دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۴

دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۴

مثل یک باد
مثل یک باد وزان شد بر من، همچون رنگین کمان، پس از باران ...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران
استناد این دادگاه به «قاعده استیمان» در حالی است که نه تنها اساسا این قاعده فقهی ناظر به وضعیت این وکیل دادگستری نیست، بلکه سلب حقوق شهروندی حتی در قالب...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: دادبان
نویسنده: دادبان
ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!
بسیج جمعیت روستایی و کارگران فقیرتر به خدمت نظامی آسان‌تر است، زیرا پنهان‌شدن آنها دشوارتر و بیشتر در دسترس مقامات هستند. آنها حتی فرصت های کمتری برای اجتناب از استخدام...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: جرکو باکوتین
نویسنده: جرکو باکوتین
سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ "تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!"
تاریخی که با خون دل نوشتیم، اکنون در معرض تهدید جدی قرار دارد. آیا باز هم شاهد تکرار فجایع گذشته خواهیم بود؟ یا اینکه این بار، با آگاهی و مسئولیت‌پذیری...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!
به‌جاست بر این نکته انگشت تاکید بگذاریم که علی‌العموم هیچ زبانی در تضاد و تعارض با زبان عمومی و رسمی یا همان زبان میانجی و مشترک ِ زبان‌های گوناگون در...
۶ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
زمستان
بیدارم مکن, با قلبِ سردم, در کنار ستاره ها, خاموش بخواب می روم, ستاره سرخی از میان کهکشانها, خطی بر آسمان انداخت, پایان زمستان نزدیک است,
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: رحمان-ا
نویسنده: رحمان-ا
روایتگری بس است ، باید راهی جست
فرض کنیم تمامی مطالب مطرح‌شده در نوشته‌ی آقای بهزاد کریمی با عنوان «در مونیخ چه گذشت»، که در سایت به پیش متعلق به حزب چپ ایران منتشر شده، با تمام...
۵ اسفند, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران

خشونت بی عقوبت و قربانیان بی حمایت

برای مدیریت مسأله ی خشونت خانگی، نهادهایی که می توانند از زنان خشونت دیده حمایت کنند، از مداخله ی به موقع بازمی مانند و زن از حمایتی که می تواند و حق دارد که بهره مند شود محروم می ماند. نتیجه این است که زن به همان چهاردیواری اعمال خشونت و تحقیر باز می گردد و مرد نه اجباری به تغییر رفتار دارد و نه لازم است به هیچ مرجعی پاسخگو باشد. او با توسل به این اصل پذیرفته شده ی عمومیت یافته که زندگی خصوصی افراد به دیگران ارتباطی ندارد، می تواند هر رفتاری از جمله خشونت فیزیکی را به زن روا دارد. در چنین شرایطی است که خشونت به امری عادی تبدیل می شود که هر زنی باید به تنهایی در پی راه حلی فردی برای آن باشد.

چند روز پیش زن جوانی با مادرش آمده بود برای مراقبت دوران بارداری. داشتم نتیجه ی آزمایش هایش را نگاه می کردم که زن مسن تر گفت، شوهرش کتکش زده، حالا می ترسیم بچه طوریش شده باشه ( یعنی آسیب دیده باشد). با شنیدن این حرف، نتیجه آزمایش را روی میز گذاشتم که ببینم خشونت فیزیکی چه به روز زن آورده است؟ آیا منجر به صدمه ی مادر یا جنین شده یا خیر؟! البته در تروما و سایر مشکلاتی که در طی بارداری به وجود می آید، با آنکه هم مادر و هم بچه ممکن است آسیب ببینند اما نگرانی اصلی زن و اطرافیان متوجه جنین است؛ چراکه خشونت علیه زن اغلب امری عادی به شمار می رود که حتی ممکن است اصلا به مراجعه به مراکز بهداشتی و درمانی نینجامد. خشونت فیزیکی در صورتی که زن باردار باشد و پای جنین در میان، اهمیت بیشتری پیدا می کند.

با آنکه بیرحمانه است که از کسی بخواهی شرح کتک خوردن و تحقیر شدنش را بازگوید اما از آنجا که بر قاضی و پزشک حرجی نیست، از زن پرسیدم چگونه کتک خورده است. معلوم شد مرد هلش داده و چند ضربه هم به اندام ها وارد کرده. آثار کبودی روی بدنش را نشانم داد. شوهرش حساب شده کتکش زده بود، آخر کتک خوردن یا به اصطلاح محترمانه اش، خشونت فیزیکی در دوران بارداری با غیر از آن تفاوت می کند، در حاملگی شکم در امان است، اما دست و پا و سر و تنه همچنان بی دفاع هستند، آنچه در شکم زن است هستی ای مستقل از او و متعلق به مرد به حساب می آید و مرد ممکن است حتی در اوج خشم و خشونت ورزی آنقدر هوای مایملک اش را داشته باشد که بهش آسیب نرساند! زن لباسش را پوشید. شرح حال و معاینه تمام شد. حالا من باید به عنوان پزشک کاری می کردم.

در سیستم بهداشتی و در دستورالعمل مراقبت های بارداری که برای پزشکان نوشته شده، از قضا، بخشی هم به همسرآزاری اختصاص یافته که در آن همسرآزاری تعریف شده و چند توصیه و اقدام نیز در نظر گرفته شده است. در دستورالعمل وزارت بهداشت، به همسرآزاری از منظر صدمات جسمی احتمالی به جنین پرداخته شده و اقدامات پیش بینی شده، شامل ارزیابی وضعیت جنین و مادر و تلاش در جهت حفظ سلامت جسمی آن دو است. پزشک همچنین می تواند زن را به روانپزشک و روانشناس ارجاع بدهد تا چاره ای برای صدمات روحی و روانی احتمالی پیدا کنند. اینجا دیگر وظیفه ی سیستم بهداشتی درمانی تمام می شود و زن به حال خود رها می شود. در دستورالعمل وزارت بهداشت، راهکاری برای درامان ماندن زن از خشونتهای بعدی پیش بینی نشده است و صدالبته این وظیفه بر عهده ی نهادهای دیگری غیر از سیستم بهداشتی و درمانی است. سیستم بهداشتی و درمانی تنها می تواند جزیی از یک سیستم حامی زنان قربانی خشونت باشد که بعد از انجام وظایف درمانی، قربانی را به آنها بسپارد. پلیس و دستگاه قضایی و بهزیستی می تواند بخش های دیگر این سیستم حمایتی باشند که در هماهنگی با یکدیگر موارد خشونت خانگی را مدیریت و قربانی را زیر چتر حمایت خود بگیرند. اما در حال حاضر چنین هماهنگی و چنین حمایتی برای زن خشونت دیده وجود ندارد یا به لااقل به طور موثر وجود ندارد، و به دلیلِ همین فقدان تدابیر جدی برای مدیریت مسأله ی خشونت خانگی، نهادهایی که می توانند از زنان خشونت دیده حمایت کنند، از مداخله ی به موقع بازمی مانند و زن از حمایتی که می تواند و حق دارد که بهره مند شود محروم می ماند. نتیجه این است که زن به همان چهاردیواری اعمال خشونت و تحقیر باز می گردد و مرد نه اجباری به تغییر رفتار دارد و نه لازم است به هیچ مرجعی پاسخگو باشد. او با توسل به این اصل پذیرفته شده ی عمومیت یافته که زندگی خصوصی افراد به دیگران ارتباطی ندارد، می تواند هر رفتاری از جمله خشونت فیزیکی را به زن روا دارد. در چنین شرایطی است که خشونت به امری عادی تبدیل می شود که هر زنی باید به تنهایی در پی راه حلی فردی برای آن باشد. 

حال من چه می بایست انجام می دادم. چه کاری از دستم برمی آمد؟ آیا به پلیس خبر می دادم که مرد را بازداشت کنند؟ آیا زن را از رفتن به خانه منع می کردم تا به یکی از مراکز اقامتی بهزیستی برود؟ آیا زن را قانع می کردم که از همسرش به دادگاه شکایت کند؟! اگر واقع بینانه به موضوع بپردازیم، هیچ یک از اینها شدنی نبود. بنابراین فقط به وظیفه ی تعریف شده ام عمل کردم. زن دفترچه بیمه اش را داد تا برای بررسی وضعیت سلامتی جنین سونوگرافی بنویسم. نوشتم و توصیه کردم به همراه همسرش به روانشناس مراجعه کند، بی آنکه امیدی وجود داشته باشد که همسرش این توصیه را بپذیرد. زن و تنها حامی اش (مادرش) رفتند، اما قربانیان دیگری در راهند، همگی بی پناه و بدون حمایت و بیشترشان مجبور به تحمل انواع خشونت، تا کی چاره ای برای این مشکل اندیشیده شود.

دکتر سیمین کاظمی

بخش : زنان
تاریخ انتشار : ۵ خرداد, ۱۳۹۴ ۱:۰۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اروپا قربانی کیست؟

به‌عنوان یک اروپایی، من فقط می‌توانم از بی‌کفایتی و ساده‌دلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصت‌ها و انگیزه‌هایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

انقلاب بهمن؛ آرمان‌های ماندگار و راه‌های ناتمام!

ما بر این باوریم که طیف گستردهٔ نیروهای چپ موجود در میهن ما موظف است با حضور  و تمرکز کنش‌گری خود در این تلاش هم‌گرایانه، در تقویت جایگاه ٔ عدالت‌‌ اجتماعی و حقوق بنیادین بشری در جمهوری آیندۀ ایران کوشا باشد. ما، همراه سایر نیروهای میهن‌دوست و ترقی‌خواه ایران در راه گذار به جمهوری‌ای مبتنی بر صلح، آزادی، دمکراسی برابری، حقوق بشر و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنیم.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مثل یک باد

تایید حکم مصادره اموال مرضیه محبی، وکیل دادگستری، توسط دادگاه تجدیدنظر تهران

ولودیمیر ایشچنکو: بار جنگ در اوکراین بر دوش فقرا است!

سلطنت‌طلبان در گذر تاریخ “تاریخ در حال نگارش است؛ امروز و همین حالا!”

فرخنده باد روز زبان مادری؛ روز زبان‌های مردم ایران!