دوستان گرامی سلام، به عنوان برادر محمود بهکیش که به دلیل عضویت در سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و سپس سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت زندان رفته و اعدام شده است، به عنوان برادر زهرا بهکیش، محمد رضا بهکیش، سیامک اسدیان که از یاران قدیمی شما در سازمان چریکهای فدائی خلق ایران بودند و برادران جوانم محسن بهکیش و محمد علی بهکیش که جان در راه آرمان فدائیان گذاشتند و به ویژه به عنوان فردی که برای سالهای بسیار طولانی از نزدیک شاهد تلاش های “مادران و خانواده های خاوران” برای حقیقت و عدالت و شاهد بازداشت، احضار، توهین و آزار این انسان های شریف به دلیل اصرار خود بر حق دانستن و حق سوگواری و به یاد آوردن و گرامی داشتن عزیزان اشان ( که بسیاری از آنان دوستان و همراهان شما بوده اند) و حفظ گورستان خاوران بوده ام، از شما خواهش می کنم که در آغاز مراسم خود با عنوان “۲۹ سال پس از فاجعه؛ یادمان عاشقان جان باخته تابستان ۶۷” مطلب قبلا منتشر شده ای از من با عنوان “کشتار تابستان ۶۷ از دو منظر و چند سئوال؛ مادرم با تلخکامی می گوید: اگر می دانستیم که دارند بچه های مان را می کشند…” را خطاب به حاضران و به ویژه آقای رضا علیجانی (که به گمان من یکی از شریف ترین فعالین سیاسی ایرانی هستند) بخوانید و پرسشهای زیر را علاوه بر پرسشهای طرح شده در مقاله، با ایشان و دیگر شرکت کنندگان در میان بگذارید.
لازم است توضیح دهم که برای مخالفت خصوصی آیت الله منتظری با فرمان آیت الله خمینی مبنی بر قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، علیرغم پایبند باقی ماندن ایشان به سیاست سکوت دولتی، ارزش و احترام قائل هستم. می دانم که انتشار خاطرات ایشان در اواسط دهه هفتاد و اخیرا انتشار نوار صوتی گفتگوی ایشان با اعضای هیئت مرگ تهران، منصوب آیت الله خمینی، به روشن شدن برخی از زوایای مبهم آن جنایت بزرگ و اقدامات جنایت کارانه دولت جمهوری اسلامی در دهه شصت کمک قابل توجهی کرده است و امیدوار هستم که دیگر مسئولین دولتی، به ویژه اصلاح طلبان حکومتی- خط امامی های دهه شصت که در تدوین و اجرای سیاست خشونت و سرکوب نقش اصلی را داشته اند، آیت الله منتظری را الگوی خود قرار دهند و به افشای جنایت های دولتی اقدام نمایند.
از حاضران در این جلسه صمیمانه خواهش می کنم که با اصرار از آقای علیجانی بخواهند که با همان صراحت که از آقای منتظری تمجید می کنند این پرسشها را پاسخ گویند:
۱) از آقای علیجانی بپرسید که چگونه وجدان ایشان اجازه داد که بگویند که افشاگر جنایت تابستان ۶۷ آیت الله منتظری بودند، در حالی که آیت الله منتظری در عین حال که به شکل خصوصی به فرمان قتل عام زندانیان سیاسی اعتراض کردند، به سیاست دولتی سکوت در جریان کشتار بزرگ زندانیان سیاسی کاملا وفادار باقی ماندند و حتی انتشار نامه های مرداد ماه خود به آیت الله خمینی را بخشی از غائله برکناری دانستند؟
توضیح :
در انگلیسی گفته آقای علیجانی چنین است:
Ayatollah Montazeri is the revealer of 1988 Prison Massacre.
۲) آیت الله منتظری در دیدار خود با اعضای هیئت مرگ تهران بارها به مسئله خانواده های زندانیان می پردازند:
… هفت نفر از اینا را تو باختران به دار زدین ببینید چه الم شنگهایی دنیا راه انداخته، بعد از این، اینهمه خانوادهها حالا شما نمیدونید که، جالا دو ماه شما ملاقاتها را قطع کردین تلفنها را رو هم قطع کردین. بالاخره آخرش خانوادهها برخورد می کنند.
…الان یک کم خانوادهها که بو بردهاند چقدر به ما فشار آوردهاند، به آقای خمینی که دسترسی ندارند، شورای عالی قضایی هم که کسی را راه نمیدند که، همه میان [اینجا] فشار میآرند. این خانوادهها که میان، چی جوابشون رو میدین؟
…. شما فکر خانوادهها را هم کردهاین که ملاقات مییاند؟ چی میگین، کی جواب میده به خانوادهها؟
… یکی از اعضای هیئت مرگ: [قرار شد] تا چند روز دیگه ملاقاتها آزاد بشه، تا اون بخش زیادی که زندانی هستن با ملاقاتی، اون تعداد زیاد از نگرانی در بیاند، جمع زیادی از خانوادهها نگرانند. اون تعداد از نگرانی در بیاند. بقیه را هم بنحوی مطرح بشه.
ابراهیم رئیسی: قرار است حاج آقا، پنج شش روز دیگه ملاقاتها کلاً آزاد بشه. یعنی نوبت به نوبت.
آیتالله منتظری: مُحرم حالا دو روزش گذشته الآن…احترام محرم…
ابراهیم رئیسی: ملاقاتها.. آقای شوشتری برنامه ریزی کردند که ملاقاتها، همون طور که فرمودید همه خانوادهها الان نگرانند. ملاقاتی آزاد بشه. خود این کلی جو شکنی میکنه…
یکی از اعضای هیئت: حالا چی جوری بگند با توجه به ارتباطاتی که با خارج بعضی هواداران دارند…[جمله او تموم نمیشه]
عضو دیگر هیئت: آقای موسوی اردبیلی خودشون…خامنه ای…(حرف او قطع میشه و مفهوم نیست]
آیتالله منتظری: نه بدتر میشه بالاخره ملاقات اونا هم مییاد دیگه. تو شهرا میگن بردنشون تهرون، تو تهرون اونوقت جوابشونو چی میدین؟
و در نهایت آیت الله منتظری چه می کنند:
من اگه به خاطر شخص امام و انقلاب نبود نامه ام را پخش می کردم. میدونید چقدر به نفع دشمنان بود.
و آیت الله منتظری به خانواده هائی که به خانه ایشان مراجعه می کردند ( از جمله مادر من که لااقل دوبار در آن چند هفته به خانه آقای منتظری مراجعه کردند) را “به خاطر شخص امام و انقلاب” در بی خبری نگاه داشتند و به سکوت وفادار باقی ماندند.
چگونه میتوان وفاداری آیت الله منتظری به سکوت ای که یکی از مهمترین مشخصه ها و یکی از مهمترین شرایط برای موفقیت آن جنایت بی سابقه بود، را نادیده گرفت و هیچ مسئولیتی را متوجه ایشان ندانست؟
۳) کاملا روشن است که آقای علیجانی بر یگانگی آیت الله منتظری در افشای آن جنایت هولناک تاکید می کنند. دلیل آن چیست؟
در حالی که تلاش های بستگان قربانیان جنایت های دولتی، در افشای آن جنایت هولناک و رساندن خبر به خارج از کشور و تلاش های فعالین سیاسی در خارج از کشور برای اعتراض به این کشتار و پوشش خبری مناسب به آن دادن، کاملا نادیده گرفته شده است.
۴) آیا آقای رضا علیجانی هرگز در مراسم سالانه بزرگداشت کشتار بزرگ زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در گورستان خاوران شرکت کرده اند؟ اگر اینکار را انجام ندادند، چه دلیل قانع کننده ای برای آن وجود داشته است؟
آیا ایشان تلاش کرده اند که اقدامات خانواده های کشته شدگان دهه شصت و به ویژه “مادران و خانواده های خاوران” برای حقیقت و عدالت را به ایرانیان و جهانیان معرفی کنند؟
از همین رو آیا نادیده گرفتن تلاش های “مادران و خانواده های خاوران” و برجسته کردن مخالفت خصوصی آیت الله منتظری با فرمان کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ در جهت منافع یک جریان سیاسی خاص که ایشان به آن تعلق دارند نیست؟
با احترام
جعفر بهکیش