۱– ارزیابی کلی شما از امضای توافقنامهی ژنو چیست؟
امضای توافق نامه ژنو، نقطه آغازی در جهت تغییر سیاست های تاکنونی جمهوری اسلامی و گام نخست برای حرکت در جهت تعامل متقابل با نهادهای بین المللی و غرب، برای حل مناقشه اتمی و نیز مشکل رابطه با دیگر کشورها است. باید در نظر داشت که در پی بن بست ده ساله در پرونده اتمی و تحمیل تحریم های اقتصادی و فشار آن بر دوش مردم، این گام نخست گرچه نمی تواند ضررهای ناشی از پیشبرد سیاست تاکنونی را جبران کند، اما حداقل می تواند از وخیم تر شدن اوضاع سیاسی پیشگیری نموده، با ایجاد فضای مثبت، امیدواری برای حل مشکلات کنونی، امکان لغو تحریم ها و بهبود اوضاع اقتصادی مردم را فراهم نماید. این که آیا توافق نامه اولیه فعلی در جزئیات بیشتر به نفع غرب یا ایران بوده است، به نظرم سوال اصلی نمی تواند باشد. آنچه که در شرایط فعلی مهم بود، رسیدن به یک توافق، ایجاد فضای مناسب بین طرفین مناقشه و هموار شدن راه مصالحه بود. توافق ژنو، برای اولین بار بعد از شکست توافقات تهران و پاریس در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، حل بحران اتمی از طریق مذاکره را ممکن ساخت و دور باطل گفتگو های بی نتیجه را پشت سر نهاد و روند تشدید تحریم ها را متوقف نمود. هم چنین خطر وخامت بیشتر اوضاع و تهدید نظامی و جنگ را منتفی ساخت. طبعا توافق ژنو امکان و فرصت کافی برای اعتماد سازی بین طرفین مناقشه را ایجاد کرده و در ادامه با توجه به تعهد طرفین به مفاد آن می تواند به توافق پایدارتر منتهی شود. ادامه وضعیت تاکنونی، قبل از همه تهدیدی واقعی برای آینده کشور ما و حیات سیاسی و اقتصادی آن بود. در صورت شکست این توافق بازنده اصلی مردم و کشور ما خواهند بود.
۲– تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت این توافقنامه را بر شرایط اقتصادی کشور چگونه میبینید؟ آیا این توافق میتواند زمینه ای برای بازگشایی فضای سیاسی کشور باشد؟ یا وضع فعلی ادامه خواهد یافت؟
تاثیرات بلاواسطه توافق را می شود در روحیه مردم ایران، جشن و شادی آنها بعد از شنیدن خبر این توافق، در واکنش مثبت بورس تهران تا پایین آمدن قیمت طلا و ارزهای خارجی، در همان روزهای اول مشاهده کرد. در کوتاه مدت قطعا فضایی از امید در جامعه ایجاد خواهد شد و شرایط را برای حل مشکلات عدیده کشور در پی این توافق، مساعدتر خواهد ساخت. آزاد شدن حتی بخشی از دارایی های ایران، رفع تدریجی تحریم ها می تواند کمک بزرگی برای جبران بعضی از ضررهای اقتصادی و اجتماعی از جمله فلج شدن بخش وسیعی از صنایع کشور به خصوص بخش ماشین سازی باشد. این توافق در درازمدت به تعامل بیشتر با جامعه جهانی منجر شده و به بهبود روابط با سایر کشور ها و ایجاد رابطه متقابل با آن ها یاری خواهد نمود. گشایش دوباره روابط دیپلماتیک و عادی سازی مناسبات با جامعه جهانی، می تواند امکان گسترش روابط در دیگر عرصه ها و همه سطوح، از جمله امکان سرمایه گذاری های خارجی، بخصوص در عرصه صنایع نفت و گاز و صنایع وابسته به آن را فراهم آورد.
طبیعی است که بحران سیاسی و اقتصادی در ایران نتیجه فقط این دوره و تحریم های اقتصادی نیست. بلکه ناکارآمدی سیاسی جمهوری اسلامی در همه زمینه ها به خصوص سیاست های اقتصادی ویرانگر آن، حضور نیروهای نظامی و امنیتی در عرصه فعالیت های اقتصادی، چنگ اندازی بنیادهای مختلف بر بخش مهمی از تولیدات کشور، رواج رانت های اقتصادی به نفع مراکز قدرت و وابستگان به حکومت، اقتصاد کشور را از درون فلج نموده است. از این رو می توان گفت که تحریم ها این بحران را فقط تشدید نموده اند و با رفع حتی کامل تحریم ها نیز، نمی توان انتظار داشت بدون اقدامات دیگر و در فرصتی کوتاه، همه مشکلات اقتصادی ایران حل شود. اما این اولین گام در راه درست است و تنها در صورت ادامه آن می تواند موثر باشد.
بدیهی است که بهبود روابط سیاسی و اقتصادی در سطح بین المللی، تنها زمانی پایدار خواهد بود که با باز شدن فضای سیاسی در داخل و برچیدن فضای امنیتی حاکم همراه شود. این تنها ضامن حمایت وسیع مردم و نیروهای مدنی و سیاسی از مذاکرات و نتایج آن و هرچه تنگ تر کردن فضا برای مخالفین تندرو و افراطی خواهد بود. به همین جهت از الزامات ادامه موفق مذاکرات، باز کردن فضای سیاسی و تنش زدایی در عرصه داخلی است.
٣– توافق ژنو، یک توافق شش ماهه است. به نظر شما، این توافق پایدار خواهد ماند؟ چه عواملی میتوانند در تبدیل این توافقنامه به یک توافقنامهی دائمی نقش داشته باشند و چه عواملی میتوانند این مسیر را با مشکل و یا حتی شکست مواجه کنند؟ نقش افراطیهای دو طرف در این زمینه را چگونه میبینید؟
گامی که در جهت فاصله گرفتن از سیاست خارجی تنش زا برداشته شده است، باید با گشایش در فضای سیاسی کشور همراه شود. بدون چنین گامی خطر بازگشت از آن همواره در کمین خواهد بود. نیروهایی که در طول سال های گذشته با سیاست های تنش زای خود بحران اتمی را به این جا رسانده و کشور ما را در معرض خطر جنگ و تخریب قرار داده اند، هنوز هم می توانند در خلاء حضور جامعه مدنی، چرخ حوادث را با بحران آفرینی های معمول به عقب برگردانند. می توان امیدوار بود که توافق کنونی با باز شدن فضای جامعه پایدار شده و گامی که برداشته شده است، تداوم یابد.
به نظر من این توافق می تواند پایدار بماند. این که حکومت ایران و رهبری آن، پس از ده سال مقاومت سرسختانه، امروز به اولین توافق تن داده است و طبق اخبار منتشر شده، مذاکرات پشت پرده با آمریکا نیز، حتی قبل از سر کار آمدن دولت روحانی آغاز شده بود، به این معناست که آن ها نیز دریافته اند که ادامه سیاست های تاکنونی نه فقط مقاصدشان را برآورده نخواهد کرد، بلکه می تواند موجودیت نظام و کلا کشور را به خطر بیاندازد. گرچه هنوز نیروهای افراطی هم در ایران و هم در عرصه جهانی، از نتیجه این مذاکرات و توافق فعلی خرسند نیستند، اما به نظر می رسد که خوشبختانه هم در داخل ایران و هم در جهان، اراده نیرومندی برای پایان دادن به بحران کنونی و بهبود روابط دو و چند جانبه بین دولت ایران و دولت های مقتدر جهان و بالاخره نهادهای بین المللی وجود دارد.
آنچه که به نیروهای دمکرات و جمهوریخواه مربوط می شود، استقبال از این مذاکرات و ادامه آن در جهت توافق پایدار و در عین حال تاکید بر نتایج مخرب قطع این مذاکرات یا تغییر مسیر آن است.