جامعه ایران چیست؟ براستی چه جوابی به آنها داده خواهد شد؟ آیا باز خودمان را با سیاست تعریف خواهیم کرد؟ آیا باز خواهیم گفت که هنوز زمان دادن برنامه فرا نرسیده است؟ از نظر من، کنگره پیش رو با تکیه به چندین سال کار فشرده کمیسیون اسناد سازمان می تواند و باید به تصویب نهائی برنامه و اساسنامه سازمان بپردازد و از این طریق به امر مهم و اولیه سازمان در مجهز شدن به یک جریان سیاسی جدی که دارای پروژه مشخص برای امروز و فردای ایران است، یاری رساند. ما در یک دوره درعملی کردن برنامه سیاسی خود به سختی شکست خوردیم و از آن هنگام تا امروز بیش از ۲۸ سال می گذرد. امروز دیگر شرایط برای بیرون آمدن از این فضا و تجربه تلخ گذشته، فرا رسیده است و با امیدواری، همبستگی و همراهی با جنبش های اجتماعی می توان مجدداً خود را در عرصه بیرونی به عنوان سازمانی مطرح کرد که برای رشد، ترقی و پیشرفت جامعه به سوی آزادی، توسعه و عدالت اجتماعی، حرفی برای گفتن و طرحی آلترناتیو برای ایجاد این تغییرات دارد. با مجهز شدن سازمان به برنامه و اساسنامه ما می توانیم هم در داخل و خارج از کشور در راستای چگونگی فعالیت و سازماندهی نیروهایمان حرکت و تلاش کنیم. ما برای ماندن در میدان مبارزه زنان و جوانان کشورمان باید همواره بدنبال برنامه ریزی برای هدف گزاری جدید و اجرای پروژه های مشخص در چارچوب یک حزب مدرن سیاسی حرکت کنیم و این شایسته سازمان ما با نزدیک به ۴۰ سال فعالیت و تجربه سیاسی است.   سازمان باید حزبیت را در خود حفظ و تقویت کند ما با تعدادی از رفقای عزیزمان در سازمان مواجه هستیم که بر این فکرند که پرداختن به موضوعات برنامه ای، نادرست و پرداختن به سیاست جوابگوی لحظه کنونی فعالیت ها و سیاست های یک سازمان سیاسی در خارج از کشور است. آنها بر این اعتقادند که پرداختن به مسائل برنامه ای منجر به تفرقه در سازمان می شود و از نظر آنها این در وضعیت کنونی به نفع سازمان نمی باشد و از طرفی دیگر متذکر می شوند که هنوز فضای استبدادی و سرکوب شدید مانع از فعالیت و مشارکت سازنده و آزاد سازمان در داخل کشور می شود پس در چنین شرایطی بهتر است که از ایجاد اختلافات مربوط به برنامه و اساسنامه پرهیز کنیم و به آنها نپردازیم. در ضمن برخی از همین دوستان علاقمندند سازمان را “جبهه” یا “اتحاد” تعریف کنند. و فکر می کنند در سازمان طرح و حفظ چنین وضعیتی با توجه به تفاوت های موجود به نفع تشکیلات سازمان تمام می شود. البته من با جرات می توانم بگویم بسیاری از رفقای سازمان وجود این تفاوت ها را برسمیت می شناسند و شکل حزبی یافتن سازمان را مانعی برای وجود این تفاوت ها نمی بینند. تبلیغ سیمای “جبهه ای” یا “اتحادی” در درون و بیرون سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت، ما را در میدان سیاست و جامعه ایرانیان تقویت نمی کند. سازمان ما با توجه به تمام تفاوت هایی که در درونش وجود دارد اگر نتواند میان مجموعه نیروهایش یک اراده سیاسی مشخص را تعیین و تصویب کند پس دیگر از کدام جایگاه و با چه پروژه ای می خواهد به میدان رقابت با دیگران وارد شود. در تمام این سال های گذشته، حفظ چنین وضعیتی در درون و مشخصاً در بیرون – در جامعه- ما را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. من بر این اعتقادم که امروز سازمان باید هر چه مصمم تر و جدی تر از قبل، در تقویت حزبیت در درون و بیرون سازمان بکوشد و از این طریق امکان و فرصت رساندن صدای مشترک خود را به گوش آنهایی که دوست دارند صدای سازمان را بشنوند، بیشتر فراهم کند.   در آخر شاید گفتن مکرر این نکته روشن مهم باشد که با مجهز شدن سازمان به برنامه و اساسنامه، همه مشکلات سازمان حل نخواهد شد و امکان دارد رفقایی این سوال را بکنند که احزابی در اپوزیسیون از چپ تا راست وجود دارند که دارای برنامه، اساسنامه، ایدئولوژی، پول، ساختار مشخص، کادرهای حقوق بگیر، امکانات رادیوئی و تلویزیونی و غیره هستند ولی با وجود تمام این موارد آنها نتوانسته اند موفق به جذب مردم یا فعالین سیاسی – اجتماعی در ایران و خارج از کشور شوند. پس با این حساب آنها به این نتیجه ۲۸ ساله می رسند که مشکل ما داشتن برنامه نیست! البته من می توانم با این حرف دوستان موافق یا مخالف باشم. اما این ربطی به بحث من ندارد. بحث من این است که مجهز شدن به برنامه، اساسنامه و سند دیدگاهی از اولیه ترین و بدیهی ترین اصول پایه ای یک سازمان سیاسی است و اگر یک جریان سیاسی جدی این موارد گفته شده را با خود نداشته باشد در میدان مبارزه و سیاست نمی تواند به صورت برابر به رقابت با دیگران بپردازد. پس منطقاً پرداختن به این اصول اولیه ضروری و حیاتی است و در واقع تلاش چهار ساله کمیسیون اسناد سازمان نیز توجه و اهمیت قائل شدن به چنین امر خطیری بوده است و مناسب است که نمایندگان کنگره با اقدام خود چنین روندی را در سازمان تقویت و تحکیم کنند.      

تاریخ انتشار : ۲۹ فروردین, ۱۳۹۰ ۱۰:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

ادامه »

افول قدرت‌های غربی از هولوکاست تا غزه

تصاویر استخوان‌های برجسته و چشمان فرورفته این کودکان، تنها پوسته فاجعه را نشان می‌دهد؛ عمق آن، خاموش‌شدن آهسته یک نسل است. پزشکان و متخصصان تغذیه هشدار داده‌اند: حتی اگر جنگ همین امروز متوقف شود، این کودکان با زخم‌های جبران‌ناپذیر جسمی و ذهنی، تا پایان عمر زندگی خواهند کرد

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مشروطه، روایتی از رؤیای ناتمام مردم‌سالاری در چنبره سلطنت و شریعت

تجربه مشروطه در ایران، برخلاف مدل‌های غربی که با تفکیک نهاد دین از دولت و نهادینه‌سازی حقوق شهروندی همراه بود، نتوانست به الگویی برای تحقق سکولاریسم، پاسخ‌گویی و دموکراسی بدل شود. ساختار قدرت در ایران، به‌جای گذار به مردم‌سالاری، با مقاومت سنت‌های استبدادی و مذهبی، مسیر را به سوی تثبیت دوباره قدرت در شکل جدید هموار کرد.

مطالعه »
بیانیه ها

کودتای دشمنان ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سودای پوچ میراث‌داران آن

خانواده پهلوی بار دیگر در پی آن است که با پشتیبانی دشمنان بیگانهٔ ایران به قدرت بازگردد. اما جامعهٔ امروز ایران نه استبداد غالب ولایی و ناقض حقوق بشر را می‌طلبد و نه استبداد مغلوب سلطنتی مدرن و ناقض حقوق بشر را. خواست قاطبهٔ جامعهٔ مدنی و نیروهای مترقّی میهن ما برقراری جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و حقوق بشر است.

مطالعه »
پيام ها

«مرا بلند کن و بر شانه‌ات بنشان» رفیق حسن صانعی درگذشت!

حسن چهل سال پس از فاجعۀ پرپر شدن گل نورسیدۀ دخترش میترا به دست کوردلان، از دخترش، از گل دوست‌داشتنی زندگی‌اش، در پیوند با سرود انترناسیونال یاد می‌کند. آری فلسفۀ زندگی شخصی و سیاسی حسن در یک راستا قرار داشتند.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

واقعیت‌های جدید در قفقاز و “جادۀ ترامپ”: روی کاغذ صاف و روان بود!

روایت‌ یک‌سویه، بیماری تاریخی و همگانی

کشتار ۱۳۶۷؛ زخمی باز در تاریخ ایران و ضرورت دادخواهی…

راهرو ترامپ در قفقاز و خوش‌بینی های طرف ایرانی…

کنش‌گری کارشناسان و سمن‌ها در زمینۀ محافظت از منافع ملی

بحران دولت در هلند: پارلمان خواستار تحریم دولت اسرائیل شده است