صبح امروز سه شنبه ۲۲ ماه مارس، به عنوان روزی سیاه در تاریخ معاصر نه تنها بلژیک و اروپا، بلکه کل جهان نیز، به ثبت رسید. در نتیجه حملات تروریستی در فرودگاه بینالمللی زاونتم و در ایستگاه مترو مالبیک در بروکسل پایتخت بلژیک، دست کم ۳۴ نفر کشته و ۲۳۰ تن دیگر زخمی شدند. اگر در وقایع ماه نوامبر سال گذشته، پاریس، قلب تمدن و فرهنگ اروپا، مورذ حمله قرار گرفت، این بار بروکسل، پایتخت سیاسی اتحادیه اروپا، مورد انتخاب و حمله تروریستها قرار گرفت.
هدف نگارش این سطور، نه بررسی علل و ریشه های اینگونه عملیات ضد بشری است، و نه بررسی نقاط ضعف و قوت نیروهای امنیتی بلژیک در مواجه با چنین فجایعی؛ همچنین این سطور در پی تکرار این توجیه ارتجاعی نیز نیست که: “بگذار اروپائیان بفهمند که نتایج جنگ افروزی در کشورهای ما، روزی دامن خودشان را نیز خواهد گرفت و این فقط “نمونه کوچکی” است از آنچه که ما روزانه با آن مواجهیم.”
هدف از نگارش این سطور این است که گفته شود: چنین جنایاتی علیه مردم بی گناه، تنها و تنها آب به آسیاب نیروهای راستگرائی می ریزند و خواهند ریخت که برای تسخیر قاره کهن، آنهم نه از طریق بکارگیری نیروی مسلح، بلکه بسیار متمدنانه و با استفاده از صندوقهای رای، خیز برداشتهاند. هدف جنایاتی اینچنین، شاید در نگاه نخست، ایجاد رعب و وحشت در دل ساکنین قاره کهن، و «شادی شرم آور» در میان حامیان تروریستها باشد که خودشان نیز با غرور بسیار، این ننگ را همچون مدال افتخار بر سینه می زنند، اما در تحلیل نهائی، پیروز میدان آن نیروئی خواهد بود که قانونی کردن هر چه محدودتر کردن آزادی قلم، بیان و وجدان و در نهایت سرکوب را در سر لوحه برنامه خود قرار داده است و به کمک فجایعی از نوع آنچه که درپاریس و بروکسل اتفاق افتاد، در این سمت گام برمی دارد.
ضمن ابراز نفرت بر عاملین، آمرین و “میوهچینان” چنین عملیاتی، یاد قربانیان ترور و جنایت علیه بشریت در سراسر جهان را گرامی می داریم.