ارزیابی کلی شما از امضای توافقنامهی ژنو چیست؟
صادق: بە نظر من گامی است نسبتا استوار، امید آفرین و مهم درجهت یک رشتە تغییرا ت اسا سی اجتناب ناپذیردررویکردهای ببن المللی حکومت، کە البتە نمی تواند در مجموع رویکردهای داخلی حکومت بی تاثیر باشد و یا جامعە ازتاثیرات آن برکنار بماند. استقبال وسیع وحمایت و ابراز خوشحالی مردم و اپوزیسیون دمکراتیک ترقی خواە رژیم از پیشرفت مذاکرات نیز موید همین مسئلە است. طی سالهای متمادی نیروهای دمکراتیک تحول خواە، با سیاستهای خارجی ماجرا جویانە وتنش زای حکومت مخالف بودند وبرای تغییر آن مبارزە می کردند. نیروهای دمکراتیک، خواهان حل مناقشە هستەای از طریق مذاکرە، عادی سازی مناسبات با همسایگان و غرب و آمریکا و رفع تحریمها بودند، اما حکومت مقاومت می کرد و پیامد های این مقاومت نا بجا و مغایر با منافع جامعە روز بە روز بیشتر ایران را از جامعە جهانی منزوی وتضعیف می کرد و بە قدرت های فرا منطقە ای کە با ایران اختلاف دارند، فرصت می داد تا سیل اسلحە را بە منطقعە سرازیرکنند وبا ملیتاریزە کردن منطقعە حضورفزایندە نظا می شان را درمنطقە توجیە کنند. ملیتاریزە شدن منطقە نیزبهانە بە دست حکومت می داد تا سرکوب اپوزیسیون وجنبش های اجتماعی و جامعە مدنی را شدت بخشد وجامعە را بیش از پیش امنیتی نماید؛ و تحت این پوشش پاسداران توانستند کنترل سیاسی و اقتصادی عمدە ای را بدست بگیرند وموقعیت شان در جامعە را تحکیم نمودند. بنا بە همین دلایل اپوزیسیون ترقی خواە ایران، حالا کە بنا برهردلیل، شاهد تن دادن حکومت بە بخشی ازمطالبات اپوزسیون شدە، نمی تواند از توافق بدست آمدە خوشحال نباشد ونسبت بە روند مذاکرات فعال برخورد نکند. مردم ما تا کنون زیانهای اقتصادی، اجتماعی، انسانی وسیاسی کلانی بخاطر سیاست های خارجی احمقانە وضد ملی حکومت، بویژە مسئلە هستەای، متحمل شدەاند. چشم اندازوسرانجام برنامە هستەای حکومت ازپیش قابل پیشبینی بود وهم اینکە توافقی کە در ژنو بدست آمد، اگراحساس مسئو لیت درحکومت وجود می داشت، پیش ازاین هم دست یافتنی بود. این خسارتهای نجومی کە بخاطر مناقشە هستەای بە کشورتحمیل و باعث تشدید فقر و سقوط فاحش شا خص های اقتصادی، بهداشتی وآموزشی گردیدە است، باخت بزرگی برای جامعە ما است؛ با این وجود ادامە این مناقشە علاوە بر افزایش خسارات، کشور را در معرض تهدید وتجا وز خارجی قرارمی داد. اینکە فعلا حداقل برای ۶ ماە این خطر منتفی گردیدە، بخشی از تحریمها تعلیق شدە وکشورهای منطقعە و جهان دارند سعی می کنند مناسباتشان با ایران را دوبارە فعال کنند، بە نظر من مثبت هستند. بقول پیشینیان، «جلوی ضرر را از هر کجا کە بگیری منفعت است». امیدوارم کە مذاکرات بە نتیجە قطعی برسد اگراین مذاکرات منجر بە حل و فصل مناقشات نشوند، انتظارباخت کلان تری را باید داشت.
تاثیرات کوتاهمدت وبلندمدت این توافقنامه را بر شرایط اقتصادی کشور چگونه میبینید؟
اگرمنظورازلحاظ اقتصادی باشد، البتە تاثیردارند؛ افزایش نرخ برابری ریال، کاهش قیمت طلا وافزایش قیمت سهام تعدادی ازشرکت ها، حتی دراروپا وآمریکا، اعلام آمادگی تعدادی ازشرکتها، مانند، پژو برای باز گشت بە ایران، و… اینها تاثیراتی هستند کە همە ازآنها اطلاع دارند. البتە بخشی از تاثیرات روانی هستند وثبات یابی آنها مستلزم اقدامات معین اقتصادی وتابع پیشرفت روند مذاکرات ومسایل پیرامون آن است. درسە ماە گذشتە ما بار ها دیدەایم کە بالا و پائین شدن نرخ ارز وطلا تابع روند های سیاسی وکنش وواکنشهای سیاسی، بویژە متا ثرازسیگنال های مرتبط با حل مناقشە هستەای وعادی سازی مناسبات با همسایگان وغرب وآمریکا بودەاند. ازطرف دیگربە خاطر وخامت شدید شاخص های کلان اقتصادی، واقعیت این است، کە این تا ثیرات نمی توانند بە خود ی خود درکوتاە مدت، درشاخص ها تغییرات ملموسی، ایجاد کند.
تا ثیرات دربلند مدت بستگی بە نتایج نهائی و سرنوشت مذاکرات ووسعت توافقات دارد. مثلا دردولت گرایش بە توافقات گستردە با غرب وبطور مشخص بر قراری مناسبات کامل با آمریکا قوی است و توافق هستەای را برای گشایش های اقتصادی نا کا فی می داند. ولی عدە دیگر دردرون حکومت هستند، کە گرچە فعلا از نظر کثرت دراقلیت هستند، ولی از نظرامکانات غنی هستند، آنرا خط قرمز خود می نامند. خوب تفوق هرکدام از این جریانات تاثیرات خودش را دارد و در نتایج کاراثرجدی دارد. اما موفقعیت مذاکرات، تنها بخشی از موانع را و نە همە موانع اقتصادی را از میان برمی دارد. رشد اقتصادی مطلوب، تک رقمی کردن نرخ تورم، کاهش بیکاری کە دولت وعدەاش را دادە است، بە میزان کار آیی دولت و سیاست هایش بستگی دارد.
آیا این توافق میتواند زمینهای برای بازگشایی فضای سیاسی کشور باشد؟ یا وضع فعلی ادامه خواهد یافت؟
درمورد تاثیرات آن برآزادی های اساسی، من فکر نمی کنم، با وجود تضعیف موقعیت بخش نظامی حکومت و امنیتی ها، تغییرات چشمگیری را از این لحاظ در آیندە نزدیک شاهد باشیم. همچنانکە درسە ماە گذشتە دیدە شد، آنهایی کە انتخابات را باختند، شخص خامنەای وحتی بخشی ازدولت، تا کنون با سرسختی درمقابل انجام اصلاحات سیاسی وآن بخش از مطالبات مربوط بە آزادیها ی اجتماعی وسیاسی وعدە دادە شدە توسط روحانی سد ایجاد کردە ودامنە و شدت سرکوبها را افزایش دادەاند. افزایش شدید اعدامها، تهدید موسوی و کروبی بە اعدام، جلوگیری ازآزادی زندانیان سیاسی، اجازە ندادن بە احمد شهید برای سفر بە ایران، جلوگیری از فعالیت نهاد های مدنی، سندیکا ها و احزاب سیاسی مستقل،، بستن روزنامە ها ودخالت درچینش کابینە، همە اینها نشان می دهند کە حکومت فعلا حاضر بە اینکار نیست. البتە دلیل آنهم واضع است، ازمیان برداشتن وحتی تعدیل فضای امنیتی، درشرایطی کە فقر وفلاکت، بی عدالتی وتبعیض و یکاری بە اوج رسیدە، صدها میلیارد ازدرآمد های نفتی توسط اعوان وانصار حکومت بە غارت رفتە و کاخ های هارون الرشیدی درمحاصرە انبوە حا شیە نشینان، بیکاران، کودکان خیابانی، معتادان وتن فروشان محتاج نان قرارگرفتە، موجودیت رژیم ومنافع سرمایە داری حاکم را با تهدید جدی مواجە خواهد کرد. پاسداران باید موقعیتشان محفوظ بماند، سرکوبها باید ادامە پیدا کنند، زندانیان و حصر شدگان، در زندان وحصر بمانند، روزنامە ها تعطیل شوند، کارگران سرکوب شوند، زبانها باید بریدە شوند ومنافع ومصالحە جامعە قربانی حفظ نظام شوند تا نظام بماند.