جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۶

جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۶

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!
هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد...
۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن
دوبووار در کتاب “جنس دوم” نشان می‌دهد که «زن» به عنوان یک «دیگری» در برابر «مرد» تعریف شده است، نه به عنوان موجودی مستقل. او می‌گوید زنان در طول تاریخ،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی
آیا نهاد های بین المللی که حتی در برابر یک حکم رسمی، مستند و بی‌سابقه ناتوان از اجرای عدالت می باشند، مشروعیت خود را از دست نمی دهند و در...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
ماه مه با عطر بهار میاید
سر می کشند خیزابها، از پیِ موجها، شعله های مواج راه افتادند، هوا آتش می گیرد، آب هم در آتش می سوزد، ققنوس…، از حریق و باد می گذرد.....
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران
بهزاد کریمی: گزینش چنین زبانی و امضای پای «اطلاعیه»، رفتاری متفاوت با هنجار تاکنونی این سازمان در قبال غیر خود به تماشا می‌نهد و سایبانی است بر سلامت فضای گفتگو،...
۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟
این مقاله به بررسی نقش انکار در سیاست بین‌الملل می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کشورها با انکار مسئولیت اقدامات خصمانه، می‌توانند از تشدید تنش‌ها جلوگیری کرده و افکار عمومی...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
نویسنده: برگردان رضا فانی یزدی
محاصره غذایی غزه؛ ادامه جنایت علیه بشریت، جهانی شرمسار گرسنگان
یونیسف نیز هشدار داده که بیش از ۹٬۰۰۰ کودک با سوءتغذیه حاد مواجه‌اند. کامیون‌های غذا هفته‌ها پشت گذرگاه‌ها متوقف مانده‌اند. این وضعیت، نتیجه یک حادثه نیست؛ بلکه آشکارا محصول نسل...
۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی

جنبش سبز و زنان

بسیاری از فعالین این خطر را میبینند که جنبش زنان در جنبش عمومی حل شده و امکان برآمد مستقل نداشته باشد و در نبود یک برآمد مستقل و نبود نمایندگی زنان در سطح جنبش عمومی بار دیگر طرح مطالبات زنان به عقب رانده شود

جنبش سبز اعتراضی با حضور زنان نیرو گرفت، شکوفا شد و همچنان پایداری میکند. حضور وسیع زنان در این جنبش مهر و نشان ویژهای به آن داد. بدون این زنانی که برای دفاع از حق انتخاب خود به خیابان آمدند، بدون زنانی که برای دفاع از حق انتخابشان که سالها به تمسخر گرفته شده بود، جنبش اعتراضی این کیفیت را نداشت.

نبود خواستههای زنان در خواستههای عمومیجنبش

آنگاه که زنان بهای سنگین برای حضور میپردازند و نمایندگی نمیشوند

مهمترین مشخصه جنبش سبز که همگان بر آن توافق دارند، شرکت گسترده زنان و دختران جوان در آن است. آنها با فداکاری در خیابان حضور دارند، شعار میدهند، نمادهای جنبش را همگانی میکنند، کتک میخورند، سرکوب میشوند، دستگیر میشوند و با وجود سرکوب گسترده پا پس نمیکشند. تا جایی که میتوان گفت جنبش ایران با چهره زنانه در دنیا شناخته شده است. سوال اکنون این است که آیا حضور گسترده زنان در جنبش خیابان، طرح خواستههای زنان را در این جنبش در پی داشته است.

برای آنکه به این موضوع بپردازیم ابتدا نگاهی میکنیم به جنبش زنان در چند سال اخیر و قبل از خرداد ۸۸.

کمپین یک میلیون امضا: در شهریور ۸۵ طرحی توسط تعدادی از فعالان جنبش زنان و دیگر فعالان مدنی در ایران انتشار یافت که حرکتی را برای جمع آوری امضا به منظور تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان شروع کرد. اهداف این طرح چنین عنوان شد: جلب مشارکت شهروندان برای تغییرات مثبت، آشنایی و گفتگوی رو در رو با گروهای مختلف اجتماعی، انعکاس صدای خاموش (زنان)، اعتقاد به توانمند سازی زنان، ایجاد تغییرات با کمترین هزینه و نشان دادن این که خواسته زنان فراگیر است.

فعالین زنان با آغاز کمپین یک میلیون امضا با چاپ جزوههایی که در آن قوانین تبعیضآمیز و همچنین اهداف کمپین را توضیح میداد به میان زنان در کوچه و خیابان و در شهرهای مختلف رفتند و تاثیرات قوانین تبعیضآمیز بر زندگی زنان را توضیح دادند. موجی که بدین ترتیب آغاز شد تاثیرات بسیار خوب بر جنبش زنان داشت. خواستههای زنان در عرصههای مختلف مطرح شد و نسل جدیدی از فعالین زنان پرورش یافتند و با نسل قبلتر پیوند پیدا کردند، حتی فشارهای حکومتی و دستگیریها مانع از تداوم کار نشد و خود عاملی شد که این طرح در رسانهها بیان شود.

جنبش زنان در این دوره با ایجاد کارزارهای دیگر مانند علیه سنگسار و یا ایجاد دفاتر حقوقی برای مشاوره با زنان نقش ویژهای در بالابردن خودآگاهی زنان و هم چنین حساس کردن تشکلهای مدنی نسبت به خواستهای زنان داشتند. فعالین زنان از زنانی که در محاکم قضایی بر اساس قوانین شرع مبتنی بر انتقام و بدون در نظر گرفتن شرایط به مجازاتهای بیرحمانه محکوم میشدند، دفاع میکردند و به این ترتییب ناعادلانه بودن این قوانین را آشکار میکردند. این امر تاثیرات مثبتی داشت و ناعادلانه بودن امر قضاوت بر اساس شرع را در سطح گستردهایی روشن سا خت.

کار مداوم مطبوعاتی فعالین زنان و استفاده از هر روزنهایی برای بیان برابرخواهی، عرصه دیگری از کار زنان بود. پاداش این کار زنان تهدید دائمی به دستگیری، دستگیری، زندان و ممنوع الخروج شدن بود. از سوی دیگر این مجموعه کار زنان کیفیتی نوین به کار در عرصه تشکلهای مدنی داد و همچنین شیوههایی که توسط زنان انتخاب شد، شکل کار را متحول کرد. استفاده از کار شبکهای و کنار گذاشتن تشکل هرمیگسترده شد.

نوشین احمدی خراسانی در باره این دوره از کار زنان مینویسد: … در طول ۵ سال گذشته، “جنبش زنان” با توجه به ارائه پتانسیلهای جدید موفق شده بود با قبول مسئولیت سنگین و پذیرش هزینههای آن، جلودار دیگر جنبشها حرکت کند…”

این کار مداوم زنان، این نتیجه را در پی داشت که نیروها و شخصیتهای سیاسی قادر نباشند که از کنار این خواستهها بیاعتنا بگذرند. تا جایی که در انتخابات ریاست جمهوری دو کاندیدای آن موسوی و کروبی به طور مشخص برخی خواستههای زنان را در برنامهها خود گنجاندند و از پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان حمایت کردند. در زمان کوتاه و پرتحرک بین آغاز تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و روز انتخابات امکان آن پدید آمد که بسیاری از این مطالبات بین مردم مطرح شوند.

در کنار جنبش زنان، که همواره با فشار حکومتی مواجه بوده است، تک تک زنان نیز به اشکال مختلف به مقاومتهای تحسین آمیزی دست زده اند. علاوه بر قوانین تبعیض آمیز و نا عادلانه، فرهنگی که در تمام این سالها در مورد زنان بکار رفت و رواج داده شد، همه در خدمت تحقیر زنان و سلطه بر زنان بود. فرهنگی که حکومت در مکالمه با زنان از آن استفاده کرد، نمونه آشکار خشونت کلامی علیه زنان است.

در کنار جنبش زنان و فعالیتهای پیوسته آن در جهت تاثیرگذاری بر قوانین، زنان و دختران جوان در همه این سالها نقش تحمیلی زنانه که توسط حکومت تبلیغ میشد را به سخره گرفتند. آشکارترین آنها گردن کشی در مقابل حجاب تحمیلی بود. در کنار قوانین همیشگی و مراقبتهای دم و دستگاه حفاظت از حجاب هر چند وقت یک بار گزمکان حکومتی در خیابانها راه میافتادند، تا نوع حجاب زنان را با متر خودساخته اندازه بگیرند. زنان “بد حجاب” را به زندانها کشاندند، برایشان سوسابقه درست کردند تا نتوانند به دستگاههایشان راه یابند.

جنبش زنان در این سالها این شورشهای تکنفره را نمایندگی نکرد. تابویی که حکومت ایدئولوژیک از مخالفت رسمی با حجاب ساخته بود دلیلی بود که جنبش زنان نتواند نیروی محدود خود را با مخالفت رسمی با آن هرچه بیشتر زیر ضرب ببرد. ولی شورشهای یک نفره به پهنای کشور ادامه یافت به اشکال مختلف. حتی آنگاه که زنان ۶۳ درصد ظرفیت دانشگاهها را پر کردند، خود نمادی از این شورشهای یک نفره بود. شورشیانی که به دخالت دستگاه دینی در همه عرصههای خصوصی اعتراض داشتند و اندازهگیری حکومتی را برای اندازه کردن درجه “متانت” و “عزت” برنمیتابیدند و خواهان آن بودند که به آنها و سلیقههای شخصیشان و به تفاوتهایشان احترام گذاشته شود.

در جنبش اعتراضی پس از تقلب انتخاباتی این شورشیان پیگیر و بیادعا و بینماینده به جنبش خیابان پیوستند، و فریاد سالها در گلو ماندهشان رها شد و در خیابان جاری شد. آنها این تصور را درهم شکستند که گویی مشتی زنان بیدرد هستند که با اولین نشانههای تهدید ترسیده و به گوشهای پناه میبرند. جنبش سبز اعتراضی با حضور زنان نیرو گرفت، شکوفا شد و همچنان پایداری میکند. حضور وسیع زنان در این جنبش مهر و نشان ویژهای به آن داد. بدون این زنانی که برای دفاع از حق انتخاب خود به خیابان آمدند، بدون زنانی که برای دفاع از حق انتخابشان که سالها به تمسخر گرفته شده بود، جنبش اعتراضی این کیفیت را نداشت.

سمبل جنبش سبز، “ندا” خود آینهایی از این زنان است. دختر دانشجویی که برای یافتن جواب به سوالات خود رشته فلسفه را انتخاب میکند، موسیقی را دوست دارد و یاد میگیرد، الگوهای پوششی و آرایشی تجویز شده نمیپذیرد و برای اعتراض به تحقیر به خیابان میآید. جنبش خیابان با حضور اینان رنگین شد، شکلهای متنوع اعتراضی را به تماشا گذاشت. در روز نماز جمعه خیایان شاهد آن بود که زنان با شرکت نمادین در این نماز با آن پوششی که خود انتخاب کرده بودند، نمایشها و شوهایی را که به بهانه مذهب و در خدمت حکومت به راه انداخته میشد را بی اعتبار کردند.

شکلهای مختلفی که جنبش خیابان به واسطه ابتکارات زنان به خود گرفت، گرچه امکانات حکومت را در سرکوب محدود کرد، مانع از آن نشد که جکومت شکلهای خشن سرکوب را به عمل در نیاورد. از آن سو فعالین جنبش زنان در این دوره نیز از بگیر و ببند پس از انتخابات درامان نماندند. بسیاری از فعالین دستگیر شده برخی از آنها با وثیقه آزاد شدند، هنوز نیز چندتن از آنها در زندان هستند. بسیاری دیگر امکان فعالیت ندارند.

کمترین تاثیر جنبش زنان بر جنبش فعلی استفاده از شکل ارتباطی شبکهای است که در جنبش سبز پیش میرود. استفاده از امکانات ارتباطی دیجیتالی و ابتکارات فردی که امکان نظردهی عمومیمییابند، و هستههای تک نفره در ارتباط با تمام نفرات دیگر قرا ر میگیرد به خصلت جنبش سبز تبدیل شده است. ولی باید گفت که در مطالبات عمومیجنبش، به دلایل مختلف جای مطالبات زنان خالی است.

روندی که در آستانه انتخابات پیش میرفت، اکنون متوقف شده و دیگر در شرایط سرکوبی که بوجود آمده، جایی نمانده است که از شرایط ویژه تبعیض بر زنان سخن رود. از سویی جنبش زنان در این موقعیت قادر نیست که دیگر همان روند آرام و پیوسته قبل از خرداد را دنبال کند. کمپین یک میلیون امضا عملا فلج شده و ساکن مانده است، زیرا در حالی که مردم در خیابان مشروعیت حکومت را زیر سوال بردهاند، دیگر نمیتوان برای تغییر قوانین توسط این حکومت امضا جمع آوری کرد، از سویی هیچ گونه فعالیت مدنی دیگر تحمل نمیشود و در نتیجه جنبش زنان به نوعی درخود فرو رفته است.

این امر در جنبش زنان بحثی را در مورد چگونگی فعالیت در شرایط حاضر بوجود آورده است. بسیاری از فعالین این خطر را میبینند که جنبش زنان در جنبش عمومی حل شده و امکان برآمد مستقل نداشته باشد و در نبود یک برآمد مستقل و نبود نمایندگی زنان در سطح جنبش عمومی بار دیگر طرح مطالبات زنان به عقب رانده شود. خطری که واقعی و جدی است. این خطر جدی را در شرایطی به چشم میبینیم که بهایی که زنان در این جنبش میپردازند بسیار است. بسیاری از دستگیر شدگان تظاهرات زنان گمنام هستند و حتی صدای آنها نیز بازتاب نمییابد. فعالین جنبش زنان نیز در زیر تیغ دستگیری و زندانهای دراز مدت قرار دارند.

در موردی که جنبش زنان چه راهکاری را باید در پیش گیرد و چگونه موفق از این مرحله بگذرد، تشکلهای زنان به نتیجه عملی نرسیدند. تشکلهای زنان تشکلهایی هستند که خصلت آن فراگیر و روش آن کار دراز مدت و مدنی است. و شرایط سرکوب خشن حکومتی تشکلهای مدنی را دچار تضاد و ابهام در هدف میکند.

اکنون مرحله ایی است که کل جنبش بر سر موقعیتی حساس و دشوار قرار گرفته است، چگونه باید در مقابل سرکوب خشن حکومتی به جنبش تداوم بخشید. چه باید کرد که فضای نا امیدی بر پشتیبانان و شرکت کنندگان در این جنبش چیره نشود. چگونه میشود با پرداخت هزینه کمتر از این راه پرپیچ عبور کرد و مشخصا این سوال در مقابل زنان قرار میگیرد چگونه نیرویی اعمال کنیم که همراهان جنبش را قانع کنیم که خواستههای زنان که بخش جدایی ناپذیر خواستههای دمکراسی خواهانه است به این جنبش نیرو ی بیشتری میبخشد.

زنان اکنون با نوع حضورشان بر جنبش تاثیر میگذارند و امیدوارند که همراهان دیگر آن را درک کنند که باید جنبش را تا رسیدن خواستههایی که شامل حداقل خواستههای زنان نیز میشود، یاری کنند. ولی تجربه نشان میدهد که این امر بدون اعمال فشارهای دائمیقابل دسترسی نیست و برای این اعمال فشار دائمیزنان باید ابزارهایی داشته باشند و هم چنین در تمام سطوح نمایندگی شوند. این که زنها موفق شوندکه خواسته خود را به خواست عمومیجنبش تبدیل کنند، چیزی است که نمیشود در باره آن اکنون اظهار نظر کرد. تنها ابزاری که زنان دارند شرکت مداوم در جنبش و خسته نشدن از آن است که خواستههای خود را تکرار کنند و هم چنین این تجربه را دیگر نپذیرند که خواست آنها به یک آینده موهوم حواله شود.

تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن, ۱۳۸۸ ۸:۳۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

هشتاد سال پس از پیروزی بر فاشیسم در شرایطی که راست‌گرایی افراطی و نژادپرستی، بیگانه‌ستیزی در بسیاری کشورها دوباره سربرآورده‌ و جنگ‌های تازه یکی پس از دیگری شعله‌ور می‌شوند،گرامی‌داشت یاد و نام این قهرمانان که بسیاری از آنان گمنام مانده‌اند، فقط ادای احترام نیست، بلکه خود نوعی مقاومت است: مبارزه علیه فراموشی و هشداری است برای بازداشتن فاشیست‌های امروزی از تکرار جنایت‌های دیروز، این‌بار در چهره‌هایی دیگر.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

گرامی باد یاد ده‌ها میلیون پیکارگر علیه فاشیسم!

سیمون دو بووار: فیلسوف آزادی و پیشگام فمینیسم مدرن

گسترش اشغالگری در سرزمین‌های فلسطین؛ تداوم نسل‌کشی زیرسایه سکوت جهانی

ماه مه با عطر بهار میاید

در پاسخ به نکاتی از اطلاعیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران

قدرت انکار: چرا کشورها درباره اقدامات خود دروغ می‌گویند؟