جنگ لفظی میان دولتی ها و بخش هایی از محافظە کاران مخالف دولت از مدتی پیش در پی افشای گوشە هایی از توضیحات ظریف راجع بە برجام در کمیسیون امنیت ملی توسط قدوسی برای مدتی شدت پیدا کردە بود و رسانەهای طرفدار هر دوجناح هم دیگر را مورد حملە قرار می دادند. این دعوا با اظهار نظر روحانی در مورد اختلافات میان دولتی ها و قوە قضائیە بر سر نحوە رسیدگی قوە قضائیە بە پروندە بابک زنجانی و واکنش متقابل رئیس قوە قضائیە و دستیارانش در دستگاە قضایی رژیم کە هموارە بعنوان بخشی از محافظە کاران رقیب دولت عمل کردە اند، وارد مرحلە تازەای شد.
تشدید اختلافات کە با نزدیکی زمان انتخابات ریاست جمهوری و شوراها هم بی ارتباط نیست و تندتر شدن فزایندە لحن حملات کە تا سطح رهبران نهادهای اصلی قدرت در این روزها ارتقاء یافتە، حکایت از آن دارند کە این جنگ نە بر سر برجام و فساد بلکە بر سر تسلط بر صندلی ریاست جمهوری است. حملات هیستریک محافظە کاران رقیب بە کروبی، موسوی و رهنورد و تهدید آنان بە محاکمە و اعدام، و تعمیم حملات بە هاشمی رفسنجانی و روحانی، و نام آوردن از رفسنجانی بعنوان عامل اصلی “فتنە” ٨٨ بە بهانە سالگرد تظاهرات حکومتی ٩ دی کە علیە جنبش سبز و رهبرانش برگزار شد و کشاندن اکثر مهرەهای جناح های حکومتی مخالف دولت بە صحنە برای صحە نهادن بر “فتنە” بودن جنبش مردمی ٨٨، نیز همگی مؤید همین واقعیت اند.
مبارزە جناح ها بر سر فساد نیست، زیرا کە همە اعوان و انصار هر دو جناح، اگرچە نە بە یک اندازە، در آن سهیم اند و از هم دیگر سند و مدرک دارند. بهمین خاطر هم نباید آن را جدی گرفت. همین کە جناح دولت تا کنون قدمی فراتر از تهدید بە افشاگری علیە اهل فساد کە اکثراً شناختە شدە اند و جرمشان هم محرز است بە جز چند مورد استثنایی مانند بابک زنجانی و سعید مرتضوی بر نداشتە و از خود پیگیری نشان ندادە، بە اندازە کافی گویاست. بە اعتباری می توان گفت کە برخورد دولت در این مورد غالباً واکنشی_تدافعی است کە برای پاسخ دادن بە حملات گروە های رقیب بودە است و اگر در مواردی مانند پروندە بورسیە های تحصیلی اقداماتی شروع شدند، در نیمە راە با عقب نشینی متوقف شدند. افشاگری های گروەهای رقیب دولتی ها نیز کە بواسطە نزدیکی شان بە دولت احمدی نژاد در دوران اوج درآمدهای نفتی بیشتر از دولتیها آلودە بە فساد شدەاند، هموارە عاملی بودە است برای فشار آوردن بە دولت جهت امتیاز گرفتن و تضعیف نمودن آن. در مورد برجام نیز در واقع کمتر کسی را در میان رقبای دولت می توان سراغ یافت کە بە راستی آنقدر نادان باشد کە از عواقب برهم خوردن برجام بی اطلاع باشد و نداند، در شرایطی کە بنا بر اعتراف چند روز پیش روحانی کە گفت “اگر پول نفت حاصل از برجام نبود، فقط می توانستیم حقوق کارمندان را بپردازیم.” قطع فروش و پول نفت بیش از همە منافع خود آنها را تهدید می کند.
به جرأت می توان گفت، بە رغم مخالفت خوانی های ظاهری مخالفان برجام، از حسین شریعتمداری و سرداران سپاە و امامان جمعە گرفتە تا سران مؤتلفە و جبهە پایداری و امثال قدوسی ها، کە همگی خودشان را فرمانبردار “رهبری” هم می خوانند، هیچ کدامشان آرزوی برهم خوردن برجام را ندارد. مگر می شود اینها ندانند کە بدون پول نفت کە دسترسی بە آن مستلزم حفظ برجام است، پولی برای موشک سازی و موشک پرانی، تأمین هزینە این همە دستگاە جاسوسی و امنیتی و تبلیغاتی، هزینە جنگ سوریە، هزینە های بسیج و سپاە و هزارویک هزینە دیگر را نخواهند داشت؟ مگر نە این است کە تلاش برای رفع تحریمها و مداکرە با آمریکا قبل از انتخابات ٩٢ و رئیس جمهور شدن روحانی و در دولت احمدی نژاد تحت هدایت “بیت رهبری” شروع شد؟ مگر نە این است کە خامنەای شخصاً روند توافق بر سر برجام را از آغاز تا پایان تحت نظارت و هدایت داشتە است؟ مگر نە این است کە حرف خامنەای بقول خودشان برای اینها حجت است؟ و مگر نە کە خامنەای برای رسیدن بە این توافق تا پای “نرمش قهرمانانە” با طرفهای مقابل از مواضع پیشینی اش عقب نشستە و گفتە است برای برهم زدن برجام پیشقدم نخواهد شد؟
با این اوصاف چگونە می شود مخالفتهایی را کە با برجام می شود، واقعی دانست و پذیرفت کە معطوف بە جنگ قدرت نیست؟ جنگ قدرتی کە بازیگرانش نە خود، کە مردم و جامعە را برای حفظ منافع و قدرتشان بە بازی گرفتەاند. این جنگ البتە یک جنگ زرگری نیست. جنگی است واقعی بر سر قدرت و منافع کە بستە بە شرایط و امکانات بە بهانە های مختلف تا تثبیت برتری یک بلوک بر دیگری و تمکین بلوک مغلوب از بلوک پیروز یا فروپاشی تداوم خواهد یافت. بە تبع آن مشکلاتی مانند فساد نیز پا برجا خواهند ماند. این تناسب را تنها برآمد اپوزیسیون دمکراتیک و غیر دنبالە رو می تواند بە سود مردم و کشور برهم بزند.