یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۸

یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۸

گزارش سخنان سیدمحمد خاتمی در کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
امروز بیش از هر زمان جامعه ما نیاز به گفت‌وگو دارد؛ o گفت‌وگوی میان خودمان، o گفت‌وگو با دیگرانی که در عرصه هستند، o گفت‌وگو با جهان، o گفت‌وگو با...
۱۵ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هم‌میهن
نویسنده: هم‌میهن
سخنرانی آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در دهمین کنگره حزب – ۵ دیماه 1403
• درسال ۹۶ حاکمیت یکدست با توهم حل مشکلات کشور شکل گرفت • آنچه ما اصلاح طلبان تحت عنوان راهبرد انتخاباتی خود در انتخابات ۱۴۰۳ اعلام کردیم، تلاش بر تحقق...
۱۵ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آذر منصوری
نویسنده: آذر منصوری
مسائلِ بزرگِ جهانِ هستی: آیندهٔ کیهانِ در حالِ گسترش
کیهان از زمانِ مِهبانگ مدام در حال گسترش است. آیا این روند هم‌چنان ادامه خواهد داشت؟ در این‌صورت آیا زمانی خواهد رسید که بخشِ عمدهٔ کیهان برای همیشه غیرقابل مشاهده...
۱۵ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: دکتر حسن بلوری
نویسنده: دکتر حسن بلوری
2025 سال بازیافت دموکراسی لیبرال نخواهد بود!
سال گذشته سال انتخابات بود. بیش از یک میلیارد بزرگسال در سال ۲۰۲۴ از جمله در ایالات متحده، هند، برزیل، بریتانیا و ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا به پای صندوق...
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: آلن فراشون
نویسنده: آلن فراشون
مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی در سال جدید میلادی از نگاه کارشناسان ایرانی...
سال 2025 امروز در شرایطی آغاز شده است که موضوعات مهم و پیچیده‌ای در حوزه سیاست خارجی پیش روی ایران قرار دارد. پرونده‌های حل نشده قبلی در کنار مسائل جدید...
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: رضا عدالتی‌پور
نویسنده: رضا عدالتی‌پور
زندانی در تهران: گزارشی استثنایی از زندان های ایران...
پویایی درونی دیکتاتوری ها به دلیل ماهیت شدیدا سرکوبگر چنین رژیم هایی اغلب در سیستم های زندان آنها آشکار می شود. به همین دلیل است که ژانر خاطرات زندان برای...
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ژان پیر فیلیو
نویسنده: ژان پیر فیلیو
بازگشت پروژه خاورمیانه بزرگ
سخنان الکساندر دوگین، استراتژیست روس، در باره تحولات خاور میانه پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه.
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: الکساندر دوگین
نویسنده: الکساندر دوگین

جمهوری اسلامی از توانائی های این «سه نفر» هراس دارد

در سال ۸۸ شاید هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که مردم برای یک برگ رأی، یک سال در خیابان بایستند و خون بدهند؛ به خصوص برای نسل پیش از ما که فکر می‌کرد باید برای آرمان‌های خیلی بزرگ خون داد. اما در سال ۸۸، نسل جدید نشان داد که برای یک برگ رأی هم می‌شود خون داد.


آقای علیجانی، با سپاس از شما برای شرکت در این گفت‌وگو، سه سال از حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و بیش از چهار سال از زندانی کردن فعالین جنبش سبز می گذرد. گردانندگان حکومت می گویند که جنبش سبز به تاریخ پیوسته است. اگر جنبش سبز به تاریخ پیوسته باشد، دیگر برای حکومت خطری ایجاد نمی کند. پس چرا حصر را برنمی دارند و زندانیان سیاسی را آزاد نمی کنند؟ چرا این همه علیه جنبش “مرده” تبلیغات می کنند؟

نکته‌‌ی مهم در ابتدا این است که ما چه تعریفی از جنبش سبز داشته باشیم. اگر ما جنبش سبز را به حضور خیابانی و اعتراض در عرصه‌ی خیابان منحصر کنیم، می‌توان گفت که جنبش سبز بعد از ۲۵ بهمن سه سال پیش که آقایان موسوی و کروبی برای حمایت مردم مصر و تونس فراخوان دادند و مردم به خیابان آمدند، دیگر حضور خیابانی قابل توجهی نداشته است. اما معنای این عدم حضور این نیست که جنبش سبز مرده است. به گمان من، اگر شرایط مناسبی پیش بیاید، باز هم مردم حاضر به حضور خیابانی برای نشان دادن اعتراضات خودشان هستند. کما این که حضور‌های کم‌تر خیابانی، ولی ستادی را در سال ۹۲، در زمان انتخابات ریاست جمهوری هنگام سخنرانی‌های آقای روحانی و آقای عارف در تهران و حتی شهرستان‌هایی که در سال ۸۸ کمی ساکت بودند -مثل مشهد، کرمان و قزوین- دیدیم.

اما اگر جنبش سبز را به عنوان بخشی از تاریخ جنبش تحول‌خواهی ایران در نظر بگیریم، یعنی کلی‌تر به آن نگاه کنیم، جمهوری اسلامی موفق نشد معترضین سال ۸۸ را قانع کند و خواسته‌ها و اعتراضات اقشار مختلف مردم، زنان، سندیکاهای کارگری، معلمان و غیره و غیره، بی‌پاسخ ماندند. در نتیجه این خواست تغییر و تحول و عدم رضایت هم‌چنان وجود دارد. با این تعریف، می‌توان گفت که وقتی تحول‌خواهی در ایران هم‌چنان وجود دارد، جنبش سبز هم به عنوان بخش پررنگی از جنبش تحول‌خواهی ایران در تاریخ معاصر، حداقل در ۲۰-۳۰ سال اخیر زنده است.

پس ترس از همین جنبش است که مانع از برداشتن حصر و آزادی زندانیان سیاسی می‌شود؟

بله، اگر سئوال این باشد که آیا جنبش سبز مرده است، خیر نمرده و علت تلاش برای ادامه‌ی سرکوب، بسته نگاه داشتن فضای دانشگاه‌ها، بسته نگاه داشتن فضای رسانه‌ای  و ادامه‌ی بازداشت‌ها‌ و احکام سنگین زندان و… خود نشانه‌ی همین است.

حصر را هم به همین دلیل برنمی‌دارند؟

در مورد حصر، مقداری جزیی‌تر هم می‌توان صحبت کرد. یکی از مقامات جمهوری اسلامی ایران یکی دو هفته‌ پیش در مصاحبه‌ای گفت: «زمانی حصر برداشته خواهد شد که در حصر بودن یا در حصر نبودن آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد فرقی نکند». من فکر می‌کنم این صادقانه‌ترین جمله‌ای بود که یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی می‌توانست در مورد حصر بیان کند. در سال ۸۰، در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت جمله‌‌ی مشابهی در مورد نیروهای ملی- مذهبی آمده بود که این نیروها (نیروهای ملی- مذهبی) را باید به صفر رساند. یعنی تاثیرگذاری‌شان را در جامعه از بین برد و آن موقع رهاشان کرد. به نظر می‌رسد که برنامه‌ی جمهوری اسلامی برای خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی هم همین باشد؛ البته بدون در نظر گرفتن کنش مردم یا اتفاقات و اعتراضات مردمی که شاید بازی را عوض کند.

علت هراس جمهوری اسلامی این است که آقایان موسوی و کروبی از قبل از شروع انتخابات، در دوره‌ی انتخابات و بعد از آن، نشان دادند که یک توانایی منحصر به فرد دارند و آن این‌که می‌توانند چتر بسیار بزرگ و فراگیری باشند برای اکثریت نیروهای سیاسی فعال در داخل. در داخل ایران، فعالان کارگری، جنبش‌های زنان، جنبش دانشجویی، نیروهای خفته‌ی سیاسی که شاید ۳۰ سال در جمهوری اسلامی رأی نداده بودند، نیروهای ملی- مذهبی، مشارکت، مجاهدین انقلاب اسلامی و بسیاری از معلم‌ها، اصناف و کنش‌گران سیاسی زیر چتر این مجموعه‌ی آقایان موسوی و کروبی جمع شدند و توانستند در نقطه‌ای با هم به توافق برسند و آن هم توافق بر روی این دو نفر بود. این برای جمهوری اسلامی خطرناک است که این همه نیروهای اپوزیسیون یا مخالف یا تحول‌خواه که بُردارهای‌شان تفاوت زاویه‌های زیادی هم می‌توانند با هم داشته باشند، در یک جا جمع بشوند و این بُردارها در یک جا به یک قدرت مشترک برسند.

جمهوری اسلامی الان یک اقلیت متحد است و در مقابلش یک اپوزیسیون متکثر و نامنسجم قرار دارد. آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، این توانایی را دارند که این اکثریت نامنسجم را، اکثریتی که با هم اتحادی ندارند، اکثریتی که شاید خیلی‌های‌شان حاضر نباشند زیر یک سقف جمع بشوند، دوباره کنار هم قرار بدهند و این برای جمهوری اسلامی خطرناک است و مسلماً از دید من متأسفانه به این شیوه‌ی خودشان، یعنی حصر رهبری جنبش، خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی هم‌چنان ادامه خواهند داد.

البته این فقط یک طرف ماجرا، یعنی اراده و خواست جمهوری اسلامی است. این که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، من فکر می‌کنم خیلی از تحولات سیاسی قابل پیش‌بینی نیستند، به خصوص در ایران که کلاً جامعه‌ی ایرانی و مسائل سیاسی در ایران، همواره مثل یک کوه یخ بوده و بخش اعظم آن قابل دیدن نبوده است و شاید به همین دلیل باشد که در تاریخ معاصر ایران، در بسیاری از مواقع، روشنفکران و سیاست‌مداران از واکنش‌ جامعه شوکه شده‌اند. در سال ۸۸ شاید هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد که مردم برای یک برگ رأی، یک سال در خیابان بایستند و خون بدهند؛ به خصوص برای نسل پیش از ما که فکر می‌کرد باید برای آرمان‌های خیلی بزرگ خون داد. اما در سال ۸۸، نسل جدید نشان داد که برای یک برگ رأی هم می‌شود خون داد.

این است که من فکر می‌کنم واکنش در جامعه‌ی ایران، مثل خیلی جاهای دیگر، خیلی قابل پیش‌بینی نیست. اما این‌که در چه زمانی و به چه شکل این معادله به هم خواهد خورد و این تک‌فردهای ایرانی باز دوباره کمی به هم نزدیک‌تر می‌شوند و جریان قدرت‌مندتری را می‌سازند که بشود به سطوح بالای جمهوری اسلامی فشار آورد را من نمی‌توانم پیش‌بینی کنم، ولی مسلماً این پتانسیل در جامعه‌ی ایران وجود دارد که این معادله‌ی قدرت را عوض کند.

آقای خامنه ای چه نقشی در حصر و حبس و ادامه‌ی آن دارند؟

نقش آقای خامنه‌ای در حبس و حصر رهبران جنبش سبز غیرقابل انکار است. ایشان نقش اصلی را دارند. البته اطرافیان ایشان هم همیشه در هاله‌ای از عدم شفافیت حضور دارند و ظاهراً عده‌ای از این اطرافیان و متنفذین، چه در سپاه و چه اطرافیان آقای مصباح، حتی مواضع تندتری از خود آقای خامنه‌ای دارند. اما آن‌چه حداقل در حال حاضر به نظر می‌رسد، این است که ایشان تصمیم نهایی را در جمهوری اسلامی می‌گیرند؛ حتی در موارد بسیار جزیی‌تر. برای نمونه در استان کردستان، سال‌ها بود که اذان برای اهل سنت ایران پخش نمی‌شد، اما با دخالت مستقیم آقای خامنه‌ای، الان چند وقت است که دارد این اتفاق می‌افتد. یعنی آقای خامنه‌ای در مسائل جزیی در این حد هم نقش دارند، نظر می‌دهند و تاثیرگذار هستند، در نتیجه نمی‌شود نقش ایشان را در بزرگ‌ترین تهدید سیاسی و امنیتی‌ای که ایشان حس می‌کنند، نادیده گرفت و مسلماً این اتفاقات زیر نظر و موافقت شخص آقای خامنه‌ای صورت می‌گیرند.

آقای حسن روحانی در جریان کارزار انتخاباتی قول داد که برای رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی خواهد کوشید. اما مواضعی که همکاران او اتخاذ می کنند، بیشتر رفع مسئولیت و ارجاع موضوع به سایر ارگان ها است. دلیل چنین برخوردی چیست؟ آیا این برخورد به معنی پشت کردن به وعده‌ی انتخاباتی است؟

دیدی که من نسبت به آقای روحانی دارم، این است که ایشان بسیار شخصیت دیپلماتیکی دارند و با توجه به سال‌ها حضور در عرصه‌ی بین‌المللی، دیپلماسی و مذاکره، توانایی‌های دیپلماتیکی هم به دست آورده‌اند. آقای روحانی در مناظره‌ها و در تبلیغات انتخاباتی هیچ‌وقت صراحتاً و مستقیم در مورد حصر و یا حبس‌ها اظهارنظر دقیقی نکردند، ولی همواره به نوعی صحبت کردند که از بسیاری از جملات ایشان در حین کمپین انتخاباتی‌شان بی‌شک می‌شد این برداشت را کرد که دارند در مورد حصر خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی صحبت می‌کنند.

اما بعد از به قدرت رسیدن، اگر بخواهیم خوش‌بینانه قضاوت کنیم، آقای روحانی متوجه شدند که توانایی ورود به این عرصه را ندارند. یعنی مخالفت از سمت شخص اول نظام، سپاه و دیگر گروه‌های سیاسی به قدری زیاد است که ایشان توانایی حل این موضوع را ندارند. اگر هم بخواهیم کمی با دید شک به آقای روحانی نگاه کنیم، می‌توان گفت که ایشان از قبل می‌دانستند که قادر به حل این موضوع نیستند، به همین علت صراحتاً در این مورد صحبت نکردند. ولی چون در آن زمان به رأی این بخش از جامعه نیاز داشتند و می‌دانستند که این بخش جریان فعالی است و نسل جوان می‌تواند نه تنها خودش رأی بدهد، بلکه رأی اطرافیانش را هم کسب کند، ایشان هم هیچ‌وقت تکذیب نکردند.

در هر صورت، نهایتاً چه با دید خوش‌بینانه و چه بدبینانه، به نظر می‌رسد که در حال حاضر، عملاً آقای روحانی هیچ طرح و برنامه‌ای برای رفع حصر و یا آزادی‌های سیاسی ندارند و تمرکز‌شان را بر روی مسائل سیاست خارجی، حل بحران هسته‌ای و بهبود وضعیت اقتصادی قرار داده‌اند.

به این ترتیب، ارزیابی شما این است که دولت آقای روحانی تلاشی در جهت رفع حصر و حبس و آزادی زندانیان سیاسی نمی‌کند؟

با توجه به نشانه‌های مختلفی که در دولت روحانی دیده می‌شوند و با توجه به صحبت‌های اطرافیان و مشاوران ایشان و حتی خودشان و عمل‌کرد جسته گریخته‌ای هم که داشته‌اند، می‌توان این قضاوت را داشت که ایشان فعلاً قصد ورود به عرصه‌ی سیاست داخلی -و آزادی‌های سیاسی و حصر و حبس‌ها که زیرمجموعه‌ی آنند- را ندارند، چون متوجه شده‌اند و یا از قبل می‌دانستند که توانش را ندارند. در نتیجه، می‌توان گفت در فضای سیاسی تفاوتی ایجاد نشده و آقای روحانی تمام همّ‌وغم خود را روی دو موضوع اقتصاد و مسئله‌ی تحریم‌ها و روابط خارجی ایران قرار داده است.

——————–

* ارشاد علیجانی، روزنامه‌نگار جوان و کنش‌گر ملی- مذهبی

تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن, ۱۳۹۲ ۰:۱۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گزارش سخنان سیدمحمد خاتمی در کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی

سخنرانی آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در دهمین کنگره حزب – ۵ دیماه ۱۴۰۳

مسائلِ بزرگِ جهانِ هستی: آیندهٔ کیهانِ در حالِ گسترش

۲۰۲۵ سال بازیافت دموکراسی لیبرال نخواهد بود!

مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی در سال جدید میلادی از نگاه کارشناسان ایرانی…

زندانی در تهران: گزارشی استثنایی از زندان های ایران…