چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۸

چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۸

ما دوباره جوان می‌شویم!
مهدی جان منتظرتم... خیلی زیاد، می‌گذارمت روی دوشم، مثل همان روزها با هم فریاد می‌کشیم، ما پذیرای ظلم نیستیم، ظلم هر کسی! و ما باز جوان می‌شویم...
۹ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: رحیم قمیشی
نویسنده: رحیم قمیشی
در ضرورت عاجل مذاکره مستقیم ایران با ایالات متحده آمریکا
به اعتقاد ما، ضروری و حیاتی است تا مردم ایران، جنبش‌های مدنی و صنفی و سازمانهای سیاسی به موازات مبارزات پیگیر خود برای حل مشکلات و بحران های گوناگون کشور،...
۹ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی-اجرایی اتحاد جمهوری‌خواهان ایران
نویسنده: هیئت سیاسی-اجرایی اتحاد جمهوری‌خواهان ایران
باز می گردم
بگذار بدوم   بگذار باور کنم که، بر می گردم و این خیال  نیست. سراسیمه، پر شتاب، با شوق شهری که بود، و خواهد بود، به خانه برمی‌گردم. 
۹ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
اسماعیل عبدی مجبور به ترک ایران شد
 اسماعیل عبدی بعد از خروج از ایران در مورد شرایطی که او را مجبور به خروج از کشور کرد، می گوید: «سپاه پاسداران از من شکایتی کرد. پرونده‌ام که به...
۹ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار کارگری سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
معلمان و حق قانونی اعتراض و تجمع
اخبار و شواهد برخی شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی چند روز پیش گروهی از معلمان بازنشسته در پایتخت نشان می‌دهد برای پراکنده کردن و پایان این تجمع از اسپری فلفل...
۸ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: فریبا نظری
نویسنده: فریبا نظری
ناقوس نتردام
هوای مه آلودیست... و باغ انبوه و پوشیده از درختان... صبح زود است. صدای عوعوی سگ‌ها به گوش می‌رسد و «ما» کشیدن گاوان و ناله‌ی گوساله‌ها از گوشه‌ی دیگر باغ...
۸ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
غزه ویران شد، اما حماس دست نخورده مانده است
پس از آغاز آتش‌ بس، مشخص شد که حماس همچنان نوارغزه را در کنترل خود دارد: نیروهای امنیتی و مقامات را کنترل می‌کند و از نظر مردم منفور نشده و...
۸ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سوزان امان، نیکولای آنتونیادیس و تئور شرودر- برگردان رضا کاویانی
نویسنده: سوزان امان، نیکولای آنتونیادیس و تئور شرودر- برگردان رضا کاویانی

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

این نسل از فعالان سیاسی، از جمله نسل سوم چپ ایران، در تب و تاب بود و چونان چشمه‌ای که زیر سنگی زندانی شده باشد در جست‌وجوی شکافی برای فوران. حکومت هیچ راهی برای کوچکترین عمل سیاسی باقی نگذاشته بود. در چنین فضای داخلی نمونه‌های انقلابی چین و کوبا و ویتنام و فلسطین، روز بروز اقبال بیش‌تری بین پویندگان راه می‌یافت و بالاخره جسورترین و شجاع‌ترین بخش چپ، هم چپ سکولار و هم چپ مذهبی، تقریبا همزمان این الگو را برگزید.

در زندگی اجتماعی هر کشوری رویدادهای فراوانی رخ می‌دهند که بسیاری از آن‌ها خیلی زود، حتا گاهی زودتر از محو آثارشان، از یادها می‌روند. تنها رویدادهای اندکی هستند که عمر به یاد ماندنشان درازتر است، گاهی درازتر از عمر تاثیراتشان و حتا درازتر از طول عمر انسان‌های هم‌عصرشان. یکی از این رویدادها، حماسهٔ سیاهکل است که نمادی شد بر تشکل‌یابی نسل سوم چپ ایران در سدهٔ بیستم.

سلسلهٔ پهلوی زمانی به حکومت رسید که در ایران تلاش برای گذر به جامعه‌ای روزآمد از مدت‌ها پیش آغاز شده و بعنوان مهمترین اقدام، ساختار سیاسی حاکم بر کشور از سلطنت مطلقهٔ پادشاهی به سلطنت مشروطهٔ پادشاهی تغییر کرده بود. حکومت رضاشاه گذر به جامعهٔ روزآمد را به لحاظ اقتصادی و ساختار اجتماعی و حقوقی پی گرفت و منشاء اقدامات موثری نیز گشت، ولی در عین حال همهٔ امکانات موجود را بکار گرفت تا ساختار سیاسی را از این فرایند مستثنا کرده و سلطهٔ بی‌معارض خود را بر آن اعمال کند. اولین و موثرترین نسخه‌ای که این دم و دستگاه در این راستا پیچید، و بعدها هم حکومت محمدرضاشاه و هم حکومت جمهوری اسلامی آن را به کار بستند، جلوگیری از ایجاد و گسترش تشکل‌های سیاسی و مدنی، و سرکوب فعالین سیاسی و سازمان‌گران چنین تشکل‌هائی بود. نسل نخست چپ ایران، که همزمان با جنبش مشروطیت، با مشخصه‌های اواخر سدهٔ ۱۹ در زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران قد برافراشته بود، به مثابهٔ عمده‌ترین جریان اجتماعی تشکل‌خواه آن زمان نخستین هدف چنین سیاستی بود و همراه با سازمان‌های متشکل و نیمه متشکل خود در معرض تهاجم قرار گرفت و با خشونت سرکوب شد.

پس از سرنگونی حکومت رضاشاه و ناکارآمد شدن دستگاه امنیتی، بار دیگر برآمد چپ و پایگاه اجتماعی آن گسترش یافت، به سازماندهی خود پرداخت و در اندک مدتی حزب و سازمان‌های مدنی-صنفی خود را برپا کرد. حزب تودهٔ ایران وارد تاریخ مبارزات اجتماعی سیاسی ایران شد و تا سال ۱۳۳۲ بعنوان بزرگ‌ترین و روزآمد‌ترین حزب سیاسی، با معیارهای زمان خود، بصورت تاثیرگذار بر اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور برآمد کرد. کودتای ۲۸ مرداد به ۱۲ سال فضای باز سیاسی پایان داد و بعنوان نخستین و آشکارترین نشانه برای تغییر اوضاع، سرکوب و تار و مار خشن چپ و بخش سازمان‌یافتهٔ آن به اجرا درآمد. البته سراغ جریان‌های سیاسی دیگر را نیز گرفتند اما شدت خشونت و میزان دشمنی به هیچ وجه قابل مقایسه نبود.

در دور دوم فطرت دموکراسی تحت حکومت سلسلهٔ پهلوی، که ربع قرن طول کشید، حکومت محمدرضاشاه به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی ادامه داد و به گسترش مناسبات سرمایه‌داری و گذر از جامعهٔ دهقانی و کشاورزی به جامعهٔ شهری و نیمه‌صنعتی یاری رساند. افزایش درآمد نفت نیز منبعی شد در خدمت تشدید پیشرفت اقتصادی و فنی کشور. رشد اقتصادی خود در تغییر زیرساخت اجتماعی کشور نقش موثری بازی کرد. سهم بخش‌های صنعت، معدن، ساختمان و خدمات در تولید ملی افزایش و سهم بخش کشاورزی کاهش یافت، شهرنشینی گسترش یافت، ساختار طبقاتی بصورت چشم‌گیری تغییر کرد، تعداد کارگران، متخصصین و تحصیل‌کرده‌ها به شدت افزایش یافت.

اما این رشد اقتصادی و افزایش واریز پول نفت به خزانهٔ دولت از سوی دیگر عاملی شد برای افزایش استقلال دولت از مردم و هم‌چنین برای گسترش فساد و مال‌اندوزی و شهوت‌رانی در دستگاه حاکمه. هرچه درآمد نفت زیادتر می‌شد فاصلهٔ به اصطلاح هزار فامیل، و در راس آن‌ها خانوادهٔ سلطنتی و دوروبری‌ها، از دیگر بخش‌های مردم ایران بیشتر می‌شد. برخورد هیئت حاکمه حتا اقشار تحصیلکرده را، که از ملزومات غیرقابل چشم‌پوشی برای گرداندن اقتصاد کشور و آپارات بزرگ دولتی بودند، نیز در مقابل خود قرار می‌داد. تحصیل‌کردگان و متخصصان اگر جذب باندهای اداری می‌شدند، به رفاه معینی دست می‌یافتند، در غیر این‌صورت مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند و خواه ناخواه به صف ناراضی‌ها رانده می‌شدند. به این ترتیب قطبی شدن جامعه روز به روز تشدید می‌شد.

در عرصهٔ ساختار سیاسی در بر همان پاشنه‌ای می‌چرخید که زمان حکومت رضاشاه می‌چرخید. البته محمدرضاشاه ابهت پدرش را نداشت، ولی کمبودهای وی را ساواک و دیگر دستگاه‌های امنیتی، که بسیار بهتر از زمان رضاشاه سازمان‌دهی شده بودند، برطرف می‌کردند. هیئت حاکمه برای حفظ خود و منافع‌اش، سیاست توده‌وار و بی‌تشکل نگهداشتن مردم را پیش گرفته بود و برای کوبیدن و ترساندن آنانی که سر سازش با چنین سیاستی نداشتند، بی‌مهابا از ساواک، نیروهای پلیس و ژاندارمری و حتا نیروی ارتش بهره می‌برد. البته جامعهٔ در حال پیشرفت به همین سادگی قابل کنترل نبود. هرچه رشد اقتصادی و تغییر اجتماعی چشم‌گیرتر می‌شد، نیاز به تغییر در ساختار سیاسی جامعه نیز آشکارتر می‌گشت. حکومت کوشید کنترل شده و مصنوعی چنین نیازی را برطرف کند و دست به ساختن احزاب فرمایشی زد. اما رقابت بین احزاب فرمایشی را نیز برنتابید و طومار همه را بست و در نهایت یک حزب بی‌رقیب بنام رستاخیز را بر ایران تحمیل کرد و از زبان شاه با پرروئی اعلام کرد هرکس ایرانی است باید عضو حزب رستاخیز باشد، و هرکس که عضو حزب رستاخیز نباشد ایرانی نیست و بیاید پاسش را بگیرد و از مملکت برود.

نسل سیاسیون این دوره در مقابل چنین آپاراتی قرار داشتند و برای مبارزه با آن راه می‌جستند. در چنین فضائی شیوه‌های مبارزهٔ سیاسی، از جمله شیوه‌هائی که در سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ جاری بود، کارساز نبود. زنده یاد بازرگان در یکی از محاکمات خود خطاب به حکومت گفته بود ما آخرین نسلی هستیم که با این زبان با شما سخن می‌گوئیم. آنان که از چند سال پس از کودتای ۲۸ مرداد به میدان سیاست جذب شدند، فضائی برای حرکت نداشتند. این نسل از فعالان سیاسی، از جمله نسل سوم چپ ایران، در تب و تاب بود و چونان چشمه‌ای که زیر سنگی زندانی شده باشد در جست‌وجوی شکافی برای فوران. حکومت هیچ راهی برای کوچکترین عمل سیاسی باقی نگذاشته بود. در چنین فضای داخلی نمونه‌های انقلابی چین و کوبا و ویتنام و فلسطین، روز بروز اقبال بیش‌تری بین پویندگان راه می‌یافت و بالاخره جسورترین و شجاع‌ترین بخش چپ، هم چپ سکولار و هم چپ مذهبی، تقریبا همزمان این الگو را برگزید.

ورود دو نیروی چریکی مذهبی و سکولار به صحنهٔ مبارزهٔ سیاسی، از اقبال و حمایت گسترهٔ ناراضیان این دوره، از جمله و به ویژه روشنفکران و فرهیختگان آزادی‌خواه و دمکرات، رو به رو شد. آنان برای مبارزه با هیئت حاکمه‌ای که شرح مختصرش رفت، دنبال نیروئی سیاسی بودند که ضد استبداد و عدالت‌خواه باشد، تسلیم و مرعوب نباشد، پویا و جویندهٔ راه باشد، شجاع ، صادق و از خودگذشته باشد، استقلال‌طلب باشد و دنباله رو نباشد، از مبارزهٔ سیاسی چشم‌داشت شخصی نداشته باشد، منظورش از مبارزهٔ سیاسی رسیدن شخصی به نان و نوائی و پست و مقامی نباشد، به کار ارج بگذارد، به اعتقادات مردم احترام بگذارد، پذیرای تغییرات باشد. اکنون آن را یافته بودند. این اقبال و حمایت حول و حوش انقلاب بهمن و پس از آن، در تظاهرات علنی و بعدها در نخستین انتخابات، خیلی روشن‌تر خود را نشان داد.

در بین دو نیروی چریکی، سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران، بخش سازمان‌یافتهٔ جنبش فدائی بود که تمایز عمده‌اش با جنبش مجاهدین در باورش به جدائی دین از دولت بود. زمانی که پس از ۸ سال گذر از رنج‌ها، تحمل تلفات و ضربات مهلک، چند ده چریک متشکل باقی‌مانده در سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران امکان یافتند مستقیم با مردم ایران روبرو شوند، با استقبالی مواجه شدند که شاید نمی‌توانستند تصورش را هم کرده باشند. نخستین میتینگ سازمان در دانشگاه تهران با حضور ده‌ها هزار نفر تشکیل شد. اما استقبال گسترده‌تر آن‌جا بود که، بسیاری از مردم مقاومت‌هائی را که در مقابل خشونت و سبعیت ماه‌های آخر رژیم شاهی صورت می‌گرفت، به حساب فدائی‌ها می‌گذاشتند.

حکومت پهلوی تنها زبان خشونت و اسلحه را برای سیاست باقی گذاشته بود. کاش جنبش ما این توان را داشت که این گفتمان را تغییر دهد.

نشرِ نخست: ۱۹ بهمن ۱۳۸۶

نشرِ دوم: ۱۹ بهمن ۱۳۹۵

 

تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن, ۱۳۹۵ ۸:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

به بهانه قتل علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان)، قضات بیدادگاه های جمهوری اسلامی

جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجه‌ای که دارند، باید در دادگاه‌های علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتل‌های اراده‌گرایانه نیز باید به‌طور قاطع محکوم شود.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

در بزرگ‌داشت تحمیل آتش‌بس به اسراییل!

این آتش بس دست‌آوردی بزرگ برای مردم ستم‌دیدهٔ فلسطین و نتیجهٔ استقامت و مبارزات آنان، فشار نیروهای آزادی‌خواه و صلح‌دوست جهان و نیز نیروهای مترقّی و صلح‌دوست اسراییل است. تضمین پای‌بندی دولت اسراییل به قرارداد آتش‌بس موقّت نیاز به نظارت جهانی دارد. از یک سوی اسراییل می‌تواند از ساعات باقی‌مانده تا آغاز آتش‌بس برای ادامهٔ نسل‌کشی سوءاستفاده کند و از سوی دیگر پس از دست‌یابی به تبادل گروگان‌های اسراییلی، کشتار وحشیانهٔ خود را از سر بگیرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ما دوباره جوان می‌شویم!

در ضرورت عاجل مذاکره مستقیم ایران با ایالات متحده آمریکا

باز می گردم

اسماعیل عبدی مجبور به ترک ایران شد

معلمان و حق قانونی اعتراض و تجمع

ناقوس نتردام