وقتی مطلب ذیل را که در واقع داستانی کوتاه و واقعی از تلاش گروهی انسانها برای نجاتِ جان انسانی دیگر است، میخواندم برای لحظاتی در اینهمه تلاش مهربانانه غرق شدم. و صدایی جز صدایِ مهربانی نمی شنیدم. گاهاً به این می اندیشیدم، آیا انسان روزی خواهد توانست، مصممانه و بی هیچ بهانه ای تمامی ابداعات، اختراعات و اکتشافات خود را در خدمت به همنوعان و تمامی دیگر موجودات و ذراتِ هستی بخواهد؟.
گرچه اندیشه ی فوق، اندیشه ای رؤیاگونه است، اما با اینهمه شما را دعوت می کنم به خواندن داستان کوتاه و واقعی ذیل و احساس شمه ای از اندیشه ی فوق.
همه ی تلاشها برای نجات بیمارقلبی نروژی در حال مرگ بکار گرفته شد، کسی که ناگهان زندگیش به رشته ی بسیار باریکی آویخته بود. اما فقط باید از وزارت دفاع نروژ و یک جتِ جنگی برای موفقیت این تلاش تشکر کرد
گویی دقیقه شمار ساعت ناگهان شروع کرد به تندتر زدن در بیمارستان بُودُیِ نروژ. یک بیمارقلبی حالتی بسیار وخیم یافت. اگر قرار بود بیمار امکانی برای زنده بودن می داشت، باید بلافاصله دستگاهِ ویژه ای برای قلب و ریه بکار گرفته میشد.
اما در بیمارستان بُودُیِ چنین دستگاهِ آزادی در دسترس نبود، همه ی دستگاههای قلب و ریه بیمارستانهای نزدیک نیز اِشقال و لذا خارج از دسترس بودند. چنین امکانی در بیمارستان سنت اُلاو در شهر تروندهایم موجود بود. ولی فاصله این شهر تا بیمارستان بُودُی حدود هزار و دویست کیلومتر، و این مطلب پر واضح است که برای بیمار در حال مرگ، که هر دقیقه نقش تعیین کننده ای در زندگیش داشت، امکان مفیدی نبود.
در همین گیر و دار پزشک متخصص بیمارستان سنت اُلاو فکر بکری به سرش زد. فکری که اتفاقات بعدی نشان دادند، که تصمیمی نجات بخش بود. او (پزشک متخصص بیمارستان سنت اُلاو) به وزارت دفاع تلفن کرد و از ایشان تقاضای کمک نمود.
بیاو کلیپه رئیس گردان هوایی نروژ به “وی گی(۱)” می گوید؛ «ما تازه نهار خورده بودیم، که من تلفنی از پزشک بیمارستان سنت اُلاو دریافت کردم. او توضیح داد، که این اصلاً عادی نیست، اما او میخواست بشنود، ما امکان انتقال دستگاهی به بیمارستان بُودُی را داریم.»
از اینجا به بعد همه چیز بطور بسیار جدی شروع و خیلی سریع پیش رفت. اما در هر حال یک اتفاقِ خوش یُمنِ واقعی بود که موجب شد تا اصلا چنین کاری صورت واقع بخود بگیرد.
در همان روز قرار بود دو هواپیمای وزارت دفاع نروژ جهت تمرین به رویگه در حوالی اسلو پرواز کنند. یکی از این دو هواپیما مخزنی کوچک جهتِ بار داشت. و دستگاه قلب و ریه را، که توسط هلیکوپتر به فرودگاه حمل کرده بودند، در این مخزن جای داده و دقایقی بعد دستگاهِ قلب و ریه در مقصد بود.
بیاو کلیپه رئیس گردان هوایی نروژ به “وی گی(۱)” می گوید؛ «در حالت عادی برای پیمودن این مسیر سی و پنج دقیقه وقت پرواز لازم است. اما به علتِ بار مخصوص خلبان این مسیر را سریعتر و در کمتر از بیست و پنج دقیقه پرواز کرد»
دستگاه به موقع به مقصد رسید، و جان بیمار از مرگ نجات یافت. وزارت دفاع نروژ نامه ای از سوی خانواده ی این بیمار نجات یافته از مرگ دریافت کرده، که طی این نامه از زحمات بسیار مؤثر ایشان قدردانی به عمل آمده است.
بیاو کلیپه رئیس گردان هوایی نروژ به “وی گی(۱)” می گوید؛ «البته این خوب است که ما میتوانیم به جامعه ی غیرنظامی خدماتی از این دست ارائه نمائیم. و واضح است، که وقتی تلاشها به موفقیت می انجامد، این موجبِ ایجادِ احساس خوبِ بیشتری میشود»
برگردان: البرز
چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵
***************************
۱-
http://www.vg.no/nyheter/innenriks/forsvaret/norsk-f-16-reddet-doedssyk-hjertepasient/a/23664829/