پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۷

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری
تجربه دوره‌های قبل نشان می‌دهد که بلافاصله پس از انتخابات حکومت با افزایش شدید آمار اعدام، واقعیت خود را به مردم گوشزد می‌کند. مردم ایران و جامعه جهانی  باید از...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
نویسنده: سازمان حقوق بشر ایران
بازی ادامه دارد...
شاعرِ شب زندهِ دارِ بی تکلف! صبور باش وُ...نگاه کن، در این شبِ طولانی، هنوز چراغِی روشن است، تحمل کن.
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن جلالی
نویسنده: حسن جلالی
با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!
مادر عماری از نسل مادران خاوران بود با چهره ای آرام و دوست داشتنی. نام‌اش ستاره بود؛ ستاره‌ای که در آسمان زندگی فرزندانش درخشید و رفت، فرزندانی که جملگی به...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور

جهانى شدن و جنبش چپ ایران

درخواست ما از دوستان فدايى اين است كه قبل از ورود ما به بحث در مورد شرايط مشخص ايران براى جهانى شدن يا نشدن، بحث تئوريك اين نوشته را مورد بررسى قرار دهند. اين نوشته مقاله‌اى نيست كه در باب مسائل گذرا باشد. قصد و تلاش ما طرح بحثى مهم و دعوت از دوستان به دامن زدن به آن است. بحثى كه شبيه تابوهاى مذهبى است و بسيارى حاضر نيستند كه به آن نزديك شوند

از جمله قوانینى که مارکس کشف کرد تاثیر پذیرى شکل روابط اجتماعى از میزان رشد ابزار تولید در جامعه است. این نظریه در جامعه‌شناسى جدید همچنان از ملاک‌هاى تحلیل یک جامعه و چگونگى تکامل زندگى اجتماعى مى‌باشد و حتى در اندیشه‌ى راستگرایان مکتب شیکاگو و یا آینده‌نگرهایى نظیر الوین تافلر، نشانه‌هاى فراوانى از آن وجود دارد.
بنابراین دیدگاه، روابط انسان‌ها در تولید و همکارى آنان در یک سازمان اقتصادى و به تبع آن روابط اجتماعى، مستقل از اراده‌ى آگاه آنان است، اما با میزان معینى از تسلط انسان بر طبیعت و در نتیجه با سطح مشخصى از نیروهاى تولیدى مطابقت دارد.
سطح معینى از توسعه و تکامل ابزار و تکنولوژى، مستلزم شکل خاصى از همکارى و تقسیم کار در پویش تولید است. همکارى و تقسیم کار در یک مزرعه‌ى بزرگ که در آن از تراکتور و کمباین و کود شیمیایى استفاده مى‌شود، ضرورتاً متمایز از نوع همکارى و تقسیم کار در یک واحد تولیدى ارباب- رعیتى است، که کاربرد ابزار و آلات ابتدایى را در کشت ایجاب مى‌کند. بنابراین، به راحتى مى‌توان پذیرفت که وسایل تولید، سازمان تولید را تعیین مى‌کند.
اما روابط انسان‌ها در تولید، به یک واحد اقتصادى (مزرعه، کارخانه و غیره) که در آن پویش تولید تحقق مى‌یابد محدود نمى‌شود. براى نمونه، یک کارخانه نساجى را مى‌توان در نظر گرفت که ماشین‌آلات آن در کشور دیگرى ساخته شده است، مواد خام آن از جایى دیگر به دست مى‌آید و سوخت آن از دیارى دیگر تامین مى‌شود. با در نظر گرفتن این مسائل است که نظام پیچیده‌ى روابط اجتماعى که دربردارنده‌ى روابط انسان‌هاست و خارج از اراده و کنترل مردمان است، به وجود مى‌آید.

در سى سال اخیر تحولات تکنولوژیک شگرف، باعث تغییرات اساسى در روند تولید کالا و محصولات شده است و به‌دنبال آن روابط تولیدى و روابط اجتماعى، مطابق آن تغییر کرده است. از جمله‌ى این پدیده‌ها روند “جهانى شدن” است.
“رشد و گسترش صنعت حمل و نقل هوایى، دسترسى به دورترین نقاط جهان را در مدت زمانى کوتاه و با هزینه‌اى کم میسر ساخته است. در فاصله‌ى چند دهه، تعداد مسافرت‌هاى هوایى متجاوز از ١٠٠ برابر شده است. رشد و گسترش تصاعدى ارتباطات ماهواره‌اى و تکنولوژى فیبر نورى، گردش آنى حجم انبوه اطلاعات را در پهنه‌ى جهان میسر ساخته است. در فاصله‌ى ١۹۹۵- ٢٠٠٠ ظرفیت فیبر هاى نورى اقیانوسى از ۵٠ به متجاوز از ١٠ هزار GBPS رسیده است. بین ١۹٨٠ تا ٢٠٠٢ تعداد میزبان هاى (host) اینترنتى از ٢٠٠ به بیش از ١٠ میلیون افزایش یافته است.” ( ١)
با گسترش اینترنت، ایمیل، کاهش هزینه‌ى خدمات تلفنى، تلفن موبایل و گسترش کنفرانس‌هاى الکترونیکى، دنیا به شدت به هم مرتبط شده است. تجزیه‌ى چرخه و روند تولید کالا و پخش کردن اجزاء آن در کشورهاى مختلف و در عین حال امکان مدیریت و کنترل آن‌ها و حمل و نقل گسترده‌ى محصولات، به واسطه‌ى تکنولوژى‌هاى جدید میسر گردیده است.
در حال حاضر شرکت‌هاى فراملى قادرند برنامه‌ى تولیدى و عملیات مالى خود را به صورت هم‌زمان در چندین کشور هماهنگ کنند و در واقع به عملیات اقتصادى جهانى مبادرت ورزند و محصولاتشان را در تمام دنیا به فروش برسانند.
“از سال ١۹۴۵ تاکنون هزینه‌ى حمل کالا از طریق دریا به طور متوسط ۵٠ در صد، هزینه‌هاى حمل و نقل هوایى ٨٠ در صد و هزینه‌هاى مکالمات تلفنى بین‌المللى ۹۹ در صد کاهش یافته است.” (٢)
“وقتى شرکت پراکتر اند گمبل در داخل چین به تولید و فروش صابون و شامپو مى‌پردازد و منافع به‌دست آمده را صرف سرمایه‌گذارى براى طرح‌هاى توسعه‌ى خود در کشور مذکور مى‌کند، گر چه هیچ پولى از مرز هاى ملى جا به جا نمى‌شود اما این فعالیت بخشى از جهانى شدن است. صادرات خودروهاى تویوتا به اروپا و سرمایه‌گذارى ژاپنى‌ها در تامین مالى وام مسکن امریکا، هر دو جنبه‌هایى از جهانى شدن است. یک کامپیوتر قابل حمل مونتاژ شده در تایوان که بخش داخلى آن مربوط به شرکت اینتل است، سیستم عملیاتى آن متعلق به مایکروسافت است، صفحه‌ى نمایش تخت ژاپنى دارد و تراشه‌ى حافظه‌ى آن کره‌اى است و با علامت تجارى فروشندگان چندملیتى بسیار متنوع عرضه مى‌شود، نمونه‌ى ابتدایى جهانى شدن است. پانچ کردن فرم‌هاى بیمه‌ى آمریکایى در جاماییکا، گروه‌هاى طراحى مشترک نرم‌افزار مستقر در هندوستان و آمریکا، مراکز تلفن آمریکایى مستقر در ایرلند، بخشى از واقعیت‌هاى جهانى را تشکیل مى‌دهند.” (٣)
آنهایى که با جهانى شدن مخالف هستند باید این واقعیت را قبول کنند که پذیرش نقش تعیین‌کننده‌ى تحولات تکنولوژیک به معناى جبر تاریخى رشد ابزار تولید است و روابط اجتماعى در بستر جهانى شدن و تحت تاثیر این فناورى شکل خواهد گرفت. براى ما جاى تعجب دارد که افرادى که با رویکردى علمى به سیر تحولات جهان مى‌نگرند و به‌خصوص آن‌هایى که خود را مجهز به تئورى مارکسیستى تحلیل جوامع مى‌دانند چگونه تاثیر درجه‌ى رشد نیرو هاى تولیدى را بر اشکال جدید روبناى اجتماعى، فرهنگى و سیاسى جهان نمى‌بینند. دوستانى که در جنبش چپ هستند ممکن است از روند جهانى شدن ناراضى باشند و از لحاظ اخلاقى آن را محکوم نمایند ولى نمى‌توان به لحاظ عینى و علمى این تحول عظیم جهانى را نادیده گرفت یا به مقابله با اساس آن پرداخت.
براى کشورى مثل ایران، اوضاع حتى نظیر کره‌ى شمالى نیست که بتواند مرزهایش را ببندد و خود را از چرخه‌ى تکامل جهانى خارج کند. کالاهاى چینى از راه قاچاق وارد خواهند شد و تولیدکنندگان داخلى را ورشکست خواهند کرد. برنامه‌هاى تلویزیونى آمریکا و اروپا از راه دیش‌هاى ماهواره‌اى فرهنگ مردم را تغییر خواهند داد و فرار سرمایه‌ها و نخبگان جامعه کمر اقتصاد را خواهد شکست.

جدا از بعد فلسفى پدیده‌ى جهانى شدن، بعد سیاسى آن مطرح است. به‌عقیده‌ى دوستانى در جنبش چپ، جهانى‌سازى ترفند کشورهاى امپریالیستى براى غارت هر چه بیشتر جوامع عقب‌مانده است.
فریبرز رئیس دانا معتقد است کشورهاى پیشرفته سرمایه‌دارى توسط ابزارى نظیر WTO، بانک جهانى و صندوق بین‌المللى پول و با راهبرد کاهش تعرفه‌هاى گمرکى و تعدیل ساختار اقتصادى کشورهاى جهان سوم، موانع موجود براى گسترش سرمایه‌دارى را از پیش رو بر مى‌دارند و عامدانه و آگاهانه با صدور سرمایه و ایجاد پایگاه‌هاى اقتصادى در این کشورها، روند غارت منابع طبیعى و استثمار نیروى کار آن ها را تثبیت و تشدید مى‌کنند. (۴)
به گمان ما این نظر گرچه حاوى نکات صحیحى مى‌باشد ولى تمام واقعیت را مطرح نمى‌کند.
“بهترین راه براى پى بردن به این موضوع بررسى وضعیت دو کشور چین و هندوستان است: دو کشورى که گسترده‌ترین فقر در دنیا را دارند. هر دو کشور تقریباً دو دهه‌ى قبل به جهت‌گیرى معطوف به خارج روى آوردند که موجب رشد بالاتر آن ها در دهه‌هاى ١۹٨٠ و ١۹۹٠ شد. چین در سال ١۹۷٨ سیاست‌هاى اقتصادى معطوف به خارج جسورانه‌اى را در پیش گرفت. هندوستان نیز در دهه‌ى ١۹٨٠ به طور محدود و در دهه‌ى ١۹۹٠ به طور منظم و با جسارت شروع به باز کردن اقتصاد منزوى خود کرد. بر اساس برآوردهاى بانک جهانى طى دو دهه‌ى منتهى به سال ٢٠٠٠ در آمد واقعى (تولید ناخالص داخلى) چین به طور متوسط سالانه ده در صد و درآمد هندوستان ۶ در صد رشد پیدا کرد. در این سال‌ها رشد اقتصادى هیچ کشورى در دنیا به سرعت چین نبود و میزان رشد کمتر از ١٠ کشور (که به استثناى چین میزان فقر و اندازه‌ى جمعیت آن‌ها با هندوستان قابل مقایسه نبود) بیش از هندوستان بود. بر سر فقر این کشور ها چه آمد؟ همان طور که عقل سلیم پیش‌بینى مى‌کند فقر کاهش پیدا کرد.
بر اساس گزارش بانک توسعه‌ى آسیایى، میزان فقر برآورد شده در چین از ٢٨ در صد در ١۹۷٨ به ۹ در صد در سال ١۹۹٨ کاهش پیدا کرد. بر اساس برآوردهاى رسمى هندوستان، فقر آن کشور از ۵١ در صد در سال ١۹۷۷ به ٢۶ در صد در سال ٢٠٠٠ کاهش پیدا کرد. این رقم با آنچه در هندوستان طى یک ربع قرن پیش از اصلاحات اقتصادى و با رشد سالانه‌ى بسیار ناچیز ۵/٣ در صد رخ داد مقایسه کنید. در دوره‌ى مذکور فقر ثابت ماند و در حدود ۵۵ در صد در نوسان بود….سه دهه‌ى گذشته شاهد معکوس شدن نقش افریقا و آسیا بود: ١١ در صد فقراى جهان در دهه‌ى ١۹۷٠ در افریقا زندگى مى‌کردند و ۷۶ در صد در آسیا. در سال ١۹۹٨ این رقم در افریقا به ۶۶ در صد رسید در حالى که سهم آسیا به ١۵ در صد کاهش یافت. آشکار است که این روند معکوس ناشى از مجموعه‌ى عملکرد رشد بسیار متفاوت است.”(۵)
” در سال ٢٠٠٠ دنیا در مجموع به اندازه‌ى ٣٣٠٠٠ میلیارد دلار تولید داشت.”(۶) یعنى به ازاء هر فرد در جهان ۵٠٠٠ دلار ثروت در سال تولید مى‌شود. ” در نیمه‌ى دوم قرن بیستم کل تولید جهان ۶ برابر افزایش یافت.”(۷‍)
بنا به پیش‌بینى‌ها روند ثروتمند شدن جهان، به واسطه‌ى تکنولوژى‌هاى نوین همچنان ادامه خواهد داشت. منتهى متاسفانه میزان تولید و توزیع ثروت در جهان به‌شدت متفاوت است. روند جهانى شدن همچون کاروانى از نعمات بشرى در حرکت است. هر کشورى که توانسته خود را با آن همراه کند جان سالم بدر برده است و آنهایى که موفق به این امر نشده‌اند در وادى انزوا، فقر و فراموشى گرفتار آمده‌اند.
رابطه‌ى معنى‌دارى بین افزایش میزان تجارت هر کشور و میزان تولید آن وجود دارد.
“در نیمه‌ى دوم قرن بیستم ارزش صادرات جهان ۶٠ برابر شده است.”(٨)
“طى سه دهه‌ى اخیر، تجارت جهانى با سرعت بى‌سابقه‌اى رشد کرده است. میزان تجارت جهانى نسبت به تولید ناخالص جهان در فاصله‌ى ١۹۷٠ تا ٢٠٠٠ از ٢۶% به ۵٠% افزایش یافت. اما رشد سریع تجارت بین‌المللى عمدتاً در کشورهاى صنعتى و ١٢کشور در حال رشد محدود بوده است. ۹٠% کشورهاى در حال رشد از رشد ناچیزى برخوردار بوده‌اند. “(۹)
براى بخش بزرگى از جهان فقیر در بحث توسعه‌ى اقتصادى، موضوع کلى، شکست خوردن از جهانى شدن مطرح نیست بلکه کنار گذاشته شدن یا نادیده گرفته شدن مطرح است.
دستمزد پایین کارگران به تنهایى دیگر تعیین‌کننده‌ى تصمیم‌گیرى شرکت‌هاى فراملى براى رفتن یا نرفتن به کشورى نیست. هیچکس حاضر نیست در سیستان و بلوچستان سرمایه‌گذارى کند. حتى منابع زیرزمینى‌ نمى‌تواند بلیط ورود به جهانى شدن را تهیه کند. در نیجریه و عراق منابع غنى زیر زمینى وجود دارد ولى در نهایت، خارجى‌ها در آن کشور ها در کمپ‌هاى نظامى با حمایت ارتش نفت استخراج مى‌کنند و با پایین ترین قیمت مى‌برند و رد پایى از جهانى شدن در آن کشور ها بر جا نمى‌گذارند.
بین توانایى جذب سرمایه‌گذارى مستقیم خارجى و موفقیت اقتصادى رابطه‌ى نزدیکى وجود دارد. تصادفى نیست که چین در میان کشورهاى جهان سوم بزرگترین جذب‌کننده‌ى سرمایه‌گذارى خارجى است و موفق‌ترین اقتصاد در حال توسعه‌ى دنیا را دارد.
اگر بخواهیم بدون پرده‌پوشى و صریح با موضوع رقابت در عرصه‌ى تولید برخورد کنیم با واقعیت‌هاى تلخى روبرو مى‌شویم.
“متجاوز از دو سوم صادرات جهان، توسط شرکت‌هاى چند ملیتى انجام مى‌پذیرد که بخش قابل ملاحظه‌ى آن متعلق به ١٠٠ شرکت بزرگ فراملى است. در آمد فروش این ١٠٠ شرکت نزدیک به ۵٠% تولید ناخالص جهان مى‌با شد.”(١٠)
“طبق آمار سازمان ملل، ۹۷% تمام اختراعاتى که در جهان به ثبت رسیده است مربوط به کشورهاى توسعه‌یافته‌ى صنعتى است که بخش عمده‌ى آن متعلق به آمریکا است.”(١١)
اکنون کشورها مجبور هستند براى به‌دست آوردن فناورى‌ها از صاحبان خارجى آن‌ها، راه‌حل‌هایى پیدا کنند. متوسل شدن به واسطه‌هاى دست دوم و سوم، مشکلى از آنها حل نخواهد کرد.
حاد بودن این موضوع زمانى معلوم مى‌شود که دقت کنیم که به‌طور کلى در جهان، یک جا به جایى از اقتصادهاى صنعتى به اقتصادهاى مبتنى بر دانش، و از تولید به خدمات در جریان است. در لیست ١٠٠ شرکت قدرتمند جهان، تعداد شرکت‌هایى که در زمینه‌ى کامپیوتر، ارتباطات، بیو تکنولوژى، بیمه و بانکدارى فعالند دائماً رو به افزایش است.
در چنین شرایطى بحث بر سر این نیست که یک کشور در حال توسعه، مثلاً براى ورود مایکروسافت یا مرسدس بنز به کشور خود، شرایطى سخت و از دیدگاه خود ملى تعیین کند. متاسفانه بحث بر سر آن است که چگونه شرایطى فراهم نمایند تا آن‌ها مایل به سرمایه‌گذارى در آن کشور بشوند. براى شرکت‌هاى چند ملیتى مقدور است که ایران و افغانستان را کنار بگذارند و در مالزى و تایلند سرمایه‌گذارى کنند.
به هر میزان نفرت که از فعالیت ١٠٠ شرکت بزرگ دنیا داشته باشیم، باز این سؤال مطرح مى‌ماند که آیا شانسى وجود دارد که بدون مشارکت با آنها در عرصه‌ى رقابت جهانى توانایى لازم را داشته باشیم.

جهانى شدن، عدالت و انسان‌دوستى را در جهان زیر سؤال برده است.
“سرانه تولید ناخالص داخلى واقعى در افریقا از اواسط دهه‌ى ١۹۶٠ نیز پایین‌تر رفته است. در افریقا از هر ده نفر نه نفر با روزانه کمتر از دو دلار زندگى مى‌کنند و در کنگو نه نفر از ده نفر با کمتر از یک دلار در روز زندگى مى‌کنند.”(١٢)
“در حال حاضر بیش از ١٣ میلیون نفر در افریقا در معرض خطر مرگ از گرسنگى به‌سر مى‌برند.”(١٣)
“طى سال‌هاى ١۹٨٠ – ١۹۹٣ در آمد یک میلیارد نفر کاهش یافته است. همچنین در ۷٠ کشور در حال توسعه، متوسط در آمد سرانه کمتر از آن است که در دهه‌ى ١۹٨٠ بود.”(١۴)
در هر دقیقه، ٨ کودک از فقر در افریقا جان مى‌بازند.”(١۵)

دل هر انسان شرافتمندى از این وضع به درد مى‌آید. مخالفین آگاه جهانى‌شدن، انسان‌هایى با وجدان‌هایى بیدار هستند که در مقابل این نابرابرى، در عین ثروت بى‌کران جهان ثروتمند ساکت نمى‌نشینند. جنبش‌هاى سوسیالیستى نیز خواستار طرح‌هایى جدید براى کمک به جهان فراموش شده و تجدید نظر در روند افزایش نابرابرى جهانى هستند.
چپ‌ها در ایران نیز باید با این بى‌عدالتى در عرصه‌ى جهانى مخالفت نمایند. ولى راه مبارزه کدام است؟
فریبرز رئیس دانا در این باره مى‌نویسد: “موریس لوین‌برگر رئیس جمهور میزبان در نشست ٢۵ ژانویه‌ى ٢٠٠١ در داووس در نطق افتتاحیه‌ى خودش گفت که در جهانى‌سازى شکاف میان غنى و فقیر، انهدام محیط زیست، به‌کارگیرى دانش و دانش‌اندوزى در راه سود، و شکاف میان فرهنگ جهانى و اصول‌گرایى ملى و مذهبى را افزایش داده است. او در پایان سخنان خود از سردمداران اقتصاد جهانى خواست که آزادى را با عدالت، همبستگى و مسئولیت‌پذیرى مشترک همراه کنند…. هم‌زمان با اجلاس داووس نشست‌هاى موازى زیادى برقرار شد. در پورتوالگره در حدود ١۵ هزار نفر از نمایندگان مردم عادى از ١٢٠ کشور جهان گرد آمدند تا راه‌کارهاى مقابله با جهانى‌سازى را بررسى کنند. آن‌ها آموختند که جمعى ناهمگون اما گسترده‌اند، آموختند که در جمع خودشان گروه‌هاى محیط‌زیستى‌ها، اتحادیه‌هاى کارگرى کشور هاى ثروتمند، رعایاى فقیر و ضعیف کشورهاى کم‌توسعه، سوسیالیست‌ها کمونیست‌ها، آزادیخواهان و ملى‌گرا ها را دارند.”(۱۶)
واقعیت آن است که کشورهاى جهان سوم نمى‌خواهند جهان اول، معیار هاى کار یا محیط زیست یا استانداردهاى اجبارى تولید براى آنها تعیین کنند. آنها نمى‌خواهند حق مالکیت معنوى، حق انحصارى اختراع و نام‌هاى تجارى جهان اول را به رسمیت بشناسند.
واقعیت آن است که اعتراضات کارگران و بیکاران به جهانى‌سازى در جهان ثروتمند با اعتراضات فقراى جهان سوم، در دو جبهه‌ى متضاد است. زمانى که کارگران سندیکاى نساجى آمریکایى دست به تظاهرات مى‌زنند یا کشاورزان فرانسوى با تراکتورهاى خود، راه‌ها را مى‌بندند، نگران آنند که جهانى‌سازى رقابت بین آن‌ها و کارگران جهان عقب‌مانده را دامن مى‌زند. آنها نگران از دست دادن کارشان هستند.
از سوى دیگر به عقیده‌ى بعضى‌ها، مبارزین واقعى جهانى‌سازى، نهضت القاعده و آقاى احمدى‌نژاد هستند. از جهان ثروتمند، به‌جز با زور و تهدید و باجگیرى نمى‌توان امتیاز گرفت!

ولى سوسیالیست‌هاى ایرانى نمى‌توانند امکانات و حقوق مردم ایران را فداى مبارزه‌اى غیرعقلانى و متحجرانه کنند.
حتى اگر فرض کنیم چپ‌هاى ایران، آنقدر وارسته باشند که منافع محرومان جهان را به منافع خود و خلق خود ترجیح دهند، باز این سؤال پیش مى‌آید که چگونه مى‌خواهند آن را به انجام برسانند؟
به نظر ما براى این مبارزه جهانى، راهکارهایى وجود دارد. این مبارزه باید در ابعاد جهانى و با در نظر گرفتن ابعاد پیچیده و عینى موجود طراحى شود. متاسفانه طرح این مواضع در حوصله‌ى این مقاله نیست.

این مقاله صرفاً به مبانى جهانى شدن مى‌پردازد. ما خواهان آن هستیم که اگر دوستان، انتقادى بر آن وارد مى‌بینند مطرح کنند. دو موضوع باقى مى‌ماند که در مقاله‌هاى بعدى ارائه خواهد شد. اول: آیا ایران امکان و شانس پیوستن به قافله‌ى رشد و توسعه، در بستر جهانى‌شدن را دارد و این که در حال حاضر کدام مسیر به نفع ایران است؟ دوم: این لیبرالیسم است که امکان ورود سالم و بدون بحران ایران به باشگاه جهانى شدن را مى‌دهد یا سوسیالیسم؟

ذکر این نکته ضرورى است که به‌نظر ما تعیین موضع نسبت به جهانى شدن، پایه و اساس بسیارى از تحلیل‌ها و تصمیم‌گیرى‌هاى سیاسى است. نمى‌توان مهم‌ترین مسائل مطرح در بحث توسعه در جهان را به مدت بیست سال نادیده گرفت و حاضر نبود راجع به آن‌ها وارد بحث شد. جهانى شدن پدیده‌اى در آن سوى دریاها نیست، در خانه‌ى هر ایرانى، در بیکار شدن هر کارگر، در فقیر یا ثروتمند شدن هر روستایى نقش بازى مى‌کند.
براى شما مثالى مطرح کنیم. راه کارگر، محور مبارزات مردم ایران را مبارزات کارگرى قرار داده است. بحث ما مخالفت یا موافقت با این نظر نیست، بحث این است که این دوستان در چه فضایى نظر مى‌دهند. اکثر اعتراضات کارگرى در ایران، به علت عدم دریافت حقوق و به خاطر تعطیل شدن واحدهاى تولیدى است و خواهد بود. آیا این وضع و این نوع اعتراضات، از همان انواعى است که ما در تاریخ جنبش کارگرى مى‌خوانیم؟ آیا همچنان، محور مبارزات کارگرى در ایران، براى افزایش دستمزد، بهبود شرایط کار و بر علیه منافع سرمایه‌داران خواهد بود؟
بند ٣ سند سیاسى کنگره‌ى اخیر این دوستان که در حوزه‌ى تخصصى ایشان است و مربوط است به نیروى کار، حاوى مواضعى کاملاً متناقض در مورد نیروى کار رسمى است!

درخواست ما از دوستان فدایى این است که قبل از ورود ما به بحث در مورد شرایط مشخص ایران براى جهانى شدن یا نشدن، بحث تئوریک این نوشته را مورد بررسى قرار دهند. این نوشته مقاله‌اى نیست که در باب مسائل گذرا باشد. قصد و تلاش ما طرح بحثى مهم و دعوت از دوستان به دامن زدن به آن است. بحثى که شبیه تابوهاى مذهبى است و بسیارى حاضر نیستند که به آن نزدیک شوند.

حمید برزگر از سوى جمعى از هواداران سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پانویس ها:
١- هادى زمانى، “ایران، فرصت‌ها و چالش‌هاى جهانى شدن”، انتشارات بال، ١٣٨۴،
ص ٣٠
٢- احمد گل محمدى، “جهانى شدن، فرهنگ، هویت”، نشر نى، ١٣٨١، ص۶٣
٣- لستر تارو، “برندگان و بازندگان جهانى شدن”، مترجم: مسعود کرباسیان، انتشارات علمى و فرهنگى، ١٣٨٣، ص١٢
۴- رجوع کنید به: فریبرز رئیس دانا، “جهانى سازى، قتل عام اقتصادى“ انتشارات نگاه، ١٣٨٣
۵- جاگدیش ناتوارلعل بهاگاواتى، “دفاع از جهانى شدن”، مترجم: مسعود کرباسیان، انتشارات علمى وفرهنگى، ١٣٨۴، ص٨۹
۶- محمود سریع‌القلم، “ایران و جهانى شدن”، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک، ١٣٨۴، ص٢۴
۷- هادى زمانى، ص۵٣
٨- همان، ص۵٣
۹- همان، ص١٨
١٠- همان، ص٢۶
١١- همان، ص۶۶
١٢- لستر تارو، ص٢۴٢
١٣- www.freerepublic.com
١۴- محمد مهدى بهکیش، “اقتصاد ایران در بستر جهانى شدن”، نشر نى، ١٣٨۴، ص۴٣
١۵- www.worldvision.org
١۶- فریبرز رئیس دانا، ص٣۶۷

تاریخ انتشار : ۱۹ شهریور, ۱۳۸۵ ۱:۴۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

هشدار سازمان حقوق بشر ایران در مورد موج جدید اعدام‌ها پس از انتخابات ریاست جمهوری

بازی ادامه دارد…

با یاد و نام ماندگار مادر ستاره پورجعفر!

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم