دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۳

دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۶:۴۳

آدرنو؛- نابغه تئوری، ناتوان در عمل
آدرنو میگفت چرا در ۱۳ سال حاکمیت فاشیسم هیتلری، انسان هوادار روشنگری مدرن وارد دوره سیاه بربریت و جنایت شد. لابد جوانه بازگشت به عصر تاریک اندیشی در نظام طبقاتی...
۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
قالیباف و موضوع "حجاب و عفاف": تاکتیک یا تحول؟
در شرایط کنونی، نشانه‌هایی چون پیروزی چهره‌ای چون پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجه‌برانگیز است. با این‌حال، این تغییرات، اگر با...
۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!
ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی...
۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
«ترکیه ملک مردان نیست»: پاسخ زنان به پروژه‌ی اسلامی‌سازی اردوغان
کنوانسیون استانبول، یکی از معاهدات مصوب در شورای اروپا بود که به منظور مبارزه با خشونت علیه زنان و ترویج برابری جنسیتی تدوین شده بود. اردوغان خروج از این معاهده را...
۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: نعیمه دوستدار
نویسنده: نعیمه دوستدار
غزه: آیا هنوز کسی به انسانیت فکر می‌کند؟
ما، چه فلسطینی، چه اسرائیلی، یا هر جای دنیا، به‌عنوان زنانی که طعم ناامنی را می‌شناسند، می‌دانیم که صلح محصول جنگ نیست. صلح ساخته می‌شود، با عدالت، با گفت‌وگو، و...
۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بحران سرمایه‌داری و آلترناتیو کارگری!
بحران سرمایه‌داری جهان امروز تا زمانی که حاکمان جهان هم‌چنان از دستورات امپریالیسم و روابط و مناسبات سرمایه‌داری پیروی می‌کنند از بین نخواهد رفت. توده‌های کارگر باید سازمان‌دهی شوند تا...
۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
فلسفه‌ و ادبیات
ادبیات با کمک‌گیری از فلسفه در نقش میانجی، لذت خواندن متن را برای خواننده دوچندان می‌کند و آن همانا لذت رویارویی با ایده است، کشف امور کلی که در ذات...
۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

جایی در اتاق کوچکم

به مناسب «هشتم مارس» و به خواهران و مادران در بندم

یادم هست کسی را که يکبار این کلمه را با شهامت گفته بود که «من زن هستم»، سالها نگاهاش میکردند، روزها کسی با او حرف نمیزد ولی هرچه فکر کردم دلیلش را نفهمیدم. یادم هست که چند دختربچه بودیم که همهی ما رؤیاهای مان را روی کاغذ مینوشتیم تا بزرگ که شدیم به آنها برسیم، ولی نمیگذاشتند نوشتههای ما ن را بخوانیم

آنها همه جا هستند، مردانی عبوس با گونههای آماسیده، دستانی زمخت و نگاههایی سمج . مادرم میگفت پیش از من هم آنها  را میدیده است . آنها همه جا هستند؛ روی چادرهایی که بوی ما را میدهد و با نفسهایشان ، دستهایمان را تبآلود میکنند. آنها همهجا هستند در اتاقهای خوابمان ، روی میزهای مطالعهمان، میان صفحاتی که در مانیتور کامپیوتر گشوده میشود و هربار که چشممان به یکی از آنها میافتد، در همان نگاه اول متوجه میشویم که دوست دارند همهی آنچه را که دوستشان داریم و متعلق به ماست از ما بگیرند .

سالهاست که بیوقفه تلاش میکنند تا دست بکشیم و آنها بتوانند راحت بخوابند، ولی ما دست نمیکشیم و درست وسط جملههایشان از قلم نمیافتیم . خیلی وقت است که میخواهند دور خانههایمان حصار بکشند و دستهایمان را بر روی درهای گلیشان ببندند. از باغچههای خانههای ما میترسند و میخواهند به زور هم که شده پردههای اتاقمان را بکشند.

ما در نگاه شان چشم میشویم و روی زمینهای خالی دست میکشیم. آنها همهجا بودهاند. حتی زمانی که من کودکی بودم، چشمهایشان را خوب به خاطر میآورم که مدام میخواستند گره روسریام را محکم تر کنند . نمیگذاشتند که راحت در حیاط مدرسه مان لی لی کنم و یک بار تا میآمدیم حرف بزنیم ما را کنار میزدند. آنها همه جا بودند و به ما گوشزد میکردند که ما زن هستیم! و من میدانستم که زن هستم و باید زن باشم و دوست داشتم که مثل همهی آنها نباشم و زنی باشم که از میانشان برخیزم و با صدایی رسا بگویم : «هستم».

یادم هست کسی را که یکبار این کلمه را با شهامت گفته بود که «من زن هستم»، سالها نگاهاش میکردند، روزها کسی با او حرف نمیزد ولی هرچه فکر کردم دلیلش را نفهمیدم. یادم هست که چند دختربچه بودیم که همهی ما رؤیاهای مان را روی کاغذ مینوشتیم تا بزرگ که شدیم به آنها برسیم، ولی نمیگذاشتند نوشتههای ما ن را بخوانیم .

خوب یادم هست که چقدر مادرم برای دیدن رؤیاهایم گریه میکرد ولی آنها نمیخواستند که هیچ کس رؤیاهای مان را ببیند و یا تعبیرش کند. آنها میگفتند که شما زن هستید و رؤیاهای تان را باید پنهان کنید. ما همیشه پنهان شده بودیم: میان کلمهها، میان آدمها، میان مکانها، همیشه جایی برای پنهان کردن ما وجود داشت. حالا که بزرگ شدهام و میتوانم رؤیاهایم را بلند، بلند از روی کاغذ بخوانم و وقت کم میآورم و باز هم آنها را میبینم . همهشان را دیگر خوب شناختهام انگار آنها هم با من بزرگ شدهاند. انگار هنوز مراقب من هستند و باید به خاطر بیاورم که هنوز فراموشم نکردهاند. و امروز هم آنها هستند. همانهایی که نگذاشتند در کوچههایمان لیلی بازی کنیم، همانها که دستمان را میگرفتند و به کنج خانه میبردند تا موهای بافته مان را هرچه زودتر قایم کنیم .

آنها را میبینم هنوز که با دها نهای باز آمدهاند. حرفی نمیزنند سالهاست که حرفی نمیزنند و فقط چشمهایشان را به بدنهایمان میدوزند، به دهانهایمان که مبادا حرفی بزنیم. حالا هم که بزرگ شدیم باز هستند، باز میخواهند پنهانمان کنند. این بار نمیگذارند که درخیابانها باشیم. آنها از آمدن ما به خیابانها میترسند و مدام با دستهایشان، انگار که میان یک بازی باشیم ما را هُل میدهند؛ بارها زمین خوردیم و بلند شدیم و باز میرویم در خیابانها که مثل روزهای کودکی لیلی بازی کنیم . آنها را خوب میشناسم همانهایی که آن طرف تر جلو پنجرهها ایستادهاند تا مبادا پردهی خانه مان به کناری رود .

خوب یادم هست که چقدراز خواهرانم را در اتاقهای تودرتو زندانی کردند، چه قدر از خواهرانم را دور از ما نگه داشتند بی آب و غذا. آنها همیشه از ما میترسیدند. خوب یادم هست که یک شب مادرم چقدرترسید. آنها گاه گاهی بدون اجازه به خانههایمان میآمدند. آنها نیمهشبها، در خوابها و کابوسهای مان بودند و مادرم مدام گریه میکرد و خواهرم وحشتزده از حضورشان ناخنهایش را میجوید. آنها هنوز هم هستند، و هرشب که میخوابیم بی اجازه به خوابهای مان میآیند تا رؤیاهای مان را هم با خود ببرند. آنها حتی نمیگذارند من ، مادرم، و خواهرانم خواب ببینیم، ولی ما عادت کردهایم که پنهانی خواب ببینیم و بعد، پنهانی از خواب های مان حرف بزنیم و هنوز من نشستهام با این که هر روز صبح و بعدازظهر گاه و بیگاه حضورشان را در کنارم حس می کنم و هنوز پشت پنجره نشستهام و من هنوز مینویسم. مادرم گفت بنویسم و اسمهایی را که میدانم بنویسم و حرفهای پنهانیام را بنویسم و فراموش نکنم آنها همیشه هستند و همیشه نخواستند که ما باشیم .

همیشه گرههای روسریهای مان را محکم کردهاند و همیشه جایی حذف مان کردهاند و ما باز سبز شدیم و از قلم نیفتادیم . حالا هم اینجا هستم گوشهای از اتاقم و عکسهای خواهرانم را می شمارم و نور اتاقم را بیشتر میکنم و باز به عکسها نگاه میکنم، همانهایی که آنها از ما ربودهاند، همانهایی که با چشمها و دستهایی بسته، با روسریهای گره کرده باز هم حرف میزنند و میتوانم از این فاصله ی دور ببینم شان که چقدربزرگ شدهاند، انگار هیچ وقت کودک نبودهاند. جای آنها خالی است و روی سلولها قد میکشند و من نور اتاقم را بیشتر میکنم، مادرم دیگر نمیترسد و پرده را میکشم انگار یادم رفته باشد که آنها بیرون پنجره منتظر ما ایستادهاند. نگاه میکنم از پنجره به بیرون میبینم که به پنجرهام سنگ میزنند و نمیشکند و من نمیشکنم و مینویسم شاید … این اتاق امنترین جای من و خواهرانم باشد حتی وقتی که آنها از بیرون همچنان به ما چشم دوخته اند.

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند, ۱۳۸۹ ۹:۴۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

قالیباف و موضوع “حجاب و عفاف”: تاکتیک یا تحول؟

در شرایط کنونی، نشانه‌هایی چون پیروزی چهره‌ای چون پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجه‌برانگیز است. با این‌حال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانون‌گذاری به‌ویژه در حوزه‌هایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقه‌ای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصه‌های فرهنگی، احترام به آزادی‌های دموکراتیک و اصلاح رویه‌های پلیسی، نمی‌توان از آن‌ها به‌عنوان نشانه‌ای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آدرنو؛- نابغه تئوری، ناتوان در عمل

قالیباف و موضوع “حجاب و عفاف”: تاکتیک یا تحول؟

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

«ترکیه ملک مردان نیست»: پاسخ زنان به پروژه‌ی اسلامی‌سازی اردوغان

غزه: آیا هنوز کسی به انسانیت فکر می‌کند؟

بحران سرمایه‌داری و آلترناتیو کارگری!