پس از ۳ سال جنگ و ویرانی و کشتار و آوارگی مردم بیگناه سوریه، بالاخره سازمان ملل متحد، در پی تلاشی هرچند ناقص، موفق شد بخشی از طرفین درگیر جنگ را در پشت یک میز نشاند؛ که این نکته ای است مثبت ودارای اهمیت. شاید این از معدود کنفرانسهائی درعرصه مخاصمات بین المللی باشد که طرفین حاضردرپشت میزمذاکره، نه به دنبال یک هدف، که می توانست دراین مرحله راههای رسیدن به یک آتش بس دائمی باشد، بلکه هرکدام، رسیدن به هدف معین خود را دنبال می کنند. هدف نمایندگان دولت سوریه از این مذاکرات، حفظ رژیم کنونی سوریه ودر صدرآن بشار اسد، به مثابه رئیس جمهور و بررسی امکان واگذاری برخی پستهای دولتی به رهبران اپوزیسیون است. اما اپوزیسیون، چه آنهائی که از شرکت در کنفرانس سرباز زدند و چه آنهائی که در کنفرانس شرکت کرده اند، راه برون رفت از وضعیت کنونی را نه درآتش بس موقتی و یا حتی تقسیم برخی پستهای دولتی با رژیم حاکم، بلکه در تغییر حکومت و بزیر کشیدن بشار اسد ازاریکه قدرت، می بیند. پیامد چنین وضعیتی، عدم شرکت برخی از نیروهای اپوزیسیون، چه درداخل و چه درخارج از سوریه، و نیز پس گرفتن دعوت ازایران، جهت شرکت دراین کنفرانس گردید. ازجمله دیگرغائبین این کنفرانس، نیروهای وابسته به القاعده و تندروهائی هستند با ترکیبی چند ملیتی، که درهیچ شرایطی حاضر به هیچگونه مذاکره ای چه با رژیم اسد و چه با دیگر گروههای اپوزیسیون نیستند واتفاقا ازمتشکلترین وآزموده ترین نیروهای اپوزیسیون درجنگ با ارتش منظم سوریه اند. به خاطر ناتوانی ارتش منظم سوریه در برابر این نیروها، بویژه درجنگهای شهری بود که حزب الله لبنان و نیز مشاوران نظامی سپاه پاسداران، بطورعلنی در جنگ داخلی سوریه وارد شدند.
موضوع شرکت یا عدم شرکت ایران در «ژنو-۲» ازهمان نخستین روزهای اعلام تدارک برگزاری این کنفرانس، تبدیل به موضوعی حاد در بحثهای مربوط به تدارک این کنفرانس گشت. ازهمان آغاز برهمه دست اندرکاران روشن بود که ایران در مذاکراتی که بزیرکشیدن بشار اسد را در دستور داشته باشد، شرکت نخواهد کرد. آنچه که به عنوان دعوت ازایران به ژنو- ۲ در رسانه های گروهی جهان مورد استفاده قرارگرفت، در حقیقت امر، دعوتنامه ای بود که درضمیمه خود فراخوانی برای این نشست با مضمون روشن کنار زدن بشار اسد، به همراه داشت. سفر محمد جواد ظریف به سوریه و پرواز از دمشق به مقصد مسکو، آنهم به همراه وزیر امور خارجه سوریه و در یک هواپیما، که ۲ روز مانده به آغاز کنفرانس صورت گرفت، حرکتی بود معنا دار، و پاسخی بود که از قبل به «دعوتنامه» در راه داده شد. درکنفرانس مطبوعاتی مشترک لاوروف و ظریف، وزیر خارجه روسیه با آگاهی از تنشهای روزهای آتی اعلام کرد که هرگونه مذاکره ای بدون حضور تمامی بازیگران اصلی منطقه ای، هدفی به غیر از پایان دادن به این جنگ را دنبال می کند. در ضمن موضوع عدم شرکت ایران، هم برای اپوزیسیون حاضر درمذاکرات، که شرط شرکت را عدم دعوت از ایران اعلام کرده بود، وهم برای عربستان نیز، امری بود مسجل، و هر دو نیز پس گرفته شدن دعوت ازایران را به مثابه یک پیروزی مرحله ای، اما مهم، ارزیابی کردند.
این کنفرانس قراراست که به مدت ۷ تا ۱۰ روزبطول انجامد. با توجه به عدم حضور بخش بزرگی ازاپوزیسیون داخلی وخارجی سوریه، و نیز غیبت ایران، انتظار زیادی ازنتایجش نمی توان داشت. چه بسا تبلیغات وسیعی روی اندک تغییر احتمالی در مواضع نمایندگان دولت سوریه، صورت گیرند؛ اما واقعیت این است که مشکل درجای دیگری است، و اصلا ترکیب اپوزیسیون حاضر درمحل مذاکرات، آن ترکیبی نیست که بتواند در مسیرحل این معضل، حرکت کند. مشکل اصلی همانا رقابت واختلافات ایران وعربستان درکسب نقش «قدرت بالاتر» منطقه ای است. این نکته مهم را نیز ازنظر نباید دور داشت که چه بسا حضور ایران، به دلیل اختلافات عمیق با بخش بزرگی از شرکت کنندگان، موجب بروزتشنج در محل کنفرانس می شد، و دستیابی به اندک توافقات بدست آمده را نیز با مشکل روبرو می کرد. به همین دلیل در تدارک «ژنو – ۲» وکنفرانسهای بعدی، ضرورت داشت ودارد که اقدامات عملی معینی در جهت کاهش اختلافات میان ایران وعربستان، انجام گیرند. بدین معنا که که باید قبل از برگزاری «ژنو- ۲»، نشست و یا حتا نشستهائی با حضور ایران وعربستان، بمثابه عمده ترین تامین کنندگان هزینه جنگ در سوریه، درجهت تعدیل این اختلافات، صورت می پذیرفتند. بدون تعدیل اختلافات عمیقی که میان تهران و ریاض بروز کرده اند، با توجه به نقش حیاتی سوریه برای جمهوری اسلامی وسیاست های منطقه ای آن، پس گرفتن دعوت ازایران برای شرکت در«ژنو – ۲»، ودرعین حال پافشاری ایران درماندن بشار اسد، نه فقط درعرصه بین المللی موجب خشنودی نیروهای افراطی مخالف بهبود مناسبات ایران با جهان غرب گشته است، بلکه درعرصه داخلی نیز، میدان را برای یکه تازی آنانی که “حفظ امنیت سوریه را مهمتر ازامنیت خوزستان” می دانند، فراهم کرده است.
روشن است که از« ژنو- ۲» نمی توان دستاوردی همچون «نشست بن» دررابطه با افغانستان را انتظار داشت، حتی برای عملی کردن برخی توافقهای ظاهرا کوچک اما بسیار مهم برای مردم عادی سوریه در«ژنو – ۲»، یعنی فراهم کردن امکان امداد رسانی به مردم ساکن درمناطق جنگی و اجازه نقل وانتقال مردم عادی ازمناطق جنگی به شهرهای آرام و امن، و مبادله اسرا نیز با مشکلات بسیارمواجه خواهد بود. با توجه به تعداد بیشمارقربانیان چه درمیان مردم عادی و چه درمیان نظامیان و نیروهای مسلح اپوزیسیون، ونیزخطر گسترش جنگ به مناطقی فراتر از مرزهای سوریه، مانند آنچه که اکنون درعراق درجریان است، هم سازمان ملل متحد، هم آمریکا و فرانسه و روسیه و عربستان، و نیز دولت روحانی، موظفند که مسئولانه در جهت رسیدن به یگانه راه حل، یعنی توقف ارسال سلاح و کمکهای مالی، چه به رژیم سوریه و چه نیروهای مسلح اپوزیسیون،و رقراری آتش بس دائمی با هدف پایان دادن به جنگ و تدارک واگذاری سرنوشت کشور سوریه به دست مردم سوریه، در پی برگزاری انتخابات آزاد با حضور ناظران بین المللی، گام بردارند. برگزاری این کنفرانس، هر چند که با تاخیری فاجعه بار صورت می پذیرد، اما درستی این نظر را به ثبوت رساند که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد و طرف های درگیر این جنگ را چاره ای جز تن دادن به مذاکره با یکدیگر نیست.